دانلود تحقیق تربیت جهانی انسان از منظر اسلام
چکیده
انسان به دلیل امتیازات خاص خود نسبت به سایر جانداران از برتری ها و توانایی های ویژه ای برخوردار است. اسلام به عنوان یک دین کامل تربیتی برای انسان ارزش های زیادی قائل بوده داعیهدار تربیت فراگیر همه انسان ها ورای معیارهای نژاد، قبیله، رنگ، خانواده و … آن هم به بهترین وجه میباشد؛ به طوری که در ضمن توجه به رشد همه ابعاد وجودی به موازنه هماهنگ آنها با یکدیگر نیز می پردازد.
این تحقیق به دنبال آن بوده که موضوع تربیت جهانی انسان از منظر اسلام را مورد بررسی قرا دهد. مطالب مورد نظر در ۵ فصل تنظیم گردیده است.
طرح تحقیق از نوع تحقیقات نظری است و جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه متون اسلامی همچون قران کریم، نهج البلاغه، تفاسیر قران، کتب معتبر حدیث، سایت های اینترنتی، CD ها و مقالات مربوطه تشکیل می دهد.
با جستجو در متن آموزه های دینی، مفاهیمی را که دلالت بر امر جهانی بودن تربیت داشته اند استخراج نموده است. سپس مفاهیم مورد نظر را با توجه به ابعاد وجودی انسان به مقولات فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و معنوی تقسیم بندی کرده و هر بعد نیز تحت عناوین جزئی تر مورد بحث قرار گرفته است.
در پایان با توجه به مطالب مطرح شده در متن تحقیق به سؤالات پاسخ داده و پیشنهادهایی برای کیفیت بخشی به امر تربیت همه جانبه افراد مطرح گردیده است
۱-۱مقدمه
انسان به دلیل امتیازات خاص خود نسبت به سایر جانداران از برتری خاصی برخوردار بوده، همچنین از توانایی های غیر قابل وصفی برخوردار است که برخی از آنها ذاتی و تعدادی اکتسابی اند.
انسان با کمک عوامل تربیت به شکوفایی استعدادهای بالقوه خود و جهت دهی مناسب به آنها می تواند به سرمایه ای بی بدیل تبدیل شده زندگی پر از رونق، امید، نشاط، پویایی و توأم با سازندگی را برای خود و دیگران به طرزی شایسته بوجود آورد. (امیرحسینی،۵،۱۳۸۳)
در اصطلاحات علمی و تربیتی شاکله انسان یعنی ساختار، قالب، حالات و حرکات و آنچه عادت اوست .این حالات و عادات در فرد به صورت یک مرکب و یک ترکیب وجود دارد. مجموعه این حالات و حرکات ،ساختاری برای افراد می سازد که به واسطه آن از یکدیگر باز شناخته می شوند.
«قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ (اسراء/۸۴) تو به خلق بگو هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد »
اهمیت شاکله در تربیت بسیار نمود دارد، زیرا زمانی می شود شخص را خوب تربیت کرد که ابتدا بشود او را خوب شناخت که ذیلاً به توضیح آن پرداخته می شود.
شاکله انسان در زمان امروز و قدیم و در فلسفه با دولغت ذکر می شود: ۱) هویت انسان یعنی کیستی انسان و ۲) ماهیت انسان به معنی چیستی انسان.
راجع به هویت در انسان و در تبع آن شناخت شاکله باید راجع به ۱۰ مسأله مهم شناخت صورت گیرد.
۱- درباره ساختار زیستی، جسمانی فرد
۲- درباره ذهن فرد از لحاظ هوش و عقل و حافظه و تخیل و تصور و استعداد
۳- درباره جنبه های عاطفی فرد شامل محبت و شجاعت و …
۴- درباره هویت روانی فرد مثال با اراده بودن، خوش درک بودن، تعمق، ظرافت
۵- درباره هویت مرتبط به جنبه های عالی رشد که فقط صفات خاص انسان و مابه التفاوت های او با حیوان است. مثل فطرت، وجدان، دفاع از شرف و اعتقادات، حقیقت دوستی
۶- درباره خط سیاسی فرد مثلاً آیا صلح طلب است یا جنگ طلب
۷- درباره هویت اقتصادی فرد به عنوان مثال این که اهل بخشش است، قانع است و…
۸- درباره هویت اجتماعی فرد مثلاً رفتارهای اخلاقی در اجتماع
۹- درباره هویت فرهنگی فرد به طور مثال اهل علم و تحقیق بودن، اهل هنر بودن
۱۰- درباره هویت معنوی فرد مثلاً انسان با دین یا بیدین بودن.
این ده بعد برای تربیت انسان باید شناسایی شود (قائمی امیری،۱۳۸۵)
نکته مهم در امر تربیت آنست که استعدادهای موجود در فرد در حالت تعادل و توازن باشد یعنی آن وقت انسان تربیت یافته است که فقط به سوی یک استعداد گرایش پیدا نکند و استعدادهای دیگرش را مهمل و معطل نگذارد و همه را در یک وضع متعادل و متوازن، همراه هم رشد دهد. همه هماهنگ با یکدیگر رشد کنند و رشد هر کدام از این ارزش ها به حد اعلی برسد (مطهری،۴۱،۱۳۷۶)
البته باید توجه داشت که تربیت این موجود انسانی به دلیل پیچیدگی هایی که دارد خودبخود صورت نمی گیرد بلکه برای اقدام به امر تربیت او می باید برنامه ریزی اساسی و جدی از قبل طراحی نمود. قاعدتاً هر جامعه و هر مکتبی با توجه به مبانی و ارزش های خود ممکن است ساختار خاصی را برای امر تربیت انسان جامعه خود تدوین نماید.
در محتوای دین اسلام خصوصاً در قالب کتاب تربیتی قران، دقیقاً محورهای اساسی مورد نیاز در امر تربیت و مبانی مربوط به هر یک و خطوط و چهارچوب ها مشخص گردیده است.
این مکتب بر اساس پرورش استعدادها و نیروهای انسانی و بر اساس تنظیم آنهاست یعنی کاری که این مکتب می کند دو چیز است: یکی این که در راه شناخت استعدادهای انسانی و پرورش دادن آنها و نه ضعیف کردن آنها کوشش می کند؛ دوم این که نظامی میان استعدادهای انسانی برقرار نماید که چون انسان از یک نوع آزادی خاصی در طبیعت برخوردار است، در اثر این نظام هیچگونه افراط و تفریطی حکمفرما نیست، یعنی هر نیرویی، هر استعدادی حظ خویش را می برد و به بقیه تجاوز نمی کند (مطهری،۲۶۷،۱۳۷۴)
البته توافق مختصری بین مکتب تربیتی اسلام و مسیر زندگیش با برخی از مکاتب تربیتی دیگر وجود دارد اما سپس از بررسی مطلب با حقیقت پایداری روبرو می شویم که بشریت در سراسر تاریخ خود هرگز نظامی بدین وسعت و جامعیت و همه جانبگی نشناخته است که تمام امور مربوط به زندگی انسان و همه لحظاتش را در حیطه روش های جامع و دقیق خود قرار داده باشد و امتیاز دیگرش اینست که این وسعت و همه جانبگی برگزار از وحدت راه و وحدت هدف منحرف نمی شود؛ و برای رسیدن راههای مختلفی انتخاب نمی کند که هر یک به غایتی منتهی شده شخص را به جهتی سوق دهد و نیروی او را میان کشمکش های گوناگون تلف کند. راه یکی است و هدف هم یکی. تمام پراکندگیهای جان را گرفته، همبسته می سازد و بر پایه یک هدف گردآوری می کند.
۱-۲بیان مسأله
منابع احکام اسلام عبارتند از: ۱- قران ۲- سنت که شامل گفتار و کردار معصومین و آنچه در حضور آنها گفته شده یا اجرا گردیده و مورد تأیید ایشان واقع شده است ۳- اجماع ۴- عقل (شریعتمداری،۹۹،۱۳۸۰)
قران کریم از آغاز نزول تا به امروز همواره مورد توجه اندیشمندان، زبدگان و متفکران بوده است. آنان از زوایای گوناگون به تدبر و تأمل در آن پرداخته و از این رهگذر، آثار گرانقدری از خود به یادگار گذارده اند. (قرائتی،۱۳۸۴،مقدمه)
اگر با دیدی عمیق، واقع بینانه و به دور از تعصب در قرآن بنگریم تمامی آیات به نحوی دارای مضامین تربیتی هستند و برخی از آیات شاهد روشنی بر این مدعا هستند.
«وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ(نحل/۸۹) و ما این کتاب آسمانی (قران) را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز در آن است. »
از این آیه به خوبی می توان استدلال کرد که در قران، بیان همه چیز هست ولی با توجه به این نکته که قران یک کتاب تربیت و انسان سازی است که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است روشن می شود که منظور از همه چیز، تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه این که قران یک دایره المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیک وگیاه شناسی و مانند آن در آن آمده است، هر چند قران یک دعوت کلی به کسب همه علوم و دانش ها کرده که تمام دانش های یاد شده و غیر آن در این دعوت کلی جمع است، به علاوه گاهگاهی به تناسب بحث های توحیدی و تربیتی، پرده از روی قسمت های حساسی از علوم و دانش ها برداشته است، ولی با این حال آنچه قران به خاطر آن نازل شده و هدف اصلی و نهایی قران را تشکیل می دهد، همان مسأله انسان سازی است و در این زمینه چیزی را فروگذار نکرده است.
گاهی انگشت روی جزئیات این مسائل گذرانده و تمام ریزه کاری ها را بیان می کند (مانند احکام نوشتن قراردادهای تجارتی و اسناد بدهکاری که در طولانی ترین آیه قران یعنی آیه ۲۸۲ سوره بقره طی ۱۸ حکم بیان شده است) و گاهی مسائل حیاتی انسانی را به صورت های کلی و کلیتر مطرح میکند مانند آیه: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ (نحل/۹۰) خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان می دهد و شما را از هر گونه زشتی و منکر و ستم، نهی می کند.»
وسعت این مفاهیم مانند وسعت مفهوم «وفای به عهد» در آیه «إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولاً »(اسرا/۳۴) و «وفای به عهد» در آیه «أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (مائده/۱) و لزوم اداء حق جهاد در آیه «وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ» (حج/۷۸) و اقامه قسط و عدل در آیه «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/۲۵) و توجه به نظم در تمام زمینه ها در آیه «وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِوَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ» (الرحمن/۹-۷) و خودداری از هر گونه فساد در روی زمین در آیه «وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا» (اعراف/۸۵) و دعوت به تدبر و تفکر و تعقل که در بسیاری از آیات قران وارد شده است، و امثال این برنامه های انسان شمول که می تواند راهگشا در همه زمینه ها باشد، دلیل روشنی است بر این که در قران بیان همه چیز هست. حتی فروع این دستورهای کلی را نیز بلاتکلیف نگذارده و مجرایی که باید از آن مجرا این برنامه ها تبیین شود بیان کرده و می گوید: «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا (حشر/۷) آنچه پیامبر به شما دستور می دهد اجرا کنید و آنچه شما ر از آن نهی می کند باز ایستید.»
هر قدر انسان در اقیانوس بیکرانه قران، بیشتر شناور شود و به اعماق آن برای استخراج گوهرهای برنامههای سعادت بخش، فروتر رود، عظمت این کتاب آسمانی و شمول و جامعیت آن آشکارتر میشود و درست به همین دلیل آنها که در زمینه این برنامه ها دست نیاز به این سو آن سو، دراز می کنند مسلماً قران را نشناخته اند و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا می کنند.
این آیه و آیات مشابه علاوه بر این که اصالت و استقلال تعلیمات اسلام را در همه زمینه ها مشخص میکند بار مسئولیت مسلمانان را سنگین تر می گرداند و به آنها می گوید بابحث مستمر و پیگیر در قران، هر چه را لازم دارید از آن استخراج کنید.
در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم «ان الله تبارک و تعالی انزل فی القران تبیان کل شیء حتی والله ماترک شیئاً تحتاج الیه العباد، حتی لایستطیع عبد یقول لوکان هذا، انزل فی القران، الّا و قدانزله الله فیه؛ خداوند در قران هر چیزی را بیان کرده است به خدا سوگند چیزی که مورد نیاز مردم بوده است کم نگذارده، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود در قران نازل می شد، آگاه باشید همه نیازمندیهای بشر را خدا در آن نازل کرده است. (ابن جمعه،ج۷۴۰،۳)
در حدیث دیگری از امام باقر (ع) می خوانیم: «ان الله تبارک و تعالی لم یدع شیئا تحتاج الیه الامه الّا انزله فی کتابه و بینه لرسوله (ص) وجعل لکل شیء احدا، و جعل علیه دلیلا یدل علیه، و جعل علی من تعدی ذلک الحدحدا؛ خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است در کتابش فروگذار نکرده و برای رسولش تبین نموده است و برای هر چیزی حدی قرار داده، و دلیل روشنی برای آن نهاده، و برای هر کسی که از این حد تجاوز کند، حد و مجازاتی قائل شده است. (مکارم شیرازی،ج۳۶۱،۱۳۷۳،۱۱)
اگر ادعا شود که تعالیم قران بهترین و صاف ترین و مستقیم ترین راه تربیت و خوشبختی است ادعایی درست است.« إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ (اسرا/۹) این قرآن مردم را به آیینی که مستقیم ترین و پابرجاترین آیین هاست هدایت می کند.»
صاف و مستقیم از نظر عقایدی که عرضه می کند، عقایدی روشن، قابل درک، خالی از هر گونه ابهام و خرافات، عقایدی که دعوت به عمل دارد. نیروهای انسانی را بسیج می کند و میان انسان و قوانین عالم طبیعیت هماهنگی برقرار می سازد.
صاف تر و مستقیم تر از این نظر که میان ظاهر و باطن، عقیده و عمل، تفکر و برنامه، همگونی ایجاد کرده و همه را به سوی الله دعوت می کند.
صاف تر و مستقیم تر از نظر قوانین اجتماعی و اقتصادی و نظامات سیاسی که بر جامعه انسانی حکم فرماست که هم ،جنبه های معنوی را پرورش می دهد و هم از نظر مادی، تکامل آفرین است.
به افراط و تفریط عبادت و همچنین برنامه های اخلاقی که انسان را از هر گونه تمایل به افراط و تفریط و آز و حرص و طمع و اسراف و تبذیر و بخل و حسد و ضعف و استکبار رهایی می بخشد.
و بالاخره صاف تر و مستقیم تر از نظر نظام حکومتی که برپادارنده عدل است و درهم کوبنده ستم و ستمگران. (مکارم شیرازی،ج ۳۶،۱۳۷۳،۱۲)
در آیه دوم سوره یس، خداوند قران را به حکیم توصیف می کند، «وَالْقُرْآنِ الْحَکِیم»،ِ در حالی که حکمت معمولاً صفت شخص زنده و عاقل است.
گویی قران را موجودی زنده و عاقل و رهبر و پیشوا معرفی می کند که می تواند درهای حکمت را به روی انسان ها بگشاید.
کتابی با این صفات و خصوصیات و سایر خصوصیات موجود دیگر بهترین کتاب تربیت و انسان سازی است چرا که هم همه مطالب لازم را بیان کرده (تبیاناً لکل شیء) و هم به بهترین وجه آن بیان شده است (للتی هی اقوم) و هم همواره به صورت زنده و پویا از آن بهره برداری می شود (والقران الحکیم).
این کتاب مقدس با برخی شرایط برشمرده و مسائل جامع تربیتی فقط مختص گروه خاص یا پیروان خود نیست همان طور که از همان ابتدای بلند شدن ندای اسلام- با وجود این که تنها افراد معدودی به این ندا پاسخ داده بودند و اقلیت مطرودی را تشکیل می دادند که هیچ پشتیبانی جز خدا نداشتند و از طرف تمام صاحبان زر و زور رانده شده تنها پناهگاهشان خدا بود- اسلام اعلام کرد که دعوتش جهانی است و خطاب به تمام انسان ها به مفهوم کلی کلمه است. (قطب،۱۰،۱۳۵۲)
یعنی در آستانه قرن هفتم میلادی هنگامی که آیات اولیه وحی بر پیغمبر (ص) والاتبار اسلام نازل گردید، تعلیم و تربیت به صورت دیگری در زندگی بشر نمودار گشت و خداوند رحمان با نزول قران به پیامبر خود مهربانی و رحمت خویش را به نهایت بر عالمیان مبذول فرمود
در یکی از سوره هایی که در همان ابتدای امر در مکه نازل شده- سوره تکویر- می فرماید:
«إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ، در این قران چیزی جز یک یادآوری برای تمام جهانیان نیست.» در اولین گام میگوید برای «جهانیان» نه عرب می شناسد نه اهل مکه و نه قریش. برای تمام مردمی که بر روی این کره خاکی زندگی می کنند.
