دانلود مقاله نیایش و ستایش معبود در اشعار شاعران برجسته سبک عراقی
نیایش در دین اسلام
انّ الدّینَ عندَِ الله الاسلام . دین نزد خدا اسلام است .(آل عمران ، ۱۹ )
اسلام آخرین دین آسمانی و کاملترین دین جهانیان است که پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی (ص)، از طرف خداوند برای بشر به ارمغان آورد و معجزه حضرت، قرآن کریم که تا حال حاضر بدون تحریف به دست ما رسیده است و آن کلام خداوند می باشد.
اسلام در لغت به چند معنی آمده است:
۱- انقیاد و پیروی
۲- داخل شدن در دین اسلام.
۳- پرستش خداوند و اخلاص به او.[i]
بعضی از محققان ، نام اسلام را از کلمه « سلم » به معنای صلح و آرامش و برخی به معنای تسلیم به خدا دانسته اند، که از صفات خاصه مسلمانان است. زیرا چون کسی نفس خود را تسلیم به مشیت الهی نماید، به اسلام درآمده است، و او را صلح و سلام روحانی حاصل می گردد.[ii]
دکتر مشکور می نویسد:« اسلام پیروی از دین حضرت محمد (ص) است که مردم را به انقیاد و خضوع و خشوع در برابر خداوند یکتا می خواند و مسلمان کسی است که جسماً و روحاً منقاد و پیرو فرمان خداوند یکتا باشد.[iii]
اساس اسلام بر دو شهادت است: لا الهَِ الاالله ( خدایی جز خداوند یکتا نیست ) و مُِحمد رَسول الله (محمد پیامبر خداست.)[iv]
اسلام مذهب و دین کامل ادیان توحیدی است و دین اسلام هیچ تکلیف دشواری از پیروان خود نمی خواهد و هرگز بیش از طاقت و توان پیروان خود انجام عملی را نخواسته است.
قرآن کریم معجزه پیامبر
معجزه پیامبر اسلام ، قران کتاب آسمانی و کلام خداوند یکتاست. قران کریم در مدت ۲۰ تا ۲۳ سال بر رسول خدا به تدریج نازل شد و دارای ۱۱۴ سوره است که ۹۵ سوره آن در مکه و ۱۹ سوره آن در مدینه بر پیامبر نازل شده است. جمع آوری قرآن از زمان رسول خدا آغاز گشت.
سوره های مکی در قرآن بیشتر در ترغیب مردم به زهد و ستایش خداوند و یکتاپرستی و نیکی کردن به دیگران و اجتناب از اسراف در خوردن و آشامیدن است، وعد و وعید، مژده دادن به بهشت، و ترساندن از عذاب دوزخ درسوره های مکی نازل شده است. اما در سوره های مدنی تمام احکام، فرایض اسلام در ده ساله ی اخیر زندگی رسول خدا نازل شده است.[v]
نخستین و مهمترین عبادت
پس از بعثت حضرت خاتم الانبیاء محمد نخستین عبادتی که تشریع گردید نماز است و اهمیت آن کم و بیش بر مسلمانان پوشیده نیست.بهترین تعریف را از تعبیر قران مجید باید فهمید که می فرماید:« به درستی که نماز ازهر کار قبیح و نابایستی باز می دارد » (عنکبوت ، ۴۵ ).
اصول اسلام
اسلام مبتنی بر سه اصل توحید ، نبوت و معاد است. اسلام بر توحید اصرار می ورزد و سرانجام از تمام گناهان می گذرد، جز شرک آوردن به خدای یکتا. ایمان به ملائکه یا فرشتگان در قرآن، در ردیف ایمان به خدا در روز قیامت و قران ذکر شده است. در قران آمده است که خداوند چون حضرت آدم را بیافرید به ملائکه امر فرمود که بر او سجده کنید، همه ملائک جز ابلیس اطاعت امر کرده بر او سجده کردند ولی ابلیس که از جنس دیگری بود و از «جن» به شمار می رفت از فرمان خداوند سر پیچید و از راندگان درگاه پروردگار شد.[vi]
پیامبر اسلام بر توحید تاکید بسیار کرد و اساس دیانت اسلام برای گراینده آن، آن است که نخست شهادتین را ادا نماید: لااله الاالله، و ان محمد رسول الله. یعنی نخست به توحید و وحدانیت و دوم به پیامبری محمد، رسول خدا ایمان آورد و جزء رسوم اصول دین، معاد بود.[vii]
ارکان اسلام
ارکان جمع «رکن» است و رکن به معنای پایه است و اسلام بر هشت پایه نماز، روزه، زکات، حج، جهاد ، خمس، امر به معروف و نهی از منکر قرار دارد.
هر مسلمان مومن علاوه بر اعتقاد به اصول اسلام که توحید، نبوت و معاد است، باید اعمال و عباداتی را با اعضاء و جوارح خود به جای آورد، که ترک آنها موجب گناه کبیره می شود[viii]. در بین اعمال عبادی ضروری در اسلام نماز از همه بیشتر جنبه نیایش دارد. بنابر این در زیر به ویژگی های عبادی نماز می پردازیم.
