دانلود تحقیق درباره برزخ
مقدمه
عالم تکوین با همه زیر مجموعه ها و اجزای آن ، جملگی از آیات خداوند قادر متعالند. از جمله این آیات و نشانه های الهی ، ظهور فصلهای چهارگانه عمر انسان است ، که همانند ابرها ، در آسمان عمر انسان ، ظاهر می شوند و سپس با طوفان اجل ، از پهنه آسمان محو می گردند . خالق نظام هستی ، فصول اربعه بهار ، تابستان ، پاییز و زمستان را ایجاد نموده تا علاوه بر چرخش زیبای طبیعت ، انسان را به فلسفه خلقت عوالم وجود و غایت نظام هستی متنبه سازد . طلوع و غروب خورشید و ماه و ستارگان ، علاوه بر روشنایی در روز و پوشاندن پرده سیاه در شب ، بیانگر واقعیت دیگری برای انسان متدبر است که همگان را بیداری بعد از مرگ، در این عالم تکوین آگاه میسازد. همان طور که نعمت خواب و بیداری قبل از خواب نشانگر حیات واقعی پس از مرگ است اگر چ نردبان عقل و احساس و تجربه در شناخت این حیات کوتاه است ، اما با تدبر در محسوسات طبیعت و نظام آفرینش ، درک آن آسان ترمیگردد .
حیات دنیوی انسان چیزی شبیه فصول چهارگانه طبیعت است که دوران طفولیت و کودکی آن ، زمان ظهور انسان در عرصه زندگی دنیایی است ، سپس به دوران نوجوانی و جوانی و بعد به مرحله پیری پا می گذارد و کم کم به افق حیات دنیوی خود نزدیک شده و زمستان عمرش از راه خواهد رسید و دار فانی را برای وصول به دار بقاء وداع خواهد کرد .
از علی علیه السلام سئوال شد چرا از مرگ نمی ترسید و مرگ را دوست میدارید ؟ فرمود : چون نمونه الطاف خداوند را در دنیا دیده ام ، یقین دارم آن خداوندی که در دنیا به من لطف داشته و مرا در راه فرشتگان و پیامبرانش قرار داده پس از این جهان و در روز قیامت فراموشم نخواهد کرد ، از پذیرائی خدای بزرگ در آن روز بزرگ دلهره و ترس ندارم .
لذا آن حضرت می فرمود : علاقه من به مرگ از علاقه کودک شیرخوار به پستان مادرش بیشتر است ( نهج البلاغه ).
انتظار مرگ ، نزدیک دیدن مرگ ، یقین به مرگ ، انسان را از انجام تکالیف و وظائف فردی واجتماعی دنیوی و اخروی باز نمی دارد ، بلکه بهترین وسیله برای تلاش و ایجاد شور و نشاط برای انجام کارهای دنیا و آخرت است . مرگ و یاد مرگ یعنی ساختن و ساخته شدن .
عالم برزخ
برزخ از نظر لغت اصطلاح
کلمه « برزخ» معمولا در محاورات ، همراه با کلماتی مثل « مابین »، « ما بینهما » به کار میرود ، مثلا گفته می شود :« برزخ ما بین این دو » یا « برزخ بین دو چیز » و یا «برزخ بین دنیا و آخرت » و در قرآن شریف آمده است :
« بینهما برزخ لایبقیان » « و جعل بینهما برزخا و حجراً محجوراً » .
مشاهده می شود که ، « برزخ» در دو آیه فوق همراه با کلمه « بینهما» به کار رفته است و این بدان علت است که « برزخ» در لغت به معنای « حاجز و مانع » است ، و حاجز و مانع در محاورات یک معنای مستقلی نیستند ، درست مثل معنای « فی » در عربی و کلمه «در» در فارسی است . اگر چه این دو کلمه به خودی خود دارای معنی و مفهومی هستند [یعنی:تو ، داخل ، درون ] اما این معنا ، معنای مستقلی نیست و برای تمام شدن معنای آن احتیاج به کلمه یا کلمه های دیگر است ، مثل اینکه میگوئیم: « در خانه ، در مدرسه و …» که کلمه « در » همراه با « خانه و مدرسه» توانسته است معنای خود را ایفا کند . روی همین حساب اگر معنای لغوی « برزخ » حاجز و مانع باشد باید معلوم شود حاجز میان چه و چه چیزی، و یا مانع میان کدام دو چیز .
برزخ در کتب لغت
۱-در کتاب « المنجمد » که کلمات مستعمله در لغت عرب را معنا می کند در ماده «برز» آمده است :
« البرزخ : الحاجز بین الشیئین ، ما بین الدنیا و الاخره من وقت الموت الی البعث»
یعنی : برزخ مانع میان دو چیز است ، و زمان میان دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا قیامت نیز برزخ است .
