دانلود مقاله کودکان عقب مانده و استثنائی و مسائل سازگاری خانواده آنها تحقیق مقاله کودکان عقب مانده ذهنی مقاله درباره کودکان عقب مانده ذهنی مقاله در مورد کودکان عقب مانده ذهنی مقالات کودکان عقب مانده ذهنی تحقیق کودکان عقب مانده ذهنی تحقیق درباره کودکان عقب مانده ذهنی مقاله کودکان استثنائی مقالات کودکان استثنایی مقاله درباره کودکان استثنایی مقاله انگلیسی کودکان استثنایی
فهرست مطالب
۱-۱- مقدمه ۶
۲-۱- بیان مساله ۷
۳-۱-اهمیت وضرورت ۹
۴-۱-اهداف کلی ۱۱
۱-۴-۱-اهداف جزئی ۱۱
۵-۱- فرضیههای پژوهش ۱۱
سوالهای پژوهش ۱۲
۶-۱-تعریف واژهها ۱۳
۱-۶-۱-سازگاری اجتماعی ۱۳
۲-۶-۱-عقب مانده ذهنی ۱۳
۳-۶-۱ عقب مانده ذهنی آموزش پذیر ۱۳
۴-۶-۱-کودکان عادی ۱۴
۵-۶-۱-مادر ۱۴
پیشینه تحقیق ۱۵
۱-۲-چهار چوب پنداشتی ۱۵
مفهوم عقب ماندگی ذهنی از دیدگاه متحولی پیاژه ۱۶
تعریف عقب ماندگی ذهنی ۱۷
طبقه بندی ۲۰
شدت عقب ماندگی ۲۰
انتظارات تربیت پذیری ۲۱
ویژگیها و اختلالهای توأم با عقب ماندگی ذهنی ۲۱
شیوع ۲۳
دوره یا سیر ۲۳
سازگاری خانواده کودکان معلول ۲۴
۱) ویژگیهای عامل استرس زاکودک معلول از جمله نوع معلولیت کودک و سازگاری((A 25
۲) نیروها و ذخائر روانی و اجتماعی و سازگاری (B) 25
۳) تعبیر و تفسیر خانواده از رویداد استرسزا (C) 26
تاثیر کودک عقب مانده برسیستم خانواده ۲۸
روی آوردهای خانوادههای دارای کودک استثنایی ناتوان ۳۲
۲) رویآورد سیستمی به خانواده ۳۳
انواع واکنشهای نخستین والدین ۳۵
الف) آگاهی از مسأله ۳۶
ب) تشخیص و باز شناسی چیستی مسأله ۳۶
ج) جستجوی علت ۳۷
د) جستجو شیوهها و تدابیر درمانی ۳۷
ه ) پذیرش کودک ۳۷
درمان ۳۸
سازگاری اجتماعی ۳۸
موشازیندر دو نوع شیوه سازگاری را مطرح میکند ۴۲
تحلیل فرایند سازگاری ۴۲
بهداشت روان و سازگاری ۴۳
ملاک و معیار سازگاری ۴۳
عوامل مؤثر در سازگاری ۴۶
نشانه شناسی اختلالات سازگاری ۴۷
نشانگان موضعی سازگاری ۴۸
نشانگان عمومی سازگاری ۴۸
مکانیزم های سازگاری در زندگی خانوادگی ۴۹
دیدگاهها در مورد سازگاری اجتماعی ۵۰
دیدگاه تحلیل روانی ۵۰
دیدگاه یادگیری اجتماعی ۵۱
دیدگاه انسان گرایی ۵۲
دیدگاه روان شناسی شناختی ۵۲
مروری بر مطالعات پیشین ۵۴
روش شناسی تحقیق ۶۰
۱-۳ روش پژوهش ۶۰
الف) نوع پژوهش ۶۰
ب) جامعه پژوهش ۶۰
ج) توصیف نمونه پژوهش ۶۰
ه) روش نمونه گیری ۶۲
و) حجم نمونه و شیوه محاسبه آن ۶۲
ز) مکان و زمان انجام تحقیق (محیط پژوهش) ۶۳
ح) متغیرها و نحوه سنجش آنها ۶۳
پایایی و اعتبار مقیاس سازگاری اجتماعی ۶۷
ط) روش جمع آوری دادهها ۶۸
ی) روش تجزیه و تحلیل داده ها ۶۹
ک) ملاحظات اخلاقی ۷۰
توضیح و تحلیل دادهها ۷۱
۱-۴ مقدمه ۷۱
۲-۴: توصیف داده ها ۷۱
۳-۴ : تجزیه و تحلیل دادهها ۷۵
بحث و نتیجهگیری و پیشنهادات ۹۰
۱-۵- بحث و بررسی یافتهها ۹۰
۳-۵-محدودیت های پژوهش ۱۰۴
۱-۳-۵- محدودیتهای پژوهش ۱۰۴
۲-۳-۵-محدودیتهای خارج از کنترل پژوهشگر ۱۰۴
۴-۵- پیشنهادهایی جهت کاربرد نتایج ۱۰۴
۱-۳-۵ پیشنهادات جهت پژوهشهای بعدی ۱۰۵
منابع ۱۰۶
منابع
۱٫ ادیب سرشکی، نرگس (۱۳۸۰).کودکان استثنایی خانواده ومشاوره.چاپ:آبان.
