دانلود رایگان مقاله در مورد اختلالات یادگیری دانلود مقاله ناتوانی یادگیری مقاله اختلالات یادگیری در کودکان مقاله اختلالات یادگیری دانش آموزان مقاله اختلالات یادگیری در دانش آموزان ابتدایی مقالات ناتوانی یادگیری مقاله اختلالات یادگیری در دانش آموزان مقاله اختلالات یادگیری ریاضی مقاله اختلالات یادگیری کودکان تعریف ناتوانی یادگیری ناتوانی یادگیری در کودکان مقاله ناتوانی یادگیری
فهرست مطالب
مقدمه: ۴
تاریخچه و تعریف و فراوانی ۶
تاریخچه ۷
تعریف اختلالات یادگیری ۹
درجه شیوع ( فراوانی) ۱۵
ویژگیهای افراد دارای ناتوانیهای یادگیری ۱۷
ویژگیهای کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری ۱۸
ویژگیهای کودکان مبتلا به ناتوانی در ریاضیات ۲۲
ویژگیهای نوجوان دارای اختلالات یادگیری ۲۲
انواع ناتوانیهای یادگیری ۲۵
ناتوانی در خواندن:(دیسلکسی) ۲۵
ناتوانی در هجی کردن: (دیس آرتوگرافیا) ۲۷
ناتوانی در نوشتن: (دیس گرافیا) ۲۷
مشکلات متداول در نوشتن ۲۸
علل ناتوانیهای یادگیری ۳۹
نتیجهگیری ۴۵
تشخیص و ارزیابی ناتوانیهای یادگیری ۴۶
تعریف تشخیص ۴۷
مراحل تشخیص ناتوانیهای یادگیری ۴۸
شیوههای ارزیابی ۵۲
برنامهها و خدمات آموزشی ۵۵
کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری ۵۵
برنامه آموزشی کودکان مبتلا به ناتوانیهای یادگیری ۵۶
توصیههایی برای رفع مشکلات خواندن و هجی کردن ۶۰
توصیههایی برای رفع مشکلات نوشتن ۶۱
توصیههایی برای رفع مشکلات حساب کردن ۶۱
توصیههایی برای رفع مشکلات نارسایی توجه ۶۳
توصیههای کلی آموزشی ۶۴
والدین چه اقدامهایی باید انجام دهند؟ ۶۵
درمان ناتوانیهای یادگیری ۶۷
درمان از نگرش ادراکی- حرکتی ۶۸
منابع و مآخذ ۷۱
نتیجه گیری ۷۳
منابع و مآخذ
۱) افروز . غلامعلی، مقدمهای بر روانشناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی، تهران ، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۲
۲) اچ، ایلوارد، الیزابت وار.براون.فرانک، تشخیص و ساماندهی ناتوانیهایی یادگیری، ترجمه رضا برادری، تهران، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی، چاپ اول، ۱۳۷۷
۳) استادان طرح جامع آموزش خانواده، خانواده و فرزندان در دوره ابتدایی، تهران، انتشارات انجمن اولیاء و مربیان، چاپ هشتم، ۱۳۷۸
۴) جمعی از مشاوران، ناتوانیهای یادگیری، یزد، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی ، ۱۳۸۲
۵) حاج بابایی، مرتضی و دهقانی هشتجین،یاور، آشنایی باویژگیها و مسایل کودکان استثنایی ، تهران، نشرایران،۱۳۷۲
۶) دورکین، بل، اچ، مشکلات و رفتاری دانش آموزان، ترجمه پرویز صالحی، تهران، نشر بشری، چاپ اول، ۱۳۷۶
۷) شریفی درآمدی، پرویز، روانشناسی کودکان استثنایی ، تهران، نشر روانسنجی، چاپ اول ، جلد ۲، ۱۳۸۱
۸) علیزاده، حمید، نشریه تعلیم و تربیت استثنایی، تهران، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی، شماره ۱۰ و ۱۱ ،خرداد و تیر ۱۳۸۱
۹) فرقانی رئیسی، شهلا، شناخت مشکلات رفتاری در کودکان و نوجوانان، تهران، انتشارات وزارت آموزش و پرورش، چاپ اول، ۱۳۷۲
۱۰) کرمینوری ، رضا ومرادی، علیرضا،روانشناسی تربیتی ،تهران، نشرایران، ۱۳۷۷
۱۱) کریمی ، یوسف، اختلالات یادگیری، تهران، نشر ساوالان، چاپ اول، ۱۳۸۰
۱۲) نیلسن، براتلند، کودک استثنایی درمدرسه عادی، ترجمه غلامعلی افروز و محمود میرنسب،تهران ، نشر نوادر،۱۳۷۹
۱۳) نیکولاس، کریستوفرجی، نشریه تعلیم و تربیت استثنایی، ترجمه ابوالفضل عطاران، تهران، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی، شماره ۲۰ و ۲۱ ، مرداد و شهریور ۱۳۸۲
۱۴) وستاوود، پیتر، آموزش و پرورش کودکان با نیازهای ویژه، ترجمه شاهرخ مکوند حسینی و فرح شیلاندری ـ تهران، انتشارات رشد، چاپ اول، ۱۳۸۱
۱۵) والاس، جراید و مکلافلین، جیمزآ، ناتوانیهای یادگیری: مفاهیم و ویژگیها، ترجمه محمد تقی طوسی ،مشهد ،انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ چهارم، ۱۳۷۶
۱۶) هامالان،دانیلپی و کافمن، جیمزام، کودکان استثنایی:مقدمهای بر آموزشهای ویژه، ترجمه مجتبی جوادیان، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی ، چاپ سوم، ۱۳۷۵
مقدمه:
چه بسیارند کودکانی که تنها به دلیل داشتن ضعف خاص در دیکته، حساب یا روخوانی علیرغم داشتن هوش عادی، توانایی جسمی خوب و روانی سالم به دلیل شکستهای پی درپی تحصیلی برای همیشه با دنیای کتاب، مشق و مدرسه خداحافظی کردهاند. چه بسیارند استعدادهایی که بدین سان نشکفته پرپر گشته و میشوند و چه بسیارند زیانهایی که جامعه ما از این راه متحمل میگردد.
