دانلود مقاله بررسی معماری اقلیمی ساختمان های استان گیلان
چکیده
بحران انرژی و ضرورت صرفهجویی در مصرف آن، لزوم تجدیدنظر در نحوه ساخت و ساز را به یکی از ارکان اصلی برنامهریزی و طراحی کشور تبدیل نموده است. این مسئله به خصوص در روستاها که همواره از منابع کمتری نسبت به شهرها برخوردار بودهاند، حیاتیتر است. پایین بودن سطح زندگی در روستا، نبود تخصص، دور بودن از امکانات شهری، مشکل دسترسی، مشکلات معیشتی و امثال آن از عواملی هستند که لزوم توجه به صرفهجویی انرژی در این مناطق را چند برابر میکند. بر اساس مطالعات انجام شده در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان تهران تحت عنوان “بررسی روش های صرفه جویی انرژی در مسکن روستایی استان گیلان ” این استان دارای چهار پهنه شاخص اقلیمی است. در گذشته و در نبود امکانات مدرن برای استفاده از انرژی های فسیلی، نیازهای متفاوت این پهنه ها منجر به شکل گیری معماری خاص در هر پهنه شده است. اما مقایسه راهکارهای بومی اتخاذ شده نشان می دهد که گاه نیازهای متفاوت منجر به راه حل های مشترک شده و به همین دلیل، استان دارای سه پهنه معماری است. بررسی ویژگی های طراحی کالبدی روستاها و مصالح و روش های اجرایی ، نشان می دهد که در طراحی معماری روستاهای این استان، علاوه بر استفاده از انرژی های طبیعی برای تأمین آسایش حرارتی، با شرایط نامطلوب اقلیمی نیز مقابله شده است. به این ترتیب معماری بومی، با کمترین نیاز به انرژی های فسیلی، ضمن صرفه جویی در هزینه ها، از آلودگی و تخریب محیط زیست نیز جلوگیری به عمل آورده و مصداق بارزی از معماری پایدار است. مقاله حاضر بر اساس مطالعات میدانی و تحقیق انجام شده، به معرفی پهنه های اقلیمی شناسایی شده در این استان و شگردهای معماری به کار رفته در هر پهنه برای همسازی با شرایط اقلیمی و محیطی می پردازد. سپس براساس این شناخت راهکارهای طراحی همساز با اقلیم برای کاهش مصرف انرژی در مسکن روستایی، برای هر یک از پهنه های معماری این استان که عبارتند از پهنه جلگه ای کوهپایه ای، کوهستانی مرطوب و کوهستانی نیمه خشک ارائه شده است.
واژگان کلیدی: پهنه اقلیمی، پهنه معماری، شگردهای معماری همساز با اقلیم، مسکن روستایی.
مقدمه
مقاله حاضر حاصل پژوهش انجام شده در سال های ۱۳۸۲ تا ۱۳۸۳ در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی استان تهران است. [۱]
فرضیه اول : شناسایی شگردهای به کار رفته توسط ساکنان روستاها که مبتنی بر تجربیات آن ها بوده و به مرور زمان و با حداقل امکانات ابداع گردیده و از طریق بررسی معماری بومی مناطق روستایی و دقت در وضعیت اقلیمی محل امکان پذیر است.
فرضیه دوم : با شناخت این شگردها از یک طرف و بررسی وضعیت اقلیمی منطقه از طرف دیگر ، میتوان به دستورالعملهای طراحی مسکن با دیدگاه صرفهجویی در مصرف انرژی دست یافت.
در این راستا طرح تحقیقاتی صرفه جویی در مسکن روستایی استان گیلان در بنیاد مسکن انقلاب اسلامی آغاز گشت. در این تحقیق با انجام مطالعات کتابخانه ای و میدانی به گردآوری اطلاعات لازم در مورد مسکن روستاهای استان گیلان اقدام شد. شناسایی ویژگی های اقلیمی محل و شگردهای به کار رفته در معماری روستایی این مناطق برای همسازی با اقلیم هدف این مطالعات بوده است.
بر اساس این مطالعات چهار پهنه اقلیمی و سه پهنه معماری در استان مشاهده و تفکیک شد و شگردهای
به کار رفته در همسازی معماری بومی استان برای همسازی با شرایط محیطی و اقلیمی مشخص گردید. در خاتمه دستورالعمل هایی برای طراحی مسکن روستایی همساز با اقلیم در هر یک از این پهنه ها ارائه شده است.
