دانلود مقاله بررسی سیاستهای قیمت گذاری کود شیمیایی و اثرات آن بر محیط زیست
نقش کودهای شیمیایی در عملکرد محصولات کشاورزی
اگر کود شیمیایی به یکباره از چرخه تولید کشاورزی حذف شود، چه اتفاقی میافتد؟ پاسخ این سؤال میتواند ما را در تصمیم گیری بهتر برای کاهش یا عدم کاهش کودهای شیمیایی به دلیل آثار مخرب زیست محیطیشان راهنمایی کند.
سریعترین و اولین اتفاق یقیناً کاهش عملکرد محصولات کشاورزی خواهد بود و در واقع عملکرد به سطح پایداری که توان حاصلخیزی طبیعی خاک تعیین میکند، میرسد. هرچند تحت آن شرایط جدید سیستم زراعی و اصول مدیریت کشاورزی نیز تغییر خواهند کرد و سعی در کسب بهره وری بالاتری خواهند نمود لیکن کاهش سطح فعلی تولید و عملکرد زراعی اجتناب ناپذیر خواهد بود و تحت چنین شرایطی کشورهای فقیرتر صدمه بیشتری خواهند دید.
اشمیتز و هارتمن[۱] (۱۹۹۴) یک مدل برای اندازه گیری اثرات حذف مواد شیمیایی (شامل کودهای شیمیایی) از چرخه کشاورزی در آلمان تخمین زدند. طبق محاسبه آنها تنها با نصف کردن کاربرد کودهای نیتروژن دار، در کوتاه مدت، عملکرد زراعی۲۲ درصد افت خواهد نمود و در میان مدت و بلند مدت به ترتیب شاهد کاهش ۲۵ و ۳۰ درصدی عملکرد خواهیم بود. همچنین در میان مدت سود مزرعه ۴۰ درصد و درآمد کل ۱۲ درصد کاهش خواهد یافت. در چنین شرایطی تولید کل غلات در آلمان نیز تا ۱۰ درصد کاهش خواهد یافت که این مسأله سبب فشار بر نیروی کار بخش کشاورزی، کمبود در صنایع غذایی، کاهش صادرات و افزایش واردات و نهایتاً افزایش ۵ درصدی در قیمت جهانی غلات خواهد شد.
هرچند تمام این مسائل نمیتواند توجیهی برای تخریب روزافزون محیط زیست باشد لیکن در بحث توسعه پایدار تمامی این مطالب در نظر گرفته میشود و ترکیبی تعادلی برای تأمین حداقلهای هر بخش جستجو میشود که در بخشهای بعدی مفصلاً بحث خواهد شد. لیکن فعلاً آنچه که از این تحقیقات روشن میشود این است که از دیدگاه اقتصادی حذف کامل یا عمده مصرف کودهای شیمیایی اثرات مخرب اقتصادی در پی خواهد داشت.
نگاهی به مسیر توسعه مصرف کودهای شیمیایی در کشور فرانسه این مسأله را بیشتر روشن خواهد نمود. در فرانسه و در سال ۱۸۵۰ متوسط عملکرد گندم در هر هکتار ۱۰۰۰ کیلوگرم بود که تا سال ۱۹۵۰ با مصرف کل ۱/۱ میلیون تن کودشیمیایی در این کشور متوسط عملکرد به ۱۶۰۰ کیلوگرم در هکتار رسید و تا سال ۱۹۷۳ که مصرف کود شیمیایی به ۸/۵ میلیون تن رسیده بود و از آن مقدار ۸/۱ میلیون تن کودهای نیتروژن دار بود، عملکرد تولید گندم نیز به ۴۵۰۰ کیلوگرم در هکتار رسید و در بین سالهای ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۶ که مصرف کود شیمیایی به ۸/۴ میلیون تن کاهش یافته ولی ترکیب کودهای نیتروژن دار آن به ۴/۳ میلیون تن افزایش یافته بود، عملکرد گندم نیز به ۶۷۷۷۲ کیلوگرم در هکتار رسید.(IFA[2], 2000)
هرچند تمام این افزایش عملکرد را نمیتوان ناشی از افزایش مصرف کودهای شیمیایی دانست و در این بین ابزارهای مدرن کشاورزی، روشهای بهزراعی، بذرهای اصلاح شده و مواردی از این دست نیز اثری برجسته و مهم داشتهاند لیکن اثر افزایش مصرف کود شیمیایی نیز غیرقابل انکار است.
از سوی دیگر تمامی این موارد سبب بهبود وضع زندگی در فرانسه شدهاند به نحوی که در سال ۱۹۵۰، ۵۰ درصد درآمد خانوارها صرف خرید مواد غذایی میشد ولی در حال حاضر این نسبت به ۲۰ درصد کاهش یافتهاست و فرانسه به دومین کشور صادرکننده محصولات کشاورزی در جهان تبدیل شده است.
در چین سالهای متمادی که تولید برنج با تکیه بر حاصلخیزی طبیعی خاک بود، عملکرد آن در محدوده ۷۰۰ کیلوگرم در هکتار بافی مانده بود ولی طی ۴۰ تا ۵۰ سال اخیر در پی ترکیب استفاده از ارقام اصلاح شده و کودهای شیمیایی در مزارع برنج، متوسط عملکرد مرتباً افزایش یافت به نحوی که در سال ۱۹۹۶ به ۵۹۵۸ کیلوگرم در هکتار رسید(IFA, 2000).
رائو و اسریواستاوا[۳] (۱۹۹۸) معتقدند که کودهای شیمیایی نقش بزرگی در کشاورزی هند داشته است. مصرف کودهای شیمیایی از ۱۳/۰ میلیون تن در سال ۵۶-۱۹۵۵، طی چهار دهه به ۳/۱۴ میلیون تن در سال ۹۷-۱۹۹۶ رسیده است. در واقع در پی رشد فزاینده تقاضا برای غذا، فیبر، سوخت و خوراک دام، که از نتایج رشد سریع جمعیت بود، مصرف کودهای شیمیایی سالانه افزایش یافته است و نقش آن در تولید که در سال ۱۹۵۰ تنها یک درصد بوده است به ۵۸ درصد در سال ۱۹۹۵رسیده است. این افزایش تلاشی برای رشد تولید محصولات کشاورزی و تأمین غذا برای مردم بوده است و اکنون توجه اصلی به سمت امنیت محیط زیست و پایداری تولید کشاورزی همزمان با حفظ سودآوری مزارع کشاورزی معطوف گشته است (IFA, 2000).
