دانلود مقاله روانشناسی گشتالت
روانشناسی گشتالت
نظریههای یادگیری
یادگیری ، یعنی فرآیند تغییرات نسبتاً پایدار در رفتار بالقوهی فرد بر اثر تجربه . یادگیری یک فرآیند است یعنی پویاست و تحرک و پویایی آن ناشی از تعامل اجزاء آن است که در یادگیری مؤثر است . مانند ذهن دانشآموز که با محتوای دروس برخورد میکند با واسطهی معلم و نیز یادگیری علاوه بر فرآیند بودن ، تغییرات نسبتاً پایدار چون تغییر است این تغییر تغییری است نسبتاً پایدار چون موسمی و موقتی نیست البته درجه ثبات و پایداری نسبی است . در رفتار بالقوهی فرد ، البته همیشه اینگونه نیست ، یکی عملکرد فرد یکی بالقوه ، عملکرد فرد ؛ آنچه در حال حاضر از فرد سر میزند . بعضی یادگیری را در عملکرد و بعضی در بالقوه قایلند که رخ میدهد . فراگیر بالقوه میگیرد تا بالفعل شود بر اثر تجربه ، روی واقعیتها عمل کنیم . آزمون کنیم ، بیندیشیم ، تغییر دهیم ، عوامل ذیمدخل (متغیرها) را دستکاری کنیم . (تعریف هیلگارد راجع به یادگیری)
یاد گرفتن : کسب دانش ، دریافتن ، تسلط یافتن از راه تجربه یا مطالعه سپردن به ذهن یا حافظه ، حفظ کردن ، فرا گرفتن از طریق تجربه گاهی یافتن از چیزی ، پی بردن به چیزی در رفتارگرایی عقیده کلی بر این است که همه یادگیرندگان در اصل برابرند . امّا شرایطی که بر آنان تأثیر میگذارد ، متفاوتند . همین شرایط موجب تفاوتهای رفتاری میشود . رفتارگرایان : تغییر در رفتار (هر نوع عملی که از فراگیر سر میزند به اضافه فکر کردن) فقط عملی که از ما سر میزند ، نیست . به فرآیند پردازش اطلاعات کاری ندارند ، به این که چه تحولی رخ میدهد کاری ندارد . به برونداد کار دارند ، به حاصل کار دقّت دارند ، این قابل سنجش و اندازهگیری است .
رفتارگرایی (پاسخ به محرکها) کانون توجه معلم بر پاسخهای مورد انتظار مبتنی است . میخواهد پاسخها و واکنشهای دانشآموزان را شکل دهد تا همانند الگوی اولیه که توسط وی ارایه شده است ، بشود .
شناختگرایان
نظریههای شناختگرایی بیانگر این واقعیت میباشد که یادگیرنده عامل اصلی و مهم کسب اطلاعات است و بر اساس اعتقاد گروهی از روانشناسان : همه توانمندیهای ما همچون ادراک ، یادآوری ، استدلال در یک نظام پیچیده ، سازمان یافتهاند که آن را شناخت مینامند .
آدمی میتواند به تعبیر و تفسیر اطّلاعات بپردازد ، پیچیدگیها و معماهای زندگی را از روی بینش حل کند ، رویدادها و مسایل روانی را پیشبینی نماید و به تجربههای سنجیده و نامشهود سازمان دهد .
به طور کلی شناخت : هم فرآیند دانستن و هم محصولِ عمل دانستن است و اندیشهها ، اطلاعات ، خاطرهها یا نمادهای روانی و فرآیندهایی را در بر میگیرند که به وسیلهی نمادها کسب میشود .
در واقع به یاری پردازشِ شناخت و آگاهیهاست که میتوانیم آفرینندههای فعال حقایقی باشیم که ما را به فراتر از الگوهای محرک ، پاسخ میبرند .
و…………..
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 9
مطالب مرتبط