۲-کتاب « مفردات » راغب اصفهانی که لغات قرآن شریف را معنا میکند در مورد «برزخ» آورده است :
« البرزخ : الحاجز و الحد بین الشیئین ، و البرزخ فی القیامه : الحائل بین الانسان و بین بلوغ المنازل الرفیعه فی الاخره و منه قوله تعالی : و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون».
یعنی : برزخ مانع و حد فاصل بین دو چیز است ، و برزخ در قیامت همان فاصله بین انسان و رسیدن او به درجات رفیع در آخرت است ، و از همین باب است فرمایش خداوند که فرموده : « پشت سر اینها ( مردگان ) برزخی است تا روز قیامت .
۳-و در کتاب «مجمع البحرین » در همان ماده آورده اند :
« البرزخ : الحاجز بین الشیئین ، البرزخ فی قوله (ع) « نخاف علیکم هول البرزخ» هو ما بین الدنیا و الاخره من وقت الموت الی البعث ، فمن مات فقد دخل البرزخ ، و فیه الحدیث کلکم فی الجنه و لکنی والله اتخوف علیکم فی البرزخ ، قلت : و ما البرزخ ؟ قال : القبر منذ حین موته الی یوم القیامه ».
یعنی : برزخ مانع دو چیز است ، و در این حدیث از امام صادق (ع) که فرمود : « من از هول و سختی برزخ برای شما می ترسم » مقصود همان زمانی است که فاصله میان دنیا و آخرت از هنگام مرگ تا قیامت است . پس هر کس که مرد ، داخل عالم برزخ می شود، و از همین باب است حدیثی که فرموده :« همه شما در بهشت هستید جز اینکه من از عالم برزخ شما می ترسم ، سئوال شد : برزخ چیست ؟»
حضرت فرمود : « قبر است از زمان مرگ تا قیامت ».
آنچه از کتاب نقل کتب لغت استفاده شد ، این بود که : « برزخ » دارای دو معنای لغوی و اصطلاحی است . معنای لغوی که همان حاجز و مانع است ، مانند پرده ای که بین زرده و سفیده تخم مرغ است . این پرده مانع از مخلوط شدن این دو ماده به یکدیگر است ومعنای اصطلاحی که به معنای فاصله زمانی بین دنیا وعالم آخرت است .
قرآن شریف در مورد معنای اصطلاحی برزخ می فرماید :
« … حتی اذا جاء احدهم الموت قال : رب ارجعونی لعلی اعمل صالحا فیما ترکت کلا، انها کلمه هو قائلها و من ورائهم برزخ الی یوم یبعثون» .
آنچه محل بحث است اینکه : وقتی مرگ آنها میرسد می گویند : « خدایا ما را به دنیا بازگردان تا اعمال صالح انجام دهیم» پاسخ این است که : « نه چنین است ، این حرفی است که اینها می زنند » سپس فرمود : «پشت سر اینها ، یعنی پس از اینکه از دنیا میروند ، تا روز قیامت عالم «برزخ » است .
در آیه شریفه ، حد فاصل بین مرگ و قیامت را « برزخ » نامیده است ، و دراحادیث فراوانی از ائمه معصومین نیز همین حد فاصل را عالم « برزخ» نامیده اند .
عالم برزخ از دیدگاه قرآن
عبدالله ادامه داد درست است بحث در ویژگی مرحله اول قیامت است اما به شرح عالم برزخ پرداخته بودیم و بیان کردیم که عالم برزخ برای اکثریت مردم که در حالتی متوسط از ایمان و کفر قرار دارند بی شباهت به حالت خواب نیست ، مومنان پیشرو و متنعم و کافران گرفتار انواع عقوبت و عذابند ( آیه ۱۰۰ ، مومنون ) ، برای احیای مردگان و برخاستن آنها از قبرها و حضورشان در دادگاه عدل پروردگار ، زمان زیادی وقت لازم نیست ، همانگونه که برای مرگ انسانها زمان طولانی لازم نبود ، صیحه اول مرگ است و صیحه دوم فریاد زنده شدن و رستاخیز و حضور در دادگاه عدل الهی « ان کانت الا صیحه واحده فاذاهم لدینا محضرون » (آیه ۵۳ سوره یس ) ای انسانهای به خواب رفته، ای خاکهای پراکنده و ای استخوانهای پوسیده به پا خیزید ، به پا خیزید و برای حساب و جزا آماده شوید .
