این مقاله به بررسی صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران می پردازد. با مرور رویدادهای تاریخی، نقش سیاسی علمای شیعه و مفهوم تشیع صفوی تحلیل شده و تأثیر آن بر اندیشه های اسلامی دوران بررسی می شود.
صفویه و تشکیل حکومت شیعی در ایران نقد و بررسی مفهوم تشیع صفوی
مقدمه
یکی از مهمترین دورههای تاریخی تمدن ایران، حکومت صفویه (1501 تا 1736 م) است. از طرفی – به عقیدهی بسیاری – صفویه، اولین حکومت ملی در ایران پس از انقراض ساسانیان است و از طرف دیگر در این زمان تشیع – که همچنان مذهب غالب در ایران است – مذهب رسمی ایران شد. تشیع که تا قبل از این یک مذهب انحرافی و رافضی معرفی میشد و به علاوه نهاد رسمی دولتی پشتیبانی نداشت، با به قدرت رسیدن شاه اسماعیل به عنوان مذهب رسمی ایران اعلام شد و عملاً برای اولین بار در ایران، حکومت یکپارچهی شیعی تاسیس شد.
در این نوشتار سعی داریم تا به اختصار پس از بیان اهم رویدادهای تاریخی در دوران صفویه، به بررسی تعامل دین و دولت و نقش سیاسی علمای شیعی در دوران صفویه بپردازیم. مسئلهی مورد مناقشه دربارهی صفویه که در این نوشتار مد نظر ماست، مباحثی پیرامون مفهمو «شیعهی صفوی» و انحراف در اندیشههای بنیادین شیعه پس از به قدرت رسیدن است.
خلاصه ی روند تاریخی صفویه
سلسلهی صفویه بدست اسماعیل فرزند شیخ حیدر صفوی با تاج گذاری او در سن 15 سالگی تأسیس شد. وی علیرغم مخالفت علمای شیعهی تبریز مذهب تشیع را رسمی کرد و دستور داد در نماز جماعت خطبهی شیعه علنی خوانده شود: «… مرا به این کار واداشتهاند و خدای عالم، با حضرات ائمه معصومین همراه من هستند و من از هیچ کسی باک ندارم. به توفیق الله تعالی اگر از رعیت حرفی بگویند، شمشیر میکشم و یک کس را زنده نمیگذارم…»
سیاست مذهبی اسماعیل بسیار سختگیرانه بود و به علاوه پیروان او اعتقاد زیادی به وی داشتند. بسیاری معتقدند پیروزیهای او در جنگهایش به دلیل اعتقاد مذهبی قوی سرداران سپاهش بود. راجر سیوری معتقد است، بسیار پیش از آنکه توپ جنگی را برادران شرلی (یک قرن پس از اسماعیل) به ایران بیاورند، ایرانیان (به عنوان مثال شیخ حیدر) سالها پیش از آن استفاده کرده بودند. لیکن به دلیل اعتقاد به جوانمردی، در جنگها از این سلاح استفاده نکردند. همین باعث شد تا اسماعیل در جنگ چالدران مغلوب سلطان سلیم شود.
اوج شکوه و قدرت صفویه در زمان عباس اول ملقب به «شاه عباس کبیر» است. وی در ابتدا با عثمانی قرارداد صلح امضا کرد و پس از دفع ازبکان، تبریز و بغداد را از عثمانی پس گرفت. [2]
از زمان شاه عباس کبیر، تربیت افراد شاهزادگان نالایق در حرم دنبال شد، چرا که شاه از قدرت گرفتن اطرافیانش در هراس بود، تا جایی که گفته میشود سلیمان اول 8 سال را مرتب در حرم گذراند و سلطان حسین مدتها یک دائمالخمر بود. سر انجام محمود افغان در 1722 اصفهان را اشغال و سلطان حسین را به قتل رساند.