اصولاً، تخمین سهم کودهای شیمیایی در تولید جهانی محصولات کشاورزی به دلیل دخالت دهها عامل دیگر در این فرایند بیولوژیک، کار مشکلی است لیکن تخمینی که توسط IFA در مورد کشورهای در حال توسعه بعد از سال ۱۹۷۰ صورت گرفته است، نشان میدهد که حذف کودهای شیمیایی از فرایند تولید محصولات کشاورزی سبب افت ۴۰ تا ۵۰ درصدی عملکرد خواهد شد. بر اساس برخی از داده های کشور چین نیز ۴۰ تا ۵۰ درصد تولید علوفه و ۴۷ درصد تولید پنبه سهم عامل کودشیمیایی تخمین زده شده است. اسمیل[۴] (۱۹۹۹) نیز در تحقیق خود نشان داده است که ۴۰ درصد پروتئینی که در رژیم غذایی انسان وجود دارد از طریق نیتروژنی که در کودهای شیمیایی وجود دارد، تأمین میشود.
مطالعه سوزوکی[۵] (۱۹۹۷) در ژاپن نیز نشان میدهد که عملکرد تولید بدون استفاده از کودهای شیمیایی تنها ۴۰ درصد عملکرد در مزارعی است که از کود شیمیایی استفاده مینمایند.
مطالعه مک کینزی و تائوریو[۶] (۱۹۹۷) در انگلستان نشان میدهد که عملکرد گندم زمستانی در صورت عدم استفاده از کود شیمیایی از ۷ تن در هکتار به ۴ تن در هکتار کاهش مییابد. آنها دریافتند که به ازای هر یک کیلوگرم کود نیتروژن دار اضافه تر در هکتار، ۲۴ کیلوگرم بر تولید گندم اضافه میشود (IFA, 2000).
همچنین بر اساس بررسی تعداد وسیعی از مطالعات در سرتاسر جهان، FAO (1984) معتقد است که به ازای هر یک کیلوگرم کودشیمیایی که شامل هر سه نوع نیتروژن، فسفات و پتاس باشد، حدود ۱۰ کیلوگرم به تولید غلات اضافه میگردد.
نامبیار[۷] (۱۹۹۴) نتایج تحقیقات خودش در مورد کشاورزی هند را به صورت جدول زیر خلاصه نموده است (IFA, 2000):
جدول ۱-۱ عملکرد محصولات زراعی با استفاده از کود بدون استفاده از کود (IFA, 2000)
محصول (عملکرد برحسب کیلوگرم در هکتار) | بدون استفاده از کود | استفاده از سه کود اصلی(NPK) | استفاده از سه کود اصلی به اضافه ریزمغذی ها |
برنج | ۱۷۵۱ | ۳۶۰۷ | ۳۹۹۴ |
گندم | ۹۹۴ | ۳۳۴۲ | ۳۵۴۵ |
مطالعه ای که توسط زوبری(۱۹۸۹) (:هژبرکیانی، کامبیز، ۱۳۷۶) در مورد بخش کشاورزی پاکستان انجام شده است نیز مؤید این مطلب میباشد. در تحقیق مذکور تابع تولید بخش کشاورزی پاکستان طی سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۸۶ بر اساس تابع تولید کاب-داگلاس و با استفاده از شاخص دیویژیا برآورد گردیده است. نیروی کار؛ کودشیمیایی و بذر نهاده های به کار رفته در این تحقیق بودند و بر اساس نتایج به دست آمده کود شیمیایی مهمترین منبع رشد تولید کشاورزی در پاکستان تعیین گردیده است.
در قسمتی از مطالعه دسای و شاه[۸] (۱۹۷۸) نیز عوامل مؤثر بر رشد بخش کشاورزی و افزایش عملکرد زراعی در هندوستان مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که سه عامل کود شیمیایی، بذرهای پرمحصول و وضعیت آب و هوا بیشترین تأثیر را بر بر رشد تولید و عملکرد محصولات زراعی هند داشته اند.
در مطالعه دیگری جحا و حجتی[۹] (۱۹۹۳) وضعیت استفاده از کود شیمیایی توسط کشاورزان استان شرقی کشور زامبیا را مورد بررسی قرار دادند. مطالعات نشان میدهد در حالیکه قبل از استفاده از کود شیمیایی، کشاورزی در منطقه مذکور کاملاً سنتی و معیشتی بود و هدف اصلی کشاورزان تأمین غذای کافی برای مصرف خودشان بود لیکن با ورود و استفاده از کود شیمیایی، کشاورزی نیز از حالت سنتی خارج و به شکل تجاری درآمده است و اکنون هدف کشاورزان علاوه بر تأمین نیاز غذایی خودشان، تولید اضافه تری برای عرضه به بازار و کسب درآمد نیز هست. این تحول به دلیل نقش کودهای شیمیایی در افزایش راندمان تولید و امکان افزایش سطح زیر کشت رخ داده است.
مطالعه کانوار[۱۰] (۲۰۰۴) در هندوستان نیز به نوعی نقش کود شیمیایی در افزایش تولید محصولات کشاورزی را نشان میدهد. در مطالعه مذکور، عوامل مؤثر بر سطح عرضه محصولات کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. از نظر محقق ارتقاء سطح تولید و عرضه محصولات کشاورزی راهی برای حمایت از کشاورزان و تأمین درآمد مکفی برای آنان میباشد.
وی اطلاعات مربوط به ۶ محصول را در ۱۶ استان و در طی دوره ۱۹۶۷ تا ۲۰۰۰ را مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و بر این اساسی چنین اظهار نمود که چهار عامل کودشیمیایی، آبیاری، بذرهای اصلاح شده و بارندگی بیشترین تأثیر را در رشد عرضه محصولات کشاورزی و سود نسبی بالاتر برای کشاورزان داشتهاند. لذا توصیه مینماید که در راستای استفاده از نهاده های کود شیمیایی، بذر اصلاح شده و آبیاری سیاستهای حمایتی مناسب در نظر گرفته شود.
نامبودیری[۱۱] (۱۹۹۷) نیز در تحقیق خود بر نقش ویژه کود شیمیایی و قیمت آن در بهره وری کشاورزی تأکید نموده است. تجزیه و تحلیل اثر عوامل قیمتی و غیرقیمتی بر سطح بهره وری تولید برنج در هندوستان و طی دوره ۱۹۸۰ تا ۱۹۹۵ هدف این مقاله بوده است. بر اساس نتایج در کل عوامل غیر قیمتی تأثیر بیشتری بر سطح بهره وری دارند و از میان این عوامل سطح تکنولوژی، برنامه های حمایتی دولت، اندازه مزرعه و بارندگی بیشترین تأثیر را داشته است و از میان عوامل قیمتی هم قیمت کود شیمیایی بیشترین تأثیر را بر سطح بهره وری تولید برنج در مزارع هندوستان دارد.
