دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تحقیق در مورد محمد علی شاه قاجار
موضوع : محمد علی شاه
محمدعلیشاه قاجار (۱۲۵۱ – ۱۳۰۴ ش) ششمین پادشاه از دودمان قاجار بود. او در ۱۲۸۵ خورشیدی به سلطنت رسید و به مخالفت با مشروطه پرداخت. مجلس شورای ملی را به توپ بست و آزادیخواهان را به قتل رساند. این رویدادها به استبداد صغیر معروف است. او پس از فتح تهران توسط مشروطهخواهان، به سفارت روس پناهنده شد و با فشارهای داخلی و خارجی مجبور به ترک ایران شد. مشروطهخواهان پس از وی پسر خردسالش احمدشاه را به سلطنت انتخاب کردند.
کودکی و ولیعهدی
محمدعلیشاه در ۱ تیر ۱۲۵۱ در تبریز متولد شد. پدرش مظفرالدین شاه و مادرش تاجالملوک، دختر امیر کبیر و عزتالدوله (خواهر ناصرالدین شاه و دختر مهدعلیا بود و پس از تولد محمدعلی میرزا به امالخاقان ملقب شد. پس از ترور ناصرالدین شاه و تاجگذاری مظفرالدین شاه، والی آذربایجان شد. در همین زمان بود که عثمانی میرزا آقاخان کرمانی و عده دیگر از طرفداران سید جمالالدین اسدآبادی را به جرم مشارکت در قتل ناصرالدین شاه به ایران سپرد. محمدعلی میرزا آنان را سر برید و پوست کاهاندودشان را برای پدرش به تهران فرستاد.[۱]
او پیش از رسیدن به سلطنت، به دلیل ترس از احتمال نزدیکی مشروطهخواهان به عمویش ظلالسلطان و نصب وی به سلطنت از مشروطهخواهان حمایت میکرد. او تحت تعلیم و تربیت آموزگار روسی خود، سرگی مارکوویچ شابشال (ملقب به ادیبالسلطان) زبان و فرهنگ روسی را آموخت. شابشال نفوذ زیادی بر محمدعلی میرزا داشت و او را علاقهمند به روسیه کرد. در انقلاب مشروطه تصویری از محمدعلی میرزا با لباس قزاقی به دست مردم افتاد که موجب رنجش مشروطهخواهان و مردم شد. [۱]
همسر اول محمدعلی میرزا ملیحالسلطنه دختر میرزا یوسفخان بیانالممالک از منظرالدوله (دختر عباسقلیمیرزا پسر فتحعلیشاه قاجار) بود. حسینعلی میرزا اعتضادالسلطنه پسر ارشد محمدعلی میرزا و تنها فرزندی بود که او از منظرالدوله یافت.[۲] محمدعلی میرزا بعد از ملیحالسلطنه با ملکه جهان دختر کامران میرزا و نوه ناصرالدین شاه ازدواج کرد. احمدشاه، محمدحسن میرزا، سلطانمحمود میرزا و سلطانمجید میرزا، آسیه و خدیجه شش فرزند آنها بودند.[۳]
محمدعلی شاه و مشروطهخواهان[ویرایش]
محمدعلی شاه و تاجش
وی از روز تاجگذاری بنای مخالفت با مشروطه را گذاشت، در روز تاجگذاری اش نمایندگان مجلس را دعوت نکرد. هم چنین زمانی که حکم سلطنت مشروطه را نزدش آوردند، از امضای آن خودداری کرد. او از امضا کردن متمّم قانون اساسی هم خودداری می کرد، ولی با اعتراضات مردم به ناچار امضا کرد، هرچند دشمنی اش با مشروطیت ادامه یافت. پس از آن به ستیز با مشروطه پرداخت و پس از چندی کش و قوس سرانجام شمشیر را از رو بسته و دستور به توپ بستن مجلس را داد. آنگاه تنی چند از مشروطه خواهان سرشناس چون میرزاجهانگیرخان صوراسرافیل و ملک المتکلمین و تنی دیگر را کشت یا به بند کشید و دیگران را نیز به گریز واداشت.
ولی سرانجام مقاومت کسی به نام ستارخان در یکی از کوی های شهر تبریز و آنگاه پیوستن بختیاریها، داشناکها، مجاهدان قفقاز، محمدولی خان تنکابنی و مردم گیلان و… به گشوده شدن تهران و گریختن محمدعلی میرزا به سفارتخانهٔ روسیه و پناه جستن به خاک این کشور انجامید. برای او مقرری برابر ۱۰۰ تومان در هر ماه در نظر گرفته شد و توسط نیروهای فاتح تهران تبعید گردید. وی پس از مدتی در صدد بازگشت و انتقام جویی و کسب مجدد قدرت برآمد که شکست خورد و ناچار به روسیه برگشت و مقرری وی نیز قطع گردید. او تا آخر عمر در روسیه ماند.
مطالب مرتبط