در میزان و سنجش خدا هیچ تفاوتی بین عرب و غیر عرب، نیست جز آنان که بیشتر پرواگیرند و راه رستگاری یعنی شناخت حق را بهتر و بیشتر یافته باشند.
«وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ(حجرات/۱۳) شما را بدین جهت به صورت ملت های گوناگون و قبایل مختلف درآوردیم تا یکدیگر را بشناسید و گرامی ترین شخص شما نزد خدا پروادارترین فردتان می باشد. »
نیز در آیات دیگر می فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّهً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (سبا/۲۸)تو را نفرستادیم مگر آن که برای همه مردم بشارت دهنده و بازدارنده باشی ولی بیشتر مردم نادانند.»
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا (اعراف/۱۵۸)ای مردم، من فرستاده خدایم بر شما. »
در قران هیچ خطابی به صورت «یا ایهاالعرب» و یا «یا ایهاالقرشیون» پیدا نمی شود. گاهی در برخی جاها خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» هست که مطلب مربوط به خصوص مؤمنین است که به پیغمبر گرویده اند (و در این جهت هم فرق نمی کند؛ مؤمن، از هر قوم و ملتی باشد داخل خطاب است) و گرنه در موارد دیگر که پای عموم در میان بوده عنوان «یا ایهاالناس» آمده است.
دعوت دین اسلام، دعوتی است همگانی که نه مرزی برای وطن می شناسد نه نژاد نه قبیله و نه خانواده ،دعوتی که مردم را نه به طایفه های گوناگون تقسیم می کند نه به رنگ های گوناگون و نه به نژادها، مستقیماً تا عمق نهادشان در آنجا که کمینگاه «انسان» است نفوذ می کند گوهر یگانه ای که انسانیت از آن بوجود می آید.
حال این نوشتار تلاش دارد موضوع تربیت جهانی را با توجه به آیات ذکر شده در متن قران کریم در محورهای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و معنوی مورد بررسی قرار دهد.
۱-۳ اهداف تحقیق
– استخراج مفاهیمی در آموزه های دین اسلام (قران و کتب سایر ائمه اطهار) که دلالت بر جهانی بودن امر تربیت دارند
– دسته بندی و طبقه بندی وتحلیل آموزه های استخراج شده بر اساس مقولات اساسی تربیت.
۱-۴ ضرورت و اهمیت تحقیق
همان طور که در ذیل بیان مسأله اشاره شد «اسلام، دینی جامع، کامل و یگانه است»
این نوشتارو ساختارهایی نظیر آن درقالب های بیان، گفتار، نوشته های نویسندگان و کلام وعاظ وجود دارد ولی متأسفانه در مقام عمل و اجرا و به کارگیری، هم برای جهانیان (عامه مردم در ادیان دیگرو یا افرادبدون دین) و هم برای عموم مسلمانان و مع الاسف برای برخی روحانیون و مبلغین ،دین اسلام هنوز به صورت مبهم و یا کلی مطرح است و کمتر در ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و … ظرایف و لطایف آن روشن و به کار گرفته شده است.
اگر این دین با توجه به نکات دقیق آن بررسی گردد و بر همگان روشن شود برای جهانی شدن آن به تبلیغ نیاز ندارد و شاید مصادیق آیه «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ (بقره/۲۵۶) «واضح ترگردد.
حضور و وجود هر مسلمان چنانچه متخلق به اخلاق واقعی اسلام باشد، خود بهترین ملاک برای دعوت به اسلام و جهان شمولی اصول، روش ها و … تربیت اسلامی است.
شهید مطهری درباره شعاع تأثیر اسلام می فرماید: آنچه بیش از همه در خور اهمیت و قابل توجه است دعوت هایی است که در همه ابعاد پیشروی داشته است. هم سطح بسیار وسیعی را اشغال کرده و هم قرن های متمادی در کمال اقتدار حکومت کرده و هم تا اعماق روح بشر ریشه دوانده است. که مسلما محتوای دستورات و اجرای آنها در این امر بی تأثیر نمیباشد.
نتیجتاً این که در مباحث انسان شناسی، اخلاق وتربیت، تنظیم روابط فردی و اجتماعی و… تربیت اسلام با تأکید بر کلام قران باید محور قرار گیرد.
ضمناً برخی تلاش ها و کوشش هایی که تا کنون از سوی نسل های پیشین درباره قران صورت گرفته- در اوج ارجمندی- نمی تواند برای نسل حاضر قانع کننده باشد و نمی توان به آنها بسنده کرد. علاوه بر آن، امت های متأخر اگر بخواهند با همان زاویه دید و ابزارهاو روش های گذشتگان به تحقیق در قران بپردازند و خواست ها و نیازهای خود را، همانند متقدمان تلقی کنند ممکن است این پندار نادرست در ایشان راه یابد که معارف وحی الهی پاسخگونیست ،زیرا دراین صورت دستاوردهای دینی وقرآنی خودرا مطابق با نیازها و واقعیت های عصر خویش نخواهد یافت در صورتی که مفاهیم قران جاری و پویا و قابل استفاده برای هر نسل و عصر است.
برناردشاو سخنی در این رابطه دارد که:« دین محمد(ص) یگانه دینی است که با تمام ادوار بشری مناسب است و قابلیت آن را دارد که هر نسلی را به خود جلب کند. »
در آخر آن که پیامبر از گروه عظیمی از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت می برد که این قران را به دست فراموشی سپردند «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (فرقان/۳۰)»، قرانی که رمز حیات است و وسیله نجات ،قرانی که عامل پیروزی و حرکت و ترقی است، قرانی که مملو از برنامههای زندگی می باشد این قران را رها ساختند و حتی برای قوانین مدنی و جزائیشان دست گدایی به سوی دیگران دراز کردند! مهجور از نظر مغز و محتوا، متروک از نظر اندیشه و تفکر و متروک از نظر برنامه های سازنده اش.
به همین خاطر ضرورت دارد که تلاش های علمی و تحقیقی در راستای بهره گیری بیشتر از مضامین قران کریم و آموزه های دینی همچنان ادامه داشته باشد به خصوص در عرصه مباحث تربیتی که در واقع زیرساز سایر مباحث در عرصه های مختلف می باشد. این تحقیق نیز در جهت پاسخگویی به همین نیاز تدوین گردیده است.
۱-۵ سؤالات پژوهش
۱-۱مقدمه
انسان به دلیل امتیازات خاص خود نسبت به سایر جانداران از برتری خاصی برخوردار بوده، همچنین از توانایی های غیر قابل وصفی برخوردار است که برخی از آنها ذاتی و تعدادی اکتسابی اند.
انسان با کمک عوامل تربیت به شکوفایی استعدادهای بالقوه خود و جهت دهی مناسب به آنها می تواند به سرمایه ای بی بدیل تبدیل شده زندگی پر از رونق، امید، نشاط، پویایی و توأم با سازندگی را برای خود و دیگران به طرزی شایسته بوجود آورد. (امیرحسینی،۵،۱۳۸۳)
در اصطلاحات علمی و تربیتی شاکله انسان یعنی ساختار، قالب، حالات و حرکات و آنچه عادت اوست .این حالات و عادات در فرد به صورت یک مرکب و یک ترکیب وجود دارد. مجموعه این حالات و حرکات ،ساختاری برای افراد می سازد که به واسطه آن از یکدیگر باز شناخته می شوند.
«قُلْ کُلٌّ یَعْمَلُ عَلَى شَاکِلَتِهِ (اسراء/۸۴) تو به خلق بگو هر کس بر حسب ذات و طبیعت خود عملی انجام خواهد داد »
اهمیت شاکله در تربیت بسیار نمود دارد، زیرا زمانی می شود شخص را خوب تربیت کرد که ابتدا بشود او را خوب شناخت که ذیلاً به توضیح آن پرداخته می شود.
شاکله انسان در زمان امروز و قدیم و در فلسفه با دولغت ذکر می شود: ۱) هویت انسان یعنی کیستی انسان و ۲) ماهیت انسان به معنی چیستی انسان.
راجع به هویت در انسان و در تبع آن شناخت شاکله باید راجع به ۱۰ مسأله مهم شناخت صورت گیرد.