۲٫ارژنگی، وجیه ا… (۱۳۸۱).”تأثیر راهبردهای مقابلهای در کاهش تنیدگی والدین کودکان عقب مانده ذهنی”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
۳٫ اسلامی نسب ، علی (۱۳۷۳).روانشناسی سازگاری. چاپ و نشر بنیاد.
۴٫انجمن روانپزشکی آمریکا (۱۹۹۴).راهنمای تشخیصی وآماری اختلالهای روانی.مترجم: محمدرضا نیکخو و همکاران، انتشارات:سخن، چاپ سوم.
۵٫ایلالی، احترام السادات (۱۳۷۶).”بررسی نسبت سازگاری والدین کودکان عقب مانده ذهنی در رابطه با عوامل تنش زا در مدارس استثنایی شهر ساری “. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران.
۶٫برجعلی، احمد (۱۳۷۸).”تأثیر سازگاری و الگوهای فرزند پروری والدین بر تحول روانی ـ اجتماعی دانشآموزان دبیرستانی شهر تهران .رساله دکترا، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۷٫ پاشا شریفی، حسن ؛ شریفی، نسترن (۱۳۸۰).روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران:سخن.
۸٫پور مقدس، علی (۱۳۶۷).روان شناسی سازگاری.انتشارات: مشعل.
۹٫چاووشی، گیتی (۱۳۶۶). “بررسی مسایل روانی ـ مادران کودکان عقب مانده ذهنی “. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
۱۰٫ حسنآبادی، هادی(۱۳۸۰).” مقایسه پیشرفت تحصیلی، سازگاری اجتماعی و افسردگی دانشآموزان مدارس شبانه روزی با دانشآموزان روزانه دوره دبیرستان اسفراین”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن.
۱۱٫ حسین نژاد، محمد (۱۳۷۵).”بررسی ومقایسه میزان فشارروانی وسازگاری زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر وکودکان معلول جسمی وحرکتی باوالدین کودکان عادی شهرتهران “.مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۲٫ حناآبادی، حسین (۱۳۷۵). “بررسی تعامل روانی ـ اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیرزاهدان و تهران”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
۱۳٫ خجسته، مهرداد (۱۳۸۳).”مقایسه نگرش مذهبی، رضایت زناشویی و برخی از ویژگیهای شخصیتی والدینی که فرزند عقب مانده ذهنی خود را در خانه نگهداری میکنند و والدینی که آنها را به مرکز نگهداری عقب ماندههای ذهنی میسپارند “.مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
۱۴٫دیلمی، عزیز (۱۳۸۰).”بررسی اثر بخشی مشاوره همسالان بر سازگاری اجتماعی و خودپنداره دانشآموزان پسر سال اول دبیرستان شهرستان دزفول”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۵٫ رستمی، الیاس (۱۳۸۳).” بررسی دلبستگی نوجوانان به والدین و همسالان در جامعه ایرانی و رابطه آن با مؤلفههای سازگاری اجتماعی”.مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران.
۱۶٫ رضازاده، حسین (۱۳۷۹).”بررسی و مقایسه نیازهای روانی و اجتماعی والدین دانش آموزان پسر عقب مانده ذهنی، ناشنوا و عادی چهار شهرستان میانی استان مازندران در مقطع ابتدایی”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۱۷٫ رضایی، مهدی (۱۳۷۷).”بررسی نقش آموزش و مشاوره فعالیتهای روزمره زندگی بر مادران کودکان عقب مانده ذهنی”.مقاله کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
۱۸٫ سادوک،بنجامین (۱۹۳۳).خلاصه روانپزشکی:علوم رفتاری-روانپزشکی بالینی. مترجم:نصرت ا… پورافکاری.تهران:شهر آب،آیندهسازان.
۱۹٫ سرمد، زهره؛ بازرگان، عباس؛ حجازی، الهه (۱۳۷۶). روش های تحقیق در علوم رفتاری. تهران:نشر آگه.
۲۰٫ سلیمی اشکوری، هادی (۱۳۶۶). گزارش سمپوزیوم عقب ماندگی ذهنی تهران: دانشگاه علوم توانبخشی.
