این تحقیق در مورد همنوایی اجتماعی می باشد و به طور کامل به شرح این پدیده می پردازد. این تحقیق به دانشجویان رشته های علوم اجتماعی، علوم تربیتی، روانشناسی و دیگر رشته های مرتبط پیشنهاد می گردد.
مقدمه
همنوایی بصورت ساده یعنی هماهنگ کردن رفتارها و باورها با هنجارهای گروه، که میتواند بصورت مستقیم و آگاهانه از طریق گروه و جامعه اِعمال شود یا شخص بهشکل غیرمستقیم و ناخودآگاه از آنها متأثر گردد.
همنوایی یا همشکلی یک رفتار اجتماعی است که وقتی بین اهداف و امکانات یا نیازهای تولیدشده در فرهنگ و جامعه و ارضای آن نیازها، هماهنگی و تعادل وجود داشته باشد؛ به وجود میآید. به کسانی که رفتار همنوایانه دارند، همنوا گفته میشود؛ همنوایان افرادی هستند که ارزشهای عموماً پذیرفته شده و وسایل رسمی تلاش برای تحقق آنها را میپذیرند و به موفقیت رسیدن یا نرسیدن آنها تأثیری درپذیرش اجتماعی ایشان ندارد. همنوایی در بیشتر موارد با پذیرش تمام هنجارها همراه است؛ میتواند از طرف یک فرد یا یک گروه اجتماعی باشد.ترس از مجازات، احساس محرومیت و یا درونی شدن ارزشها از عواملی است که باعث افزایش میزان همنوایی در افراد یا گروهها میشود.
درجه همنوایی
درجۀ همنوایی conformity از یک جامعه تا جامعۀ دیگر متفاوت است و آن بستگی به فردگرا بودن و جمعگرا بودن و سنتی یا مُدرن بودن جامعه دارد، لیکن آنچه مشترک است این است که مقداری از همنوایی و اثرات آن در هر جامعهی دیده میشود، حتا در میان افرادی که خود را بسیار مستقل و آزاداندیش میپندارند و فکر میکنند رفتار افراد دیگر بر آنها تاثیری ندارد.
در سال ۱۹۵۱ پژوهشی انجام شد که طی آن میزانِ تاثیرپذیریِ شخص از گروه مورد سنجش قرار گرفت. قرار بود اشتراککنندگان از میان سه خط، خطی را که کاملاً هماندازه با خطِ معیاری بود گزینش کنند. به استثنای یک نفر اشتراککننده، باقیمانده همه کسانی بودند که در این پژوهش نقش بازی میکردند و اشتراککنندۀ واقعی نبودند. برای آنها گفته شده بود که بصورت عمدی گزینۀ غلط را انتخاب کنند.
نتیجۀ پژوهش جالب بود. اشتراک کنندۀ واقعی، با تاثیرپذیری از دیگران، در بیشتر موارد پاسخِ اشتباه را انتخاب میکرد. در ۷۶ درصد موارد، اشتراککنندگان واقعی حداقل برای یک بار گزینۀ اشتباه را انتخاب کردند، با آنکه به نحوی میدانستند این گزینه درست نیست. یکی از دلایل عمده این بود که شخص تحت تاثیر دیگران رفتار خود را تغییر میداد چون نمیخواست دیگران فکر کنند او اشتباه کرده است. بعلاوه فکر میکرد اگر چندین نفر فکر کنند که یک موضوع درست است، لابُد آن موضوع درست است.
این رفتار رابطۀ مستقیم با بزرگی گروه دارد. به این معنا که هر چه گروه بزرگتر باشد، تاثیر آن بیشتر است و باور شخص به این که رفتارها و هنجارهای آن گروه درست اند، قویتر است. وقتی با یک رویکرد « روانشناسی تکاملی» و «روانشناسی اجتماعی» به موضوع بنگریم، میبینیم به عنوان موجودات اجتماعی، ما در تلاش برای جلب توجه و حمایت دیگرانیم تا بقای خود را تضمین کنیم. برای این کار نیاز است تا هنجارهای گروه مورد پذیرش قرار گیرند تا در آن گروه جا داشته و مورد اعتماد و اطمینان باشیم.
آیا شما تجربۀ مشابه نداشته اید و تا حال نشده بنابر تاثیر گروه یا جامعهای که در آن قرار دارید، به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با چیزی هماهنگ و همراه شده اید که اگر تاثیر آن گروه نمیبود و تنها میبودید، یا فقط با جمع کوچکی میبودید که به مثل شما میاندیشیدند، این کار را نمیکردید؟ یا برای جلب توجه و کسب پذیرش و اطمینان گروه بطور آگاهانه یا ناآگاهانه از گروه تاثیر پذیرفته باشید و رفتار خود را با آن هماهنگ کرده باشید؟ یا به همان تعبیر پیشین، «گر نخواهی رسوا شوی، همرنگ جماعت» شده باشید؟
فهرست مطالب
مقدمه
درجه همنوایی
دسته بندی هم نوایی
1- همرنگی و بهم پیوستگی(cohesiveness)
2- همرنگی و اندازه گروه
3-هنجارهای اجتماعی توصیفی ودستوری
هویت اجتماعی
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 14
مطالب مرتبط