نماز
نماز ادای فریضه یی است نسبت به پروردگار. هر فرد در شبانه روز پنج نوبت بایستی با حضور قلب و با تمام وجودش در مقابل خداوند بایستد و وی را ستایش کند : « و نماز به پا دارید » (بقره ، ۴۳ ) « نماز را با حضور به پا دارید» (انفال ، ۳)
به پا داشتن نماز همواره در اسلام توصیه شده و حتی سفارش شده که اهل خانواده را نیز امر به نماز کنید . « تو اهل بیت خود را به نماز امر کن و خود نیز به نماز و ذکر حق صبور باش.» (طه ،۱۳۲ )
بر هر فرد مسلمان واجب است که نماز را بر طبق آداب مقرر شرعی به عمل آورد.
در آغاز وضو بگیرد و با طهارت جسم رو به قبله بایستد و در برابر خداوند متعادل سر تعظیم و عبودیت فرود آورد و با حالت تضرع و خشوع او را حمد کند و خود را تسلیم اراده الهی گرداند.
معمولاً در ابتدای نماز سوره فاتحه الکتاب (سوره اول قران ) را به نص عربی قرائت می کند و می گوید : بسم الله الرحمن الرحیم ، الحمد لله رب العالمین و … به نام خداوند بخشنده مهربان ، حمد و سپاس خدای جهانیان را سزاست . خدای مهربان و بخشنده . دارنده روز جزا . تورا می پرستیم و از تو یاری می جوییم . ما را به راه راست هدایت کن .راه آن کسانی که به آنها نعمت دادی . آنان که مورد غضب تو واقع شدند و نه گمراهان.
پرستش
۱- پرستش یا قولی است یا عملی.
الف) پرستش قولی عبارتست از یک سلسله جمله ها و ذکرها که به زبان می گوییم، مانند قرائت حمد و سوره وذکرهای مربوط به رکوع و سجود و تشهد نماز یا ذکر لبیکی که در حج گفته می شود. تسبیح لفظی به این است که انسان با یک جمله لفظی معبود خود را تقدیس کند ، مثلاً کلمه « سبحان الله » و همچنین کلمه «الحمدالله» که جمیع حمدها را به خدا اختصاص می دهد و او را فاعل حقیقی همه نعمت ها و منشا همه خیرات می داند و همچنین کلمه « الله اکبر» که خدا را برتر از همه چیز که در تصویر آید ، تسبیح و تقدیس لفظی است . این گونه کلمات جز درباره ذات اقدس احدیت جایز نیست.
و اما تسبیح عملی این است که انسان عملی انجام دهد که مفهوم آن عمل ، مقدس بودن آن موجودی است که آن عمل برای او صورت می گیرد ،از قبیل رکوع و سجود و قربانی.
انسان بالفطره می خواهد در برابر یک موجود منزه از نقص و آراسته به کمال بایستد و او را تقدیس و تنزیه نماید تقدیس از یک حس فطری سرچشمه می گیرد و غریزه ستایش کمال مطلق است که انسان را وادار به این عمل می نماید .[ix]پرستش عملی مانند قیام و رکوع و سجود در نماز یا وقوف عرفات و مشعر و طواف در ح. غالبا عبادتها شامل هر دو نوع است مانند نماز و حج که هم بر جزء قولی و هم بر جزء عملی مشتملند. و اما پرستش چه قولی و چه عملی یک کار معنی دار است انسان با سخنان خود حقایقی را ابراز می کند و با اعمال خود از قبیل رکوع و سجود و … همان را می خواهد بگوید که با ذکرهای قولی خود می گوید.[x]
محتوای پرستش
آنچه انسان در عبادت قولی و عملی خود ابراز می دارد چند چیز است:
۱- ثنا و ستایش خدا به صفات و اوصافی که مخصوص خداست؛
۲- تسبیح و تنزیه خدا از هر گونه نقص و کاستی از قبیل فنا، محدودیت، ناتوانی و امثال اینها.
۳- سپاس و شکر خدا به عنوان منشا اصلی خیرها و نعمت ها.
۴- ابراز تسلیم محض و اطاعت محض در برابر او.
۵- جز خداوند کامل مطلق وجود ندارد و خدا در هیچ یک از مسائل بالا شریک ندارد.
جز او هیچ ذاتی منزه از نقص نیست، جز او کسی منعم اصلی نیست .[xi]
عبادت
عبادت و پرستش خداوند یکتا یکی از اصول تعلیمات پیامبران الهی است. در دین مقدس اسلام عبادت سر لوحه همه تعلیمات قرار دارد.
عبادت راز آفرینش
خداوند انسان را برای این امر آفریدکه تنها او را پرستش کند و فرمان او را بپذیرد. پس او وظیفه اش اطاعت امر خداست:« همانا جن و انس را نیافریدیم مگر برای این که مرا پرستش کنند» (ذاریات، ۵۶)
توحید در عبادت
توحید مراتب و اقسامی دارد. توحید ذاتی، توحید صفاتی، توحید افعالی، توحید عبادی.
