دانلود مقاله نقش مدیریت مصرف در کمک به مدیریت تولید
نقش مدیریت در مصرف یکی از عوامل تأثیر گذار در سازمان می باشد. زیرا خیلی از محصولات در چرخه تولید یا از بین می رود یا به حساب نمی آید، به همین منظور در این مقاله به بررسی مدیریت تولید آب و مصرف آن پرداخته ایم.اگرچه بیش از دو سوم سطح کره زمین را آب فرا گرفته است، اما براساس برآوردهای موجود تنها ۵/۲ درصد از منابع آبی جهان، آب شیرین است و در مجموع، کمتر از یک درصد از کل منابع آب جهان در اختیار جوامع بشری قرار دارد و مابقی آبهای شیرین به صورت یخچالهای قطبی و یا منابع آبی بسیار عمیق هستند که دستیابی به آنها اقتصادی نیست، منابع آبی اگرچه تجدید پذیر هستند ولیکن حجم آنها ثابت بوده و در مقابل تقاضای بشری برای آن رو به افزایش است. به گونه ای که طی ۱۰۰ سال اخیر، تقاضای جهانی برای آب بیش از شش برابر شده است در صورتی که جمعیت سه برابر شده است. بدین ترتیب سرانه آبی برای مردم جهان رو به کاهش است، لذا امروزه حفظ و صیانت از منابع آبی و بهره برداری بهینه و اقتصادی و عادلانه آب یک مسأله جهانی است و به همین جهت است که در قرن بیست و یکم آب به عنوان یک چالش فراگیر بشری در اجلاسهای بین المللی مورد توجه قرار گرفته است و تأکید جامعه جهانی این است ک کلیه دولتها و ملتها به مقوله آب به عنوان «کلید توسعه» توجه کنند.ایران با متوسط بارندگی ۲۷۰ میلیمتر در سال (یک سوم میانگین جهانی) یکی از مناطق خشک و نیمه خشک جهان شناخته می شود. حجم کل بارندگی در کشور ۴۱۶ بیلیون مترمکعب در سال می باشد که ۱۱۷ بیلیون متر مکعب آن به صورت بالقوه به شکل آب سطحی و آب زیرزمینی قابل استفاده است و ۱۳ بیلیون مترمکعب آب سطحی که از مرزها به داخل کشور جریان دارد این رقم به ۱۳۰ بیلیون مترمکعب می رسد که با اضافه کردن آبهای بازیافت شده، حجم نهایی منابع به ۱۵۹ بیلیون مترمکعب می رسد و مابقی نزولات از طرفی افزایش جمعیت طی ۴۰ سال اخیر موجب کاهش سرانه منابع آبی تجدید شونده کشور از ۷هزار مترمکعب به ۲ هزار مترمکعب درسالهای اخیر رسیده است و پیش بینی می شود با ادامه روند رشد جمعیت سرانه منابع آبی ایران در بیست سال آتی به یک هزار و ۳۰۰ مترمکعب کاهش یابد که نشانگر ورود کشور به شرایط تنش آبی است.