۲-۱-۲-۱ نقش کودهای شیمیایی در تخریب محیط زیست
در مقابل این مطالعات که بر نقش ویژه کودهای شیمیایی در افزایش سطح تولید و عملکرد محصولات زراعی تأکید نمودهاند، مطالعات زیادی هم وجود دارد که نقش مصرف بی رویه کودهی شیمیایی را در تخریب محیط زیست مورد توجه قرار داهاند و به دنبال راهکارهایی برای کنترل این مسأله بودهاند در ادامه به گوشه ای از این تحقیقات اشاره میشود که خود نشان دهنده گستره و اهمیت خطرات زیست محیطی مصرف بی رویه کودهای شیمیایی میباشد.
تحقیق بالائو و بانانت[۱۲] (۱۹۹۶) که نقش کود شیمیایی را در امنیت غذایی کشورها مورد بررسی قرار دادند نمونه ای از این موارد است. آنها معتقدند کود شیمیایی در کنار سایر تکنولوژیهای مدرن کشاورزی نقشی بسیار اساسی در انقلاب سبز و تأمین امنیت غذایی در بسیاری از کشورها داشته است. به عنوان نمونه هند و چین را مثال میزنند که در کمتر از ۲۵ سال موفق شدند کمبودهای غذایی خود را رفع کنند. از سوی دیگر استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی در کشورهای در حال توسعه به شکل یک بحران درآمده است که محیط زیست را تهدید میکند. نفوذ نیترات در آبهای زیر زمینی، انتشار گازهای گلخانه ای و تجمیع فلزات سنگین در خاکهای کشاورزی از نتایج این مصرف بی رویه بوده است. نویسندگان مقاله مذکور معتقدند هر چند کودهای شیمیایی همچنان نقش اساسی در تأمین امنیت غذایی خواهند داشت ولی باید در کنار این نقش یک مدیریت قوی با استراتژیهای مناسب به دنبال راهی باشد که ضمن تأمین امنیت غذایی و رشد کشاورزی، اصول حفاظتی محیط زیست نیز رعایت گردد.
در تحقیق دیگری، پاگیولا[۱۳] (۲۰۰۴) مسأله کاهش روزافزون بهره وری در بخش کشاورزی بنگلادش را مورد بررسی قرار داده است. کشاورزی بنگلادش طی چند دهه اخیر مرتباً به سمت کشاورزی فشرده (Intensive) حرکت نموده است و آنچه که در این بین قابل ملاحظه است، عدم پایداری کشاورزی فشرده و آسیبهای فراوانی است که این روش کشاورزی به محیط زیست وارد میسازد.
به عقیده وی نشانه های زیادی وجود دارد که حاکی از کاهش بهره وری تولید کشاورزی در بنگلادش به دلیل همین آسیبهاست. آنالیز داده های موجود نشان میدهد که علیرغم افزایش مدوام مصرف نهاده های کشاورزی در واحد سطح، سطح تولید در حال کاهش است. همچنین مقایسه مناطق مختلف نشان میدهد در مناطقی که روش کشاورزی فشرده بیشتر رواج دارد، کاهش بهره وری تولید هم چشمگیرتر است.
کشاورزان بنگلادشی هم به این مسأله اذعان دارند و از این که برای حفظ سطح تولیدشان مجبورند مرتباً مصرف کودهای شیمیایی را افزایش دهند شکایت دارند.این مسائل همه به دلیل فرسایش مداوم خاک است و استفاده بیشتر از کودهای شیمیایی سبب ایجاد دور باطلی شده که مجدداً روند فرسایش خاک و کاهش بهره وری را تشدید نموده است.
به عقیده محقق، علت اصلی کاهش بهره وری در بنگلادش عدم تعادل در مصرف کودهای شیمیایی بوده است. چرا که با گسترش کشاورزی فشرده و استفاده از ارقام اصلاح شده که نیاز بیشتری به عناصر مغذی دارند و همچنین برداشتهای مکرری که از خاک کشاورزی صورت میگیرد، سطح مواد غذایی خاک به شدت کاهش یافته است و کودهای مصرفی نمیتواند این نقیصه را جبران کند.
از سوی دیگر استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی نیز سبب به خوردن ترکیب و تعادل عناصر خاک و به خصوص نسبت نیتروژن به فسفر و پتاسیم شده است و مجموع این مسائل کاهش بهره وری را تشدید مینمایند.
۳-۱-۲-۱روشهای کنترل، مدیریت و جایگزینی مصرف کودهای شیمیایی
در تحقیق دیگری قوش[۱۴] (۲۰۰۳) چنین بیان میدارد که؛ انقلاب سبز در کشاورزی هند، رشد تولید محصولات کشاورزی و پیشرفت در تأمین امنیت غذایی را برای این کشور به ارمغان آورد. ولی در این بین توجه کافی به پایداری کشاورزی و محیط زیست نشده است و فرسایش و تباه شدن خاکهای کشاورزی ناشی از مصرف بی رویه کودهای شیمیایی، آینده کشاورزی هند را با مخاطره مواجه نموده است.
از سوی دیگر، تأمین کود شیمیایی مورد نیاز کشاورزان هندی تنها از طریق واردات و با صرف یارانه های سنگین کشاورزی میسر گردیده است که این امر بار مالی زیادی را به دوش دولت نهاده است. تحت این شرایط به نظر میرسد آینده کشاورزی هند همراه با کاهش بیشتر حاصلخیزی خاک، آلودگی آبهای زیرزمینی و ناپایداریهای عمده در سیستم فیزیکی کشاورزی باشد.
دولت هند با وقوف به این مسأله اخیراً کوشیده است به منظور جلوگیری از این روند خطرناک، استفاده از کودهای طبیعی نظیر کودهای حیوانی، کمپوست و کود سبز را در میان کشاورزان ترویج دهد. این نوع کودها اثرات مفیدی بر خاک دارند و ارزانتر و راحت تر از کودهای شیمیایی مورد استفاده قرار میگیرند. لذا دولت نه تنها کوشیده است استفاده از کودهای طبیعی را ترویج دهد بلکه سعی نموده است ساختارهای بازاری و تجاری برای این نوع کود ایجاد نماید و بخش خصوصی را در مورد تولید و توزیع آن فعال سازد.