توحید ذاتی، یعنی ذات پروردگار یگانه است. مثل و مانند ندارد: آیه کریمه « لیس کمثله شیء »(شورا/۱۱)و یا آیه « لم یکن له کفواً احد »(توحید،۵ ) مبین توحید ذاتی است.
توحید صفاتی، یعنی صفات خداوند از قبیل علم، قدرت، حیات، اراده، ادراک، حقایقی غیر از ذات پروردگار نیستند، عین ذات پروردگارند.
توحید افعالی، یعنی نه تنها همه ذات ها، بلکه همه کارها به مشیت و اراده خداوند است و به نحوی خواسته ذات مقدس اوست.
توحید عبادی، یعنی جز ذات پروردگار، هیچ موجودی شایسته عبادت و پرستش نیست، پرستش غیر خداوند یعنی خروج از دایره توحید اسلامی.
توحید در عبادت با سایر اقسام توحید فرق دارد، زیرا آن سه قسم دیگر مربوط به ذات خداست و این قسم مربوط به بندگان می باشد، به عبارت دیگر، یگانگی ذات و منزه بودنش از مثل و مانند و یگانگی او در صفات، و یگانگی او در فاعلیت از شوؤن و صفات اوست، اما توحید در عبادت یعنی لزوم یگانه پرستی، پس توحید در عبادت از شئون بندگان است نه از شئون خداوند.[xii]
انگیزه عبادت
عبادت در ادیان جز معامله چیزی نیست. زیرا ادیان افراد را وادار به عبادت می کنند و انگیزه عبادت برای رسیدن به بهشت و یا برای فرار از جهنم است.
امیرالمومنین علی (ع) می فرماید: گروهی از مردم خدا را عبادت می کند برای طمع بهشت.
این عبادت از نوع تجارت است . تجارت پیشگی و معامله گری است و گروهی عبادت می کنند از ترس جهنم . این ها کارشان شبیه کاربردگان است که از ترس شلاق ارباب کار می کنند و قوم دیگر عبادت می کنند نه به خاطر بهشت و نه به خاطر ترس از جهنم، بلکه سپاس گزارانه، یعنی خدای خودش را می شناسد ، خدا را که شناخت ، آنچه دارد ، همه را از خدا می بیند ، و چون همه چیز را از خدا می بیند ، حس سپاسگزاری او را وادار به عبادت می کند ، یعنی اگر نه بهشتی باشد و نه جهنمی، همان شناختنش خدا را، حس سپاس گزاریش او را وادار به عبادت می کند، این عبادت احراراست، عبادت آزادگان. [xiii]از جمله کلمات پیغمبر اکرم در باب ارزش معنوی عبادت این است:« بهترین مردم کسی است که به پرستش و نیایش عشق بورزد.»[xiv]همچنین رسول خدا می فرمایند : « طوبی لمَنْ عَشقَ العبادَه » خوشا به حال کسی که به عبادت عشق بورزد.[xv]
انگیزه عبادت در عارف الهی
در اسلام، به عبادت به آنچه که واقعاً روح نیایش و پرستش است، یعنی رابطه انسان و خدا و محبت ورزی به خدا توجه زیادی شده است. حضرت علی (ع) می فرمایند: الهی ما عَبَدْتُکَ خَوفاً منْ نارکَ وَلا طَمَعاً فی جنَّتکَ بَلْ وَجَدتُکَ اَهلاً للْعبادَه فَعَبَدْتُکَ خدایا تورا پرستش نکردم به طمع بهشتت و نه ترس از جهنمت، بلکه تو را چون شایسته نیایش و پرستش دیدم پرستش کردم.[xvi]
عارف حق تنها خدا را می خواهد او هر چه را بخواهد به خاطر خدا می خواهد. اگر نعمت های خدا را می خواهد از آن جهت می خواهد که آن نعمت ها از اوست، پس غیر عارف خدا را به خاطر نعمت هایش می خواهد و عارف نعمت های خدا را فقط به خاطر خدا می خواهد.
هدف عارف از عبادت دو چیز است: ۱- شایستگی ذاتی معبود برای عبادت ۲- شایستگی و شرافت حسن ذاتی عبادت.
در نظر انسان عارف، عبادت و بندگی خداوند، برای رسیدن به بهشت نوعی بی ادبی به ساحت معبود تلقی می گردد زیرا انسان بهشت طلب، از بهشت آفرین غافل گردیده و به بهشت که تجلی اراده الهی است چشم دوخته است.
انسان عارف از آن که متوجه مخلوق باشد و به لذات مادی سرگرم باشد ابا دارد و غیرت او اجازه نمی دهد که رخ زیبای دوست را رها کرده و متوجه جلوه های او شود.
بر دوخته ام دیده چو باز از همه عالم تا دیدۀ من بر رخ زیبای تو باز است
در کعبه کوی تو هر آن کسی که درآید در قبلۀ ابروی تو در عین نماز است
ای مجلسیان سوز دل حافظ مسکین از شمع بپرسید که در سوز و گداز است
بنابراین انسان عارف آگاه و بلندهمت به جای عشق به بهشت به بهشت آفرین عشق می ورزد و از خداوند رسیدن به مقام قرب و لقائش را طلب می نماید.