۲۱٫ سیف نراقی، مریم؛نادری، عزت ا… (۱۳۸۰).روانشناسی وآموزش کودکان استثنایی.تهران:انتشارات ارسباران.
۲۲٫ شادمان، میترا (۱۳۸۳).”بررسی سازگاری اجتماعی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد رودهن.
۲۳٫ شریفیدرآمدی، پرویز (۱۳۸۱).روانشناسی کودکان استثنایی.تهران:روانسنجی، جلد۱و ۲٫
۲۴٫ شفر، مارتین (۱۳۷۰). فشار روانی. مترجم:پروین بلورچی. تهران: پاژنگ.
۲۵٫ شفیعآبادی، عبدالله؛ ناصری، غلامرضا (۱۳۷۷). نظریههای مشاوره روان درمانی. مرکز نشر دانشگاهی.
۲۶٫ ظریفصنایعی،ناهید (۱۳۷۱).”بررسی عوامل تنشزا و نحوه سازگاری والدین کودکان تحت درمان با همودیالیز در مراکز طبی کودکان”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران.
۲۷٫ عابدسعیدی، ژیلا؛ امیرعلیاکبری، صدیقه (۱۳۸۰). روش تحقیق در علوم پزشکی و بهداشت. تهران:سالمی.
۲۸٫ فرید، ابوالفضل (۱۳۷۵).”بررسی و مقایسه میزان سازگاری اجتماعی یک زبانهها و دو زبانهها در مدارس ابتدایی شهرستانهای تهران و تبریز”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۲۹٫ کجباف، باقر (۱۳۷۷).”بررسی تطبیقی ـ تشخیص عقب ماندگی ذهنی براساس نظام تحولی پیاژه و معیارهای انجمن آمریکایی عقب ماندگی ذهنی”. رساله دکتری، دانشکده علوم انسانی، تربیت مدرس .
۳۰٫ محمدی، کوروش (۱۳۸۰).” بررسی ویژگیهای مؤثر در نگهداری از کودک عقب مانده ذهنی در خانه یا سپردن او به مراکز بهزیستی شهر تهران”. مقاله، کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۳۱٫ ملکپور، مختار (۱۳۶۹). بهداشت خانواده کودکان عقب مانده ذهنی اصفهان: جهاد دانشگاهی.
۳۲٫ معانی، ایرج؛ شاپوریان، رضا؛ حجت، محمدرضا (۱۳۷۹).روانشناسی بهزیستی.تهران:زرین.
۳۳٫ منصفزادهتبریزی، مهدی (۱۳۷۷).”بررسی و مقایسه واکنش مادران عقب مانده ذهنی و مادران کودکان عادی در پذیرش یا عدم پذیرش فرزند پسر خود در مدارس ابتدایی شهر تهران”.مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی.
۳۴٫ میرزمانی، محمود.”سازگاری اجتماعی زنانی که همسر خود را از دست دادهاند”.اسرار، ۳(پاییز۱۳۷۹):۹۰-۸۴٫
۳۵٫ میلانیفر،بهروز (۱۳۷۸).روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی.تهران:قومس.
۳۶٫ ناصرشریعتی، تقی؛داورمنش، عباس (۱۳۷۴).اثرات معلولیت ذهنی فرزند بر خانواده(خلاصه یک تحقیق).تهران:سازمان بهزیستی کشور، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی.
۳۷٫ نانسیرابینسون، هالبرتبیرابینسون (۱۳۷۷).کودک عقب مانده ذهنی.ترجمه:فرهادماهر.مشهد:انتشارات آستان قدس رضوی موسسه چاپ ونشر.
۳۸٫ نظری، شیما (۱۳۸۴).”بررسی نظر والدین کودکان مصروع نسبت به عوامل تنشزا و میزان سازگاری آنان با این عوامل در مراجعه کنندگان به مراکز درمانی منتخب شهر تهران”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده مامایی و پرستاری، دانشگاه تهران.
۳۹٫ والیپور، ایرج (۱۳۶۰). روان شناسی سازگاری. چاپ و نشر وحید.
۴۰٫یعقوبی، ابوالقاسم (۱۳۷۲).”بررسی مسایل روانی-اجتماعی والدین کودکان عقب مانده ذهنی”.شهر تهران”. مقاله کارشناسی ارشد، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه علامه طباطبایی.
۴۱٫ Ashum Gupta and Nidhi Singhl (2004).Positive perceptions in parents of children with disability. Asia pacific disability rehabilitation hournal. vol, 15 (1):22-34.
۴۲٫ Beckman PJ (1991). Comparision of mothers and fathers perceptions if effect of young children with and aithout disability. Journal of mental retardation. 95 (5):585-95.
۴۳٫ Beresford B (1994). Resources and Strategies:How parents cope with the care of disabled child.Journal of child Pcychology and Psychiatry.35:171-209.