بررسیهای محقق در این مقاله نشان میدهد که تاکنون دولت نتوانسته موفقیت عمده ای در این زمینه به دست آورد. هیچ نشانه ای از رشد تولید و توزیع این کودها در هند وجود ندارد و محدوده های جغرافیایی بسیار کم و معدودی تحت پوشش این برنامه دولت قرار گرفتهاند.
از سوی دیگر تنها چند شرکت خصوصی کوچک که در این زمینه فعالیت میکنند نیز نمیتواند نشانه ای از موفقیت دولت در زمینه خصوصی سازی و گسترش تجاری بازار کودهای طبیعی باشد.
قوش[۱۵] (۲۰۰۳) اعتقاد دارد که دولت باید کوشش بیشتری برای ایجاد یک بازار مؤثر وکارا همراه با تولید محصولات جدید و با حمایت بازیگران بخش خصوصی و طراحی سیاستهای مناسب انجام دهد.
هانگ[۱۶] (۲۰۰۲) در تحقیق خود مصرف کودهای نیتراته در دو شکل استفاده قبل از کشت و استفاده در هنگام رشد گیاه را مورد بررسی قرار داده است. از نظر محقق استفاده از کودهای نیتراته قبل از کشت باعث صدمه بیشتری به محیط زیست شده و نیترات بیشتری را وارد چرخه های طبیعی مانند آبهای زیر زمینی میکند لذا از نظر زیست محیطی بهتر است که کودهای نیتراته در دوران رشد گیاه به خاک اضافه شوند لیکن از سوی دیگر استفاده از کودهای نیتراته در مرحله رشد گیاه ریسک تولید را افزایش میدهد و ممکن است باعث کاهش سطح تولید شود. لذا محقق اظهار میکند که از طریق یک سیاست بیمه ای مناسب میتوان این ریسک را پوشش داد و از این طریق کشاورزان را ترغیب نمود که در مرحله رشد گیاه از کودهای نیتراته استفاده نمایند تا صدمه کمتری به محیط زیست وارد شود.
ریبادو و همکاران[۱۷] (۲۰۰۴) نیز فواید جایگزینی کودهای حیوانی با کودهای شیمیایی را در مقاله خود مورد توجه قرار دادهاند. محققین مذکور معتقدند که یکی از راههای لحاظ نمودن مسائل زیست محیطی و رعایت آنها جانشینی بیشتر کودهای حیوانی به جای کودهای شیمیایی است. آنها طی یک مدل برآوردی نشان دادهاند که چگونه استفاده از کود خوک در یک مزرعه ضمن تأمین نیازهای غذایی گیاهان و حفظ محیط زیست، هزینه های کوددهی را نیز تا حد قابل توجهی کاهش میدهد.
بالو و کارلو[۱۸] (۱۹۹۶) نیز در مقاله خود چنین ذکر نمودهاند که کودهای شیمیایی یک نقش اساسی و اصلی در افزایش تولید محصولات کشاورزی و به خصوص غلات داشته و همچنان یکی از ابزارهای اصلی برای تأمین غذای جمعیت رو به رشد جهان میباشد. کودهای شیمیایی مواد مغذی خاک را که بر اثر برداشت محصولات کشاورزی از دست رفته جبران میکند، سبب بهبود عملکرد بذرهای اصلاح شده میگردد و توده زنده ( باکتریها و سایر موجودات زنده خاک) را به خصوص در مناطق گرمسیر، تقویت میکند. از سوی دیگر اثرات مخرب زیست محیطی این نهاده تولید همچنان یک دغدغه اساسی است. لذا محققین مذکور توصیه مینمایند که از طریق پیاده سازی یک محیط سیاستگذاری و اقتصاد کلان ثابت، سیاستهای قیمتی، دسترسی به اعتبارات کشاورزی، دستورالعملهای اجرایی کارا و پایش مداوم محیط زیست میتوان حتی استفاده از کود شیمیایی را در روشی که به محیط زیست هم صدمه نزند، توسعه و رشد داد و این موضوع برای تأمین نیازهای غذایی بشر یک ضرورت است.
از مطالعات دیگر راجع به جایگزینهای کود شیمیایی میتوان به مقاله وایت و کلی[۱۹] (۱۹۹۹) اشاره نمود. در این مقاله، محقق امکان جایگزینی برخی از مواد طبیعی زائد مانند زائدات کارخانجات مواد غذایی و صنایع معدنی را به جای کودهای شیمیایی بررسی نموده است. محقق معتقد است از آنجا که دسترسی به این گونه مواد محدود است و به راحتی برای هر کشاورزی امکانپذیر نیست، کودهای شیمیایی همچنان به عنوان انتخاب اصلی و عمده خواهد بود و مواد مذکور میتواند به صورت تکمیلی بخشی از نیازهای کودی مزرعه را تأمین کند.
مطالعه روبن و لی[۲۰] (۲۰۰۰) نمونه دیگری ازمطالعات است که به دنبال روشهای جدید برای حل مسأله مصرف بی رویه کودهای شیمیایی میباشند. در این مطالعه سبک جدیدی از کشاورزی مورد بررسی قرار گرفته است. نویسندگان مقاله مذکور چنین اظهار میکنند که در جریان انقلای سبز در کشاورزی جهان، کشاورزان از انواع مختلف تکنولوژیهای تولید کشاورزی استفاده نمودند. لیکن با توجه به هزینه های بالای برخی از این نهاده ها مانند کودهای شیمیایی و آفت کشها، امروزه برخی از کشاورزان به سوی روش جدیدی در کشاورزی متمایل شدهاند که اصطلاحاً کشاورزی کم نهاده یا کشاورزی با سطح پایین نهاده های خارج از مزرعه[۲۱] نامیده میشود.
در این روش کشاورزان ترجیح میدهند به جای نهاده های خارج از مزرعه که هزینه بالاتری دارند از نهاده های داخل مزرعه که بخشی از تولیدات یا ضایعات مزرعه خودشان میباشد، استفاده کنند. محققین مذکور اعتقاد دارند که این روش یک روش مکمل و نه جایگزین برای روشهای مدرن انقلاب سبز است. و سیاستهای کشاورزی در این مورد باید به گونه ای باشد که امکان وسعت دادن به سطح زیر کشت بر اساس روش مذکور و تأمین نهاده های درون مزرعه ای برای زارعین فراهم گردد تا از این طریق کشاورزان مذکور به یک سطح درآمد پایدار و قابل قبول برسند.