ضمن اینکه به مهمترین مسأله بخش آب کشور که عنایتی به ارزش ذاتی وجایگاه اقتصادی آب در چرخه تقاضا و مصرف آب می باشد، نگاه رایگان بودن آب و تلقی فقدان ارزش اقتصادی برای آب در بخش کشاورزی مهمترین تهدید در بهره برداری پایدار در منابع محدود آب شیرین خواهد بود که اگر نهادهای مسؤول و مدیریت کشور از این موضوع مهم احساس غفلت کنند خسارتهای جبران ناپذیری به منابع آب کشور و بهره برداری پایدار آن وارد خواهد کرد.به عنوان مثال طرح ممیزی آب روستایی که برای اولین بار در شرکت آب و فاضلاب روستایی خراسان در شهرستان مانه و سملقان برگزار شد، نمونه بارزی از نقش مدیریت مصرف در کمک به مدیریت تولید بود که این ممیزی در مجتمع آبرسانی امام رضا(ع) که مطالعات آن در سال ۱۳۷۳ آغاز شده بود شروع و پیش بینی شد که ۱۶ روستا با ۲۳ هزار و ۶۹۰ نفر، تحت پوشش آب شرب قرار گیرند که تا پایان دی ماه سال ۱۳۸۳، ۱۰ روستا با جمعیتی بالغ بر ۱۵ هزار نفر تحت پوشش قرار گرفتند.تا پایان سال ۱۳۸۲ فقط تعداد ۶ روستا با ۹ هزار و ۱۵۰ نفر تحت پوشش مجتمع بودند ولی در عین حال تابستان سال ۱۳۸۲ همیشه مشکل تأمین آب شرب در روستاهای تحت پوشش وجود داشت و شکایت های زیادی از طرف مشترکین می شد که وقتی از نزدیک بازدید و بررسی شد مشخص شد که حق به جانب آنهاست، لذا به فکر چاره افتادیم و این سؤال مطرح شد که چرا با اینکه سه حلقه چاه به طور فعال و با حداکثر دبی مجاز یعنی ۲۸ لیتر در ثانیه کار می کنند ولی هنوز مشکل آب را داریم.تولید ۲۸ لیتر در ثانیه بایستی حداقل ۳ هزار و ۵۰۰ مشترک با ۱۷ هزار نفر را تأمین آب نماید در صورتی که در پایان سال ۸۲ تعداد یک هزار و ۷۷۹ مشترک با ۸ هزار و ۸۹۵ نفر را تحت پوشش داشتیم. لذا طی جلساتی که با واحدهای بهره برداری و فنی و اجرایی برگزار شد، جهت روشن شدن موضوع تصمیم به انجام ممیزی روستاهای تحت پوشش در مجتمع گرفته شد که برای انجام این امر، فرمهای ممیزی تهیه و با یک پیمانکار عقد قرارداد شد و بحث ممیزی با جدیت تمام انجام گرفت.در این طرح ممیزی تعداد ۱۳ شیر برداشت بدون کنتور که در داخل کوچه ها نصب شده بود و استفاده های غیرمجاز می شد شناسایی و ۱۲۳ مشترک با کنتور خراب در روستاهای این مجتمع شناسایی گردید و با کنتورهای نو عازم روستاها شدند و در مدت ۱۰ روز کلیه کنتورهای خراب را تعویض نمودند.همچنین تعداد ۶۷ مشترک، بدون کنتور و به صورت غیرمجاز از آب استفاده می نمودند که ضمن انجام اقدامات قانونی کلیه انشعابها قطع گردید و آنها نیز طی حداکثر یک ماه نسبت به تکمیل پرونده و واریز وجه امتیاز خود اقدام و با نصب کنتور از آب استفاده نمودند.کل فروش آب در پنج دوره ابتدایی سال ۱۳۸۳ برای ۱۰ روستا با ۲ هزار و ۷۳۷ مشترک مقدار ۳۸۲ هزار و ۱۰۶ مترمکعب بود. این در حالی بود که قبل از طرح ممیزی کل فروش آب در سال ۱۳۸۲ برای شش روستا با یک هزار و ۷۷۹ مشترک مقدار ۲۸۹ هزار و ۵۶۲ مترمکعب بوده است و این آمار نشان می دهد ۳۲ درصد افزایش فروش داشته ایم که خود نشان دهنده آب به حساب نیامده در این مجتمع بوده است.افزایش تعداد مشترکین سال ۱۳۸۲ نسبت به سال ۱۳۸۱ مقدار ۶ درصد بوده است در صورتی که این افزایش در سال ۱۳۸۳ نسبت به سال ۱۳۸۲ مقدار ۱۸ درصد بود در سال ۳۸۲ برای تأمین آب شرب ۶ روستا از این مجتع مشکل داشتیم ولی در سال ۱۳۸۳ که تعداد ۱۰ روستا را تحت پوشش قرار دادیم، هیچگونه کمبود آبی در این روستاها وجود نداشت.با توجه به اینکه منابع آبی ثابت است، لذا از مقایسه آمار و ارقام ارائه شده می توان به تأثیر نقش مدیریت مصرف بر مدیریت تولید پی برد و به این نتیجه رسید که برای بهینه سازی تولید باید مدیریت مصرف را نیز سرلوحه کار خود قرار دهیم.
