دانلود مقاله درباره عالم قیامت معاد
بخشی از متن مقاله
عالم قیامت (معاد)
القارِعَهُ * ما القارِعَهُ * وَما أدْراک َ ما القارِعَهُ * یَوْمَ یَکُونُ النّاسُ کَالفَراشِ المَبْثُوثِ * وَتَکُونُ الجِبالُ کَالعِهْنِ المَنْفُوشِ * فَأَمّا مَنْ ثَقُلَتْ مَوازِینُهُ * فَهُوَ فِى عِـیشَه راضِـیَه * وَأَمّا مَنْ خَفَّتْ مَوازِینُهُ * فَأُمُّهُ هاوِیَهٌ * وَما أَدْراک َ ما هِـیَهْ * نارٌ حامِـیَهٌ ;(۲)
آن حادثه کوبنده، چه کوبنده عظیمى است. تو نمى دانى که کوبنده چیست، روزى است که مردم چون ملخ فرارى روى هم مى ریزند و کوه ها چون پشم رنگارنگ زده شده مى گردد ـ از هول آن روز مانند پشم زده متلاشى گردند ـ. امّا کسى که اعمال اش نزد خدا داراى ارزش باشد، او در عیش رضایت خواهد بود. و امّا آن که اعمال اش وزنى و ارزشى نداشته باشد، او در آغوش و دهن هاویه (قعر جهنّم) خواهد بود. و تو مى دانى هاویه چیست؟ آتشى است سوزنده.
آخرین مرحله از مراحل ششگانه انسان معاد یا روز رستاخیز است. پس عوالم ششگانه که از عالم ذرّ شروع مى شود و به معاد ختم مى گردد، یک سیر جسمى و روحى تکامل و تعالى انسان را به مرحله نمایش مى گذارد و معاد نتیجه این تکامل است. و خداوند در روز رستاخیز به نتیجه اصلى خالقیّت دست مى یابد که آیا این بنده واقعاً آن « أَحْـسَنُ الخالِقِـینَ »(۳) است و یا نه یک چیز بیهوده و عبث مى باشد. « خَلَـقْناکُمْ عَـبَثاً »(۱) و یا یک کارخانه نجاست ساز است. چون از حیث آفرینش اگر انسان را از نطفه تا عظاماً بررسى کنیم، یک سیر الى اللّهى که فقط لطف خداوند شامل حال آن تکامل جسمى و معنوى مى باشد بوده است. ولى بعد از آن که نوزاد انسان به دنیا آمد، رشد مى کند، جوان مى شود، چون پیر شده مى میرد و از ولادت تا مرگ اش هم یک تکامل جسمى مادى است، روش زندگى یکسان تکرار مى شود. شب و روز، روز و شب مى شود، انسان مى خورد، مى آشامد، مى خوابد، مدفوع دارد، به خواسته هاى خویش مى رسد. آیا غیر از این زندگى یکسان چیز دیگرى وجود ندارد؟ آیا مى توان باور کرد، هدف از آفرینش انسان همین است و بس؟! پذیرفتن این معنى برابر است با این که بگوییم انسان، به عنوان یک کارخانه نجاست ساز آفریده شده و همه این شگفتى ها و زیبایى ها، بیهوده و بى فایده مى باشد; « أَفَحَسِـبْتُمْ أَنَّما خَلَـقْناکُمْ عَـبَثاً وَأَنـَّکُمْ إِلَیْنا لا تُـرْجَعُونَ ;(۲) آیا مى پندارید شما را بیهوده آفریدم و به سوى ما باز نخواهید گشت.» در صورتى که در سوره دیگر مى فرماید: « فَإِذا جاءَتِ الصّاخَّـهُّ * یَوْمَ یَفِرُّ المَرْءُ مِنْ أَخِـیهِ * وَأُمِّـهِ وَأبِیهِ * وَصاحِـبَتِهِ وَبَنِـیهِ * لِکُلِّ امْرِىء مِنْهُمْ یَوْمَئِذ شَأْنٌ یُغْنِـیهِ ;(۳) پس چون بانگ قیامت ـ صیحه اسرافیل ـ برآید، روزى که هر کسى از برادرش بگریزد و حتى از مادر و پدرش فرار کند. و از زن و فرزندش گریزان باشد و هر یک از شما آن چنان گرفتار کار خود است که به دیگرى نپردازد.»