۱- درباره ساختار زیستی، جسمانی فرد
۲- درباره ذهن فرد از لحاظ هوش و عقل و حافظه و تخیل و تصور و استعداد
۳- درباره جنبه های عاطفی فرد شامل محبت و شجاعت و …
۴- درباره هویت روانی فرد مثال با اراده بودن، خوش درک بودن، تعمق، ظرافت
۵- درباره هویت مرتبط به جنبه های عالی رشد که فقط صفات خاص انسان و مابه التفاوت های او با حیوان است. مثل فطرت، وجدان، دفاع از شرف و اعتقادات، حقیقت دوستی
۶- درباره خط سیاسی فرد مثلاً آیا صلح طلب است یا جنگ طلب
۷- درباره هویت اقتصادی فرد به عنوان مثال این که اهل بخشش است، قانع است و…
۸- درباره هویت اجتماعی فرد مثلاً رفتارهای اخلاقی در اجتماع
۹- درباره هویت فرهنگی فرد به طور مثال اهل علم و تحقیق بودن، اهل هنر بودن
۱۰- درباره هویت معنوی فرد مثلاً انسان با دین یا بیدین بودن.
این ده بعد برای تربیت انسان باید شناسایی شود (قائمی امیری،۱۳۸۵)
نکته مهم در امر تربیت آنست که استعدادهای موجود در فرد در حالت تعادل و توازن باشد یعنی آن وقت انسان تربیت یافته است که فقط به سوی یک استعداد گرایش پیدا نکند و استعدادهای دیگرش را مهمل و معطل نگذارد و همه را در یک وضع متعادل و متوازن، همراه هم رشد دهد. همه هماهنگ با یکدیگر رشد کنند و رشد هر کدام از این ارزش ها به حد اعلی برسد (مطهری،۴۱،۱۳۷۶)
البته باید توجه داشت که تربیت این موجود انسانی به دلیل پیچیدگی هایی که دارد خودبخود صورت نمی گیرد بلکه برای اقدام به امر تربیت او می باید برنامه ریزی اساسی و جدی از قبل طراحی نمود. قاعدتاً هر جامعه و هر مکتبی با توجه به مبانی و ارزش های خود ممکن است ساختار خاصی را برای امر تربیت انسان جامعه خود تدوین نماید.
در محتوای دین اسلام خصوصاً در قالب کتاب تربیتی قران، دقیقاً محورهای اساسی مورد نیاز در امر تربیت و مبانی مربوط به هر یک و خطوط و چهارچوب ها مشخص گردیده است.
این مکتب بر اساس پرورش استعدادها و نیروهای انسانی و بر اساس تنظیم آنهاست یعنی کاری که این مکتب می کند دو چیز است: یکی این که در راه شناخت استعدادهای انسانی و پرورش دادن آنها و نه ضعیف کردن آنها کوشش می کند؛ دوم این که نظامی میان استعدادهای انسانی برقرار نماید که چون انسان از یک نوع آزادی خاصی در طبیعت برخوردار است، در اثر این نظام هیچگونه افراط و تفریطی حکمفرما نیست، یعنی هر نیرویی، هر استعدادی حظ خویش را می برد و به بقیه تجاوز نمی کند (مطهری،۲۶۷،۱۳۷۴)
البته توافق مختصری بین مکتب تربیتی اسلام و مسیر زندگیش با برخی از مکاتب تربیتی دیگر وجود دارد اما سپس از بررسی مطلب با حقیقت پایداری روبرو می شویم که بشریت در سراسر تاریخ خود هرگز نظامی بدین وسعت و جامعیت و همه جانبگی نشناخته است که تمام امور مربوط به زندگی انسان و همه لحظاتش را در حیطه روش های جامع و دقیق خود قرار داده باشد و امتیاز دیگرش اینست که این وسعت و همه جانبگی برگزار از وحدت راه و وحدت هدف منحرف نمی شود؛ و برای رسیدن راههای مختلفی انتخاب نمی کند که هر یک به غایتی منتهی شده شخص را به جهتی سوق دهد و نیروی او را میان کشمکش های گوناگون تلف کند. راه یکی است و هدف هم یکی. تمام پراکندگیهای جان را گرفته، همبسته می سازد و بر پایه یک هدف گردآوری می کند.
۱-۲بیان مسأله
منابع احکام اسلام عبارتند از: ۱- قران ۲- سنت که شامل گفتار و کردار معصومین و آنچه در حضور آنها گفته شده یا اجرا گردیده و مورد تأیید ایشان واقع شده است ۳- اجماع ۴- عقل (شریعتمداری،۹۹،۱۳۸۰)
قران کریم از آغاز نزول تا به امروز همواره مورد توجه اندیشمندان، زبدگان و متفکران بوده است. آنان از زوایای گوناگون به تدبر و تأمل در آن پرداخته و از این رهگذر، آثار گرانقدری از خود به یادگار گذارده اند. (قرائتی،۱۳۸۴،مقدمه)
اگر با دیدی عمیق، واقع بینانه و به دور از تعصب در قرآن بنگریم تمامی آیات به نحوی دارای مضامین تربیتی هستند و برخی از آیات شاهد روشنی بر این مدعا هستند.
«وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ(نحل/۸۹) و ما این کتاب آسمانی (قران) را بر تو نازل کردیم که بیان همه چیز در آن است. »
از این آیه به خوبی می توان استدلال کرد که در قران، بیان همه چیز هست ولی با توجه به این نکته که قران یک کتاب تربیت و انسان سازی است که برای تکامل فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی نازل شده است روشن می شود که منظور از همه چیز، تمام اموری است که برای پیمودن این راه لازم است، نه این که قران یک دایره المعارف بزرگ است که تمام جزئیات علوم ریاضی و جغرافیایی و شیمی و فیزیک وگیاه شناسی و مانند آن در آن آمده است، هر چند قران یک دعوت کلی به کسب همه علوم و دانش ها کرده که تمام دانش های یاد شده و غیر آن در این دعوت کلی جمع است، به علاوه گاهگاهی به تناسب بحث های توحیدی و تربیتی، پرده از روی قسمت های حساسی از علوم و دانش ها برداشته است، ولی با این حال آنچه قران به خاطر آن نازل شده و هدف اصلی و نهایی قران را تشکیل می دهد، همان مسأله انسان سازی است و در این زمینه چیزی را فروگذار نکرده است.
گاهی انگشت روی جزئیات این مسائل گذرانده و تمام ریزه کاری ها را بیان می کند (مانند احکام نوشتن قراردادهای تجارتی و اسناد بدهکاری که در طولانی ترین آیه قران یعنی آیه ۲۸۲ سوره بقره طی ۱۸ حکم بیان شده است) و گاهی مسائل حیاتی انسانی را به صورت های کلی و کلیتر مطرح میکند مانند آیه: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ (نحل/۹۰) خداوند فرمان به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان می دهد و شما را از هر گونه زشتی و منکر و ستم، نهی می کند.»
وسعت این مفاهیم مانند وسعت مفهوم «وفای به عهد» در آیه «إِنَّ الْعَهْدَ کَانَ مَسْؤُولاً »(اسرا/۳۴) و «وفای به عهد» در آیه «أَوْفُواْ بِالْعُقُودِ» (مائده/۱) و لزوم اداء حق جهاد در آیه «وَجَاهِدُوا فِی اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ» (حج/۷۸) و اقامه قسط و عدل در آیه «لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» (حدید/۲۵) و توجه به نظم در تمام زمینه ها در آیه «وَالسَّمَاء رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِیزَانَ أَلَّا تَطْغَوْا فِی الْمِیزَانِوَأَقِیمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِیزَانَ» (الرحمن/۹-۷) و خودداری از هر گونه فساد در روی زمین در آیه «وَلاَ تُفْسِدُواْ فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاَحِهَا» (اعراف/۸۵) و دعوت به تدبر و تفکر و تعقل که در بسیاری از آیات قران وارد شده است، و امثال این برنامه های انسان شمول که می تواند راهگشا در همه زمینه ها باشد، دلیل روشنی است بر این که در قران بیان همه چیز هست. حتی فروع این دستورهای کلی را نیز بلاتکلیف نگذارده و مجرایی که باید از آن مجرا این برنامه ها تبیین شود بیان کرده و می گوید: «وَمَا آتَاکُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاکُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا (حشر/۷) آنچه پیامبر به شما دستور می دهد اجرا کنید و آنچه شما ر از آن نهی می کند باز ایستید.»
هر قدر انسان در اقیانوس بیکرانه قران، بیشتر شناور شود و به اعماق آن برای استخراج گوهرهای برنامههای سعادت بخش، فروتر رود، عظمت این کتاب آسمانی و شمول و جامعیت آن آشکارتر میشود و درست به همین دلیل آنها که در زمینه این برنامه ها دست نیاز به این سو آن سو، دراز می کنند مسلماً قران را نشناخته اند و آنچه خود دارند از بیگانه تمنا می کنند.