تولید در کلاس جهانی
در حال حاضر پیوستن کشور ما به روند جهانی شدن تولید و صنعت اجتناب ناپذیر است و تنها راهی که برای کشور ما باقی می ماند تقویت صنایع خود از دو بعد است. اول بعد کلان اقتصادی و تصمیم گیریهای کلان و دوم بعد خرد و سیاستهای داخلی صنایع که بعد کلان آن به سیاستگذاریهای دولت و بعد خرد آن به سیاستهای خود شرکتهای تولیدی بر می گردد. تولید در کلاس جهانی هدفی برای این سیاستهای داخلی شرکتهاست. این واژه برای تعریف بهترین تــولیدکنندگان در جهان به کار رفته است که می توان آن را انقلاب دوم صنعتی دانست. در این مقاله علاوه بر برشمردن فعالیتها و روشهای کلی و عمومی این مفهوم، در قالب ۲۰ سوال به ویژگیهای این مفهوم پرداخته شده است. این ویژگیها عبارتند از: کانبان، حذف انبار مرکزی، مدیریت کیفیت فراگیر، سازماندهی محیط کارخانه و… خواننده می تواند با تطبیق این سوالها با سازمان موردنظر، آن را از این جهت مورد سنجش قرار دهد.
مقدمه
امروزه یکی از مواردی که تا حد زیادی ذهن تصمیم گیرندگان ارشد کشور ما را به خود مشغول کرده است. بحثهای مربوط به جهانی شدن است. از یک سو پیوستن به سازمانهای جهانی و معاهدات بین المللی به صورت یک ضرورت از طرف جامعه جهانی به تمامی کشورها در حال دیکته شدن است که کشور ما هم از این قاعده مستثنی نیست و از دیگرسو جهانی شدن با برخی منافع کشور ما و خصوصاً شعار و فلسفه اصلی وجودی نظام جمهوری اسلامی ایران یعنی استقلال در تعارض است. چرا که مسلم است پیوستن به معاهدات و کنوانسیون ها و سازمانهای بین المللی که به صورت قوانین فرامرزی عمل می کنند قدرت مانور حکومتها را به عنوان اقتدار مستقل در پهنه یک کشور تضعیف می کند.
از طرفی با نپیوستن کشور ما به سازمان تجارت جهانی انزوای کشور مـــا در تمام زمینه ها قطعی خواهد بود که به عنوان نمونه، تعرفه هایی تا ۶۰۰ درصد بر کالاهای ما وضع خواهد شد و از طرفی با پیوستن به این سازمان علاوه بر اینکه استقلال ما خدشه دار خواهد شد بسیاری از صنایع ما به دلیل نداشتن توان رقابت نابود خواهند شد.