آری دوست داشتن یوسف و توصیف زیبایی او خوب است ولی ستایش و عشق به یوسف آفرین بسی زیباتر است.
در جهان چون حسن یوسف کسی ندید حسن آن دارد که یوسف آفرید
عبادت و بندگی انسان عارف نه از ترس دوزخ است که عبادت بندگان باشد و نه به طمع بهشت است که نوعی تجارت باشد بلکه پرستش او برای آن است که پروردگار خویش را سزاوار پرستش یافته است که این نوع عبادت ، عبادت آزادگان است و چه خوب گفته است حافظ که:
صحبت حور نخواهم که بود عین قصور با خیال تو اگر با دگری پردازم
واعظ مکن نصیحت شوریدگان که ما با خاک کوی دوست به فردوس نگریم
مقصد اهل معرفت وصول به مقام قرب الهی و رسیدن به جنت لقاء و عنداللهی شدن است.
خلاف طریقت بود که اولیا تمنا کنند از خدا جز خدا
گر از دوست چشمت به احسان اوست تو در بند خویشی نه در بند دوست
(سعدی،۲۳۴ )
آنان از دو جهان فقط لقاء الله را برگزیده و هدف نهایی آنان رسیدن به توحید است.
هدف اولیاء الهی رسیدن به لقاء ذات مقدس پروردگار است نه رسیدن به بهشت، زیرا به گفته عارف شیراز:
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن که خواجه خود روش بنده پروری داند.
(حافظ، ۵۶)
مشتاقان کوی الهی و محبان درگاه دوست این گونه با معبود خویش مناجات می کنند که « خداوندا چه کسی است که طعم و لذت مناجات با تورا چشیده باشد و به جای آن چیز دیگری را بخواهد؟ خداوندا چه کسی است که در ذائقه اش حلاوت شیرینی دوستیت را چشیده باشد ولی چیز دیگری را از تو بخواهد ؟ و چه کسی است که به قربت مانوس شده باشد ولی از درگاهت تغییر آن را بخواهد؟» (ادعیه خمسه عشره مناجات محبین )
آری آن که طعم محبت الهی و شیرینی بندگی او را چشیده و این چنین می سراید:
ای دل اگر عاشقی ، بردر دلدار باش بر در دل ، روز و شب منتظر یار باش
دلبر تو دائماً بر در دل حاضر است رو در دل برگشا حاضر و بیدار باش
ناحیت دل گرفت لشکر غوغای نفس درطلب روی او روی به دیوار باش
نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال لیک تو باری به نقد ساخته کار باش
در ره او هر چه هست تا دل و جان خفته کن توبه یکی زنده ای از همه بیزار باش
گر دل و جان تو را در بقا آرزوست دم مزن و در فنا همدم عطار باش
(دیوان عطار، ص ۲۸۸ )
نیاز انسان به نیایش
انسان نیازمند نیایش است و نیایش ارتباطی است که انسان با خدای خود برقرار می کند . هدف نهایی ادیان ایجاد چنین ارتباطی است و دعا و نیایش این امکان را برای بشر فراهم می کند که او بتواند به رغم همه محدودیت هایی که دارد خود را در وضعیت متعالی تر قرار دهد.
در همه ادیان بر دعا تاکید شده است . کسی که دعا می کند امیدوار است و به وجود خدا ایمان دارد و خود ایمان ، برای روح و قلب انسان بسیار مفید است . این ایمان به بشر آرامش می بخشد . اَلا به ذکرالله تطمئنَ القُلوب.(رعد/۲۸)
هر انسانی با توجه به معرفت خود دست به دعا برمی دارد انسان های آگاه و عارف دعای برتر و دعای عارفانه دارند و انسان های معمولی دعای معمولی دارند.
دعا ممکن است برای رزق و روزی باشد که البته این هم بد نیست چه اینکه خواندن خدا به هر بهانه ای نیکو و مفید است چه برای نان باشد و چه برای نجات روح و چه برای بهبود وضعیت زندگی سایر مومنان و یا سایر درماندگان.
و ما باید بدانیم اگر چه دعا دارای مراتب است اما بهتر است که انسان به مراتب بالاتر دعا توجه داشته باشد . در دعا هم باید، رسد آدمی به جایی که به جز خدا نبیند، اگر دعا برای خدا باشد و برای قرب به او باشد آن دعا والاست.
دعاها و نیایش ها
انسان موجودی است سراسر فقر و نیاز و احتیاج و هر چه در راه رفع نیاز و احتیاج خویش کوشیده بیشتر متوجه فقر و نداری و نیازمندی خود شده است . تن و جسمش محتاج صدها نعمت الهی است و جان و روانش بیشتر از جسم و تن، نیازمند هزاران نعمت الهی است و خداوند کریم، بی نیاز و غنی نعمتهای فراوان را در پرتو تلاش ها و خواستن ها همراه با لطف بی منتهای خود در اختیار بندگان قرار داده است.