حضرت رضا (علیه السلام) فرمود:إن اوحش ما یقوم على هذا الخلق فی ثلاث مواطن:
یوم یلد و یخرج من بطن امّه فیرى الدنیا، و یوم یموت فیعاین الآخره و اهلها، و یوم یبعث حیّاً، فیرى احکاماً لم یرها فى دار الدنیا و قد سلم الله على یحیى فى هذه المواطن…; (۴)
موحّش ترین موقع براى این مخلوق، سه وقت است:
یکى، آن روز که از مادر متولد مى شود و دنیا را مى بیند. و دیگر روزى که مى میرد و اوضاع آخرت را مشاهده مى کند. و سوّم روزى است که زنده، از قبر برانگیخته مى شود و با مقررّات و احکامى مواجه مى گردد که آنها را در دنیا ندیده است. خداوند سلامت را در این سه روز شامل حال یحیى نمود… .
خداوند سلامت را در این سه مرحله شامل حال یحیى نمود و او را در برابر وحشت ها امنیّت و آرامش داد و فرمود: « وَسَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَـیّاً ;(۵) و سلام بر او، آن روز که تولّد یافت، و آن روز که مى میرد، و آن روز که زنده برانگیخته مى شود.»
سه روز مشکلى که در سرنوشت انسان تعبیر به « وَسَلامٌ عَلَیْهِ یَوْمَ وُلِدَ وَیَوْمَ یَمُوتُ وَیَوْمَ یُبْعَثُ حَـیّاً » مى شود. در تاریخ زندگى او و انتقال او از عالمى به عالم دیگر وجود دارد. روز گام نهادن به این دنیا « یوم ولد » و روز مرگ و انتقال به جهان برزخ « یوم یموت » و روز انتقالى « یوم یبعث حیّاً » که طبیعتاً با بحران هایى روبه رو است. خداوند سلامت و عافیت خود را شامل حال بندگان خاص اش قرار مى دهد و آنها را در این سه مرحله طوفانى در کنف حمایت خویش مى گیرد.(۶)
تعریف معاد
معاد، به سه معنى آمده:اوّل; به معنى مصدرى اش که عود و بازگشتن است.دوّم; مکان بازگشتن.سوّم; زمان بازگشتن.
و معناى اصلى معاد همان است که خداوند بیش از بیست مورد در قرآن کریم به آن اشاره مى فرماید، و همگان را نسبت به آن آگاه مى کند. و آنها عبارتنداز:
۱٫ یوم القیامه (روز رستاخیز); ۲٫ یوم الدّین (روز جزا); ۳٫ الیوم الآخر (روز واپسین); ۴٫ یوم الحسره (روز دریغ); ۵٫ یوم الوقت المعلوم (روزى که زمان اش معلوم است); ۶٫ یوم الحقّ (روز حقّ); ۷٫ یوم الفصل (روز جدا شدن); ۸٫ یوم الحساب (روز حساب رسى); ۹٫ یوم التغابن (روز مغبونى، روزى که بسیارى از مردم احساس مى کنند که در دنیا باخته اند); ۱۰٫ یوم الجمع (روزى که همه مردم در آن جمع مى شوند.) و… .
و خداوند اوصاف معاد را در قرآن چنین بیان مى فرماید:
۱٫ « یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِـیهِ وَلا خُلَّهٌ وَلا شَفاعَهٌ ;(۱) روزى که در آن نه خرید و فروش باشد و نه دوستى و شفاعتى.»
۲٫ « یَوْمٌ مَـجْمُوعٌ لَهُ النّاسُ ;(۲) روزى که مردم در آن گردآورده شوند.»
۳٫ « لِیَوْم تَشْخَصُ فِـیهِ الأَبْصارُ ;(۳) روزى که چشم ها در آن خیره مى ماند.»
۴٫ « یَوْماً لا یَجْزِى والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَلا مَوْلُودٌ هُوَ جاز عَنْ والِدِهِ شَیْـئاً ;(۴) روزى که هیچ پدرى کیفر فرزند را به عهده نگیرد و هیچ فرزندى کیفر پدر را عهده دار نشود.»
۵٫ « یَوْمَ لا یَـنْفَعُ مالٌ وَلابَـنُونَ * إِلاّ مَنْ أَتَى اللّهَ بِقَلْب سَلِیم ;(۵) روزى که نفع نمى دهد مال و نه پسران، مگر کسى که آمد نزد خدا با دلى درست و پاک.»
