در این تحقیق به بررسی وضعیت عربستان و شرایط حاکم بر آن منطقه ، پیش از ظهور اسلام پرداخته می شود.
چکیده
در عربستان قبل از اسلام مهمترین دین، البته اگر بشود آن را دین گفت پرستش بتها بود ولی جدای از بت پرستی ادیان دیگری در صحراهای سوزان عربستان مورد توجه بوده است. بسیاری از این ادیان دینهایی بودند که از طریق کشورهای همسایه یا مهاجرینی که به خاطر عقایدشان از سرزمین مادری آواره شده بودند به داخل خاک عربستان وارد شدند. این مقاله سعی دارد به وضعیت دین قبل از اسلام و انواع دین قبل از اسلام بپردازد. البته این نکته قابل ذکر است که ما مبحث مربوط به بت پرستی را به مقاله دیگر محول کردهایم و از این آیین جداگانه بحث خواهیم کرد.
مقدمه
وقتی از عربستان عصر جاهلی نام میبرند همه گمان میکنند که دین تمامی مردم آن عصر و مکان بت پرستی بوده است، در صورتی که این یک ذهنیت اشتباه میباشد. در صحراهای عربستان و در بین قبایل گوناگون ادیان و عقیدههای مختلفی یافت میشد که کمتر به آن پرداخته شده است و همین امر باعث ذهنیت غلط در بین مطالعه کنندگان تاریخ شده است.
البته در کتابهایی که به عصر جاهلی اختصاص دارد جسته گریخته در این باره سخن گفته شده است اما مقاله و کتابی که اختصاصاً به این مطلب پرداخته باشد من سراغ ندارم؛ لذا بر آن شدم به صورت اختصار این مطلب را به رشته تحریر در آورم بلکه مورد استفاده کسانی که در این باره تحقیق میکند قرار بگیرد.
ویل دورانت مورخ نامی درباره دین میگوید: دین صد جان دارد هر چیزی اگر یک بار بمیرد برای همیشه از بین میرود، مگر دین که اگر صد بار بمیرد باز زنده میشود. عقیده ما مسلمین این است که دینداری و متوجه خداوند بودن ریشه در جان انسان دارد، که هر چقدر نیز فطرت خداپرستی انسان بیرمق و کم سو باشد اما به طور کلی از بین رفته نیست و یک زمانی ممکن است این آتش زیر خاکستر شعله ور شود و وجود انسان را روشن کند.
ما اگر در طول تاریخ به اقوام مختلف نگاه کنیم و زندگی آنها را مورد کنکاشی قرار دهیم میبینیم که هر قومی به تناسب محیط خود به خدائی و دنیا ماوراء الطبیعهای عقیده دارد. حال میخواهد این عقائد آنها صحیح و بر پایه تعلیمات پیامبران الهی باشد، یا احتمالاً مبنا و زیر بنای عقائد آنها خرافات و اباطیل باشد. چرا که انسان بدون دین و عقیده نمیشود. آن که میگویند من هیچ عقیدهای در این دنیا ندارم دروغ میگوید.
او هم به نوعی به خدا و دین معتقد است. اما شاید خدای او به مثل خیلیها شیطان باشد و دین او شیطان پرستی، چنانچه در دنیای امروز از این نوع فرقهها فراوان یافت میشود. به هر حال او هم به دینی و خدائی هر چند باطل اعتقاد دارد. به طور کلی دین در زندگی آدمی لازم و نقش اساسی دارد. بقول منتسکیو:اگر شخصی یا ملتی مذهب داشته باشد در عین حال گاهگاه ازاصول آن تمرد نماید و یاسوء استفاده کند بهتر از آن است که مطلقاً دین نداشته باشد.
یا ولتر میگفت: اگر خدا و دینی وجود ندارد انسان باید آن را با دست خود بسازد و آن را عبادت کند، چرا که خدا و دین نقش اساسی و مهمی در زندگی هر فردی دارد. عرب هم به تناسب ظرفیت خود ندای فطرت خود را شنیده بود و به واجب بودن اعتقاد به مبدأ و معاد پی برده بود، از همین رو در صدد پاسخ گوئی و لبیک به این ندای الهی بر آمد ولی عده زیادی از آنها در این مسیر دچار انحراف شدند و از جاده مستقیم خارج شده و بقول معروف به جاده خاکی زدند و در بیابان و صحرای گمراهی نابود شدند.