مطالعه انتونیادو و والاچ[۲۲] (۲۰۰۲) نیز یک روش جدید مدیریت مزرعه را در این مورد معرفی میکند. اندازه گیری فیزیکی سطح بهینه کودهای نیتراته مورد نیاز گیاه، موضوع این تحقیق بود. تعیین سطح بهینه نیاز گیاه به نیتروژن یک عامل مهم اقتصادی و زیست محیطی است. پیشرفتهای اخیر علمی این امکان را فراهم نموده است که بتوان میزان نیاز نیتروژن گیاه را با ابزارهای ویژه اندازه گیری نمود.
در تحقیق مذکور با استفاده از یک مدل تصادفی، اطلاعات مربوط به دو حالت استفاده و عدم استفاده از ابزارهای اندازه گیری نیتروژن مورد نیاز گیاه در مزارع گندم جنوب فرانسه مورد مقایسه قرار گرفته است.
نتایج نشان میدهد که استفاده از روش اندازه گیری نیتروژن مورد نیاز گیاه اثر معنی داری بر سطح سود مزرعه ندارد ولی در این حالت، به طور معنی داری از کود شیمیایی کمتری استفاده میشود. در واقع از این طریق از مصرف بیش از حد کودهای نیتراته جلوگیری میشود.
مطالعه راناده[۲۳] (۱۹۷۹) نیز تحقیق دیگری است که نشان میدهد چگونه میتوان حتی با کاهش مصرف کود شیمیایی، سطح تولید را حفظ نمود یا حتی ارتقاء داد. هدف از این تحقیق بررسی اثر برنامه های زراعی نظیر آیش و تناوب بر افزایش سطح عملکرد محصولات کشاورزی نسبت به سایر نهاده بوده است. بر اساس نتایج به دست آمده با به کار گیری یک برنامه زراعی مناسب میتوان بدون تغییر در سطح مصرف کود شیمیایی و آبیاری، عملکرد را تا حد قابل توجهی افزایش داد. لذا ترویج و بهینه سازی روشهای بهزراعی میتواند یکی از راهکارهای کاهش مصرف بی رویه کودهای شیمیایی باشد.
مطالعه آشوکان و جوکشی[۲۴] (۱۹۹۶) نیز از روشهای جدید و علمی به عنوان راه حل مشکل مصرف بی رویه کودهای شیمیایی یاد میکند. استفاده از بیوتکنولوژی در کشاورزی موضوعی است که در این مطالعه به آن پرداخته شده است. محققین مذکور چنین اظهار مینمایند که استفاده از روشهای نوین بیوتکنولوژی نوید دهنده افزایش تولید و عملکرد محصولات کشاورزی و بسان یک انقلاب جدید در بخش کشاورزی خواهد بود.
همچنین با استفاده از این علم میتوان خواص حاصلخیزی خاک را از روشهای طبیعی و بدون استفاده از مواد شیمیایی، تقویت نمود و عملاً از این طریق استفاده از کودهای شیمیایی را کاهش داده یا حتی حذف نمود و بدیهی است که چنین حرکتی میتواند در کمک به حفظ محیط زیست بسیار مؤثر باشد.
در تحقیق دیگری آیسیک و خانا[۲۵] (۲۰۰۳) مسأله ریسک گریزی کشاورزان را در مقاله خود مورد توجه قرار داده است. از نظر وی کشاورزان در فرایند تولید محصولات خود با دو نااطمینانی ویژه روبرو هستند. از یک سو آنها اطلاعی از وضعیت آب و هوا و میزان بارندگی در سال زراعی پیش رو ندارند و از سوی دیگر اطلاع کاملی از نیاز واقعی خاک مزرعه شان به کودهای شیمیایی نیز ندارند.
عمدتاً کشاورزان رفتارهای ریسک گریزانه دارند و به خصوص کشاورزان خرده پا که زندگیشان وابستگی زیادی به یک حداقل درآمد مزرعه شان دارد نمیتوانند ریسک کنند و لذا در پیش بینی خود بدبینانه ترین حالات را در نظر میگیرند. این موضوع باعث میشود که آنها نیاز عناصر خاک مزرعه را بیش از حد برآورد نمایند و از این رو بیش از مقدار لازم از کودهای شیمیایی استفاده نمایند.
وی معتقد است با توجه به اینکه یکی از دلایل عمده مصرف بی رویه کودهای شیمیایی همین موضوع است و نظر به اینکه این امر سبب صدمات زیادی به محیط زیست میگردد، شایسته است که سیاستگزاران بخش کشاورزی توجه بیشتری به این موضوع نمایند و با پوشش ریسک کشاورزان از طریق سیاستهای بیمه محصولات کشاورزی برای کنترل مصرف بی رویه کودهای شیمیایی تلاش نمایند.
در کنار این موضوعات حجم وسیعی از مطالعات دیگر نیز وجود دارد که جوانب مختلف مسأله مورد نظر را مورد توجه قرار دادند. بحث یارانه های کشاورزی و یارانه کود شیمیایی، کشش تقاضای کود شیمیایی، وضعیت بازار نهاده های کشاورزی و به خصوص کود شیمیایی، آزادسازی تجاری و سازگاری کود شیمیایی به عنوان یک نهاده مدرن کشاورزی در بخش کشاورزی کشورهای کمتر توسعه یافته از جمله مواردی است که در ادامه به گوشه ای از تحقیقات صورت گرفته در این زمینه ها اشاره خواهد شد.
در مطالعه گولتی[۲۶] (۱۹۹۴)اثر استفاده از نهاده های مدرن نظیر انواع کود شیمیایی، آفت کشها و ماشین آلات در بخش کشاورزی مصر بررسی شده است. در بخش کود شیمیایی در سال ۱۹۹۱ یارانه های کود شیمیایی کاهش یافتند و بنابراین مصرف این نهاده کاهش یافت ولی تا سال ۱۹۹۳ مصرف کود شیمیایی به سطوح قبلی خود بازگشت. نشانه های دیگری حاکی از این است که طی این چند سال قیمت محصولات کشاورزی نسبت به نهاده های کود شیمیایی و آفت کش افزایش یافته است و این مسأله سبب بهبود وضعیت درآمدی کشاورزان گردیده است. همچنین سطح تولید و عملکرد نیز در حد قابل توجهی افزایش یافته است. این موارد را میتوان از اثرات مثبت آزادسازی قیمتها و حذف یارانه های کشاورزی دانست.