سؤالات مقاله
۱- چگونه می توان به روش غیرفعال و بدون تحمیل هزینه اضافی، در مصرف انرژی مسکن روستایی گیلان صرفه جویی کرد؟
۲- از نظر شگردهای طراحی مسکن روستایی همساز با اقلیم، استان گیلان به چند پهنه اقلیمی تقسیم می شود؟
و شگردهای طراحی مسکن روستایی همساز با اقلیم در پهنه های مختلف اقلیمی استان چه تفاوت های معناداری با هم دارد؟
روش تحقیق
با توجه به این که شرایط اقلیمی نقش تعیین کننده در شکل گیری ویژگی های معماری بومی مناطق روستایی دارد، شناسایی تفاوت های اقلیمی و تعیین پهنه های اقلیمی استان گیلان یکی از ضروریات انجام این تحقیق است. شرایط آب و هوایی یک محل متأثر از شرایط زمین (جغرافیای محل) و هوا (شرایط جوی محل) است. در این تحقیق برای کسب این اطلاعات از دو روش متفاوت که ضمناً مکمل یکدیگر نیز هستند، استفاده گردید. روش اول استفاده از آمار ایستگاههای هواشناسی است که متکی به اعداد و ارقام ثبت شده توسط دستگاههای هواشناسی و منحصر به نقاطی است که دارای ایستگاه هواشناسی باشد. روش دوم استفاده از مشاهدات عینی و دانستهها و تجربیات ساکنان بومی هر منطقه است که به کمک مطالعات میدانی به دست میآید. در این روش اطلاعات به دست آمده جنبه کیفی داشته و متکی بر شناخت تجربی اهالی از وضعیت عمومی اقلیم محل می باشد.
در روش اول از اطلاعات ایستگاههای هواشناسی استان گیلان استفاده شد. اطلاعات مورد نیاز برای انجام پهنهبندی شامل آمار دما، رطوبت، بارندگی، باد و یخبندان است که از ۲۳ ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی این استان در فاصله زمانی سالهای آمارگیری از ابتدای تأسیس ایستگاه تا زمان انجام تحقیق گردآوری گردید. بعد از تهیه معدل چندین ساله این آمار [۴و۵]، نتایج به دست آمده به کمک معیارهای اقلیمی شامل معیار زیست اقلیمی ساختمانی الگی از نظر آسایش حرارتی انسان و معیارهای مربوط به کاربرد مصالح در مرحله اجرا و نگهداری بنا [۲و۳] تجزیه و تحلیل گردید. این ارزیابی به شناسایی چهار پهنه اقلیمی در سطح استان منتهی شد.
در روش دوم که متکی به مطالعات و مشاهدات میدانی است، با استفاده از اطلاعات محلی برای مناطقی که فاقد ایستگاه بوده و یا در فواصل دوری از آن قرار داشت، اطلاعات ایستگاههای هواشناسی تکمیل شده و امکان توصیف شرایط اقلیمی در سطح اقلیم محلی فراهم گردید. اطلاعات محلی گردآوری شده شامل اطلاعات جغرافیایی، اقلیمی، فرهنگی و ساختمانی بود که از طریق پرسشنامه هایی که به این منظور تهیه شد، فراهم گردید. اطلاعات جغرافیایی شامل سؤالاتی در زمینه وضعیت مکان استقرار روستا، توپوگرافی، جهت شیب، نوع پوشش گیاهی و محصولات قابل کشت در محل و نوع کشت بود. اطلاعات اقلیمی مباحثی نظیر شدت سردی و گرمی هوا و طول دوره سرما و گرما، میزان رطوبت، بارندگی و یخبندان و بادهای محلی از نظر زمان وزش، کیفیت و جهت، همچنین پدیده های جوی نظیر مه، برف و غیره را در برمیگرفت. اطلاعات فرهنگی شامل نوع معیشت، کوچ نشینی یا یکجا نشینی، نوع لباس و زمانهای تغییر فصلی لباس، نوع غذاهای مصرفی در فصول مختلف، نوع دام و نحوه نگهداری از دام بود. اطلاعات ساختمانی شامل تراکم و جهت گیری بافت روستایی، نوع استقرار بناها در زمین و در همسایگی هم، ویژگی فضاهای باز مثل حیاطها و ایوانها، شکل کلی ساختمان و سقف، نوع بازشوها و پنجره ها، مصالح به کار رفته در بنا، المانهای خاص معماری نظیر ایوان، صفه، زمستان نشین و تابستان نشین، نحوه گرمایش و سرمایش بنا، فضاهای دامی نظیر بهاربند، زاغه و …. بود. این اطلاعات از آن جهت حائز اهمیت است که می تواند روش های همسازی روستائیان با شرایط اقلیمی سخت در فصول مختلف را نشان داده و بهترین محک برای تعیین تفاوت های اقلیمی در حد اقلیم محلی و خرد می باشد. [۳]
با توجه به این که برای تعدادی از روستاهای استان طرح های جامع و تفصیلی توسط بنیاد مسکن تهیه شده بود و برخی از روستاها نیز دارای مونوگرافی های دانشجویی در مرکز اسناد و تحقیقات دانشکده معماری دانشگاه شهید بهشتی بودند، از این منابع برای تکمیل اطلاعات پرسشنامه های مربوط به ۸۰ روستای استان استفاده گردید [۷و۸]. در ادامه کار، برای تکمیل کمبودهای اطلاعاتی مربوط به این روستاها و همچنین پوشش به مناطقی که فاقد مطالعات قبلی بودند، تحقیقات میدانی آغاز شد. در انتخاب روستاهای جدید، دو ملاک مد نظر قرار داشت، اول پوشش مناطقی که اطلاعاتی در مورد آن در منابع مکتوب وجود نداشت، دوم پوشش مناطقی که بین دو پهنه اقلیمی واقع شده و برای تعیین مرز بین پهنه ها مورد نیاز بودند. در سفرهای انجام شده، علاوه بر تکمیل اطلاعات ۸۰ روستای مذکور، اطلاعات جدید از ۱۳۹ روستای منتخب استان تهیه گردید [۹].