۴۴٫ Chandorkar H, Chakraborty K (2002).Psychological morbidity of parents of mentally retarded children.India Journal of Psychiatry. 47:271-274.
۴۵٫ Chauhan, ss (1993) . Mental hygiene: A seience of Adjustment.Second edition. New dehli , india: Allied publishers limi tited.
۴۶٫ Flynt SW,Wood TA (1989). stress and coping of mothers of children with moderate mental retardation. Journal of mental retardation. 94 (3):278-830.
۴۷٫ Friedrich,W.N and Friedrich, W.L (1981). Pschosocial assets of parents of handicapped and nonhandicapped children. American Journal of mental deficiency. 85,551-530.
۴۸٫ Harris,S.L (1995). Family of the developmental disabeld:A guide to behavioral internation, Book:pergram on new york.
۴۹٫ kirk .A.S, gallagler.J.J Anastasiow.S.N. (1993). Educuating exceptional boston: Houghton miffun compony.
۵۰٫ McGlon K,Santos L,Kazamal,Fong R,Muellerc (2002). Pschosocial stress in adoptive in parents of special-needs children. child welfare. 81 (2):151-71.
۵۱٫Mosha Zeinder and Normans (1996).Handbook of coping:Theory,Research ,Applications.
۵۲٫ Patricia M.Minnes (1985).Family Adjustment to stress Associated with a limb-deficient child.Journal of the Association of childrens prosthetic-orthotic clinics,vol 20(4).pp.62.
۵۳٫ Pelchat D.,Ricard N.,Bouchard J-M.,Perreault M.,Saucier J-F.,Bethiaume M.,Bisson J (1999).Adaptation of parents in relation to their 6-month-old infants type of disability.child:care,Health and Development,vol.25 no 55 pp.371-398(22).
۵۴٫ Ronit Gol-Etrog (2002).The differences between fathers and mothers of young adults with mental retardation in the stress levels coping strategies and attitudes toward integration of their sons/doughters in to the community.university:Haife.
۵۵٫ Salovita T,Italinna M,Leinonen E (2003). Explaining the parental stress of fathers and mothers caring for a child with intellectual disability:A Double ABCX Model.Journal Intellectual Disability Research. 47(Pt 4-5):300-120.
۵۶٫ Scott M .Williams, MA, & Wendy Hill Williams, MA (2005). My family, past, present and future:Apersonal exploration of marriage and the family. pearson custom publishing.
۵۷٫ Singhi PD,Goyal L,Pershad D,singhi s,walia BN (1990).Psychosocial problems in families of disabled children.Br Jmed psychology. 63 (Pt2): 123-820
۵۸٫ Trute ,B.& Hiebert_Murphy.D (2002).Family adjustment to childhood developmental disability:A measure of parent Appraisal of Family Impacts.Journal of Pediatric Pcychology. vol.17(3).PP.271-280.
۵۹٫ Vermaes IP,Janssens JM,Bosman AM,Gerris JR (2005). Parents Psychosocial adjustment in family of children with spina Bifidia:a meta-analysis. BMC Pediatric.25,5:32.
۶۰٫ Wallander JL,Marullo DS (1997). Handicap-related problams in mothers of children with physical impairments. research Development Disability.18(2):15-65.
۶۱٫ Warfield ME,Krauss MW,Hauser-cram P,Upshur CC,Shonkoff JP (1999). Adaptatipn durimg early childhood aming mothers of children with disability. Journal Developmental Behavior Pediatric.20 (1):9-16.
۶۲٫ Weiss MJ (2002). Harrdiness and social support as predictors of stress in mothers of typical children,children with autism , and children mental retardation.Rutgers,The State university of new jersey. 6 (1):115-30.
۶۳٫ Weissman,M.N.and paykel,E.S (1974).The depressed woman:a study of social relationship.chicago:University of Chicago press.
۱-۱- مقدمه
وجود یک جامعه سالم از نظر بهداشت روان، وابسته به سلامت اجزا کوچکتر آن جامعهمانند مجامع، گروهها و خانوادههای موجود در آن جامعه است وجود خانوادههای سالم ودارای سلامت روان میتواند تاثیر بسزایی در سلامت روانی موجود و ایجاد بهداشت روانی در آن جامعه داشته باشد، زیرا نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تاثیر مستقیم و موثر دارد و ثبات و بیثباتی خانواده بطور مستقیم بر ثبات یا بیثباتی جامعه تاثیر دارد.
