دانلود مقاله در مورد زبان مادری و نقش آن در رشد کودکان
زبان مادری و نقش آن در رشد کودکان
جایگاه زبان مادری در جوامع بشری
” زبان مادری با تمام فعالیتهای بشری مرتبط است. ملتی که زبانش ممنوع باشد، در واقع حیاتش ممنوع شده است.” آلیس جابناAlice Jahbna))
منظور از زبان مادری اولین زبانی است که کودک در محیط قبل از تولد و بعد از چشم گشودن به جهان با آن زبان دنیای دنیای اطراف خود را تجربه می کند، زبانی که اجزا آن را هنگام تولد با خود دارد و در آتمسفر آن زبان رشد می کند. زبانی که زبان اکثریت اطرافیان کودک است. فراگیری زبان مادری یا زبان اصلی و به سخن برخی زبان شناسان اجتماعی”زبان اول” برای کودکان از اهمیت حیاتی در زندگی، رشد روانی و سلامت روحی برخوردار است. چرا که زبان مادری یا زبان اصلی سرمایه ایست که کودک هنگام تولد با خود اجزا آن زبان را به همراه دارد. در این نوشتار به جایگاه زبان مادری و ضرورت آموزش آن در پی ریزی یک جامعه سالم اشاره کرده و مطلب را پی می گیریم..در این مورد خلاصه ای از تحقیقات زبان شناسان نیز به زبان ساده نقل می شود:
هنوز امروز نیز در میان مردم این باور شیوع دارد که کودکان زبان مادری خود را از طریق تقلید والدین، مادران شیری و یا از طریق همنوعانشان در کوی و بازار یاد می گیرند.منظور این است که کودکان به نوعی زبان را با مشابه سازی یاد می گیرند. این اندیشه تا سال ،۱۹۵۷ حتی در میان دانشمندان زبان شناس نیز رایج و دایر بود و برخی از رفتار شناسان بر آن بودند که کودکان از طریق ارتباطات رفتاری زبان مادری خود را یاد می گیرند. اما همه این نظریه ها ، فرضیه ها و اندیشه های عوامانه و رایج در سال ۱۹۵۷ یک دفعه با نظرات یک زبان شناس جوان و نسبتا گمنام تغییر کرد. این جوان نابغه کسی جز نوام چامسکی نبود که نظریه ریشه دار و قوی خود را بیان و عیان نمود و اعلام کرد که زبان مادری همچون گنجینه ای در وجود نوزاد هنگام تولد نهفته است. نوزادی که همراه خود زندگی را آورده ، سرمایه ای به نام زبان مادری در درون او جا خوش کرده است. سرمایه ای که بالقوه است، ذاتی است ، اولیه است و نیز مقدم بر تولد او. و این زبان با پیجیدگیهای خود در ساختار مغزی کودک در حال جوشش است. به سخنی کودک به طور فطری یا ارثی سرمایه ای را به همراه دارد که می خواهد از سود آن بهره مند گردد و در زندگی از این سرمایه معنوی، ذاتی، فطری و به سخن برخی از دانشمندان” ملکوتی” برخوردار گردد. زبان مادری تنها دارائی کودک هنگام تولد است، ظرفیتی است که کودک آن را به همراه خود دارد.
زبان مادری یا زبان اول بستری است آماده که کودک بر آن بستر می خرامد و با آن نیازهای خود را هنگام رشد برطرف میکند.هر گونه خلل در این دارائی زبان مادری، کودک را از مسیر رشد طبیعی باز می دارد. فراگیری زبان مادری توسط کودک همان مسیر و فرایند را طی نمی کند که بعدها جوان میل به یادگیری زبان دوم یا زبان بیگانه را می کند.مفهوم هویت و پیوند آن با زبان مادری از همین نکته آغاز می گردد که کودک در بستر زبان مادری تمام صداها، گریه ها و اشارات خود را سازمان میدهد؛ زبانی که از درون به کودک الهام می گردد، زبانی که درونی است. همین جا به یک نکته اشاره شود که یادگیری زبان مادری همان روندی را دنبال نمی کند که فرد در بزرگسالی بخواهد زبان دیگری را یاد بگیرد ، چرا که یادگیری مهارتهای بیرو با استخراج سرمایه زبانی از درون متفاوت است؛ موضوعی که بیشتر به آن پرداخته می شود.
نظریه چامسکی یک مرحله بسیار مشاجره آمیزی آفرید. و انقلابی در عرصه زبان شناسی پدید آورد. من از لابلای نظریات بدیع این اندیشمند به اهمیت زبان مادری اشاره میکنم. وقتی که چامسکی بالاخره در سال ۱۹۶۴ کتاب معروف خود موسوم به” جنبه های تئوری نحو” را منتشر کرد نظریاتش از آن زمان به طور عام و گسترده مقبولیت علمی محافل آکادمیک را به همراه داشته و حقانیت آنها پذیرفته شده است. بنا یر این چامسکی آغازگر دوره جدیدی در عرصه زبان شناسی و زبان مادری از دهه شست قرن گذشته بوده است.
باید اشاره نمود که در دورانهای کهن مبحث یادگیری زبان مادری برای کودکان نظرات دیگر اندیشه ورزان و فلاسفه را نیز جلب کرده بود. قرنها پیش افلاطون نیز همان پرسش را داشت که چگونه ممکن است کودکی که حتی نمی تواند بند کفش خود را ببندد بتواند صرف و نحو پیچیده زبان مادری را از همان اوان کودکی فرا بگیرد، در حالی که کودکان در مرحله رشد “پیشازبانی” قرار دارند. و نیز محقق شده است که در لایه های مغزی کودکان یک دایره لغت غنی از زبان مادری نهفته است. و از این جاست که کودک قادر است با دستکاری و استفاده از همان گنجینه غنی لغات جملات پیچیده ای را بسازد. زبان مادری مهارتی مثل یادگیری رانندگی، آشپزی یا گلدوزی نیست و یا مهارتی همچون یادگیری ریاضیات هم نیست. در سنین کودکی نمی توان این مهارتها را به کودکان یاد داد.زبان مادری همچون دایه ای است که کودک را لحظه به لخظه نوازش می دهد و کودک با موسیقی صداها و الحان زبان مادری تنفس کرده رشد می کند. اما آنچه زبان شناسان را در حیرت فرو برده و آنها را مجذوب خود می کند این است که چگونه ممکن است کودک از همان اوان خردسالی توان واژه سازی داشته و ساختارهای نحوی زبان مادری خود را بداند. نوام چامسکی حدود نیم قرن پیش توجه جهانیان را به این پرسش مهم و معمائی معطوف نمود، پرسشی که تا آن زمان به طور فریبنده ای پاسخ بسیار ساده و ابتدائی داشت. و…………
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 12
مطالب مرتبط