مطالعه مک کوریستن[۲۷] (۱۹۹۳) اثر بازار کود شیمیایی را بر رفاه کشاورزان مورد بررسی قرار داده است. تحقیق مذکور اثر انحصار در صنعت تولید کودهای شیمیایی و تولید تراکتور را در وضعیت رفاهی کشاورزان انگلیسی بررسی نموده است بر اساس این تحقیق در وضعیت بازار رقابتی کشاورزان رفاه بیشتری به دست میآورند و چنانچه انحصارات در این دو صنعت از بین برود تا ۳۰ درصد به مازاد رفاهی کشاورزان افزوده میشود.
در مطالعه دیگری مک کوریستن و شلدان[۲۸] (۱۹۹۳) وضعیت بازار کودهای شیمیایی را در انگلستان و اتحادیه اروپا برسی کردند. نتایج تحقیق مذکور نشان میدهد که استفاده از سیاست تعرفه ای میتواند رفاه اجتماعی را حداکثر کند و نظام سهمیه بندی بازار موجب تخصیص ناکارا و کاهش سطح رفاه اجتماعی میشود.
پاریخ[۲۹] (۱۹۹۰) در مطالعه خود وضعیت جانشینی یا مکملی بین نیروی کار و کود شیمیایی را در کشور بنگلادش مورد بررسی قرار داد و ضمناً کشش تقاضا را برای نهاده کود شیمیایی تخمین زد. نتایج تحقیق مذکور نشان میدهد که دو نهاده نیروی کار و کود شیمیایی جانشین یکدیگرند و کشش تقاضا برای کود شیمیایی بر اساس مدلهای متفاوت بین ۶۶/۰- تا ۹۷/۰- میباشد.
تخمین کشش تقاضای کود شیمیایی در بخش کشاورزی هندوستان در کوتاه مدت و بلند مدت هدف مطالعه راویندرا و جاجیب[۳۰] (۱۹۹۴) بوده است که از انواع مدلهای ایستا و پویا به این منظور استفاده شده است. براساس نتایج انواع مدلهای به کار رفته کشش تقاضای کود شیمیایی در هر دو دوره کوتاه مدت و بلند مدت کوچکتر از یک (بی کشش) بوده است. نتایج این مطالعه با مطالعه مشابه در بنگلادش (مطالعه Parikh, 1990) همخوانی دارد (هر دو مطالعه کشش تقاضای کود شیمیایی را کمتر از یک به دست آوردند).
در مطالعه دسای[۳۱] (۱۹۷۷) سیاستهای قیمت گذاری کود شیمیایی در هندوستان بررسی شده است. نتایج نشان میدهد تعیین قیمت تنها بر اساس وضعیت تقاضا مناسب نیست و قیمتگذاران همزمان باید به وضعیت عرضه و تولید کودهای شیمیایی را نیز در نظر داشته باشند. سیاست فعلی قیمت گذاری کود شیمیایی در هند بر اساس قیمتها و یارانه ها مختلف است که سیستم پیچیده ای را به وجود آورده است و از طرف دیگر برای تأمین کودشیمیایی مورد نیاز برای حفظ رشد مدوام بخش کشاورزی در هند نیاز به سیاستهای مناسبی است. محقق عقیده دارد برخی از سیاستهای غیر قیمتی میتواند مؤثرتر از سیاستهای قیمتی عمل کند.
مسأله سازگاری تکنولوژی کودهای شیمیایی با کشاورزی در اتیوپی موضوعی است که در تحقیق گروپنستد و همکارانش[۳۲] (۲۰۰۳) به آن پرداخته شده است. بر خلاف بسیاری از کشورهای در حال توسعه، اتیوپی از مصرف کمتر از حد بهینه کود شیمیایی رنج میبرد. کشاورزی هنوز در وضعیت بسیار سنتی است و کشاورزان نمیتوانند از کود شیمیایی استفاده کنند. بر اساس بررسیهای تحقیق مذکور، اعتبار مهمترین مسأله در این مورد است، در واقع کشاورزان پول کافی برای خرید کود شیمیایی موردنیاز را ندارند. بعد از اعتبار، اندازه خانوار و سطح سواد کشاورز دو فاکتور مهمی هستند که بر سطح استفاده از کود شیمیایی اثر میگذارند. محقق عقیده دارد تأمین اعتبارات لازم برای کشاورزان و همچنین سرمایه گذاری در آموزش کشاورزان میتواند مشکل مذکور را بهبود ببخشد. همچنین وی پیشنهاد میکند برای کودهای نیتراته یارانه ای در نظر گرفته شود تا کشاورزان بتوانند از مزایای استفاده از آن سود ببرند و بر سطح درآمدشان بیفزایند.
در تحقیق دنینگر و اولینتو[۳۳] (۲۰۰۰) دلایل عدم رسیدن به بهره وری مناسب در بخش گشاورزی زامبیا علیرغم تلاشهای صورت گرفته و آزادسازی تجارت در این کشور، مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج نشان میدهد که دو دلیل اساسی برای عدم کارایی تخصیص منابع و عدم بهره وری در بخش کشاورزی زامبیا وجود دارد، دلیل اول عدم مالکیت کشاورزان بر ابزارآلات و داراییهای ثابت کاریشان میباشد. کشاورزانی که صاحب ابزارآلات کارشان بودهاند در این تحقیق، بهره وری بالاتری داشتهاند. دلیل دوم هم در رابطه با کود شیمیایی میباشد. محققین مذکور دریافتند که بر خلاف فرض اولیه شان، دلیل عدم بهره وری قیمتهای بالای کود شیمیایی نیست بلکه دلیل اصلی دخالتهای دولت و انحصار به وجود آمده در صنایع کود شیمیایی این کشور بوده است. بر اساس این دلایل، محققین توصیه نمودهاند که با توسعه دسترسی کشاورزان به بازار اعتبار و کود شیمیایی میتوان بهره وری را افزایش داد.
در مطالعه دیگری گرایبل[۳۴] (۲۰۰۰) سعی نموده تا اثر زمان و مکان را بر اثربخشی کود نیتراته در فرایند کشت ذرت نشان دهد. وی تعدادی مزرعه نمونه را در زمانها و مکانهای مختلف ایالت کارولینای شمالی آمریکا در نظر گرفته و مقدار تولید نهایی نهاده کود شیمیایی را برای سطح ۱۶۸ کیلگرم کود در هکتار در همه آنها بررسی نموده است. نتایج نشان میدهد که تولید نهایی در زمانها و مکانهای متفاوت، یکسان نیستند.