کودک عامل گسترش نسل است و تولد هر کودک میتواند بر پویایی خانواده اثر بگذارد، والدین و دیگر اعضای خانواده باید تغییرات متعددی را جهت سازگاری با عضو جدید تحمل کنند. تولد یک کودک ناتوان[۱] بر خانواده میتواند اثرات عمیقی داشته باشد، زیرا خصوصیات کودکان و نوزادان معلول[۲] حدود انتهایی رفتار است و از آنجایی که معلولیت و رفتارهای ناشی از آن امری ثابت و پایدار میباشد، این امر بر تعاملاتی که کودک با والدین و خواهران و برادران خود دارد، تاثیر میگذارد (هالاهان وکافمن[۳]، ۱۹۹۸).
مراقبتهای اضافی که برخی از کودکان معلول به والدین تحمیل میکنند، برنحوه تعامل والدین تاثیر میگذارد. بروز معلولیت در فرزندان اختلالات عاطفی و مشکلات اقتصادی زیادی را در خانواده ایجاد میکند، بنحوی که یکایک افراد خانواده دچار بحرانهایی ناشی ازوجود فرد معلول میشوند.
روابط دچار سردی وتیرگی میشود و روابط اجتماعی خانواده نیزمحدود میگردد. سایر فرزندان دچار مشکلات عاطفی و اجتماعی میگردند و بطور کلی بهداشت روانی خانواده که ضامن سلامت کودکان و سرمایههای فردی-اجتماعی است به شدت به مخاطره میافتد هر چند خانوادههای کودکان معلول فشار روانی بیشتری را تجربه میکنند ولی سازگاری زناشویی بالاتری را از خود نشان میدهند(حسین نژاد، ۱۳۷۵).
در تحقیق حاضر سعی محقق بر روشن کردن این موضوع است که آیا حضور کودک عقب مانده ذهنی در خانواده میتواند بر سازگاری اجتماعی مادران اثرات منفی داشته باشد یا نه؟
۲-۱- بیان مساله
خانواده یک نظام اجتماعی است که اختلال در هر یک از اجزای و اعضاء آن کل نظام را مختل میکند و این نظام مختل شده به نوبه خود اختلالات مربوط به اعضاء را تشدید و مشکلات جدیدی را ایجاد میکند. با این نگرش، معلولیت یکی از فرزندان، برتمامی خانواده و کارکردهای مختلف آن و بر یکایک اعضاء تاثیر غالبا منفی باقی میگذارد. به عبارت دیگر معلولیت فرزندی در خانواده، مانع از آن میشود که خانواده بتواند کارکردهای متعارف خود را بنحو مطلوب داشته باشد.
از جمله این کارکردها تامین موجبات رشد و پرورش شخصیت فرزندان، تأمین محیطی دلپذیر برای اعضاء و ایجاد پایگاهی برای برقراری روابط اجتماعی خانواده با دیگران میباشد. خانواده پایگاهی برای برقراری ارتباطات اجتماعی است و برقراری ارتباط با دیگران در استحکام شبکه خویشاوندی سهم بسزایی دارد (ناصرشریعتی وداورمنش، ۱۳۷۴ص ۱۱۷-۱۱۶).
همانطور که میدانیم انسان عادی برای حفظ و تطابق خود با محیط از انواع روشهای خودآگاه و مکانیسمهای دفاعی کمک میگیرد. ولی هر انسانی در برابر فشارها و عواملی که سبب ایجاد تنش و فشار روانی در او میشود، دارای آستانه تحمل است و چنانچه فشارهای محیطی او بیش از اندازه شود، در نقطهای تعادل روانی او به مخاطره میافتد (اسلامینسب، ۱۳۷۳ص۳۳).
با به دنیا آمدن کودک ناتوان فشارهایی بر والدین وارد میگردد که موجب بر هم خوردن آرامش و انسجام خانواده میشود، در نتیجه سازش یافتگی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد.
فابر[۴] (۱۹۷۵) خاطر نشان میسازد که در اثر وجود کودک عقب مانده ذهنی انواع فشارهای زیر به والدین و سایر اعضای خانواده تحمیل میشود:
۱) به تعویق افتادن تحول روانی سایر فرزندان
۲) محدود شدن پیشرفت خانواده
۳) وقوع بحرانهایی مانند مشکلات زناشویی، طلاق، افسردگی والدین
۴) بروز احساساتی از قبیل خشم، ناامیدی و احساس گناه (ترنبول وترنبول[۵]، ۱۹۹۰ به نقل از شریفیدرآمدی ص۶۴).
رزنبرگ ورابینسن (۱۹۹۰) به تاثیر شرایط خانواده بر سازگاری با تولد کودک معلول اشاره مینماید. آنها خاطر نشان میسازند. خانوادههایی که از نظر وضعیت آموزشی، تربیتی و فرهنگی در وضعیت مناسبی نیستند و از امکانات حمایتی برخوردار نباشند و شرایط اقتصادی بدی داشته باشند، فرایند سازگاری را بخوبی طی نمیکنند و دچار ناراحتی میشوند (به نقل از ماهر،۱۳۷۷).