این آیه و آیات مشابه علاوه بر این که اصالت و استقلال تعلیمات اسلام را در همه زمینه ها مشخص میکند بار مسئولیت مسلمانان را سنگین تر می گرداند و به آنها می گوید بابحث مستمر و پیگیر در قران، هر چه را لازم دارید از آن استخراج کنید.
در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم «ان الله تبارک و تعالی انزل فی القران تبیان کل شیء حتی والله ماترک شیئاً تحتاج الیه العباد، حتی لایستطیع عبد یقول لوکان هذا، انزل فی القران، الّا و قدانزله الله فیه؛ خداوند در قران هر چیزی را بیان کرده است به خدا سوگند چیزی که مورد نیاز مردم بوده است کم نگذارده، تا کسی نگوید اگر فلان مطلب درست بود در قران نازل می شد، آگاه باشید همه نیازمندیهای بشر را خدا در آن نازل کرده است. (ابن جمعه،ج۷۴۰،۳)
در حدیث دیگری از امام باقر (ع) می خوانیم: «ان الله تبارک و تعالی لم یدع شیئا تحتاج الیه الامه الّا انزله فی کتابه و بینه لرسوله (ص) وجعل لکل شیء احدا، و جعل علیه دلیلا یدل علیه، و جعل علی من تعدی ذلک الحدحدا؛ خداوند متعال چیزی را که مورد نیاز این امت است در کتابش فروگذار نکرده و برای رسولش تبین نموده است و برای هر چیزی حدی قرار داده، و دلیل روشنی برای آن نهاده، و برای هر کسی که از این حد تجاوز کند، حد و مجازاتی قائل شده است. (مکارم شیرازی،ج۳۶۱،۱۳۷۳،۱۱)
اگر ادعا شود که تعالیم قران بهترین و صاف ترین و مستقیم ترین راه تربیت و خوشبختی است ادعایی درست است.« إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یِهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ (اسرا/۹) این قرآن مردم را به آیینی که مستقیم ترین و پابرجاترین آیین هاست هدایت می کند.»
صاف و مستقیم از نظر عقایدی که عرضه می کند، عقایدی روشن، قابل درک، خالی از هر گونه ابهام و خرافات، عقایدی که دعوت به عمل دارد. نیروهای انسانی را بسیج می کند و میان انسان و قوانین عالم طبیعیت هماهنگی برقرار می سازد.
صاف تر و مستقیم تر از این نظر که میان ظاهر و باطن، عقیده و عمل، تفکر و برنامه، همگونی ایجاد کرده و همه را به سوی الله دعوت می کند.
صاف تر و مستقیم تر از نظر قوانین اجتماعی و اقتصادی و نظامات سیاسی که بر جامعه انسانی حکم فرماست که هم ،جنبه های معنوی را پرورش می دهد و هم از نظر مادی، تکامل آفرین است.
به افراط و تفریط عبادت و همچنین برنامه های اخلاقی که انسان را از هر گونه تمایل به افراط و تفریط و آز و حرص و طمع و اسراف و تبذیر و بخل و حسد و ضعف و استکبار رهایی می بخشد.
و بالاخره صاف تر و مستقیم تر از نظر نظام حکومتی که برپادارنده عدل است و درهم کوبنده ستم و ستمگران. (مکارم شیرازی،ج ۳۶،۱۳۷۳،۱۲)
در آیه دوم سوره یس، خداوند قران را به حکیم توصیف می کند، «وَالْقُرْآنِ الْحَکِیم»،ِ در حالی که حکمت معمولاً صفت شخص زنده و عاقل است.
گویی قران را موجودی زنده و عاقل و رهبر و پیشوا معرفی می کند که می تواند درهای حکمت را به روی انسان ها بگشاید.
کتابی با این صفات و خصوصیات و سایر خصوصیات موجود دیگر بهترین کتاب تربیت و انسان سازی است چرا که هم همه مطالب لازم را بیان کرده (تبیاناً لکل شیء) و هم به بهترین وجه آن بیان شده است (للتی هی اقوم) و هم همواره به صورت زنده و پویا از آن بهره برداری می شود (والقران الحکیم).
این کتاب مقدس با برخی شرایط برشمرده و مسائل جامع تربیتی فقط مختص گروه خاص یا پیروان خود نیست همان طور که از همان ابتدای بلند شدن ندای اسلام- با وجود این که تنها افراد معدودی به این ندا پاسخ داده بودند و اقلیت مطرودی را تشکیل می دادند که هیچ پشتیبانی جز خدا نداشتند و از طرف تمام صاحبان زر و زور رانده شده تنها پناهگاهشان خدا بود- اسلام اعلام کرد که دعوتش جهانی است و خطاب به تمام انسان ها به مفهوم کلی کلمه است. (قطب،۱۰،۱۳۵۲)
یعنی در آستانه قرن هفتم میلادی هنگامی که آیات اولیه وحی بر پیغمبر (ص) والاتبار اسلام نازل گردید، تعلیم و تربیت به صورت دیگری در زندگی بشر نمودار گشت و خداوند رحمان با نزول قران به پیامبر خود مهربانی و رحمت خویش را به نهایت بر عالمیان مبذول فرمود
در یکی از سوره هایی که در همان ابتدای امر در مکه نازل شده- سوره تکویر- می فرماید:
«إِنْ هُوَ إِلَّا ذِکْرٌ لِّلْعَالَمِینَ، در این قران چیزی جز یک یادآوری برای تمام جهانیان نیست.» در اولین گام میگوید برای «جهانیان» نه عرب می شناسد نه اهل مکه و نه قریش. برای تمام مردمی که بر روی این کره خاکی زندگی می کنند.
در میزان و سنجش خدا هیچ تفاوتی بین عرب و غیر عرب، نیست جز آنان که بیشتر پرواگیرند و راه رستگاری یعنی شناخت حق را بهتر و بیشتر یافته باشند.
«وَجَعَلْنَاکُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاکُمْ(حجرات/۱۳) شما را بدین جهت به صورت ملت های گوناگون و قبایل مختلف درآوردیم تا یکدیگر را بشناسید و گرامی ترین شخص شما نزد خدا پروادارترین فردتان می باشد. »
نیز در آیات دیگر می فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَاکَ إِلَّا کَافَّهً لِّلنَّاسِ بَشِیرًا وَنَذِیرًا وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَعْلَمُونَ (سبا/۲۸)تو را نفرستادیم مگر آن که برای همه مردم بشارت دهنده و بازدارنده باشی ولی بیشتر مردم نادانند.»
«یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا (اعراف/۱۵۸)ای مردم، من فرستاده خدایم بر شما. »
در قران هیچ خطابی به صورت «یا ایهاالعرب» و یا «یا ایهاالقرشیون» پیدا نمی شود. گاهی در برخی جاها خطاب «یا ایهاالذین آمنوا» هست که مطلب مربوط به خصوص مؤمنین است که به پیغمبر گرویده اند (و در این جهت هم فرق نمی کند؛ مؤمن، از هر قوم و ملتی باشد داخل خطاب است) و گرنه در موارد دیگر که پای عموم در میان بوده عنوان «یا ایهاالناس» آمده است.
دعوت دین اسلام، دعوتی است همگانی که نه مرزی برای وطن می شناسد نه نژاد نه قبیله و نه خانواده ،دعوتی که مردم را نه به طایفه های گوناگون تقسیم می کند نه به رنگ های گوناگون و نه به نژادها، مستقیماً تا عمق نهادشان در آنجا که کمینگاه «انسان» است نفوذ می کند گوهر یگانه ای که انسانیت از آن بوجود می آید.
حال این نوشتار تلاش دارد موضوع تربیت جهانی را با توجه به آیات ذکر شده در متن قران کریم در محورهای مختلف فردی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و معنوی مورد بررسی قرار دهد.
۱-۳ اهداف تحقیق
– استخراج مفاهیمی در آموزه های دین اسلام (قران و کتب سایر ائمه اطهار) که دلالت بر جهانی بودن امر تربیت دارند
– دسته بندی و طبقه بندی وتحلیل آموزه های استخراج شده بر اساس مقولات اساسی تربیت.