دعا در واقع ارتباط با آن ذات غنی مطلق کریم بی نهایت است برای درخواست حاجت ها و نیازمندی های جسمی و روحی و اتصال به مبدا قدرت بی نهایت.[xvii]
در حقیقت دعا نیز همچون وحی از خدا شروع می شود . خداوند هم در عالم وجود و هم در عالم تشریع آغاز گر است. او خود را به آدمی می شناساند و آداب سپاسگزارای و نیایش را به او تعلیم می دهد و در « پروردگار تو را به تو شناختم و تو مرا به خویش ره نمودی و به سوی خود فرا خواندی واگر تو نبودی نمی دانستم که کیستم. » (دعای ابوحمزه ثمالی، ص۳۵ )
«حمد و سپاس خداوندی را که خود را به ما شناسانید و شیوه سپاسگزاری اش را به ما الهام کرد و ابواب علم ربوبیت خویش را به روی ما بگشاد و ما را به اخلاص در توحید او ره نمود و از الحاد و تردید در امر وی به دور داشت .» (صحیفه سجادیه ،ٌص۶۵) خداوند انسان را به دوستی خود بر گزید:« سپاس خدایی را که با من دوستی ورزد و حال آن که از من بی نیاز است.» (ابوحمزه ثمالی،ص۳۳) خداوند با آدمی دوستی ورزید و آدمی به او محتاج بود« ما به او محتاج بودیم او به ما مشتاق بود» انسان با نیاز در برابر خداوند آغاز می شود و همواره محتاج و نیازمند است.
و انسان نیازمند همواره با زبان نیاز با خدا سخن می گوید : « ما را از ناتوانی آفریده ای و بنیان ما بر سستی نهاده ای و از آبی پست و بی ارج صورت بسته ای. ما را هیچ جنبشی نیست مگر به توانی که تو ارزانی داشتی و نیرویی نیست مگر به مددی که تو رسانی.» (صحیفه سجادیه، نیایش ۹)
ما در دست خداییم:« ای بی نیاز بی نیازان، اینک ما بندگان تو در دست توایم، و من محتاج ترین محتاجان به درگاه تو هستم. به گشایشی که در کار ما دهی بینوایی ما جبران کن و ما را ازدرگاه خود مران که نومید گردیم وهر گاه چنین شود آن را که به امید نیکبختی روی به سوی تو نهاده بدبخت ساخته ای و آن را که از فضل تو بخشایش طلبید، محروم ساخته ای. در این حالت، ما راندگان درگاه تو به که روی آوریم و از درتو به کجا رویم؟ ای خداوند، تو منزهی، ما همان بیچارگان هستیم که اجابتشان واجب ساخته ای و همان بدحالان که وعده بهروزیشان داده ای.»(صحیفه سجادیه. ص۷۸ )
دعا در قرآن
گفته می شود که نخستین کسی که دعا کرد حضرت آدم بود . دعا در بین پیامبران امری منحصر به فرد تلقی شده است. پیامبران همه ما را به راز و نیاز و نیایش فرا خوانده اند. خداوند در قران می فرماید: وَإِذَا سَأَلَکَ عِبَادِی عَنِّی فَإِنِّی قَرِیبٌ أُجِیبُ دَعْوَهَ الدَّاعِ إِذَا دَعَانِ فَلْیَسْتَجِیبُواْ لِی وَلْیُؤْمِنُواْ بِی لَعَلَّهُمْ یَرْشُدُونَش.«و زمانی که بندگان من از تو درباره من بپرسند همانا من به آنها نزدیکم ، دعای دعاکننده را هنگامی که مرابخواند اجابت می کنم ، پس باید دعوت مرا استجابت کنند و به من ایمان آورند تا شاید هدایت شوند .» ( بقره؛ ۱۸۶)
و همچنین آیه، ادعونی استجب لکم «بخوانید مرا تا اجابت کنم شما را » (مومنون، ۶۰) به خوبی رابطه بنده و پرودگار را نشان می دهد. اگر به امید اجابت هستیم باید با انابت این کار را بکنیم.
تقسیمات دعا
می توان دعا را به چهار نوع تقسیم کرد:
۱- خدا را به بزرگی یاد کردن و از بزرگی و مهربانی و رحمانیت او سخن گفتن و صفات جمال و جلال او را به زبان آوردن. این نوع از دعاها بسیار آرامش بخش است زیرا انسان را به یاد خدا و فضل و کرم او آشنا می سازد و نسبت به صفات جمال و جلال معرفت حاصل می شود.
۲- درخواست یک سلسله کمالات معنوی و اخروی است، این هم به نوبه خود دو نوع می شود.
