این تحقیق در مورد افراد ناتوان می باشد و نگرش های مرتبط با این افراد را مورد بررسی قرار داده و روش های بهنجار سازی آن ها را بیان می نماید.
مقدمه
ارتباط برقرار کردن با فردی که دچار ناتوانی فیزیکی، جسمی یا ذهنی است، کمی سخت است زیرا همیشه این بیم و نگرانی وجود دارد که اشتباهی ناخواسته باعث ناراحتی فرد شود. برخی افراد دچار آرتریت هستند یا محدودیت فیزیکی دیگری دارند و قادر نیستند از پله ها بالا بروند. برخی مشکل شنوایی دارند و …
باید دانست خطر ناتوانی جسمی و معلولیت همه افراد را تهدید می کند و بدون تردید زمانی می رسد که همه ما به کمک دیگران نیاز پیدا خواهیم کرد. از طرفی همه معلولیت ها قابل رویت نیست از جمله ناشنوایی، مشکل گفتاری و …
خیال نکنید فردی به ظاهر سالم که رو به روی شما ایستاده است، هیچ ناتوانی جسمی ندارد. شاید هم فردی که به نظر شما مشکل معلولیت دارد، سالم باشد و به کمک دیگران نیازی نداشته باشد. بنابراین، خوب است که در این زمینه دقت کنید.
هنجار یا نورم عبارت از قاعده است که از طرف اجتماع دیکته مىشود و معیارهاى تائید یا عدم تائید اجتماعى را منعکس مىکند. براى برقرارى هنجار، لازم است که گروهى از اشخاص در مورد برداشت از واقعیت به توافق برسند. در زندگى روزمره، هنجارهاى فرهنگ خود را تا آن اندازه مىشناسیم که بدانیم آنها، رفتارها، باورها و نگرشهاى بهنجار را چگونه تعریف مىکنند. بنابراین، فرهنگ یا حتى تجربه شخصی، بهعنوان معیار، براى ارزیابى واقعیت مورد استفاده قرار مىگیرد.
بهنجارسازی، یک باور فلسفی است مبنی بر این که شخص ناتوان باید حتی الامکان از تعلیم و تربیت و محیط زندگانی نزدیک به بهنجاری برخوردار باشد. بهنجار سازی به رغم نوع یا سطح ناتوانی فرد اعلان می دارد که او باید تا ان جا که ممکن است در جامعه بزرگتر ادغام شود. یکی از اصلی ترین روشهای بهنجارسازی ناتوان جسمانی روش عادی سازی می باشد. عادی سازی عبارت است از ادغام دانش اموزان معلول در کلاسهای تعلیم و تربیت عمومی.
افزایش شانس عادی سازی
در زمینه افزایش شانس عادی سازی توصیه های متنوعی وجود دارد:
1- ترغیب معلمان تعلیم و تربیت عادی به استفاده از تجارب تدریس به دانش اموزان معلولی که معلوم شده است ادغام انها با دانش اموزان نا معلول موثر است.
2- استفاده از متخصصان تعلیم و تربیت ویژه به عنوان مشاوران معلم برای کمک به معلمان تعلیم و تربیت عادی در مواجهه با مشکلات ویژه ای که کودکان معلول دارند.
3- ایجاد تیم های ارجاعی جهت کسب اطمینان از این که تنها کسانی که واقعا به خدمات تعلیم و تربیت ویژه نیازمندند به این کلاسها بروند.
4- ساختار بندی فعالیتهای کلاس درس برای ترغیب یادگیری همکارانه بین دانش اموزان دارای توانائیهای مختلف.
5- ساختار بندی فعالیتهای کلاس درس به گونه ای که دانش اموزان نامعلول به عنوان اموزشیارنی برای همسالان معلول خود عمل کنند.
6- استفاده از مطالب و برنامه درسی که به منظور تغییر نگرشهای دانش اموزان نامعلول در مورد همسالان معلولشان تهیه و تدوین شده است. (دانیل پی هالان – جیمز ام کافمن)
تمایل به بهنجارسازی
تمایل به بهنجارسازی، اغلب رفتار جمعى را مشخص مىکند. این رفتار مخصوصاً در پدیده شایعه دیده مىشود، زمانى که یک خبر غلط یا دست کم تائید نشده، از طرف مردم طورى پذیرفته مىشود که گوئى واقعیت را به چشم خود دیدهاند. براى تائید این گفته، کاپ فرر داستان زنى را تعریف مىکند که در یکى از روستاهاى فرانسه زندگى مىکرد و بین مردم شایع بود که شوهرش را کشته است. برخى نشانهها، بهنظر همه، مجرم بودن او را تائید مىکرد و بیچاره زن، پیش از محکوم شدن، پنج سال در زندان مانده بود. آنگاه کاپ فرر مىنویسد:
‘حتى اگر افراد زیادى متفقالقول باشند، الزاماً نمىتوان گفت که اظهارات آنها حقیقت دارد’ .
فهرست مطالب
مقدمه
افزایش شانس عادی سازی
تمایل به بهنجارسازی
جنبش ضد نامگذاری
بیش نمایی اعضای گروه- اقلیت، در بین جمعیت عقب مانده
رویکرد اکولوژیک به رفتار منحرف
مفهوم کمی انحراف در برابر مفهوم کیفی انحراف
برخی مزایای محتمل نامگذاری
جنبش حقوق ناتوانی
اهداف جنبش حقوق ناتوانی
موانع بر سر راه جنبش حقوق ناتوانی
تکنولوژی و هدف بهنجارسازی
برخورد رسانه ای در مورد ناتواییها
رسانه الکترونیک
رسانه های نوشتاری
عادی سازی کارگماری کودکان استثنایی
اجرای اصل عادی سازی
نکاتی در مورد برخورد با معلولان
قبل از کمک سوال کنید
در مورد تماس فیزیکی حساس باشید
پیش از صحبت کردن فکر کنید
از ساختن پیشفرض در ارتباط با کم توانان پرهیز کنید
پاسخ صحیح به درخواست
استفاده از مشاوران معلم
استفاده از مطالب برنامه درسی برای تغییر نگرش
نتیجه گیری
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 26
مطالب مرتبط