البرزی (۱۳۷۵) درباره تاثیر کودک عقب مانده ذهنی بر والدین و رویارویی پدر و مادر با کودک عقب مانده ذهنی نشان میدهد که والدین به واکنشهای مختلفی دچار میشوند که عبارتند از:احساس خجالت (۴۱درصد)، احساس گناه (۳۷درصد)، پنهان کردن فرزند (۱۰درصد).
خانواده در ارتباط با داشتن چنین فرزندی فشارهایی را تحمل میکند که از جمله آن مواردی از قبیل نگرانی برای فرزند (۸۷درصد)، آزردگی عصبی (۲/۵۳درصد)، تاثیر بر روابط خانواده (۲۳درصد)، اختلاف زناشویی (۱۸درصد) اشاره نمود (شریفیدرآمدی، ۱۳۸۱ص۱۶۵-۱۶۴).
فابر (۱۹۵۹) یکی از اولین پژوهشگرانی است که انواع استرس ایجادشده در خانواده که ناشی از پی بردن به معلولیت کودک است را مورد بررسی قرار میدهد. یکی ازرایج ترین این استرسها، واکنش اندوه است. این واکنش سمبل یا نشانه مرگ کودک طبیعی است. بعبارت دیگر، داشتن کودک معلول نشانه از دست دادن یک کودک طبیعی است. آگاهی از اینکه کودک آنها با مشکل متولد شده است و این مشکل ادامه خواهدیافت، فرایندی از اندوه را موجب میشود که شبیه اندوهی است که اعضاء خانواده کودک در حال فوت با آن روبرو است.
فابر اشاره میکند که وجود کودک معلول اغلب موجب اختلال در رشد و تعالی خانواده نیز میشود. او ویژگی بحرانی که خانواده با آن روبرو است را مانند یک توقف در چرخه زندگی خانواده تعریف میکند که در اثر آن :
الف) رشدوتکامل خانواده کند میشود
ب) هماهنگی میان و ظایف اعضاء خانواده مختل میگردد، در حالیکه در شرایط عادی این هماهنگی موجب رشد و تکامل خانواده میشود (ملکپور، ۱۳۶۹).
از عوامل فشارزا بر خانواده و والدین کودکان معلول، عوامل غیر اجتنابی هستند که در برابر فعالیتها و اهداف خانواده موانعی را بوجود میآورند، این عوامل مشقتهای عمومی هستند که با فعالیتهای تفریحی، فرصتهای شغلی و فعالیتهای مربوط به سازمان خانواده مرتبط هستند. مک کابین و همکاران معتقدند که هم میزان و هم انعطاف تفریح و فراغت[۶] در این خانوادهها کاهش مییابد و به همان صورت نیز به دلیل کارهای زیاد مسایل زمانی کاهش پیدا میکند. عوامل فشارزای دیگر ناشی از زندگی اجتماعی خانواده[۷] میباشند (حسیننژاد، ۱۳۷۵).
کازات و ماروین (۱۹۸۴)، فابر (۱۹۵۹) واکنشهای منفی که والدین از دوستان و همسایگان مشاهده میکنند و همچنین خجالت و احساس شرم والدین و یا خواهران و برادران به خاطر فرزند یا برادرشان، همچنین ترس از حوادث و تصادفات نیز میتواند منجر به انزوای اجتماعی خانواده گردند (دارلینگ و سلیگمن، ۱۹۸۹به نقل از ایلالی،۱۳۷۶).
در خانوادههای کودکان معلول مادر بیشترین دشواری و فشار را در نگهداری کودک تجربه میکند. با حضور کودک معلول در خانواده مادر دیگر قادر نیست مانند قبل کارهایی مثل آماده کردن غذا، شستن لباسها، خرید هفتگی خانه و کمک در تکالیف مدرسه را بخوبی انجام دهد. زمانی را که صرف افراد دیگر خانواده میکرد، کاهش می یابد. زیرا بیشتر وقت او صرف مواظبت و تامین احتیاجات کودک معلول میشود. با دور شدن مادر از کارهای قبلی، سایر اعضای خانواده بیشتر احساس مسولیت میکنند. ممکن است برای افراد دیگر خانواده، سازگاری با فشارها و امور جدید که ناشی از وجود کودک معلول است، بسیار مشکل باشد (ادیبسرشکی، ۱۳۸۰ص۱۳۲).
۳-۱-اهمیت وضرورت
یکی از مهمترین لوازم سلامت روانی، وجود محیط خانوادگی سالم است. این محیط زندگی را میتوان طوری تنظیم کرد، که هر چند در بهبود وضع افراد، موثر نباشد لااقل موجب تخریب آنها نگردد. در جامعه ما اعتقاد بر این است که حمایت از نظام اجتماعی، حمایت از همه اعضای آن میباشد.
