مقاله بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش سازمان های دانش آفرین اشاره دارد که در حرکت به سمت جهانی شدن، کیفیت به عنوان یک عامل اساسی در رقابت و موفقیت سازمان ها در بازارهای جهانی اهمیت دارد. مدیریت کیفیت فراگیر، به عنوان یک روش شناسایی شده در مدیریت کیفیت، ابزارها و تکنیک هایی را فراهم می آورد که برای بهبود فرایندهای آموزشی و جلب رضایت مشتریان و تامین منافع افراد ذی نفع اساسی است. این مقاله به بررسی تأثیر TQM در آموزش و بهبود کیفیت کار، عملکرد، و محصول در سازمان ها پرداخته و نیاز به استانداردهای ملی برای این حوزه را تأکید میکند.
اشاره
بدون شک، کیفیت یک عامل تاثیرگذار در حرکت به سمت جهانی شدن است. در روند توسعه صنعت و بازرگانی، یکپارچگی اقتصاد جهانی و رشد و اشباع بازار، کیفیت نقش اصلی را ایفا میکند و به عنوان یکی از مهمترین عوامل رقابت سازمانها و موفقیت در بازارهای ملی، منطقهای و جهانی شناخته میشود. این امر به طور خاص در زمینه مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) که فلسفه، نظریه و روششناسی نوینی در مدیریت کیفیت است، نمود پیدا میکند.
جهانی شدن بازارها و نیاز به توان رقابتی باعث ایجاد الگوهای جدید مدیریت کیفیت شده است. مدیریت کیفیت فراگیر یک فلسفه مدیریتی است که بر کیفیت و مشارکت همه اعضای سازمان تأکید دارد و هدف آن دستیابی به موفقیت درازمدت از طریق جلب رضایت مشتری و تامین منافع ذی نفعان است. این فلسفه در طول سالهای گذشته بهعنوان یکی از دستاوردهای بینالمللی شدن مدیریت کیفیت شناخته شده و در برخی کارخانهها و مشاغل خدماتی رواج یافته است.
اگرچه TQM در زمینههای مختلفی چون آموزش، تحقیقات و مشاوره به طور گسترده اجرا نشده است، ولی میتوان با بهرهگیری از الگوهای کیفی موفق در سایر زمینهها و تلفیق آنها با شاخصهای تاثیرگذار، به نتایج قابل قبولی در این زمینه دست یافت. مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش میتواند بهبود قابل توجهی در کیفیت آموزشی و جلوگیری از هدررفت سرمایههای انسانی و مادی داشته باشد.
نظامهای آموزشی بهعنوان یکی از مهمترین بخشهای سرمایهگذاری نیروی انسانی در جامعه نقش حیاتی دارند. با توجه به اهمیت و نقش آنها در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه، لازم است که اقدامات اساسی برای بهبود کیفیت نظامهای آموزشی انجام شود. مدیریت در این نظامها از اهمیت ویژهای برخوردار است و به گفته فیلیپ کومبز، هرگونه تحولی در آموزش باید از مدیریت آن شروع شود.
آموزش در یک ساختار نظاممند میتواند نقش کلیدی در انتقال دانش داشته باشد. زمانی که این ساختار بر اساس نیاز ملی و با رویکرد مشتریمحور و کیفیتگرا ایجاد شود، میتواند به گسترش فرهنگ و دانش مدیریت نوین کمک کند. مدیریت کیفیت فراگیر روشی است که میتواند این تحول را در آموزش ایجاد کند. این فلسفه از بهبود مستمر قادر است مجموعهای از ابزارهای عملی و فنون برای برآوردن نیازها و انتظارات فعلی و آینده مؤسسات آموزشی را فراهم سازد.
باتوجه به اهمیت و نقش موسسات آموزشی در آمادهسازی نیروی انسانی برای دیگر نهادهای تولیدی و خدماتی، مطالعه و پیادهسازی اصول مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش بیش از پیش ضرورت دارد. بنابراین، باید به دنبال استاندارد ملی برای مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش بود. بررسی نقش مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش و تأثیرگذاری آن بر ارتقای کیفیت کار، عملکرد و محصولات در سازمانها از اهداف مهم این رویکرد است.