۱-۴ ضرورت و اهمیت تحقیق
همان طور که در ذیل بیان مسأله اشاره شد «اسلام، دینی جامع، کامل و یگانه است»
این نوشتارو ساختارهایی نظیر آن درقالب های بیان، گفتار، نوشته های نویسندگان و کلام وعاظ وجود دارد ولی متأسفانه در مقام عمل و اجرا و به کارگیری، هم برای جهانیان (عامه مردم در ادیان دیگرو یا افرادبدون دین) و هم برای عموم مسلمانان و مع الاسف برای برخی روحانیون و مبلغین ،دین اسلام هنوز به صورت مبهم و یا کلی مطرح است و کمتر در ابعاد مختلف زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و … ظرایف و لطایف آن روشن و به کار گرفته شده است.
اگر این دین با توجه به نکات دقیق آن بررسی گردد و بر همگان روشن شود برای جهانی شدن آن به تبلیغ نیاز ندارد و شاید مصادیق آیه «لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ (بقره/۲۵۶) «واضح ترگردد.
حضور و وجود هر مسلمان چنانچه متخلق به اخلاق واقعی اسلام باشد، خود بهترین ملاک برای دعوت به اسلام و جهان شمولی اصول، روش ها و … تربیت اسلامی است.
شهید مطهری درباره شعاع تأثیر اسلام می فرماید: آنچه بیش از همه در خور اهمیت و قابل توجه است دعوت هایی است که در همه ابعاد پیشروی داشته است. هم سطح بسیار وسیعی را اشغال کرده و هم قرن های متمادی در کمال اقتدار حکومت کرده و هم تا اعماق روح بشر ریشه دوانده است. که مسلما محتوای دستورات و اجرای آنها در این امر بی تأثیر نمیباشد.
نتیجتاً این که در مباحث انسان شناسی، اخلاق وتربیت، تنظیم روابط فردی و اجتماعی و… تربیت اسلام با تأکید بر کلام قران باید محور قرار گیرد.
ضمناً برخی تلاش ها و کوشش هایی که تا کنون از سوی نسل های پیشین درباره قران صورت گرفته- در اوج ارجمندی- نمی تواند برای نسل حاضر قانع کننده باشد و نمی توان به آنها بسنده کرد. علاوه بر آن، امت های متأخر اگر بخواهند با همان زاویه دید و ابزارهاو روش های گذشتگان به تحقیق در قران بپردازند و خواست ها و نیازهای خود را، همانند متقدمان تلقی کنند ممکن است این پندار نادرست در ایشان راه یابد که معارف وحی الهی پاسخگونیست ،زیرا دراین صورت دستاوردهای دینی وقرآنی خودرا مطابق با نیازها و واقعیت های عصر خویش نخواهد یافت در صورتی که مفاهیم قران جاری و پویا و قابل استفاده برای هر نسل و عصر است.
برناردشاو سخنی در این رابطه دارد که:« دین محمد(ص) یگانه دینی است که با تمام ادوار بشری مناسب است و قابلیت آن را دارد که هر نسلی را به خود جلب کند. »
در آخر آن که پیامبر از گروه عظیمی از مسلمانان به پیشگاه خدا شکایت می برد که این قران را به دست فراموشی سپردند «وَقَالَ الرَّسُولُ یَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هَذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا (فرقان/۳۰)»، قرانی که رمز حیات است و وسیله نجات ،قرانی که عامل پیروزی و حرکت و ترقی است، قرانی که مملو از برنامههای زندگی می باشد این قران را رها ساختند و حتی برای قوانین مدنی و جزائیشان دست گدایی به سوی دیگران دراز کردند! مهجور از نظر مغز و محتوا، متروک از نظر اندیشه و تفکر و متروک از نظر برنامه های سازنده اش.
به همین خاطر ضرورت دارد که تلاش های علمی و تحقیقی در راستای بهره گیری بیشتر از مضامین قران کریم و آموزه های دینی همچنان ادامه داشته باشد به خصوص در عرصه مباحث تربیتی که در واقع زیرساز سایر مباحث در عرصه های مختلف می باشد. این تحقیق نیز در جهت پاسخگویی به همین نیاز تدوین گردیده است.
۱-۵ سؤالات پژوهش
۱- آیا می توان با استناد به آموزه های دینی، مفاهیمی را استخراج نمود که دلالت بر جهانی بودن امر تربیت داشته باشد؟
۲- مفاهیم استخراج شده را تحت چه مقولاتی می توان طبقه بندی وتحلیل نمود؟
۱- آیا می توان با استناد به آموزه های دینی، مفاهیمی را استخراج نمود که دلالت بر جهانی بودن امر تربیت داشته باشد؟
۲- مفاهیم استخراج شده را تحت چه مقولاتی می توان طبقه بندی وتحلیل نمود؟
بررسی مفهومی
الف- تربیت
۱- تربیت از ۲ ریشه رً بَوَ یا رُبُو به معنای زیادتی یا افزایش و فزونی و رشد و رَ بَبَ (رَبَّ ) به معنای پرورش کاری به منظور افزودن، اضافه کردن این گونه نتیجه می شود:
«اداره و هدایت جریان ارتقایی و رشد بشر به منظور جهت دادنش به سوی کمال بینهایت»
در این تعریف اداره به معنای سرپرستی کردن و کفالت، هدایت در معنای راهنمایی و جهت را نشان دادن و جریان به معنی حرکت از یک نقطه به نقطه دیگر آمده است و کمال بینهایت مقصود خداوند است. (قائمی امیری،۱۳۸۵)
۲- تربیت از نظر لغوی به معنای نشو ونموو نما دادن و زیاد کردن، برکشیدن و مرغوب یا قیمتی ساختن است .[۱]
۳- تربیت همانا کشاندن آدمی است به سوی ارزش های والای انسانی، چنان که آن ارزش ها را بفهمد، بپذیرد، دوست بدارد و به کار آورد.
تربیت از دیدگاه دانشمندان مختلف:
صاحب نظران در عرصه های مختلف نیز تعاریف خاصی از تربیت بیان داشته اند که به تعدادی از آنها اشاره می شود:
تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق
– تربیت هنر رهبری و هدایت انسان در سازندگی و آموزش اوست.
– تربیت عبارت است از پروردن قوای جسمی و روحی انسان برای وصول به کمال مطلوب.
– تربیت عملی است که گرایش به رهبری، آسان کردن رشد انسانی، روانی، فکری، معنوی و مسئولیت اجتماعی کردن انسان را بر عهده دارد.
– تربیت رساندن جسم و روح است به بالاترین پایه جمال و کمال.
تربیت از نظر روانشناسان
– تربیت عملی است عمدی و آگاهانه و دارای هدف از سوی فردی بالغ به منظور ساختن، پروردن و دگرگون کردن فرد.
– تربیت پروردن قوای ذهنی، ادراک، حافظه، تداعی معانی، دقت و اراده است.
– تربیت کوششی است برای ایجاد تغییرات و رشد و نمو، آشکار کردن، فعلیت دادن استعدادها و قوای پنهانی.
تربیت از نظر جامعه شناسان
– تربیت عبارت است از عملی که از طریق نسل بالغ درباره آنها که هنوز رشد کافی نیافته اند صورت می گیرد و غرض آن پرورش جسمی، فکری و اخلاقی آنهاست برای عضویت در جامعه و زندگی آینده.
– تربیت عبارت است از انتقال سنن، آداب و رسوم، مهارت ها و فرهنگ یک جامعه به اعضای جوانتر و یا انتقال میراث اجتماعی.
– تربیت عبارت است از پرورش عضوی مفید برای جامعه.
تربیت از نظر دیگر دانشمندان (رشته های دیگر علوم)
– تربیت عبارتست از ایجاد تغییراتی برای سیر تکاملی، و سیر تکاملی عبارتست از فعل و انفعال پرورش مستمر
– تربیت، هنر ساختن و پروردن انسان است.
– تربیت پروردش دادن حیات انسانی از طریق عملی است.
تربیت از دیدگاه اسلام
– تربیت وسیله ای است برای ساختن مستمر و به عمل آوردن آدمی که حاصل آن داشتن انسانی است متفکر، مؤمن، متعهد و مسئول که در برابر محیط ارزیاب، منتقد و در جنبه رفتار عامل به یافته های مکتب باشد.
– تربیت، هدایت و اراده جریان ارتقایی و تکاملی بشر است به گونه ای که او را به سوی الله(جل جلاله) جهت دهد.
– تربیت، ایجاد هیأتی تازه است در فرد از طریق فرا هم آورن زمینه جهت رشد و تکامل همه جانبه.
– تربیت عبارت است از احیای فطرت خدا آشنای انسان و پرورش ابعاد وجود او در جهت حرکت به سوی کمال بینهایت.