ناتوانیهای یادگیری مقوله خاص دیگری است که درحیطه کودکان استثنایی قرار دارد و درصد چشمگیری از کودکان را در بر میگیرد. ناتوانیهای یادگیری، نارساییهای یادگیری خاصی است که در صورت عدم شناسایی آن معمولاً تحقیرها، توهینها، مقایسههای نابجای خردکننده وشکستهای تحصیلی پی در پی را به بار میآورد. میلیونها کودک در سراسر جهان به اختلالات یادگیری مبتلا هستند. آنان علیرغم رشد جسمی،ذهنی، زبانی، اجتماعی، اخلاقی و عاطفی طبیعی هنگامی که به سنین مدرسه میرسند با مشکلاتی ویژه روبرو میگردند که عرصه را بر آنها تنگ میکند. اشکال بزرگ این اختلال آن است که بر خلاف نابینایی ، ناشنوایی، سرآمدی، ناسازگاری و معلولیتهای جسمی که تشخیص آن در سنین پیشدبستانی به آسانی امکانپذیر است،براحتی نمیتوان آن را در سنین پیشدبستانی تشخیص داد. کودک مبتلا به اختلال یادگیری خود نیز از این که نمیتواند در انجام تکالیف تحصیلی همانند دیگر همسالانش موفق باشد،رنج میبرد. او نیز همانند دیگر کودکان تصویری توانا و مثبت از خود ساخته است که به دلیل این اختلال و رویارویی پی در پی با ناکامیهای اصلی، فرعی تحصیلی این تصویر خدشهدار میشود واحساس حقارت درونی جایگزین آن میگردد.(حاج بابایی و دهقانی، ۱۳۷۲)
مسئله ناتوانیهای خاص یادگیری اخیراً به طور چشمگیری توسعه پیدا کرده و توجه متخصصان و دست اندرکاران مسائل آموزش کودکان را بیش از پیش به خود جلب نموده است، درکنار کودکان ناشنوا، نابینا و عقبمانده ذهنی کودکانی هستند که بدون اینکه ناشنوا باشند کلمات را درک نمیکنند و بعضی دیگر با اینکه نابینا نیستند اما آنچه را که میبینند درک نمیکنند. و گروهی دیگر از کودکان علیرغم آنکه از نظر ذهنی عقب مانده نبوده و همانند سایر همسالان خود هستند با روشهای معمول آموزشی قادر به یادگیری مفاهیم نمیباشند. معلمان مدارس استثنایی بسیار با این کودکان برخورد داشتهاند. که به علت ناتوانیهای خاص در یادگیری خواندن، صحبتکردن ، هجیکردن، نوشتن وحساب کردن و… در این مدارس آموزش میبینند.
تاریخچه:
متأسفانه تاریخچه آموزش کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری بسیار کوتاه است. تا سال ۱۹۶۰ مشکل این کودکان تقریباً شناخته نشده بود. در این سال تلاشهایی وسیع آغاز شد و نظریات متفاوتی عنوان گردید، دستهای ناتوانیهای خاص یادگیری را معلول تنبلی کودکان خواندند، دستهای دیگر وجود ضایعه مغزی را علت این عارضه تلقی کردند. گروهی معلولیت ادراکی و گروه دیگر اختلالات عصبی را علت ناتوانی یادگیری میشناختند. آشفتگی و سردرگمی موجود چندان هم بیعلت نبود. اصولاً شناخت کودکان مبتلا به ناتوانیهای خاص یادگیری، مستلزم گذشت زمان بود. گذشت زمانی که موجبات به هم رسیدن علوم متفاوتی چون پزشکی، علوم تربیتی، روانشناسی، توانبخشی و … درگرهگاه واحدی به نام اختلال یادگیری را فراهم کرد. در این میان پزشکی نخستین رشتهای بود که به تشخیص دانش آموزان دارای مشکلات یادگیری توجه کرد. پس از آن روانشناسان به مطالعه خصوصیات این دانش آموزان پرداختند. با این وجود تا اوایل دهه ۱۹۶۰ کاری که در خور توجه باشد انجام نگرفته بود، به همین علت در این دهه، علمای تعلیم و تربیت نیز به جریان مذکور پیوستند و برای حل این مشکل پیشقدم گشتند.