جایی که به نظر می رسد بیشتر ذهن تصمیم گیرندگان ما را به خود مشغول کرده است این است که کشور ما از لحاظ مذهب و ایدئولوژی یک کشور تنها در جهان امروز به حساب می آید و با پیوستن ما به فرآیند جهانی شدن به خاطر برتری ای که کشورهای صنعتی در تولیدات استراتژیــک برای خود فراهم کرده اند ما دراین امور باید تولید را کنار بگذاریم و غیراز چند زمینه محدود مانند پتروشیمی و… که در آنها دارای مزیت نسبی هستیم باید عمدتاً به تولید کالاهای غیر مهم و غیراستراتژیک مانند مواد شوینده؛ کمپوت و فروش منابع زیر زمینی و… بپردازیم. در آینده کشور این مسئله دیده می شود که اگر در مواقعی تصمیم گیری مستقل کشور ما با منافع قدرتهای جهانی در تعارض قرار گیرد آنهــا می توانند با حربه تولیدات استراتژیک برای تامین منافع خود ما را تحت فشار قرار دهند که نمونه این بازی را در مسائل مربوط به فناوری فوقالعاده استراتژیک هسته ای می بینیم. در این راستا بسیاری از مشکوکان به روند جهانی شدن این فرایند را زمینه ای برای کنترل جهان از سوی قدرتهای سلطه گر می دانند چرا که براساس مقوله مزیت نسبی، تولیدات مهم به آنها و تولیدات غیرمهم به کشورهای دیگر سپرده می شود. البته در زمینه گروکشی گفته شده قوانینی برای جلوگیری از این امور در این سازمان وجود دارد ولی هیچ تضمینی برای اجرای این قوانین از سوی قدرتهای عضو این سازمان در هنگامی که در تعارض با یک قدرت ضعیف قرار می گیرند وجود ندارد.
مسئله بالا و ضرورت پیوستن ما به این روند، ما را ملزم می کند که تا وقت باقی است و تا در توان ما هست در تولیدات استراتژیک هم برای خود مزیتهایی ایجاد کنیم.
تـلاش برای تـولید در کـلاس جهانـی مـــی تواند ما را در این هدف یاری دهد. این امر از آن رو با دیگر زمینه سازیها برای پیوستن ما به روند جهانی شدن متفاوت است که این کار امری داخلی برای تولیدکنندگان به حساب می آید. جدای از اینکه مسائل خارج از شرکت باید برای موفقیت ما و عمدتاً توسط دولت هموارسازی شود مسائلی هم وجود دارد که صنایع ما خود باید از درون نسبت به آنها اقدام کنند و معنی این مفهوم چیزی نیست جز اقدام شرکتها برای ساخت در کلاس جهانی. این مفهوم می تواند یک مفهوم خرد برای صنایع ما باشد نه یک مفهوم کلان. به این معنی که امری است مربوط به خود تولیدکنندگان. باید توجه داشت ایجاد زمینه برای تولید در کلاس جهانی وظیفه دولت است و اما اصل ماجرا یعنی خود امر تولیـد در کلاس جهـانی بعد از ایجـاد زمینــه سازیهای دولتی برعهده مدیریت درونی شرکتهای تولیدکننده خواهد بود. چون در غیراین صورت، باید توقع داشته باشیم که وظیفه تولیدکنندگان را هم دولت انجام دهد، امری که مضحک به نظر می رسد.
در این راستا بدیهی است اولین فعالیتی که برای حرکت به سوی ساخت در کلاس جهانی باید برداریم این است که بدانیم منظور از این مفهوم چیست و چه ویژگیهایی دارد. ما به عنوان یک شرکت چه کارهایی در این زمینه انجام دهیم و سپس به عملیاتی کردن این ویژگیها در شرکت خود اقدام کنیم.
تولید در کلاس جهانی چیست؟
شونی برگر اولین کسی بود که در سال ۱۹۸۲ از واژه تولید در کلاس جهانی استفاده کرد و این نشان از نوبودن این مفهوم دارد.
تولید در کلاس جهانی(WCM) واژه ای است که برای تعریف بهترین تولیدکنندگان در جهان به کار رفته است.
تولید در کلاس جهانی یعنی انقلاب صنعتی دوم در زمینه ساخت؛
تولید در کلاس جهانی یعنی یک نگرش جهانی نسبت به بازار و روابط با مشتریان؛
تولید در کلاس جهانی یعنی توسعه کالا و خدمات در سطح و کلاس جهانی.
به طور کلی تولید در کلاس جهانی شامل یک سری فعالیتها و روشهای ساخت در سطح جهانی است که عمده آنها عبارتند از:
۱ – تولید ناب و تولید پیوسته: این یک سیستم جدید تولیدی است که بیشتر خواستگاه آن از ژاپن بوده است. روش تولید انبوه که در اوایل قرن بیستم ایجاد شد طی دو دهه اخیر اندک اندک جای خود را به این روش می دهد.