در اینجا به بعضی روایات گویا و پر محتوی اشاره می کنند : عالم برزخ بهشت است برای نیکوکاران و شهیدان که در آن متنعمند به نعمتهای الهی و دوزخ است برای گناهکارانی مانند آل فرعون که صبح و شام در برابر آتش معذبند ، و در این رابطه علی علیه السلام در روایتی میفرماید: قبر یا باغی از باغهای بهشت است یا حفره و گودالی از گودالهای جهنم ( بحارج ۶ صفحه ۲۱۸).
حقیقت این است که آگاهی بر کیفیت عالم برزخ تأثیر زیادی در مسائل اعتقادی ندارد ، قرآن مجید اصل وجود عالم برزخ را در آیاتی چند با صراحت بیان نموده است ، همانگونه آل فرعون قبل از قیام قیامت هر صبح و شام از طریق عرضه شدن آتش بر آنها مجازات می شوند .
در سوره مومن آیه ۱۱ می فرماید : از قول عده ای که گرفتار عذاب در عالم برزخند میگویند : پروردگارا ما را دوباره میراندی و احییتنا دوباره زنده کردی اکنون به گناهانان خود معترفیم . آیا راهی برای خارج شدن از دوزخ وجود دارد ؟ «قالو ربنا امتنا اثنتین و احتیتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل » آنها که در این جهان اصرار به انکار معاد داشتند و پیامبران را به باد استهزاء می گرفتند در آنجا پرده های غرور و غفلتشان کنار می رود و چشم حقیقت بین آنها باز میشود و چاره ای جز اعتراف به گناه ندارند ، و گمان می کنند در آنجا اعتراف به گناه برایشان سودی دارد .
عالم برزخ کجاست ؟
دانستیم فاصله زمانی بین مرگ و قیامت « عالم برزخ » نامیده شده و مردگان تا برپائی قیامت ، در عالم برزخ به سر می برند . لازمه این علم این است که معتقد شویم همه آنهائی که از ابتداءخلقت عالم هستی تا کنون از دنیا رفته و از این پس نیز می میرند از انبیاء واولیاء و صالحین گرفته تا پادشاهان و ظالمین و مستکبرین و مشرکین ، همگی در آن عالم جمع هستند و در انتظار برپائی قیامت به سر می برند که البته معتقد هم هستیم.
اینک به این نکته می پردازیم که : عالم برزخ کجاست ؟ آیا عالم برزخ جزء این عالم است ؛ یعنی آیا عالم برزخ در همین دنیاست و مثلاً همین خورشید و ماه بر آن طلوع و غروب دارد، و ارواح اموات چه مومن و چه کافر در روز این عالم یک حالت و در شب این عالم دارای حالت دیگری هستند ؟ یا اینکه طلوع و غروب خورشید برای اهل این دنیا تأثیر دارد و شب و روز برای برزخیان تأثیری ندارد ؟
اینها سئوالاتی است که در اذهان بسیاری از مؤمنین به معاد وجود دارد باید چند مطلب را خاطر نشان کرد که :
۱- عالم قیامت هنوز بر پا نشده و یکی از مقدمات برپائی آن نابودی نظام این عالم است و به تعبیر قرآن ، قیامت وقتی برپا می شود که :
« اذا الشمس کورت ، و اذا النجوم النکدرت ، و اذاالجبال سیرت ، و… و اذا البحار سجرت…» « اذا السماء انفطرت ، و اذا الکواکب انتثرت ، واذا البحار فجرت ، و اذالقبور بعثرت … » « اذا وقعت الواقعه ، لیس لوقعتها کاذبه ، خافضه رافعه ، اذا رجعنت الارض رجا ، و بست الجبال بسا ، فکانت هباء منبثا»
خورشید منکدر و نابود شود ، ستارگان در هم بریزند ، کوهها غبار پراکنده شوند ، دریاها دگرگون شوند ، ستارگان در هم و برهم شوند ، قبرها زیر و رو شوند ، زمین آن چنان به خود بلرزد که کوهها مانند پنبه زده شده شوند و زمین مانند غباری خفیف شود و…
اینها همه علائم فروپاشیدن نظام این عالم است ، و باید بدانیم تا این نظام وجود برپاست، عالم قیامت بر پا نشده و مردگان در عالم دیگری به نام « عالم برزخ » به سر می برند.
۲- در جای خود ثابت است که این خورشید و ماه در عالم قیامت وجود ندارند ، و خداوند متعال عالم قیامت را به وسیله نیروی دیگری روشن می کند و البته در آنهم اختلاف است که آیا نور و روشنائی قیامت ، بوسیله اعمال صالح هر شخص و آنهم برای خود اوست . همانگونه که قرآن شریف فرموده :
« یوم یقول المنافقون والمنافقات للذین آمنوا انظرونا نقتبس من نورکم ، قیل ارجعوا وراءکم فالتمسوا نورا …»
در آن روز ، زنان و مردان منافق به مومنین می گویند : از نور و روشنائی خود به ما نیز بهره دهید . به آنها خطاب می شود : بازگردید و از پشت سرتان (دنیا) نور بیاورید .