TQM در آموزش
از زمانی که اولین سنگ بنای کیفیت نهاده شد، سالها میگذرد، اما تا به امروز برنامهای مشخص برای تعریف و استانداردسازی مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش صورت نگرفته است. هرچند تلاشهای جسته و گریختهای در جوامع مختلف انجام شده است، اما با توجه به تفاوتهای قابل توجه در برنامههای آموزشی در سطوح مختلف و وابستگی شدید آن به سیاستهای آموزشی هر کشور، فضای عملکرد محدودی در این مقوله باقی مانده است. علاوه بر این، آموزش و نتایج حاصله از آن به دلیل فاصله زمانی نسبتاً طولانی برای مشاهده ثمرات، فاقد جذابیتهای فوری و اغواکننده صنعتی است. این امر باعث شده است تا عملاً استقبال چندانی از رویکرد مدیریت کیفیت در آموزش نشود.
دانشجویان، خانوادههای آنان، متولیان آموزش و دولت، همگی خواستار آموزش با کیفیت خوب هستند. اما سوال این است که آموزش با کیفیت بالا به چه معناست؟ با توجه به اینکه در جوامع مختلف، تصور واحدی درباره کیفیت آموزش وجود ندارد، مهم است که ابتدا به درک صحیحی از مفهوم آموزش دانشگاهی دست یابیم. چنین تعریفی میتواند راهنمای تنظیم نظام آموزشی کشور باشد و به سازماندهی مراکز آموزشی کمک کند.
اگر بپذیریم که آموزش وسیلهای است که از طریق آن بزرگترها اعتقادات، ارزشها و آرمانهای خود را به نسل آینده منتقل میکنند، آنگاه میتوانیم به این بینش برسیم که هر آنچه در آموزش انجام میشود نشاندهنده یک فلسفه و درک از ارزشها است. دمینگ معتقد است که مدیریت بر اساس یک فلسفه انساندوستانه بنا شده و با عقایدی شکل میگیرد که معتقد است تمام افراد قابل آموزش هستند، علاقهمندند کارهای خوب انجام دهند و سزاوار احتراماند. وی اعتقاد دارد که افراد متوسط متولد نمیشوند، اما میتوانند به این صورت درآیند. فلسفه نهفته در تفکر دمینگ به کسانی ارزش میدهد که یاد میگیرند یا یاد میدهند. او اغلب به قانون جوران اشاره میکند که 85 درصد مشکلات به سیستم و 15 درصد به کارگران مربوط میشود.
اخیراً دمینگ پیشنهاد داده است که این اعداد باید به 95 درصد و 5 درصد تغییر یابد. او توصیه میکند که در مواجهه با هر مسئلهای باید با ساختاری شروع کرد که زمان بیشتری را به خود اختصاص داده است. استدلال دمینگ این است که ریشه مشکل در ساختار است. بنابراین، آموزش را میتوان به مثابه یک نظام تصور کرد که در مسیر بهبود مستمر با مشکلات عمدهای روبهرو است. لذا باید در مسیر حل مشکل، کانون توجه را روی عناصر اساسی و تاثیرگذار که اهمیت بیشتری دارند، متمرکز کرد.
نکته مهم این است که ثمرات آموزش در آینده مشخص میشود. بنابراین، یک نظام مناسب برای مدیریت آموزش باید به افقهای بلندمدت و آیندهنگر چشم دوخته باشد. چنین رویکردی میتواند تضمینکننده بهبود مستمر و کیفیت بالا در نظام آموزشی باشد و به مرور زمان نتایج مثبت و پایداری را به همراه داشته باشد.
فهرست مطالب
اشاره
TQM در آموزش
انتقال نظریه از صنعت به آموزش
فرایند و روشهای به کارگیری TQM در آموزش
ارائه و اجرای TQM به عنوان یک واحد درسی.
TQM و اثربخشی آموزش
ساز و کارهای نظام مدیریت کیفیت فراگیر در اثر بخشی آموزش
تعیین منابع شاخص سازی
فرایند عملیاتی کردن شاخص سازی
توسعه آموزش مبتنی بر رویکرد TQM
اصلاح و بهسازی زیرساخت سازمانی و نقش آن در توسعه آموزش
انطباق الگوی TQM در سازمان های آموزشی
سازمان دانش آفرین و یادگیرنده
دستاوردهای TQM در نظام آموزشی
تحولات فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر استقرار در محیط آموزشی
ویژگی های مدیران سازمان های آموزشی نوین
مدیریت کیفیت فراگیر در آموزش عالی
خلاصه و نتیجه گیری
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 34
مطالب مرتبط