گوپتا[۳۵] (۱۹۸۹) در تحقیق خود جایگاه یارانه های کشاورزی را در بخش مالیه عمومی کشور هندوستان مورد بررسی قرار داده است. براساس بررسی مذکور، تنها سه مورد از یارانه های کشاورزی که شامل یارانه های کود شیمیایی دولت مرکزی، یارانه الکتریسته و یارانه آبیاری میباشد به تنهایی معادل یک چهارم کسری بودجه دولت هند میباشد و اگر سایر یارانه های کشاورزی نظیر یارانه های اعتباری، یارانه های بیمه ای و یارانه های کود شیمیایی دولتهای ایالتی را نیز به این ارقام اضافه کنیم نسبت مذکور از این هم بیشتر میشود.
هر چند این یارانه ها برای تولید بیشتر و امنیت غذایی در کشور هند به کشاورزان پرداخت میشود ولی در بسیاری از موارد، سیستم مذکور سبب استفاده بی رویه از نهاده ها، افزایش هزینه های تولید و صدمه به محیط زیست گردیده است.
همچنین موقعیت دلالانی که کارشان اجاره دادن نهاده های کشاورزی به کشاورزان فقیر است را تقویت نموده و اکنون آنها سهم بیشتری از تولید کشاورز فقیر را طلب میکنند.
در بعد کلان هم افزایش نرخهای بهره، تورم مداوم، کاهش رشد اقتصادی و افزایش بدهیهای خارجی از اثرات کسر بودجه ای است که پیامد پرداخت یارانه های سنگین به بخش کشاورزی بوده است. لذا نویسنده مذکور اعتقاد دارد که دولت باید برنامه های مناسبی برای آزاد سازی و کاهش یارانه های کشاورزی طراحی کند.
هدف از تحقیق گولتی و الفانو[۳۶] (۱۹۹۵) برسی تأثیرات و شرایط اصلاحات بازار نهاده های کشاورزی بوده است. اصلاحاتی نظیر آزادسازی، حذف یارانه ها، خصوصی سازی و عدم دخالت متمرکز دولت در بخش کشاورزی مواردی است که در این مقاله مورد بررسی قرار گرفته است.
آنها در این مقاله بازار نهاده های کود شیمیای، بذر، ماشین آلات کشاورزی، آفت کشها و داروهای دامی را مورد بررسی قرار دادند و نتایج بررسی خود را در قالب ۶ اصل زیر ارائه نمودند:
۱- زیرساختهای بازار یک عامل مهم در سازگار شدن تکنولوژیهای مدرن زراعی در بخش کشاورزی است.
۲- توسعه بازار و تقویت بخش خصوصی بدون وجود زیرساختهای کافی در بازار موفق نخواهد بود.
۳- تا زمانی که یک فضای مناسب و مطلوب مقرراتی و نظارتی در بازار فراهم نشود، اصلاحات در بازار موفق نخواهد بود.
۴- موفقیت اصلاحات در بازار نهاده های کشاورزی تا حد زیادی وابسته به نوع سیاستهای کشاورزی است که توسط دولت اتخاذ میشود.
۵- حضور بخش خصوصی در بازار تا حد زیادی به قابل اعتماد بودن و ثبات داشتن سیاستهای دولت در بحث اصلاح بازار دارد.
۶- مطالعات گوناگون نشان میدهد در جریان اصلاحات بازار معمولاًً کشاورزان خرده پا بیشترین صدمه را میبینند و لازم تمهیداتی برای حمایت از آنها اندیشیده شود.
مالیاتهای زیست محیطی مسأله ایست که در مقاله موگنسترن[۳۷] (۱۹۹۵) به آن پرداخته شده است. بررسی های محقق نشان میدهد که مالیاتهای مستقیم زیست محیطی که بر اساس مقدار زیانی که یک تولید کننده به محیط زیست وارد میکند، محاسبه و دریافت میشود، در حال حاضر رواج کمتری دارد و معمولاً از این روش استفاده نمیشود. لیکن مالیات غیر مستقیم که بر تولیدات آلاینده محیط زیست وضع میشود رواج بیشتری دارد و به خصوص در کشورهای عضو OECD طی سالهای اخیر این مرتباً افزایش یافته است.
در مورد کود شیمیایی نیز، بررسی ها نشان میدهد که مالیاتهای زیست محیطی به صورت غیر مستقیم وضع میشود و در واقع دولتها مالیات این محصول را از صنعت تولید کننده آن اخذ میکنند و تولید کننده نیز با افزایش قیمت محصول تولیدیش که همان کود شیمیایی است، بخشی از این مالیات را به مصرف کننده که همان کشاورز میباشد، منتقل میسازد. به این ترتیب هزینه مصرف کود شیمیایی برای کشاورز افزایش یافته و به تبع آن باعث کاهش مصرف کود شیمیایی خواهد شد.