با توجه به آمار دانشآموزان در سال ۱۳۷۰ که حدود ۱۵میلیون نفر برآورد شده[۸] وبا توجه به متوسط درصد انواع دانشآموزان استثنایی، لذا تخمین زده میشود در کشور حدود ۲میلیون دانشآموز استثنایی وجود دارد (سیفنراقی، ۱۳۸۰ص۱۸).
بنابراین تعداد قابل توجهی از خانوادهها در جامعه ایرانی از اثرات منفی داشتن یک کودک معلول و همچنین از بار مراقبتی بسیار زیاد، فشارهای روانی، اجتماعی و مالی ناشی از داشتن یک کودک معلول رنج میبرند، که این عوامل میتوانند، ثبات خانوادگی را برهمزده و باعث برهم ریختگی سازمان خانواده شوند. ازطرف دیگر بسیاری از متخصصانی که با افراد معلول و استثنایی کارمیکنند به اهمیت توجه به این خانوادهها واقف هستند و همچنین اثرات حضور یک کودک معلول را بر پویایی یک خانواده درک میکنند. متخصصین کودکان استثنایی از تاثیر منفی و مثبت یک کودک بر خانواده باخبرند (ماهر، ۱۳۷۷ص۶۲۶).
مادران با توجه به ساختار شخصیتی خود بیشتر احساس مسولیت و یا گاهی احساس گناه میکنند که این مکانیزم، باعث کسب اطلاعات بیشتر در زمینه ناتوانی و معلولیت فرزند و حمایت افراطی از کودک معلول میشود. ازطرفی چون مادران بیشتر وقت و انرژی خود را صرف کودک میکنند، بیشتر از پدران با همسایگان، اطرافیان و فامیل ارتباط دارند و در معرض توضیح دادن وضعیت کودک قرار میگیرند. مادران بیشتر بر حسب مسایل هیجانی، روابط خانوادگی و خارج از خانواده واکنش نشان میدهند (رضازاده، ۱۳۷۹).
مطالعاتی که در مورد تاثیر تولد یک کودک مبتلا به ناتوانی بر خانواده انجام گرفته نشان میدهد که در مورد مادران سطوح بالایی از فشار روانی (کازاک و بکمن، ۱۹۹۱)، نشانگان افسردگی و از هم گسیختگی خانوادگی (بریستولگالا و کراسکوپلور،۱۹۸۰) و همچنین فرصت کمتری برای خود و همچنین سلامت جسمی و خلقیات سطح پایین دارند (هولروید،۱۹۷۴ به نقل از منصفزاده، ۱۳۷۷).
درمطالعهای که در مورد مشکلات روانی-اجتماعی خانوادههای کودکان معلول انجام گرفت نشان داده شده که والدین کودکان عقب مانده ذهنی و جسمی، روانرنجوری بیشتری را نسبت به خانوادهای عادی داشتند و سازگاری زناشویی در خانوادههای عقب مانده ذهنی پایینتر بود (سینگهای[۹]، گویال[۱۰]، پرشاد[۱۱]، سینگهای، والیا[۱۲]،۱۹۹۰).
وقتی والدین با عقب ماندگی فرزند خود روبرو میشوند به دنبال جایی یا کسانی میگردند که آنان را در چگونگی برخورد و سازگاری با این پدیده راهنمایی نمایند. وظیفه ما کمک به والدین در جهت سازگاری و از طرفی کمک در جهت یافتن علت به منظور رهایی از احساس گناه و یا اختلافات زناشویی و غیره است (یعقوبی، ۱۳۷۲).
با توجه به مطالبی که مطرح شد تحقیق حاضر به مقایسه سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزشپذیر با مادران کودکان عادی خواهد پرداخت. در این پژوهش سازگاری اجتماعی در هفت بعد (انجام وظایف روزمره، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فوقبرنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی، موقعیت اقتصادی بررسی خواهد شد.
مادر نقش اساسی در حفظ تعادل روانی- اجتماعی خانواده دارد و ایجاد تنش و فشار در مادر بر سایر اعضای خانواده اثر میگذارد و با توجه به اینکه مادر نقش مهمی در سلامت روان اعضای خانواده دارد پرداختن به وضعیت مادران اهمیت زیادی دارد و همچنین با توجه به اینکه در مورد سازگاری مادران کودکان عقب مانده ذهنی تحقیق صورت نگرفته است، بررسی در این زمینه ضروری به نظر میرسد.
۴-۱-اهداف کلی
۱-ارزیابی سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و مقایسه آن با سازگاری اجتماعی مادران کودکان عادی شهر کاشان
۱-۴-۱-اهداف جزئی
تعیین ارتباط بین سازگاری اجتماعی با متغییرهای سن کودک، سن مادر، سطح تحصیلات مادر، طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان و رتبه تولد فرزند درمادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر شهر کاشان
۵-۱- فرضیههای پژوهش
۱-سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی کمتر از مادران کودکان عادی است.