اندیشه ی اسلامی در دورهی صفوی
سید حسین نصر، در مقالات خود به بررسی جایگاه علمی و سنن عقلی در زمان اوج شکوفایی صفویه پرداخته است. آوردن نام بزرگان «مکتب اصفهان»، خود بر شکوفایی اندیشهها و سنن گوناگون عقلی (از فقهی گرفته تا عرفانی، کلامی فلسفی و حتی اخباری) کفایت میکند: محمد باقر داماد (میر داماد)، میر ابولقاسم فندرسکی، فیض کاشانی، صدرالدین محمد شیرازی (ملاصدرا)، بهاءالدین عاملی (شیخ بهایی)، محمد باقر مجلسی (مجلسی دوم/پسر).
در بیان شکوه فرهنگ این دوران همین بس که اشاره کنیم به بیش از 100 عنوان کتاب از شیخ بهایی: در زمینههای فقه، اصول، ادبیات و علوم عربی، حدیث، ریاضیات، ستارهشناسی، حدیث، اصول اعتقادی، حکمت و فلسفه و علوم غریبه.
از ابتدای تأسیس حکومت صفوی عدهای از علمای ایرانی به تکاپو افتادند تا مبانی و معارف مکتب تشیع یعنی متون دینی تاریخ زندگانی و سیره و سنت حضرت رسول (صلیالله علیه و آله) و ائمه اطهار (علیهم السلام) و استنباطهای فقهی و کلامی و تفسیری علما و متفکران شیعه را برای هموطنان شیعه مذهب خود تشریح و تفهیم سازند. این گروه معدود از علمای ایرانی که در آغاز قرن دهم هجری به علوم شرعی مثل حدیث و فقه و تفسیر روی آوردند و بعضاً ادعای فقاهت هم میکردند اغلب حکمای تعلیم یافته مکتب فلسفی ایران بودند که تفقه این عده بصورت منفرد و پراکنده و بدون آنکه فعالیت آنان شکل منسجم و منظمی داشته باشد بنا به ذوق و علاقه خود کوشیدند تا در مجموعه معارف شیعی غور نمایند و یافتههای خود را در قالب تألیف و ترجمه ارائه دهند.
برجسته ترین نمایندگان این گروه عبارتند از: حسین بن شرفالدین عبدالحق معروف به الهی اردبیلی، جمالالدین بن عطاء ا…. دشتکی شیرازی، میر شاه طاهر بن رضی حسینی کاشانی معروف به شاه طاهر.
علمای جبل عامل در قدرت سیاسی و فرهنگی عصر صفوی نقش بسزایی داشتند و از آن جمله میتوان به نقش محقق کرکی در تعدیل سیاستهای شاه اسماعیل اشاره کرد. یکی از مشخصههای فقه کرکی، بذل توجه خاص به پارهای از مسائل است که تغییر سیستم حکومتی و به قدرت رسیدن شیعه در ایران بوجود آورده بود. بیشتر فقها و مجتهدان شیعه پس از کرکی تا پایان دوره صفویه متأثر از روش فقهی او بودهاند. زیرا مجموعه حقوقی عمیق و متین او را با استدلالهای قوی و محکم در برابر خود دانستهاند. از مهمترین آثار مهاجرت فقها، تثبیت اندیشه ولایت فقیه بود به گونهای که حاکم صفوی خود را نایب فقیه میشمرد.
طهماسب در سفر به عراق، کرکی را با حکمی تاریخی و پراهمیت به ایران دعوت میکند. از آنجا که این دعوت با متنی کاملاً فقهی به نگارش درآمده است، احتمال دادهاند کرکی آن را بهعنوان اعلان شرایط بازگشت خود به ایران نوشته و شاه طهماسب آنرا امضا کرده باشد. البته احتمال اینکه این فرمان را نهاد سلطنت صادر کرده باشد همچنان به قوت خود باقی است. نکتهی قابل توجه این است که در این فرمان هیچ اشارهای به جایگاه قدرت سیاسی نشده است؛ یعنی سعی در توفیق و جمع بین ضرورتهای شرع و مقتضیات قدرت حاکمه ندارد، بلکه مستقیماً حکم شرع را مبنا قرار داده و تلاش در جهت توجیه و مشروعیت بخشیدن به قدرت سیاسی حاکم نمیکند.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 12
مطالب مرتبط