یکی از مشهورترین نظرهای معاصر درباره تربیت از آن جان دیویی است. او تربیت را عبارت از نوسازی تجربه می داند که این به نوبه خود به هستی ما مفهوم و معنا می بخشد و نیز در کسب تجربههای بعدی به ما یاری می دهد اما خود دیویی هم به نقص تعریف خود معترف است، زیرا معنای تجربه چندان وسیع است که در شمول مفهوم، با واژه زندگی برابری می کند، تجربه همان اندازه که ممکن است در راه های خردمندانه به کار رود، احتمال دارد در مسیر القای عقاید و تبلیغات زهرآگین افتد (مانند تجربه های هیتلر و موسولینی). در تربیت باید مفهوم کیفی تجربه مورد نظر باشد؛ بنابراین تربیت را باید فرایندی دانست که به روشنی افکار نوع بشر رهنمون می شود.
این تعریف نه تنها رشد عقلی، بلکه بلوغ عاطفی و بهبود اخلاقی را نیز از ملاک های تربیت می شمارد، بنابراین تربیت بدون تهذیب عادت های عمده کامل نیست.
همچنین در تعریف مذکور این مفهوم نیز نهفته است که در روش های تربیتی و هدف های تعلیم و تربیت باید همواره تجدید نظر شود.
ب-تربیت اسلامی
تربیت اسلامی عنوانی است که استعمال فراوان یافته و برای نشان دادن طرح اسلام در ساختن و پرداختن انسان به کار می رود.
واژه تربیت از ریشه «ربو» مصدر متعدی باب تفعیل است. در این ریشه معنای زیادت و فزونی اخذ گردیده است و در مشتقات مختلف آن، می توان این معنی را به نوعی بازیافت. مثلاً به تپه «ربوه» گفته می شود … «إِلَى رَبْوَهٍ ذَاتِ قَرَارٍ وَمَعِینٍ، (مؤمنون/۵۰)» زیرا نسبت به سطح زمین برآمده است، نفس زدن را «رَبو» می گویند به سبب این که موجب برآمدن سینه است.
«ربا» نیز از آن رو که زیادتی بر اصل مال است بدین نام خوانده می شود. البته در لسان شرع تنها به نوع خاصی از زیادت بر اصل مال، ربا اطلاق شده، نه به هر گونه زیادتی، فی المثل، برکت که نوعی زیادت بر اصل است، ربا (به معنای شرعی) محسوب نمی گردد. «یَمْحَقُ اللّهُ الْرِّبَا وَیُرْبِی الصَّدَقَاتِ (بقره/۲۷۶)».
۱-برخی تعاریف فوق از مقاله های کارشناسی ارشد موجود در کتابخانه دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز استخراج شده است .
فهرست مطالب
چکیده
فصل اول : کلیات طرح
۱-۱ مقدمه ۲
۱-۲ بیان مسئله ۴
۱-۳ اهداف تحقیق ۹
۱-۴ ضرورت و اهمیت تحقیق ۱۰
۱-۵ سوالات پژوهش ۱۱
فصل دوم :مطالعات نظری
۲-۱ مبانی نظری تحقیق ۱۳
بررسی مفهومی ۱۳
الف- تربیت ۱۳
– تربیت از دیدگاه فلاسفه و علمای اخلاق ۱۴
– تربیت از نظر روانشناسان ۱۴
– تربیت از نظر جامعه شناسان ۱۴
– تربیت از نظر دیگر دانشمندان ۱۵
– تربیت از دیدگاه اسلام ۱۵
ب- تربیت اسلامی ۱۶
ج- اسلام ۱۹
د- انسان ۳۲
– ارزش های انسان ۳۴
– ضد ارزش ها ۳۷
– میدان آزادی و ارادۀ انسان ۳۸
ه- تربیت جهانی ۴۰
۲-۲ پیشینه تحقیق ۴۰
فصل سوم : روش شناسی تحقیق
۳-۱ طرح تحقیق ۵۳
۳-۲ روش تحقیق ۵۳
۳-۳ جامعه و نمونه آماری ۵۳
۳-۴ ابزار اندازه گیری ۵۴
۳-۵ روش انجام تحقیق ۵۴
۳-۶ محدودیتهای تحقیق ۵۵
فصل چهارم : تجزیه و تحلیل یافته های تحقیق
مقدمه ۵۸
۴-۱ فردی ۵۹
۴-۱-۱ جسم ۵۹
– یک دستور مهم بهداشتی ۶۱
– غذای حرام و فلسفۀ آن ۶۲
– ضرر به خویشتن ۶۵
– پاکیزگی ۶۵
– مسواک زدن ۶۶
– عطر ۶۶
– ورزش ۶۷
۴-۱-۲ روان ۶۸
– اراده ۶۹
– تغییرات هنگام سختی ها ۶۹
– الهامات و وحی ۷۰
۴-۳-۱ ذهن ۷۱
– افعال عقل ۷۲
– ارزش خرد در میزان قرآن ۷۳
– مقام عقل در روایات اسلام ۷۷
۴-۱-۴ بعد عاطفی ۷۹
– محبت ۷۹
– ملاک ها و ضوابط محبت ۸۰
– دین و محبت ۸۱
– سفارش به محبت در روایات اسلامی ۸۱
۴-۱-۵ جنبه های عالی رشد ۸۲
– زیبادوستی ۸۲
– حقیقت جوی ۸۴
۴-۲ اجتماعی ۸۵
۴-۲-۱ خانواده ۸۵
– تاکید بر ازدواج در اسلام ۸۵
۴-۲-۲ نیکی به پدر و مادر ۸۷
۴-۲-۳ احسان و تفقد و رسیدگی به همۀ مردم ۹۲
۴-۲-۴ حسن خلق ۹۸
– خوش رویی ،خوش خویی ۹۸
– خوشگویی ۱۰۴
۴-۲-۵ صبر ۱۰۶
۴-۲-۶ فرو بودن خشم ۱۱۱
۴-۲-۷ آداب عمومی یا آداب معاشرت ۱۱۴
۴-۲-۷-۱ آداب ورود به خانه ها ۱۱۴
۴-۲-۷-۲ سلام ۱۱۸
۴-۲-۷-۳ آداب مجالس ۱۲۱
۴-۲-۷-۴ راه رفتن با تواضع ۱۲۲
۴-۲-۸ حیات اجتماعی و روابط انسان ها ذیل عدالت ۱۲۴
۴-۲-۹ ادای حقوق دیگران ۱۳۵
۴-۲-۹-۱ امانت داری ۱۳۵
۴-۲-۹-۲ وفای به عهد ۱۳۸
۴-۲-۱۰ نظارت اجتماعی ۱۴۰
۴-۲-۱۱ احترام به حقوق بشر ۱۵۰
۴-۲-۱۲ امنیت کامل و همه جانبه اجتماعی ۱۵۹
۴-۳ فرهنگی ۱۶۶
۴-۳-۱ علوم و اهمیت آن ۱۶۶
– اهمیت علم ،منحصر به علوم دینی نیست ۱۷۰
– مقام علما و جایگاه معلم ۱۷۷
– ادب شاگرد واستاد ۱۷۸
۴-۳-۲ افکار ۱۸۰
– عدم تکیه بر اخبار غیرموثق یا اخبار فاسقان ۱۸۳
– مذمت تقلید کورکورانه در تربیت اسلام ۱۸۳
۴-۳-۳ منطق آزاد اندیشی اسلام ۱۸۵
۴-۳-۴ برخورد منطقی با همه مخالفان ۱۸۷
۴-۳-۵ هنر و ادبیات ۱۸۹
– شعر و شاعری در اسلام ۱۸۹
– موسیقی ۱۹۰
۴-۳-۶ داستان ۱۸۱
۴-۳-۷ سنن و مناسک ۱۹۴
۴-۳-۸ کار ۱۹۹
۴-۴- اقتصادی ۲۰۳
۴-۴-۱ معامله و مبادله و شرایط آن ۲۰۳
– تنظیم اسناد تجاری ۲۰۳
– بستگی سلامت اجتماع به سلامت اقتصاد ۲۰۸
۴-۴-۲ مالکیت در اسلام ۲۰۹
۴-۴-۳ اسراف ۲۱۰
۴-۴-۴ اقتار ۲۱۲
۴-۴-۵ اتراف ۲۱۳
۴-۴-۶ انفاق ۲۱۴
۴-۴-۷ پرهیز از ربا ،رشوه ، کم فروشی ۲۲۰
۴-۴-۸ جمع آوری مال ۲۲۹
۴-۴-۹ مال یتیم ۲۳۰
۴-۵ سیاسی ۲۳۴
۴-۵-۱ حکومت ۲۳۴
۴-۵-۲ صلح ۲۴۰
۴-۵-۳ روابط بین الملل ۲۴۸
۴-۵-۴ آداب جهاد ۲۵۶
۴-۵-۵ اسیران جنگی ۲۶۷
۴-۵-۶ انتظار ۲۷۰
۴-۵-۷ آزادی ۲۷۴
۴-۵-۸ وحدت سیاسی ۲۸۱
۴-۵-۹ مشورت ۲۸۵
۴-۶ معنوی ۲۹۱
۴-۶-۱ اثبات وجود خدا ۲۹۱
– برهان نظم ۲۹۱
– برهان حرکت ۲۹۲
– برهان وجوب و امکان ۲۹۳
– برهان علت و معلول ۲۹۴
– برهان صدیقین ۲۹۴
۴-۶-۲ رابطه خدا با انسان ۲۹۹
۴-۶-۲-۱ رازقیت ۲۹۹
۴-۶-۲-۲ خالقیت ۳۰۷
۴-۶-۲-۳ احیاء و اماته ۳۱۰
۴-۶-۲-۴ کرامت به انسان ۳۱۳
۴-۶-۳ رابطه انسان با خدا ۳۱۵
۴-۶-۳-۱ تسلیم ۳۱۵
۴-۶-۳-۲ عبادت ۳۱۵
۴-۶-۳-۳ اطاعت ۳۱۷
۴-۶-۳-۴ توکل ۳۱۷
۴-۶-۳-۵ اخلاص ۳۱۷
۴-۶-۳-۶ استعانت ۳۱۸
۴-۶-۳-۷ تشکر ۳۱۹
فصل پنجم :نتیجه گیری و پیشنهادها
۵-۱ خلاصه رساله ۳۲۲
۵-۲ پاسخ پرسش های تحقیق ۳۲۶
۵-۳ نتیجه گیری ۳۲۷
۵-۴ پیشنهادها ۳۲۷
فهرست منابع و مآخذ ۳۲۹
فهرست منابع وماخذ
۱- قران کریم
۲- اسکندری، حسین، آیه های زندگی،۱۳۸۱، چاپ اول،تهران، انتشارات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران.