۲-سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در انجام وظایف روزمره کمتر از مادران کودکان عادی است.
۳-سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در فعالیتهای اجتماعی و فوق برنامه کمتر از مادران کودکان عادی است.
۴-سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در روابط با خویشاوندان کمتر از مادران کودکان عادی است.
۵-مادران کودکان عقب مانده ذهنی در روابط زناشویی مشکلات بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی دارند.
۶-مادران کودکان عقب مانده ذهنی در نقش والدینی مشکلات بیشتری نسبت به مادران کودکان عادی دارند.
۷-از نظر سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در روابط خانوادگی بیشتر از مادران کودکان عادی دچار مشکل هستند.
۸-از نظر سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی در وضعیت اقتصادی بیشتر از مادران کودکان عادی دچار مشکل هستند.
سوالهای پژوهش
۱- آیابین سن کودک و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
۲- آیابین سن مادر و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
۳- آیابین سطح تحصیلات مادر و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
۴- آیابین طول مدت ازدواج و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
۵- آیا بین تعداد فرزندان و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
۶- آیابین رتبه تولد فرزند و سازگاری اجتماعی مادران کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر رابطه وجود دارد ؟
۶-۱-تعریف واژهها
۱-۶-۱-سازگاری اجتماعی
تعریف نظری: سازگاری اجتماعی در اصطلاح، مراوده بین فرد و محیط اجتماعی تعریف شده است (ویزمن وپیکل، ۱۹۷۴). آرامش روانشناختی، کارایی شغلی، نشانههای جسمی و پذیرش اجتماعی از شاخصهای سازگاری اجتماعی هستند (شوهان،۱۹۹۳).
تعریف عملیاتی: نمرهای که فرد در مقیاس سازگاری اجتماعی ویزمن و پیکل بدست میآورد وخرده مقیاسهای این آزمون شامل: انجام وظایف روزمره، شرکت در فعالیتهای اجتماعی و فوقبرنامه، روابط خویشاوندی، روابط زناشویی، نقش والدینی، روابط خانوادگی، موقعیت اقتصادی میشود.
۲-۶-۱-عقب مانده ذهنی
تعریف نظری: مهمترین مشخصه عقب ماندگی ذهنی، کارکرد ذهنی عمدتاً پایینتر از متوسط است که با محدودیتهای مهم در کارکرد انطباقی در حداقل دو مورد از مهارتهای سازشی زیر همراه است:
مراقبت از خود، زندگی خانوادگی، مهارتهای اجتماعی و میان فردی، بهره برداری از منابع اجتماعی، خودگردانی، مهارتهای کارکردی تحصیلی، کار، اوقات فراغت، بهداشت و ایمنی. سن شروع اختلال باید پیش از هجده سالگی باشد (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۹۴ترجمه نیکخو، ۱۳۷۳).
۳-۶-۱ عقب مانده ذهنی آموزش پذیر
تعریف نظری: افراد این سطح از عقب ماندگی طی سالهای پیش دبستانی مهارتهای اجتماعی و ارتباطی را کسب میکنند و در سالهای آخر نوجوانی میتوانند مهارتعای تحصیلی حدود کلاس ششم را کسب کنند. در سالهای بزرگسالی معمولا مهارتهای اجتماعی و شغلی کافی را پیدا میکنند (انجمن روانپزشکی آمریکا، ۱۹۹۴ترجمه نیکخو، ۱۳۷۳).
تعریف عملیاتی: در این پژوهش به کودکی که بهره هوشی او بین ۵۰ تا ۷۰ باشد اطلاق میشود. بهره هوشی در پرونده تحصیلی او ثبت شده و جزء دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیرطبقه بندی شده باشد.
۴-۶-۱-کودکان عادی
تعریف نظری: دانشآموزی که به ظاهر نقص جسمی، روانی و شناختی قابل ملاحظهای نداشته و در مدارس عادی به تحصیل مشغول است (رضازاده، ۱۳۷۹).
تعریف عملیاتی: منظور دانشآموزی است که در مدارس عادی شهر کاشان در مقطع راهنمایی به تحصیل مشغول است.
۵-۶-۱-مادر
کسی که کودک را به دنیا آورده و در حال حاضر کودک با او زندگی میکند.
[۸] طبق گزارش رسمی دفتر طرح و برنامهریزی وزارت آموزش و پرورش تعداد دانشآموزان کلیه پایههای تحصیلی در سال ۷۰-۶۹ حدود ۱۵ میلیون نفر است
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 111
مطالب مرتبط