الف ) گاه درخواست کمالات به صورت غیر مستقیم به صورت عذرخواهی، مناجات و طلب عفو است مانند جملات اوایل دعای کمیل: « اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتی تَهْتِکُ الْعِصَمَ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِی الذُّنُوبَ الَّتی تُغَیِّـرُ النِّعَم… »(کمیل؛ ص۱۴)
ب ) گاه درخواست کمالات به صورت مستقیم و صریح است مانند آنچه در دعای سه شنبه می خوانیم : « اللّهُمَّ اَصْلِحْ لی دینی فَاِنَّهُ عِصْمَهُ أمْری وَاَصْلِحْ لی آخِرَتی فَاِنَّها دارُ مَقَرّی … وَاجْعَلِ الْحَیاهَ زِیادَهً لی فی کُلِّ خَیْرٍ وَالْوَفاهَ راحَهً لی مِنْ کُلِّ شَر ؛ خدا دینم را اصلاح کن که نگهدار کارم است و آخرتم را اصلاح کن زیرا که خانه قرار من است ….. و عمرم را در کار خیر طولانی، و مرگ را در کار شر، راحتی من قرار بده! »
۳- نوع سوم دعاهایی است که در آن نیازهای زندگی دنیوی درخواست می شود، مانند سلامتی، رزق و روزی فراوان، پیشرفت در کارها ، گشایش سختی ها، برآورده شدن حاجات.
علی (ع) چه زیبا فرموده اند:« آن کس که به شدت گرفتار دردی است نیازش به دعا بیشتر از تندرستی که از بلا در امان است نیست» یعنی هم گرفتار و هم غیر گرفتار، هم فقیر و هم غنی، هم بیمار و هم سالم و .. همه نیازمند دعا هستند و همه محتاج عنایت خداوندند، چنان که قران فرمود: «شما همه نیازمند خدا هستید و تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است» (فاطر، ۱۵)
۴- درخواست کمالات و رفع نیازمندی های جامعه. بخشی از دعاها از حیطه خود انسان پا فراتر گذاشته و به دنبال درخواست کمالات برای کل افراد جامعه است و نیازمندی های مادی، معنوی کل جامعه مسلمین را مد نظر دارد و از خداوند رفع آن نیازمندی ها را می خواهد. این گونه دعا، هم اثر مستقیم در زندگی دیگران دارد آنجا که دعا مستجاب و مورد قبول شود و هم اثر تلقینی نسبت به کل افراد دارد که در مورد نیازمندی های معنوی و مادی مردم تا جایی که می توانند کوتاهی نکنند.[xviii]
الکسیس کارل روان شناس ، به خوبی نقش دعا را درک کرده است لذا می گوید:« فقدان نیایش در میان ملتی برابربا ذلت آن ملت است، اجتماعی که احتیاج به نیایش را در خود کشته است معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد بود.»
فهرست مطالب
چکیده……….
مقدمه………
بخش اول(نیایش و ستایش)…….
نیایش، ستایش و مترادفات آنها
اقسام نیایش
دین
بخش دوم(دین اسلام ونیایش)………
بخش سوم……… نیایش در شعر شاعران سبک عراقی
طریقه شعر خراسانی و عراقی
پیشینه نیایش های منظوم فارسی
نوع ادبی مناجات
نماز و نیایش در اشعار شاعران
انواع درخواست ها
بخش چهارم………
فهرست منابع
فهرست منابع
قرآن کریم.
ابراهیمی مهدی: نسیم وحی در مثنوی عشق ، پژوهش در مبانی و روش های تفسیر قران کریم در مثنوی ، کتاب طه، آیت عشق، قم، ۱۳۸۴٫
ابوالقاسم فردوسی ، شاهنامه، چاپ مسکو، ۱۹۶۵ م .
ابوالقاسمی محسن: تاریخ زبان فارسی، چ دوم، انتشارات سمت، ۱۳۷۹٫
ابوریحان بیرونی: آثار الباقیه، ترجمه اکبر دانا سرشت؛ انتشارات ابن سینا، تهران، ۱۳۵۲٫
اپستاین ایزیدور: یهودیت بررسی تاریخی، ترجمه بهزاد صالحی، چ اول، مؤسسه پژوهش حکمت و فلسفه ایران، تهران، ۱۳۸۵٫
ایزد پناه مهرداد: آشنایی با ادیان قدیم ایران و بین النهرین، چ اول، انتشارات محور، تهران، ۱۳۸۱٫
باهنر محمد جواد: دین شناسی تطبیقی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بی جا، ۱۳۶۱٫
بهار محمد تقی(ملک الشعرا): سبک شناسی زبان و شعر فارسی، به اهتمام کیومرث کیوان، چاپ اول، انتشارات مجید، تهران، ۱۳۷۷٫
بویس مری: زرتشتیان،باورهاواداب دینی آنها،ترجمه عسکربهرامی، چاپ دوم، ققنوس، تهران،۱۳۸۱٫
توفیقی حسین: آشنایی با ادیان بزرگ، چ هشتم، سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی دانشگاهها(سمت)، مؤسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی۱۳۸۵٫
جمعی از نویسندگان: نماز در سیمای خانواده، انتشارات انجمن اولیا و مربیان ، چاپ سوم ۱۳۸۱٫
جلال الدین محمد مولوی، مثنوی معنوی،۳ جلد، تصحیح نیکلسون ،چاپ سوم،تهران، انتشارات مولی ،۱۳۶۳٫
چیتیک ویلیام: شأن شایان نیایش های شیعی، ترجمه غلامرضا مهردادی، نمایه، بی تا، بی جا،
حافظ شمس الدین محمد: دیوان، محمد قزوینی و قاسم غنی، چاپ سوم، لوح محفوظ، تهران، ۱۳۸۱٫
حسینی ، جواد: دعا شاه کلید حل مشکلات ، نشریه کیهان ، ۲۲/۱۰/۸۴٫
خرمشاهی بهاء الدین انصاری مسعود: پیام پیامبر مجموعه نامه ها و خطبه ها، انتشارات جام، تهران، ۱۳۷۶٫
داوودی حسین: نجوای قلم(درآمدی بر پیشینه مناجات منثور فارسی) چاپ اول، امیر کبیر، تهران، ۱۳۸۰٫
راغب اصفهانی: المفردات فی غریب القرآن، به تحقیق محمد سید گیلانی، انتشارات، مرتضویه، تهران، بی تا، ذیل واژه دعا.