۳- امیر حسینی، خسرو، مهارت های شاد زیستن، ۱۳۸۳،چاپ اول، تهران، انتشارات عارف کامل.
۴- الحرانی،ابی محمد حسن بن علی بن الحسین بن شعبه ، تحف العقول،۱۳۷۸، ترحمه محمد باقر کمره ای، تصحیح علی اکبر غفاری، چاپ هفتم، تهران، انتشارات کتابچی.
۵- آموزگار، محمد حسن، اخلاق و تربیت اسلامی (۱)، ۱۳۸۳،چاپ چهارم، تهران، انتشارات انجمن اولیا و مربیان.
۶- باقری، خسرو، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی،۱۳۸۲،چاپ هشتم، تهران، انتشارات مدرسه.
۷- جعفری، محمد تقی، زیبایی و هنر، ۱۳۸۱،چاپ سوم، تهران، مؤسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری.
۸- جوان آراسته، حسین، مبانی حکومت اسلامی،۱۳۸۴،چاپ چهارم، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم.
۹- خاتمی، احمد، فرهنگنامه موضوعی قران کریم(۳جلد)، ۱۳۸۳،چاپ اول، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۱۰- رستمی زاده، رضا، شانزدهمین کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی، اردیبهشت ۱۳۸۲٫
۱۱- سیف، علی اکبر، روانشناسی پرورشی،۱۳۸۲، چاپ نهم، تهران، انتشارات آگاه.
۱۲- شریعتمداری ،علی ،تعلیم وتربیت اسلامی،۱۳۸۲،چاپ هجدهم،تهران،موسسه انتشارات امیرکبیر.
۱۳- شریعتمداری ،علی،جامعه وتعلیم وتربیت ،۱۳۸۰،چاپ نوزدهم،تهران ،مؤسسه انتشارات امیرکبیر.
۱۴- شمس الدین، سید مهدی، اخلاق اسلامی در برخوردهای اجتماعی،۱۳۷۶، چاپ چهارم، انتشارات شفق.
۱۵- شهیدی، سید جعفر، نهج البلاغه، ۱۳۷۹،چاپ نوزدهم، انتشارات علمی و فرهنگی.
۱۶- شریعتی، علی، روش شناخت اسلام،۱۳۷۹، تهران،انتشارات چاپخش.
۱۷-.طباطبایی، سیدمحمد حسین، تفسیر المیزان، ۱۳۷۵،ترجمه سیدمحمدباقر موسوی همدانی،چاپ هفتم، قم، دفتر انتشارات اسلامی.
۱۸- عاملی،شیخ حر، وسائل الشیعه، قم، ۱۴۱۴ هـ.ق،قم ،تحقیق موسسه آل البیت .
۱۹- قائمی امیری، علی، جزوه درس تربیت در نهج البلاغه، ۱۳۸۵٫
۲۰- قرائتی، محسن، تفسیر سوره یس، ۱۳۸۴،چاپ دوم، تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قران.
۲۱- قرائتی، محسن، تفسیر نور(۱۱جلد)، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۳،تهران، مرکز فرهنگی درسهایی از قران.
۲۲- فشارکی، ملا محمدباقر، آداب الشریعه،۱۳۸۱، چاپ اول، قم، نشردارالثقلین.
۲۳- قربانی، زین العابدین، اسلام و حقوق بشر، ۱۳۷۲،چاپ چهارم، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی.
۲۴- قطب، محمد، روش تربیتی اسلام، ۱۳۵۲،ترجمه سید محمد مهدی جعفری، چاپ سوم، تهران، انتشارات پیام.
۲۵- قلی زاده کلان، فرض اله، دین، تربیت، اخلاق،۱۳۷۶، چاپ اول، انتشارات پارسایان.
۲۶- کمالی، علی، قران و جامعه،۱۳۷۳، چاپ دوم، انتشارات اسوه وابسته به سازمان اوقاف و امور خیریه.
۲۷- مجلسی ،علامه محمدباقرمحمدتقی، بحارالانوار،۱۴۰۳ هـ.ق، الجامعه لدرر اخبار الائمه الاطهار، دار احیاء التراث، بیروت.
۲۸-مجیدی خوانساری،غلامحسین،نهج الفصاحه،۱۳۸۵،چاپ سوم ،قم،انتشارات انصاریان.
۲۹- مطهری، مرتضی، انسان کامل،۱۳۷۶، چاپ هفدهم، تهران، انتشارات صدرا.
۳۰- مطهری، مرتضی، تعلیم و تربیت در اسلام، ۱۳۷۴،چاپ بیست و پنجم، تهران، انتشارات صدرا.
۳۱- مطهری، مرتضی، خدمات متقابل اسلام و ایران، ۱۳۷۹،چاپ بیست و هشتم، تهران، انتشارات صدرا.
۳۲- مطهری، مرتضی، عدل الهی، ۱۳۵۷،چاپ دهم، تهران، انتشارات صدرا.
۳۳- مطهری، مرتضی، فطرت، ۱۳۶۱،چاپ اول، تهران، انتشارات صدرا.
۳۴- مطهری، مرتضی، مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی، بی تا،تهران، انتشارات صدرا.
۳۵- مکارم شیرازی، ناصر، پیام قران(۹ جلد)، ۱۳۷۴،چاپ پنجم، قم، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب.
۳۶- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه(۲۷ جلد)، ۱۳۷۳،چاپ سیزدهم، قم، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب.
۳۷- مکارم شیرازی، ناصر، فهرست موضوعی تفسیر نمونه، چاپ هشتم، قم، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابیطالب.
۳۸- موحدی، هادی، یک هزار حدیث، ۱۳۸۵،چاپ هشتم، قم، انتشارات ارم.
۳۹- نخلی، سید حسین، کلیاتی در علم حدیث،۱۳۸۱،تهران،سازمان چاپ وانتشارات وزارت فرهنگ،
۴۰- نصری، عبدالله، انتظار بشر از دین،۱۳۷۹، چاپ دوم، تهران، مؤسسه فرهنگی دانش و اندیشه معاصر.
۴۱- رساله اسلام وتربیت جهانگرا،زهراسائوبه،۱۳۸۱
۴۲- رساله تعلیم وتربیت درقرآن کریم.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 340
مطالب مرتبط