این روش باعث افزایش بهره وری به میزان حدوداً دو برابر در استفاده از زمان، مکان، زمان انتظار و سرمایه گذاری و ضایعات می شود.
۲ – مدیریت کیفیت جامع: به طور کلی به دنبال این است که رساندن کیفیت باید تا رسیدن به میزان ضایعات در حد صفر دنبال شود و این از طریق بهبود مستمر و توجه به کیفیت در تمام بخشهای شرکت میسر است.
۳ – نگهداری بهرور و جامع: یعنی به حداقل رساندن هزینه های از دست رفته کارخانه و تجهیزات آن و به حداکثررساندن اثربخشی ماشین ها و ارزش افزوده.
۴ – دستیابی سریع به تغییرات مثبت: یعنی کاهش موثر در زمان راه اندازی و استفاده مجدد از تجهیزات. این کار به ما در رسیدن به تولید کم حجم و تولید در دسته های کوچک کمک مـــی کند و این همان چیزی است که می تواند خواسته هاو سفارشهای مشتریان ما را تامین کند.
۵ – ارزیابی عملکرد جامع کارکنان و درگیرکردن جامع کارکنان در امور شرکت: این کارها به این خاطر انجام می شود که مشارکت و تعهد کارکنان نسبت به بهبودهای واقعی در شرکت برانگیخته شود. به علاوه احساس مسئولیت و جوابگویی افراد به حداکثر برسد و بالاخره اینکه این کارها موجب جلب اطمینان از رضایت شغلی و عملکرد کارکنان می شود.
علت وجودی ساخت در کلاس جهانی
برخی از علل ایجاد ساخت در کلاس جهانی عبارتند از:
۱ – رشد سریع ارتباطات؛
۲ – منفعت طلبی سرمایه داران؛
۳ – توسعه و رشد وسایل حمل و نقل؛
۴ – سلطه طلبی امپریالیستی.
ویژگیهای شرکتهایی که در کلاس جهانی تولید می کنند چیست؟ برای ویژگیهای این نوع شرکتها شاید تعاریف مختلفی وجود داشته باشد و این امر را می تواند با حک کردن این مفهوم در سایت های جستجوگر اینترنت مشاهده کرد. اگر بخواهیم بدانیم از نظر تولید در کلاس جهانی در چه سطحی هستیم باید ببینیم که از نظر ویژگیهای آن در چه حدی قرار داریم. با پاسخ به سوالهای زیر و استفاده از جدولی که در پیوست آمده است می توانیم خود را از این نظر مورد سنجش و مقایسه با شرکتهای دیگر در ایالات متحده و انگلیس قرار دهیم.
سوالها
۱ – آیا شمـا مشتـریانتـان را به مـوقع راه مـــــی اندازید؟ عمل کردن به موقع به تعهداتی که نسبت به مشتریان دارید، یکی از نکاتی است که نباید فراموش شود. تاخیرهای پی درپــی و حتی یک باره شما در هنگامی که مشتـری نیاز مبرمـی به محصولات شما دارد می تواند به قیمت از دست دادن آن مشتری تمام شود.
۲ – آیا تمـام افرادی که در شرکـت شما کار مـی کنند مشتریان کلیدی شما را می شناسند؟ آیا آنها می دانند فرق شرکت شما با شرکتهای دیگر در چه اموری است؟ آگاهی زیردستان از این امور و آگاهی آنها از نقاط ضعف و قوت شرکت باعث می شود که رضایتمندی آنها بالا رود. رسیدن به هدف یعنی تولید در کلاس جهانی بدون همکاری و آگاهی کارکنان میسر نخواهد بود.