ربانی محمدحسین: جهان زیبایی یا راه بهشت ، ، تهران، انتشارات انجام کتاب، چاپ اول، بهار۱۳۸۲
رضوان طلب: پرستش آگاهانه ، چاپ اول ، ستاد اقامه نماز، قم، ۱۳۷۴٫
رضی هاشم: آیین مهر تاریخ آیین راز آمیز میترایی در شرق و غرب از آغاز تا امروز، چ اول ،انتشارات حقیقت، ۱۳۸۱٫
رضی هاشم: ادیان بزرگ جهان، چ پنجم، انتشارات فروهر، تهران، ۱۳۶۰٫
زمردیان احمد: علی علیه السلام و کمیل، انشارات امیر کبیر، چ سوم، تهران، ۱۳۶۵٫
سعدی شیرازی: گلستان، تصحیح غلامحسین یوسفی، چ پنجم، خوارزمی، ۱۳۷۷٫
سروش عبدالکریم: حدیث بندگی و دلبردگی، چ اول، انتشارات صراط، تهران، ۱۳۷۵٫
شاهرخ،ارباب کیخسرو: زرتشت پیامبری که از نو باید شناخت،به کوشش فرزان کیانی،چاپ پنجم، جامی، تهران،۱۳۸۳٫
شریعتی علی: تاریخ ادیان، اکونومیست، تهران، ۱۳۵۲٫
شفیعی کدکنی محمدرضا ، مقدمه مختارنامه،۱جلد، تهران،انتشارات توس،۱۳۵۸،
شمیسا سیروس: انواع ادبی ، ۱ جلد ، چاپ اول، انتشارات باغ آینه ، تهران ، ۱۳۷۰٫
شهرستانی سید علی: پژوهشی درباره اذان، ، ترجمه سید هادی حسینی، چاپ اول ،قم ،دلیل ها، ۱۳۸۵٫
شیمل آن ماری: من بادم و تو آتش، فریدون بدره ای، توس، تهران، ۱۳۷۷٫چ
صفا ذبیح الله: تاریخ ادبات ایران، خلاصه جلد ۱ و ۲، فردوس، ۱۳۷۹٫
عباسی محبوبه: خوشه های خوشرنگ شاخه های معرفت(نوشتاری پیرامون عرفان و نیایش حسینی)، نشریه رسالت، ۸۲/۷/۸
عبادزاده کرمانی محمد: تئوری هاواکتشافات علمی امروز در اشعارمولانا ،انتشارات اسلامی، تهران، ۱۳۶۳٫
عرب احمدی سعید رضا: از صورت تا معنا، گذاری بر اندیشه های عرفانی در خسرو وشیرین نظامی، ،چ اول، انتشارات اطلاعات تهران، ۱۳۸۴ .
عطار نیشابوری فرید الدین: تذکره الاولیاء، تصحیح نیکلسون، انتشارات میلاد، تهران، ۱۳۷۶٫
عطار نیشابوری فریدالدین: ،مصیبت نامه ،به اهتمام دکتر نورانی وصال ، تهران، زوار، ۱۳۳۸٫
عطار نیشابوری فریدالدین: منطق الطیر، محمد رضا شفیعی کدکنی، انتشارات سخن، تهران، ۱۳۸۴٫
عطار نیشابوری فریدالدین: مختارنامه، محمد رضا شفیعی کدکنی، توس، تهران، ۱۳۵۸٫
کارگر محمدیاری، رحیم: نماز از دیدگاه دانشمندان و متفکران ، ستاد اقامه نماز ، چاپ اول زمستان ۷۴٫
کارنگی دیل: آئین زندگی، مترجم م. آذین فر، چ چهارم، انتشارات اسکندری، تهران، ۱۳۴۸،
کرمانی محمد: دعا و نیایش(پژوهش پیرامون مسئله دعا و معرفی دعاهای مثنوی مولوی) چ اول، به نشر، آستان قدس رضوی، مشهد، ۱۳۸۳،
کلینی رازی: اصول کافی، مترجم سید هاشم رسولی، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت، تهران، ج ۴٫
محمود حقیقی کریم: عبادت عاشقانه، چ اول، انتشارات حضور، ۱۳۷۴٫
مزداپور کتایون: سروش پیر مغان، یادنامه جمشیدسروشیان، چاپ اول ،ثریا، تهران،۱۳۸۱٫
مصباح یزدی محمد تقی: بر درگاه دوست، عباس قاسمیان، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تهران، ۱۳۷۶٫
منسوب به امام جعفر صادق(ع) مینیاگر عشق،ص۵۳۸ یا مصباح الشریعه، ترجمه و شرح حسن مصطفوی ،انجمن حکمت و فلسفه ایران،سال ۱۳۶۰٫
موسوی کلانتری دامغانی: جلوه های نیایش، چ اول، انتشارات پیام آزادی، تهران، ۱۳۷۸،
ناس جان: تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی اصغر حکمت، چ ۹، تهران، ۱۳۷۷٫
نظامی گنجوی ، خمسه ،تصحیح وحید دستگردی،۳ جلد، چ دوم، موسسه مطبوعاتی علمی، تهران، ۱۳۶۳،
ابوهلال عسگری: الفرق اللغویه، مکتبه القدسی، قاهره، ۱۳۵۳ه.ق.