در سال ۱۸۹۶ پزشکی انگلیسی به نام مورگان وضعیتی را گزارش کرد که آن راکوری لغات مینامید. حالتی که ناتوانی در خواندن کلمات از آن تعبیر میشد. چند سال پس از آن یعنی در سال ۱۹۲۰ این مورد جای خود را به عنوان مفهومی در مطالعات علمی بازکرد.
در سال ۱۹۳۰ عصب آسیبشناسی به نام اُرتون[۱] رابطه میان غلبه مغز و اختلالات تکاملی زبان را مورد مطالعه قرار داد. در سال ۱۹۴۷ استراوس[۲] و لتینین [۳] کتاب «آسیبشناسی روانی و تربیت کودک معلول مغز» را منتشر کردند که بر پایه آن ناتوانیهای یادگیری ناشی از ضایعات مغزی قلمداد میشوند.
از سال ۱۹۴۸ به بعد تلاشهایی شکل یافتهتر در این زمینه آغاز شد که به طور عمده مربوط به تلاش برای کشف حدود و علل متفاوت ناتوانیهای یادگیری بود. این تلاشها ادامه یافت و به پدید آمدن گروههای محلی و سازمانهای ایالتی متفاوتی انجامید که در سال ۱۹۶۳ با برگزاری یک کنفرانس ملی به رهبری ساموئل کرک[۴] در شیکاگو اقدام به ایجاد و سازماندهی یک مؤسسه ملی کردند. در همین سال کرک طی سخنانی در این کنفرانس گفت: موضوع بحث ما در این جا کودکانی هستند که یا به جهت سببشناسی ( برای مثال نقص کار مغز ، نقص جزئی در کار مغز یا اختلال عصبی – روانی) ، یا به سبب جلوههای رفتاریشان (برای مثال، اختلالهای ادراکی، فعالیتهای حرکتی بیش از حد، نارساخوانی یادیس لکسی) نامی بر آنها نهاده شده است» کرک در اظهارات خود پیشنهاد کرد که برای پرهیز از معمای پیچیده کار ناقص مغز،از اصلاح «ناتوانی یادگیری» که در برگیرنده تمام افراد مورد نظر است استفاده شود.
اولیای کودکانی که به ناتوانی یادگیری مبتلا بودند و با اصطلاحات پیشنهاد شده قلبی موافقت نداشتند. این اصطلاح را شور و شوق پذیرفتند و مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری را تشکیل دادند. این نامگذاری مشکل به وسیله کرک و تشکیل مؤسسه کودکان ناتوان در یادگیری معمولاً به عنوان شروع اداری و رسمی حرکت در جهت برخورد با ناتوانیهای یادگیری در نظر گرفته میشود.(حاج بابایی و دهقانی ،۱۳۷۲)
تعریف اختلالات یادگیری:
اصطلاح اختلالات یادگیری از نیاز به تشخیص و خدمت به دانشآموزانی برخاسته است که به طور مداوم در کارهای درسی خود با شکست مواجه میشوند و درعین حال در چهارچوب سنتی کودکان استثنایی نمیگنجند.
تعاریف ناتوانی یادگیری با تغییرات متنوعی همراه بوده است این امر ممکن است به خاطر ارزشیابی و بازنگریهای متحد و در این قلمرو و ماهیت علمی آن باشد. رشتههای تخصصی متعددی به طور مثال پزشکی، روانشناسی، علوم تربیتی، زبان شناسی و عصب شناسی، هر کدام اصطلاحاتی را برای تبیین این اختلال دخیل کردهاند. برای مثال علوم تربیتی عبارت ناتوانی یادگیری خاص را به کار می برد، روانشناسی از مقولات همچون اختلالات ادراکی، رفتارهای فزون کنشی، نقص توجه و زبان شناسی از عبارات ناگویی اکتسابی، نارساخوانی و پزشکی و عصبشناسی از موارد ضربه مغزی، نارساکنشوری قلیل مغز، صدمه یا آسیب مغزی استفاده میکنند.(شریفی درآمدی ،۱۳۸۱)
تعریف قانون آموزش و پرورش برای کودکان دارای ناتوانی یادگیری چنین است:
[۱] . orton
[۲] . strauss
[۳] . Lehtinen
[۴] .kirk
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 75
مطالب مرتبط