۳ – آیا تمام کارکنان شما با مشتریان در ارتباط هستند و آیا آنها از اختیارات کافی برای بهبود و یا حل مشکلات مشتریان برخوردارند؟به خاطر داشته باشید که مدیریت کردن بر نحوه ارتباط مشتریان با شرکت، مهمترین عامل برای موفقیت یک شرکت است. یک شرکت هنگامی جهانی خواهد شد که تمام مشتریان او این اطمینان را داشته باشند که مشکل آنها به سرعت حل خواهد شد و بهتر است این کار ترجیحاً به وسیله افرادی که آنها در ابتدا با آنها برخورد کرده و به آنها عادت کرده اند انجام شود.
سوالهای ۲ و۳ تا حدی به فرایند گرایی در شرکتها اشاره دارد. (طی این دید مدیریتی به امور شرکت از دید فرآیندها نگریسته می شود در حالی که دید غالب گذشته و شرکتهای غیرپیشرو همان دید وظیفه گرایی تا تقسیم کار است. به طور خلاصه، در فرایندگرایی افراد به تیم هایی تقسیم می شوند که از ابتدا تا انتهای یک فرایند برعهده آنها گذاشته می شود. در این نگرش، افراد در تمام وظایف مربوط به فرایند مسئول و با تمامی آنها آشنا هستند. مثلاً یک مهندس در یک تیم فرایندی از روند فروش و برخورد با مشتریان مطلع است و حتی گاهی به این کار هم می پردازد واز طرفی نسبت به روند خرید و همین طور دیگر وظایف فرایند نیز آشنایی خواهد داشت. قابل ذکر است که کنترل کیفیت جامع و مهندسی مجدد را می توان دارای دیدی فرایندگرا نسبت به امور شرکت دانست). این نگرش دارای مزایای بسیاری است که مجال آن در این مبحث نیست.
۴ – آیا برای کنترل زنجیره تامین از کانبان (کارت) استفاده می کنید؟ کنترل کانبان به این معنا است که هرگونه تولید یا جابه جایی هر قلم کالا باید براساس استفاده و مصرف آن باشد.
واژه کانبان یک واژه ژاپنی است که ترجمه آن معادل کارت یا علامت در فارسی است. در سیستم های مبتنـی بر کانبان این کارتها برروی کانتینـر (جعبـه) های محصول یا قطعـات نیــم ساخته قرار می گیرد. وقتی که مونتاژگران ۱ و یا ۲ قطعه مورد نیازشان را برای عمل مونتاژ تمام کردند. جعبه خالی به محل خاص آورده می شود و در آنجا کارت (کانبان) متعلق به آن، که دارای جزئیات قطعه مورد نیاز است از روی آن برداشته می شود و در قفسه مشترک بین بخش مونتاژ و ساخت قطعه قرار می گیرد. هر کارت نشاندهنده دستور برای ساخت قطعه مورد نظر با ویژگیهای ذکرشده روی کانبان آن است. بعد از اینکه به همان ترتیب قطعه ساخته شد به همان مکان خاص آورده می شود و کانبان دوباره روی آن الصاق می شود و به بخش مونتاژ تحویل داده می شود.
چند قانون مهم کانبان: ۱ – قطعات از مرحله قبل باید کاملاً مطابق شرح کانبان دریافت گردند؛ ۲ – قطعات باید دقیقاً طبق کانبان تولید شوند؛ ۳ – در صورتی که کانبان به کانتینر الصاق نشده باشد هیچ کاری نباید روی آن انجام شـود؛۴ – اگر قطعات معیوب تولید شــده اند نباید به فرایند بعدی بروند.)
کانبان هنگامی در کاملترین وضعیت قرار دارد که هم ما و هم مشتریان و هم تامین کننده از این سیستم استفاده کنند. به این منظور سه سوال زیر مطرح می شود:
الف – آیا توانسته اید در هنگام ضرورت یک سیستم کنترل کانبان قابل اعتماد برای مشتریان ایجاد کنید؟
یک تولیدکننده در کلاس جهانی باید به مشتریانش کمک کند تا بتواند با اطمینان ۹۹ درصد و از طریق روش کانبان موجودی محصولات خود را به وسیله پرکردن پیوسته انبارهای مشتریان خود کاهش دهند. قابل ذکر است که پیامهای کانبان را می توان از اشکال گوناگون مثل فاکس. کارت. ظروف خالی و غیره از مشتریان دریافت کرد.