و یا چیزی همانند خورشید ، عالم قیامت را روشن می گرداند و همه خلائق از آن بهره میگیرند ، در این مورد نیز قرآن شریف می فرماید :
« و نفخ فی الصور فصعق من فی السموات و من فی الارض الا من شاءالله ، ثم نفخ فیه اخری فاذا هم ینظرون ، اشرقت الارض بنور ربها و وضع الکتاب ….» .
در صور دمیده می شود و همه آنهائی که در آسمان و زمین هستند از بین میروند مگر آنهائی را که خدا نمی خواهد . ( پایان دنیا ) ، برای مرتبه دوم صور دمیده می شود ، آنگاه است که قیامت بر پا می شود و زمین قیامت به نور پروردگارش روشن میشود و…
پس از بیان این سه مقدمه ، به اصل بحث که :« عالم برزخ کجاست ، خورشید و ماه این جهان ، شب و روز ما بر آنها هم اثر دارد یا نه » باز می گردیم .
در این مورد از میان آن همه احادیثی که هست به نقل چند حدیث می پردازیم :
۱- مرحوم شیخ کلینی درکافی به نقل از علی بن ابراهیم آورده است :
« علی بن ابراهیم ، عن ابیه ، عن احمد بن محمد بن ابی نصر ، عن الحسین بین میسر قال: سألت اباعبدالله عن جنه آدم (ع) : فقال جنه من جنان الدنیا تطلع فیها الشمس و القمر و لو کانت من الجنان الاخره ما خرج منها ابدا» .
حسین بن میسر گفت : از حضرت صادق (ع) در مورد بهشتی که حضرت آدم (ع) در آن بوده سئوال کردم . حضرت فرمودند : آن باغی است از باغهای دنیا که خورشید و ماه بر آن طلوع و غروب می کنند و اگر از باغهای قیامت بود هرگز آدم (ع) از آن خارج نمیشد.
مرحوم مجلسی نیز این حدیث را با سند دیگری در کتاب بحار نقل فرموده و بهر حال حدیث فوق از چند جهت قابل توجه است :
الف ) حضرت آدم (ع) در آن بهشتی که در عالم قیامت وعده داده شده خلق نشده و آن بهشت را مشاهده نکرده است .
ب ) در جائی از این دنیا بهشتی وجود دارد که قابل رؤیت و مشاهده انسانهای عادی نیست و نمی توانند به آنجا رفت و آمد کنند و در حقیقت می توان گفت : آن بهشت درعین حالی که در دنیاست ولی برای بشر از عوالم غیب محسوب است و البته باید توجه داشت که دنیا منحصر به کره زمین و چند صد کیلومتر اطراف آن نیست .
ج ) همین خورشید و ماه ، آن بهشت را روشن می کنند و بر آن طلوع و غروب دارند و بهترین دلیل « الف و لام » عهد حضوری است که حضرت بر کلمه « شمس و قمر» درآورده و در حقیقت مثل این است که فرموده باشند : این خورشید و ماه بر آن طلوع و غروب دارند ، وگرنه باید « شمس و قمر » را بدون « الف و لام » و با تنوین ذکر میکردند و می فرمودند : « شمس و قمر » یعنی ماه و خورشیدی بر آن طلوع و غروب دارند .
۲- باز مرحوم شیخ کلینی به نقل از ضریس کناسی می نویسد :
« عده من اصحابنا ، عن احمد بن محمد ، و سهل بن زیاد ، و علی بن ابراهیم ، عن ابیه ، جمیعا عن ابن محبوب ، عن علی بن رئاب ، عن ضریس الکناسی قال : سألت ابا جعفر(ع) ان الناس یذکرون ان فراتنا یخرج من الجنه فکیف هو ، و هو یقبل من المغرب و تصب فیه العیون و الادویه ؟ فقال ابوجعفر (ع) : و انا اسمع ان الله جنه خلقها الله فی المغرب و ماء فراتکم بخرج منها ، و الیها تخرج ارواح المومنین من حفر هم عند کل مساء فتسقط علی ثمارها و تأکل منها و تتنعم فیها و تتلاقی و تتعارف فاذا طلع الفجرهاجت من الجنه …
منابع و مآخذ :
۱- تراژدی بازگشت ع . » عطائی خراسانی
۲ـ عالم برزخ » مهدی احمدی
۳ـ انسان و عالم برزخ » محمد مظاهری
۴- منازل الاخره و مطالب الفاخره » حاج شیخ عباس قمی
۵- تصویری از بهشت و جهنم » احمد حبیبیان
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 48
مطالب مرتبط