مرد عرب هم مثل تمامی مردم دیگر دنیا میدانست باید خدایی را پرستید، اما این که این خدا چه کسی است و چه چیزی است دچار گمراهی شد و به ورطه نابودی افتاد. البته در گوشه هائی از زمان، پیامبرانی برای آن مردم مبعوث شدند و راه و رسم خدا پرستی را به آنها یاد دادند ولی خیلیها به واسطه همان جهلشان از پذیرش دعوت پیامبران و راهنمایان و هدایتگران به سوی خدای حقیقی سرباز زدند و آ نهائی که نیز دعوت پیامبران الهی را دریافتند و پذیرفتند دیر زمانی نگذشت که با فوت آن پیامبر دوباره او و فرزندان او دچار همان انحراف قبل میشدند.
مخلص کلام آن که در عربستان نیز بمانند جاهای دیگر، دینهای حق و ناحق زیادی وجود داشت که در این مختصر سعی داریم به بخشی از عقاید و ادیان عرب بپردازیم و توضیحی هر چند کوتاه راجع به هر یک از دینهای عرب جاهلی بدهیم. اما این که در این کشور داغ و سوزان چه دین هائی وجود داشت میتوان گفت در عربستان جنوبی یک دیانت نسبتاً مترقی از ستاره پرستی به نام صائبین به وجود آمده بود که حول ماه پرستی دور میزد و نفوذ مبادی بابلی و زرتشتی در آن آشکار و واضع بود.
در اماکن دیگر هر جا که یهود و مسیحیان پا نهاده بودند من جمله در مراکز تجاری عربستان، اعراب بومی به دین آنها در آمده بودند و مبادی ساده و اولیه خود را ترک کرده و به سوی آن ادیان گرایید بودند. ولی اکثر قوم عرب چه در بلاد و چه در بادیهها، خدایان محلی از جنس مذکر و مؤنث برای خود اختراع میکردند و آن را عبادت میکردند که هر یک از این خدایان خاص قبیلهای واحد بود. بعضی از این الههها در نواحی جغرافیائی معین انتشار مییافتند و مردم آن ناحیه ناگزیر آنها را پرستش میکردند و از جمله میتوان هبل را نام برد که خاص شهر مکه و حول و حوش این شهر بود و یا خدای ذوالشری در شهر پترا. عبادات عامیانه در غالب نواحی این کشور رایج بود.
از آن جمله پرستش بعضی از اجرام آسمانی که هر یک به نام مخصوص نامیده میشدند «و از اسامی آنها معلوم میشود که ریشه خارجی داشتهاند و از ممالک همسایه خاصه از شهر بابل به آنجا نفوذ کرده بودند. سیاحان رومی یا یونانی، این خدایان را صورتی از خدای ژوپیتر، مرکوری، کونوپوس و امثال آنها میپنداشتند».(1) در این که دین اکثریت مردم عرب را بت پرستی تشکیل میداد شکی نیست ولی به خاطر کشدار بودن و طولانی بودن بحث بت پرستی آن را به آخر این بخش وا میگذاریم، در ابتدا از دینهای درجه دوم و سوم مردم عربستان صحبت میکنیم.
در شبه جزیره عربستان قبل از اسلام ادیان مختلفی مورد پرستش بود مانند: پرستش ارواح و مظاهرطبیعت، دین یهود، مسیحیت، زرتشتی گری، بت پرستی. حنفا (پیرو دین ابراهیم بودن. بیشتر از همه ادیان در قبل از اسلام بت پرستی دراین منطقه رواج داشت.
پيش از ظهور اسلام ، در هر يك از اكناف و گوشه هاي شبه جزيره ، نوعي پرستش و دين خاص رواج داشت.
فهرست مطالب
چکیده
مقدمه
انواع پرستش از ابتدا تا ظهور اسلام
1- پرستش ارواح و مظاهر طبيعت و آتش پرستی
2- يهود
3- مسيحيت
4- زرتشتي گري
5- حنفا
6- بت پرستي
بتهاى عرب
مذهب دهری
نتیجه گیری
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 19
مطالب مرتبط