ب – آیا حـدود ۹۰ درصد از تولیـدات شما بــه وسیله کانبان کنترل می شود؟
قابلیت اطمینان مشتریان تحت کنترل کانبان به کنترل ساخت در داخل کارخانه بستگی دراد. به عبارت دیگر، کنترل نهایی کانبان دارای اهمیت زیادی است. سرعت پاسخگویی شما به مشتریان هنگامی که از کانبان استفاده می کنید بسیار بیشتر خواهد بود.
ج – آیا خریـدهای تکراری شما تحت سیستـم کنترل کانبان انجام می شود؟
عامل نهایی کنترل کانبان فراهم کردن نیازهای شما از تامین کنندگانتان است. می توان تامین کنندگانی را که از کانبان استفاده نمی کنند و یا به این کار علاقه ای ندارند را ترغیب به استفاده از کانبان کرد چون در غیراین صورت، سیستم شما کامل نخواهد بود.
۵ – آیا انبار مرکزی مواد اولیه را حذف کرده اید و آیا در محل استفاده، مواد اولیه فراهم شده بدون بازرسی معمول خریداری می شود؟
حرکت دادن مواد از یک طرف به طرف دیگر باعث ایجاد هزینه اضافی می شود در صورتی که هیچگونه ارزش افزوده ای ایجاد نمی کند. برای همین خاطر، مواد فراهم شده باید حدالامکان در نقطه ای که مورد استفاده قرار می گیـرند تحویل گرفته شوند تـا از جابــه جائیهای اضافی جلوگیری شود.
همچنین افرادی که مواد را در بخش خود تحویل می گیرند باید مسئول انبارکردن آن باشند. این نکته برای اولین بار در شرکت تویوتا مطرح شد و طی آن اوضاع ظاهری شرکت تویوتا را از دیگر کارخانجات مشابه متمایز کرد.
به طوری که وقتی در دهه ۸۰ میلادی افرادی برای بازدید از این شرکت از آمریکا رهسپار ژاپن شده بودند حیرت زده شدند چون آنها حجم کم انبار با این حجم از تولید را باور نمی کردند و (هنگامی که مصاحبه کننده غربی از مدیر شرکت تویوتـا پرسید که شما موجـودی تان را چندروزه به کار می برید گفته بود که آیا اشتباهی در ترجمه رخ نداده و منظور چندساعت نبوده است؟)
در زمینه تحویل مواد اولیه و قطعات (در سیستم های قدیمی روش کار به این صورت بود که مامور ویژه شرکت مسئول تحویل مواد یا قطعات بود که به بازرسی آن می پرداخت تا از مطابقت آن با سفارش اطمینان حاصل شود و چنانچه ضایعات در حد قابل قبول و زیرحد قید شده در قرارداد بود محموله تحویل و ضایعات یا دور ریخته می شد و یا برای تعویض پس فرستاده می شد اما در سیستم های جدید که برمبنای تولید ناب و تحویل به موقع عمل می کنند وجود ضایعات در محموله یک فاجعه تلقی می شود و ممکن است موجب ورشکستگی کارخانه شود. چون برگشت محموله امکان ندارد چرا که ذخیره ایمنی آنچنانی وجود ندارد تا فعلاً کار مونتاژگر را راه بیندازد و از این رو تامین کننده که به این امر آگاه است نهایت دقت را دارد تا ضایعات کمتری فرستاده شود و اگر ضایعاتی باشد با همکاری مونتاژگر به رفع عیب خواهند پرداخت) اینجا است که می توان به اهمیت تامین کنندگان مطمئن پی برد.
۶ – آیا اکثر تجهیزات شرکت را به گونه ای چیدمان کرده اید که فاص
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 56
مطالب مرتبط