این تحقیق در مورد شهادت زن در اسلام بوده و به بررسی وجه حقوقی و قانونی آن می پردازد. این تحقیق به دانشجویان رشته حقوق و دیگر رشته های مرتبط پیشنهاد می گردد.
مقدمه
يكي از مسائلي كه در مورد زنان و حقوق آنها وجود دارد و گاه موجب بروز ايجاد شبهه و اشكال از سوي برخي ناآگاهان و مغرضين مي شود، موضوع شهادت و گواهي زنان است . زيرا در قرآن كريم در اين مورد آمده است : دو نفر از مردان خود را به گواهي بگيريد و اگر دو مرد نبودند يك مرد و دو زن از ميان كساني گواه بگيريد كه مورد رضايت و اطمينان شما هستند تا اگر يكي از آن دو فراموش و يا اشتباه كند ديگري به يادش آورد . با استناد بر آيه 288 سوره بقره گواهي زنان از نظر فقهاي اسلامي اجمالاً نصف گواهي مردان به حساب مي آيد و علت آن در خود آيه شريفه ذكر شده است .
قرآن در اين مورد تنها علتي را كه بر شهادت دو زن معين مي كند محكم كاري و تذكر است و اين به سبب اهميت مسئله است . اگر زن تنها باشد ممكن است بر اثر تهديد و يا حس ترحم گواهي اشتباه بدهد ولي به پشتيباني و پشتوانه نيروي دوم بهتر مي تواند بر اعصاب خود مسلط بوده و در مورد حقي كه بايد ابراز كند با قدرت و انديشه قوي تري برخورد كند .
شهادت زن
«واضح است كه شارع حكيم هيچ گاه حكمي ظالمانه صادر نخواهد كرد و در مواردي كه در كتاب و سنت در حكمي شائبه عدم عدالت وجود دارد، بايد به مباني آن و طريق استنباط آن رجوع كرد. حال با توجه به اين اصل و ملاك مهم در جعل احكام شرعي، يكي از احكامي كه امروزه در آن شبهه تبعيض و عدم عدالت و برابري مطرح شده، مسئله عدم تساوي شهادت زنان با مردان است. اين عدم تساوي هم در مباحث مربوط به دعاوي مطرح است و هم در اثبات برخي از احكام شرعي مانند رؤيت هلال ماه. در برخي دعاوي مثل حدود عِرضي و يا برخي از احكام شرعي مانند ثبوت طلاق به طور كلي شهادت زنان نفي گرديده است كه موجب بروز شبهه عدم عدالت در اين حكم شده است .
اول اينكه ببينيم آيا اصلاً چنين حكمي از طرف شارع صادر شده يا خير; بدين معنا كه شارع حكيم كه تبعيض و ظلم را در احكام خويش نفي كرده است، آيا در اين مورد يك حكم كلي بر موضوعات فقهي و دعاوي كه نياز به شهادت شهود دارد، نموده است و ارزش شهادت دو زن را برابر شهادت يك مرد دانسته است؟ يا اينكه اصلا چنين حكمي وضع نكرده است كه در اين صورت ديگر شبهه تبعيض وجود ندارد و نمي توان حكم اسلام در شهادت زنان را مورد مناقشه و مخالف عدالت بر شمرد.
دوم آنكه اگر در مواردي به وسيله ادله متقن و نصوص صريح ثابت گرديد كه ارزش شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است و يا اينكه اصلاً شهادت زنان مورد پذيرش نيست، جهت توجيه اين حكم چه بايد كرد؟»
بايد بگوييم كه بين رويت وقايع بين زن و مرد هيچ تفاوتي نيست چون هر دو از اين حس به طور مساوي برخوردارند و هيچ يك بر ديگري برتري ندارد . اما به دليل اينكه محل محاكمه و محكمه محل تشنج ، التهاب و درگيري است و زن نيز داراي احساسات و عواطف رقيق و لطيف مي باشد به راحتي مي توان با اندكي گريه ، قسم خوردن و يا ساير مسائل احساسات او را تحريك نمود ، لذا شارع مقدس شهادت يك زن را كافي ندانسته و براي اينكه زن دچار تحريك عواطف و در نتيجه بي راهه رفتن در امر شهادت نشود مكمل ديگري بر او از جنس خودش قرار داده است تا اين خلاء جبران شود و اين مسئله نقص يا كمبود ارزش براي زنان به حساب نمی آيد ، همانگونه كه ضعيف تر بودن جنبه احساسات و عواطف مردان نسبت به زنان نقص براي آنان شمرده نمي شود . لذا مسئله شهادت زنان و اينكه شهادت دو زن برابر شهادت يك مرد است معيار برتري زن بر مرد نيست .
فهرست مطالب
مقدمه
شهادت زن
شهادت زن در آئين دادرسي اسلام
بررسي سندي و دلالتي روايات
شهادت زنان در باب طلاق
شهادت زنان در باب حد قتل
چرا شهادت یک مرد با شهادت دو زن مساوی است ؟
تفاوت های زن و مرد در نظام تکوین
نتیجه گیری
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 15
مطالب مرتبط