فهرست مطالب
خلاصه فارسی ۱
مقدمه ۲
روند تاریخی مصرف کودهای شیمیایی ۳
مصرف کودهای شیمیایی و امنیت غذایی ۶
روش تعیین مصرف بهینه کودهای شیمیایی ۱۰
فصل اول- مروری بر تحقیقات گذشته ۱۲
۱-۱ تاریخچه مصرف کودهای شیمیایی در ایران و جهان ۱۳
۱-۱-۱- مصرف جهانی کود شیمیایی ۱۳
۲-۱-۱- قیمت کودهای شیمیایی در جهان ۱۶
۳-۱-۱- مصرف کودهای شیمیایی در ایران ۱۸
۴-۱-۱- توزیع انواع کودهای شیمیایی ۲۰
۵-۱-۱- تولید و واردات کودهای شیمیایی ۲۲
۲-۱- پیشینه تحقیق ۲۵
۱-۲-۱- مطالعات خارج از کشور ۲۵
۱ -۱-۲-۱- نقش کودهای شیمیایی در عملکرد محصولات کشاورزی ۲۵
۲-۱-۲-۱- نقش کودهای شیمیایی در تخریب محیط زیست ۲۹
۳-۱-۲-۱- روشهای کنترل، مدیریت و جایگزینی مصرف کودهای شیمیایی ۳۰
۲-۲-۱- مطالعات داخل کشور ۳۸
۱-۲-۲-۱-مطالعات مربوط به تعیین مصرف بهینه کودهای شیمیایی ۳۸
۲-۲-۲-۱-گزارشات آلودگی محیط زیست به وسیله کودهای شیمیایی ۴۰
۳-۲-۲-۱-گزارش آلودگی خلیج فارس ۴۰
۴-۲-۲-۱-گزارش آلودگی تالاب انزلی ۴۱
۵-۲-۲-۱-گزارش تالاب شادگان و طرح نیشکر خوزستان ۴۲
۳-۱- اهداف تحقیق ۴۴
۴-۱- روش تحقیق ۴۵
۵-۱- طرح مسئله و اهمیت آن ۴۵
۶-۱- فرضیات تحقیق ۴۶
فصل دوم- مواد و روشها ۴۷
۱-۲- مبانی نظری تحقیق ۴۸
۲-۲- تابع تولید ۴۹
۱-۲-۲- فرم کلی تابع تولید ۴۹
۲-۲-۲- تولید نهایی ۴۹
۱-۲-۲-۲-بازدهی ثابت نسبت به مقیاس ۴۹
۲-۲-۲-۲-بازدهی صعودی نسبت به مقیاس ۵۰
۳-۲-۲-۲-بازدهی نزولی نسبت به مقیاس ۵۲
۴-۲-۲-۲-نواحی تولید ۵۳
۳-۲-۲-توابع تولید چند جمله ای ۵۵
۳-۲-سطح بهینه مصرف نهاده ها ۵۵
۱-۳-۲-شرایط حداکثر سازی تولید ۵۶
۲-۳-۲-شرایط حداکثر سازی سود ۵۶
۳-۲-۲-تعیین نقطه بهینه اقتصادی ۵۸
۴-۲-تعیین سطح بهینه مصرف نهاده ها در تابع چند جمله ای با ریشه دوم ۵۸
۱-۴-۲-خواص تابع چند جمله ای با ریشه دوم ۵۹
۲-۴-۲-شاخص دیویژیا ۶۰
۳-۴-۲-شرایط حداکثر سازی سود ۶۱
۴-۴-۲-رابطه تعیین سطح بهینه ۶۲
۵-۴-۲-رابطه تعیین تغییر تولید و سود در سطح بهینه ۶۲
۵-۲- داده ها ۶۳
۱-۵-۲-مصرف نهاده کود شیمیایی ۶۳
۲-۵-۲- قیمت نهاده کود شیمیایی و محصول گندم ۷۰
فصل سوم- نتایج تحقیق ۷۱
۱-۳- مقدمه ۷۲
۲-۳- بخش اول : مصرف بهینه کود شیمیایی ۷۲
۲-۲-۳- تعیین سطح بهینه اقتصادی با قیمتهای یارانه ای ۷۲
۱-۲-۲-۳- توابع تولید گندم آبی در برخی از استانهای کشور ۷۲
۲-۲-۲-۳- مقدار بهینه مصرف کود شیمیایی در تولید محصول گندم آبی ۷۵
۳-۲-۲-۳- تغییر مقدار تولید وسود در صورت استفاده از سطح بهینه (گندم آبی) ۸۰
۴-۲-۲-۳-توابع تولید گندم دیم در برخی از استانهای کشور ۸۳
۵-۲-۲-۳-مقدار بهینه مصرف کودشیمیایی در تولید محصول گندم دیم ۸۵
۶-۲-۲-۳-تغییر مقدار تولید و سود در صورت استفاده از سطح بهینه ۸۸
۳-۲-۳- تعیین سطح بهینه اقتصادی با قیمتهای جهانی (حذف یارانه ها) ۸۸
۱-۳-۲-۳-مقدار بهینه مصرف کودشیمیایی در تولید گندم آبی (بدون یارانه) ۸۹
۲-۳-۲-۳-تغییر تولید و سود با قیمتهای جهانی (گندم آبی) ۹۳
۳-۳-۲-۳-مقدار بهینه مصرف کودشیمیایی در تولید گندم دیم (بدون یارانه) ۹۵
۴-۳-۲-۳-تغییر تولید و سود با قیمتهای جهانی (گندم دیم) ۹۶
۴-۲-۳- کاهش مقدار مصرف کودهای شیمیایی ۹۷
۱-۴-۲-۳- کاهش در صورت بازگشت به سطح بهینه بدون حذف یارانه ۹۸
۲-۴-۲-۳- کاهش در صورت بازگشت به سطح بهینه با حذف یارانه ۹۹
۳-۳- بخش دوم: آثار زیست محیطی مصرف بی رویه کودهای شیمیایی ۱۰۰
۱-۳-۳- مقدمه ۱۰۰
۲-۳-۳- آلودگی خاک ۱۰۲
۳-۳-۳- نیتروژن و فسفر در خاک ۱۰۳
۴-۳-۳- آلودگی آبهای زیرزمینی به نتیرات ۱۰۵
۱-۴-۳-۳-بیماری متهوگلوبین ۱۰۸
۲-۴-۳-۳-خطرات نیترات موجود در هوا ۱۱۰
۳-۴-۳-۳-اثرات سمی نیترات و نیتریت بر حیوانات ۱۱۱
۴-۴-۳-۳-سرطان ۱۱۱
۵-۴-۳-۳-تجمع نیترات در محصولات کشاورزی ۱۱۲
۵-۳-۳-کاهش عملکرد ناشی از مصرف بی رویه کودهای ازته ۱۱۴
۶-۳-۳-اثرات مصرف بی رویه کودهای ازته بر محیط زیست ۱۱۵
۷-۳-۳-پیامدهای زیاده روی در مصرف کودهای شیمیایی فسفری ۱۱۶
۸-۳-۳-اثرهای سوء تجمع فسفر ۱۱۷
۱-۸-۳-۳-مسمومیت فسفری ۱۱۷
۲-۸-۳-۳-کاهش عملکرد ۱۱۷
۳-۸-۳-۳-اثر بر عناصر کم مصرف ۱۱۷
۴-۸-۳-۳-اثر بر فعالیت میکوریزا ۱۱۸
۵-۸-۳-۳-اثر بر جذب فلزات سنگین ۱۱۸
۶-۸-۳-۳- تنزل کیفیت محصول ۱۲۰
۷-۸-۳-۳- اثر بر محیط زیست ۱۲۱
فصل چهارم: بحث و نتیجه گیری ۱۲۳
۱-۴- بحث ۱۲۴
۲-۴-نتیجه گیری ۱۳۱
۳-۴-پیشنهادات ۱۳۱
منابع فارسی ۱۳۴
منابع لاتین ۱۳۶
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 151
مطالب مرتبط