این مقاله در مورد انواع و علل خشونت بوده و ضمن تعریف خشونت، به بیان علل و انواع این نوع آسیب اجتماعی پرداخته می شود.
پیشگفتار
خانواده اساسي ترين نهادي است كه به اعضاي خود احساس امنيت و آرامش مي دهد و مهمترين فضاي ارضاي نيازهاي طبيعي و جنسي انسانها است. اين نهاد طي هزاران سال پايدارترين و مؤثرترين وسيله حفظ ويژگي هاي فرهنگي و عامل انتقال آنها به نسل هاي بعدي بوده است. اما وجود خشونت در خانواده اضطراب و ناامني را گسترش مي دهد كه پيامد آن بيماريهاي روان تني، گسترش پديده قتلهاي خانوادگي، همسركشي و كودك آزاري است. كارشناسان اجتماعي معتقدند خشونت در خانواده ، نشان رشد خشونت در سطح جامعه است.
صفحات حوادث روزنامه ها، هفته نامه ها و اخبار راديو و تلويزيون منعكس كننده صور مختلف پرخاشگري و خشونت هستند كه بيشترين مخاطب را نيز دارند . اين گونه رفتارها چنان روبه رشد است كه گويي در جان جامعه جاي گرفته و بخشي از رفتارهاي معمولي افراد شده است. هر روز با انواع خشونت و پرخاشگري از قبيل قتل هاي خانوادگي، آدم ربايي، نوزاد دزدي، نزاعهاي خياباني و … مواجه هستيم.
خشونت پديده اي است كه در فرآيند اجتماعي شدن آموخته مي شود و از آنجايي كه عدم خشونت ورزي به سطح تمدن جامعه و رشد فرهنگ احترام به شخصيت و عقايد ديگران و روشهاي زندگي و شيوه هاي رفتاري ديگري و شكل گيري فرهنگ دموكراسي در جامعه مربوط است به نظر مي رسد كه محو خشونت ممكن نيست مگر آنكه در همه نهادهاي رسمي و غيررسمي (مانند مدرسه و خانواده) خرد و كلان جامعه تغيير و تحولي بنيادين و مستمر و پايدار صورت گيرد، تنها در اين صورت فرهنگ خشونت ورزي جاي خود را به مداراي اجتماعي خواهد سپرد.
خُشونَت استفاده از زور فیزیکی به منظور قراردادن دیگران در وضعیتی بر خلاف خواستشان، است.
خشونت در شمار آن دسته از پدیدههای اجتماعی است که به رغم تنفر و بیزاری بشر از آن، در تمامی ادوار تاریخ زندگی اجتماعی و تعامل افراد، گروهها، نهادها، ملتها و دولتها حضور ـ پردامنه یا محدود ـ داشته است. روایت وحیانی از تاریخ خشونت، پیشینه آن را به زمانی بر میگرداند که نخستین و کوچکترین نهاد جامعه انسانی متشکل از آدم و حوا همسرش در بهشت میزیستند و بر اثر خشونت و فریبکاری ابلیس که بر آنها روا رفت از بهشت رانده شدند و بذر کینه و دشمنی کاشته شده میان آدم و ابلیس، با هبوط آن جمله به زمین، به همراه آورده شد.
علل خشونت
علل رفتار خشونتآمیز در نوع بشر غالباً موضوع پژوهش علم روانشناسی و جامعهشناسی است. ژان ولاوکا زیستشناس سیستم اعصاب بدین منظور تأکید میکند که «رفتار خشونتآمیز به عنوان رفتار تهاجمی فیزیکی عمدی در مقابل فرد دیگر تعریف شدهاست».
دانشمندان براین موضوع که خشونت در نوع بشر ذاتی ست، اتفاق نظر دارند. از بشر پیشاتاریخ، مشاهدات باستانشناسی مبنی بر درگیری خشونت و صلح جوئی به عنوان ویژگیهای ابتدایی آنان وجود دارد.
از آنجایی که خشونت ماهیت ادراک و همچنین یک پدیده قابل اندازهگیری است، روانشناسان تغییرپذیری را، در آنچه مردم از کنشهای فیزیکی عمدی به عنوان خشونت دریافت میکنند، تشخیص دادند. برای مثال، در ایالتی که توقیف مجازاتی قانونی ست ما توقیف کننده را به عنوان خشونت دریافت نمیکنیم، گرچه ممکن است ما با شیوه استعارهای از واکنش خشونتآمیز ایالت صحبت کنیم. بعلاوه فهم خشونت به رابطه قابل دریافت قربانی و پرخاشگر نیز وابستهاست؛ بنابراین روانشناسان نشان میدهند که مردم ممکن نیست استفاده تدافعی از نیروها را بشناسند مگر در جاییکه مقدار نیروهای مورد استفاده قرار گرفته به طور شاخص بیشتر از تعارض اصلی باشد.
فهرست مطالب
پیشگفتار
علل خشونت
اختلافات خانوادگي
اختلافات اقتصادي
اختلافات اجتماعي
عوامل محيطي خشونت
نظريه هايي درباره خشونت
خشونت در تلويزيون
خشونت عليه زنان
تحلیل خشونت
از زاویه اثرپذیری و اثرگذاری
از نظر شکل بروز
از نظر سطح آگاهی
خشونت در تقسيم بندي اجتماعي
جنسیت و خشونت
جوانان و خشونت
قانون
پیشگیری
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 19
مطالب مرتبط