زرین کوب، عبدالحسین: سرنی ،چاپ سوم،انتشارات علمی ،تهران،۱۳۶۸٫
زمانی کریم: بر لب دریای مثنوی معنوی، چاپ اول، نشر قطره، ۱۳۸۲٫
زمانی کریم: میناگر عشق، شرح موضوعی مثنوی معنوی، نشر نی، تهران، ۱۳۸۲٫
سعیدی، گل بابا: فرهنگ اصطاحات عرفانی ابن عربی، چاپ دوم، انتشارات شفیعی، تهران، ۱۳۸۴٫
عطاری کرمانی عباس: عشق،عشق،… باز هم عشق(زندگی پر ماجرای مولوی)، نشر آسیم، تهران، ۱۳۸۳٫
فاضلی قادر: فرهنگ موضوعی ادب فارسی، مصیبت نامه و مظهر العجایب، چاپ اول، ۱۳۷۴٫
فاضلی قادر: اندیشه عطار، چاپ اول، طلایه، تهران، ۱۳۷۴٫
فرشاد محسن: اندیشه های کوانتومی مولانا، پیوند علم و عرفان، انتشارات جامعه، تهران، ۱۳۸۰٫
قشیری ابوالقاسم: ترجمه رساله قشیریه، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، چاپ دوم، انتشارات علمی و فرهنگی، تهران، ۱۳۶۱٫
مجتهد شبستری محمد: پرواز در ابرهای ندانستن،ماهنامه کیان ،ش ۵۲ ،۱۳۷۹٫
محمد بن حسین بن خلف تبریزی، برهان قاطع ،۵ جلد، به اهتمام دکتر محمد معین ،چ دوم، ابن سینا تهران، ۱۳۴۲ ، ج ۴٫
محمود حقیقی کریم: عبادت عاشقانه، چاپ سوم، انتشارات حضور، قم، ۱۳۷۸٫
مسعودی فر جلیل: معرفت شناسی مثنوی مولوی، آهنگ قلم، مشهد، ۱۳۸۲٫
مشیدی جلیل: نگرشی بر اندیشه های مولوی، ، اراک، دانشگاه اراک، چاپ اول، ۱۳۸۴٫
مصباح یزدی محمد تقی: بر درگاه دوست، عباس قاسمیان، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، تهران، ۱۳۷۶
مولانا جلال الدین محمد: کلیات شمس تبریزی، تصحیح بدیع الزمان فروزانفر، به کوشش اردوان بیاتی، انتشارات دوستان، تهران، ۱۳۸۰٫
مولانا جلال الدین محمد: مثنوی معنوی، قوام الدین خرمشاهی، چاپ اول، انتشارات دوستان، ۱۳۷۵٫
کاتوزیان محمد علی همایون: سعدی شاعر عشق و زندگی، چاپ اول، نشر مرکز، تهران، ۱۳۸۵٫
کارل الکسیس: نیایش،۱جلد، ترجمه دکترعلی شریعتی،شرکت انتشارات ،تهران،۱۳۳۹٫
مطهری، مرتضی: آشنایی با قرآن، چ سوم، مرکز تحقیقات دانشگاه امام صادق، تهران، سال۱۳۸۲
نوریها حسنعلی: پرورش در پرتونیایش ، چاپ اول ، انتشارات دارالفکر، قم، ۱۳۷۲٫
نوری، نظام الدین: جلوه علی(ع) در ادب فارسی، زهره، ساری، ۱۳۷۹٫
واعظی نژاد، حسین ، طهارت روح ، ستاد اقامه نماز ، ج ۳ ، قم ، ۱۳۷۴٫
هاشمی سید جواد: محمد راز آفرینش، ترجمه و شرح موضوعی صحیفه سجادیه، چاپ دوم، انتشارات ایات بینات، بی تا. قم
هجویری ابوالحسن علی بن عثمان جلابی: کشف المحجوب، تصحیح ژوکوفسکی، دوم، طهوری، تهران، ۱۳۷۱٫
همایی، جلال الدین: فتون بلاغت ، صناعات ادبی، ۲ جلد در یک جلد ، چاپ دوم ، توس ، تهران ، ۱۳۵۱٫
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 327
مطالب مرتبط