به منظور جمع بندی و نتیجه گیری از این اطلاعات، از روش های آماری به کمک نرم افزار میکروسافت اکسل استفاده شد. روستاهای مختلف با توجه به شباهت یا تفاوتهایی که در رابطه با اطلاعات جغرافیایی، آب و هوایی، فرهنگی و ساختمانی داشتند در گروههای مختلف دسته بندی شدند. مقایسه این گروهها با گروههای اقلیمی به دست آمده از طریق تحلیل اطلاعات ایستگاههای هواشناسی، به دقیق تر کردن توصیف
پهنه های اقلیمی و شناسایی زیر پهنه های اقلیمی منجر شد. همچنین روشن شد که در برخی پهنه ها و زیر
پهنه های اقلیمی، به رغم تفاوت های اقلیمی، شباهت های چشمگیری در رابطه با ویژگی های ساختمانی وجود دارد که نیاز به تعریف پهنه های جدیدی به نام پهنه های معماری را ضروری می کند.
ویژگی های استان گیلان
جغرافیا
استان گیلان در جنوب غربی دریای خزر و در دامنههای شمالی سلسله جبال البرز بین ۳۶ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۳۸ درجه و۲۷ دقیقه عرض شمالی و ۴۸ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۳۶ دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ واقع شده است. این استان دارای۱۳۹۵۲ کیلومتر مربع مساحت است. رشته کوهالبرز حاشیه جنوبی و کوههای طالش حاشیه غربی استان را دربر گرفته است. این دیواره عظیم جلگههای ساحلی را از فلات مرکزی ایران جدا میسازد. اما سفیدرود این سد کوهستانی را شکافته و دره منجیل را پدید آورده است که تنها راه ارتباطی میان فلات مرکزی ایران با سواحل دریای خزر در استان گیلان می باشد. جلگه گیلان که پایینتر از سطح دریای آزاد واقع شده است، در شمال غرب و شرق استان به شکل نوار ساحلی باریک و کم عرض در میآید ولی بخش میانی آن در جنوب مرداب انزلی و دلتای پر وسعت سفیدرود بسیار عریض است. بدینسان عرض جلگه که در بخش کرانه شمالی و شرقی استان از دو تا هفت کیلومتر تجاوز نمیکند، در بخش میانی به سی تا چهل کیلومتر میرسد.قلههای مشرف به گیلان از رشته کوه البرز بین ۲۵۰۰ تا ۳۷۰۰ متر و بلندیهای طالش حدود ۲۵۰۰ متر از سطح دریاهای آزاد ارتفاع دارند، در حالی که اراضی مجاور دریا دارای ارتفاعی کمتر از دریاهای آزاد می باشند. همه نوار جنوبی و غربی استان با عرضی معادل نصف عرض استان کوهستانی و کوهپایهای و بقیه اراضی آن پست و از جلگههای ساحلی تشکیل شده است. شیب اراضی این استان در قسمت جنوبی دریای خزر از جنوب به شمال و در قسمت غربی دریا از غرب به شرق می باشد اما بخش کوچکی از استان که نزدیک مرز جنوبی آن واقع شده، روی شیبهای جنوبی سلسله جبال البرز قرار دارد. وجود دیواره مرتفع البرز مانع خروج بخار آب های دریای خزر از استان شده و رودخانههای متعدد و پوششهای گیاهی وسیعی را در سرتاسر آن به وجود آورده است به طوری که جنگل تقریباً همه نواحی کوهستانی تا ارتفاع ۲۰۰۰ متر استان، غیر از شیبهای مشرف به فلات مرکزی را پوشانیده است. ارتفاعات بالاتر را اراضی مرتعی اشغال نمودهاند. [۶]
فهرست مطالب:
چکیده
واژگان کلیدی
مقدمه
سؤالات مقاله
روش تحقیق
ویژگی های استان گیلان
جغرافیا
آب و هوا
پهنه بندی اقلیمی/ معماری استان گیلان
پهنه جلگه ای/کوهپایه ای
پهنه کوهستانی مرطوب
پهنه کوهستانی نیمه خشک
پیشنهادات طراحی
انتظام فضای معماری
شکل بافت
جهت ساختمان
فرم ساختمان
نحوه استقرار ساختمان
رابطه فضاهای پر و خالی
ویژگی فضاهای باز
ویژگی پشت بامها
ویژگی فضاهای نیمه باز
فرم و محل قرارگیری ایوانها، رواقها و …
ویژگی فضاهای بسته
نحوه استقرار فضاهای بسته
ابعاد و تناسبات فضاهای بسته
رابطه فضاهای بسته و باز
ویژگی های جدارهها
جدارههای باز
جدارههای بسته
جمع بندی
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 54
مطالب مرتبط