معاد در عهد قدیم و جدید
جمله هاى واضح و با صراحت درباره معاد یا روز قیامت در تورات نیامده، ولى جمله هایى درباره اعتقاد به زندگى پس از مرگ را به فراوان بیان کرده و بازگشت آدمى یان به زمین مقدس و بهره مند شدن از نعمت ها و برکات بى پایان آن، یک امر واجب و الهى دانسته اند. و چنین آمده است:
روز عظیم خداوند نزدیک است، و به زودى هر چه تمام تر مى رسد. آواز روز خداوند مسموع است و مرد زورآور در آن به تلخى فریاد برخواهد آورد، آن روز روز غضب است. روز تنگى و اضطراب، روز جزایى و ویرانى، روز تاریکى و ظلمت، روز ابرها و ظلمت غلیظ، روز کرنا و هنگامه جنگ به ضدّ شهرهاى حصاردار، و به ضدّ بُرج هاى بلند، و مردمان را چنان به شک مى آورم که کورکورانه راه خواهند رفت، زیرا که به خداوند گناه ورزیده اند، پس خون ایشان مثل غبار و گوشت ایشان مانند سرگین ریخته خواهد شد. در روز غضب خداوند نه نقره و نه طلاى ایشان را تواند رهایند، و تمامى جهان از آتش غیرت او سوخته خواهد شد، زیرا که بر تمامى ساکنان جهان هلاکتى هولناک وارد خواهد آورد. اى امتى که حیا ندارید! فراهم آیید و جمع شوید قبل از آن که حُکم نتاج بیاورد و آن روز مثل کاه بگذرد قبل از آن که حدّت خشم خداوند بر شما وارد آید، قبل از آن که روز خشم خداوند بر شما برسد. اى جمیع حلیمان زمین! احکام او را به جا آورید، عدالت را بطلبید و تواضع را بجویید شاید که در روز خشم خداوند مستور شوید. (۶)
در انجیل، معاد را جنبه روحانى آن پنداشته و اعتقادشان بر همان مبناست. در حالى که قرآن کریم آن را هم جسمانى و روحانى مى داند.
و در پاره اى از موارد مسأله رستاخیز، به تعبیرهاى دیگرى مانند: حیات جاویدان، روز جزا آمرزش، عذاب جهنم و بهشت مطرح گردیده است. مانند این فرازها:
خواهش پدر که مرا فرستاد این است که هر چه به من بخشید، من هیچ چیز آن را ضایع نکنم، بلکه در روز بازپسین برخیزانم و خواهش آن کس که مرا فرستاده این است که هر کس که پسر را ببیند و بر او ایمان بیاورد مالک زندگانى جاودانى بشود و من او را در روز بازپسین خواهم برخیزانید. (۵)
و در انجیل یوحنا چنین آمده است:
و این درخواست پدر است که مرا فرستاد، همانا هر چه به من عطا نمود چیزى از آن را تلف نکنم، بلکه در روز آخر بپا دارم; زیرا این همان خواست کسى است که مرا فرستاد. هر کسى پسر را ببیند و به او ایمان آورد، داراى حیات جاودانى گردد و من او را در روز آخر بر مى خیزانم. (۱)
چون «معاد» داراى بحث بسیار گسترده اى است. و خداوند نیز به این موضوع اهمیّت به سزایى داده و در بیشتر سوره هاى قرآن اش به تعریف و اوصاف آن پرداخته، تا در روز جزا بشر نسبت به آن غافل نباشد. و این گستردگى بحث در قرآن و مجهول بودن چگونگى زندگى بشر در عالم قیامت باعث گردیده که علما و دانشمندان در خصوص «معاد» و اهداف آن به قلم فرساى و تحقیقات قابل تحسین بپردازند. و ما هم در این مرحله به طور اجمال و تکمیل بحث عوالم ششگانه به معارفه مى نشینیم. و قبل از آن که به بحث اصلى بپردازیم بد نیست نظریه قرآن را درباره عقاید خالى از حقیقت دو دین یهود و مسیحى بیان کنیم. آن جا که خداوند بزرگ در رده نظریات تورات و انجیل در قرآن مجید به رسول اش مى فرماید:
«بگو اى اهل کتاب! در دین خود، علوّ (و زیادِروى) نکنید; و غیر از حق نگویید; و از هوس هاى جمعیّتى که پیشتر گمراه شدند و دیگران را گمراه کردند و از راه راست منحرف گشتند، پیروى ننماید. [ و] کافران بنى اسرائیل، بر زبان داوود و عیسى بن مریم،لعن (و نفرین) شدند. این به خاطر آن بود که گناه کردند; و تجاوز مى نمودند.»(۲)
و معاد طبق نظریه مفسران و علماى قرآنى به دو گونه مى باشد و عبارت اند از:
الف) معاد عقلى
بعضى از دانشمندان، در این باره مثالى زده اند و آن این که آدمى در این دنیا، همانند جوجه در تخم مرغ است. همان طور که کمال جوجه در شکستن تخم و بیرون آمدن از آن است، از شرایط تکامل آدمى نیز مفارقت روح از بدن و حصول مرگ است، و اگر این مرگ نباشد آدمى به کمال خود نخواهد رسید: « الَّذِى خَلَقَ المَوْتَ وَالحَیوهَ لِـیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً ;(۳) او خداوندى است که مرگ و حیات را آفرید است براى آن که شما را امتحان نماید تا کدام تان نیکوکارترید.»
و…………
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 17
مطالب مرتبط