دانلود مقاله شرکت هوندا
هوندا
بخشی از متن
در اوایل دهه ۱۹۸۰ ، هنگامی که صنایع ایالات متحده برای کسب برتری سرگرم تلاش بود، هوندا فعالیت صنعتی خودرا دراین کشور آغاز کرد. در اواخر سال ۱۹۸۲، درست سه سال پس از آنکه این شرکت شروع به ساختن موتوسیکلت در ایالات متحده کرد، به عنوان نحستین شرکت ژاپنی، تولید اتومبیل رانیز در این کشور آغاز نمود. هنگامی که کارخانه اتومبیل سازی هوندای امریکا، رسما درهای خودرا در ماریزویل، واقع در ایالت اوهای گشود، این سازنده پیشرو موتوسیکلت درجهان ، به عنوان پیشتاز صنایع اتومبیل قدم در راه شناساندن خویش برداشت وبه خوبی پیش رفت. این کامیابی وپیشرفت برای شرکتی که تا اوایل دهه ۱۹۶۰، حتی یک اتومبیل هم تولید نکرده بود، شاهکاری تمام عیار به شمار می رفت. همان هنگام که کارخانه کار خویش را آغاز کرد. موتوسیکلت واتومبیل هوندا در امریکا به صورت فرآورده هایی شناخته ومورد قبول در آمده بودند. در خلال همین دوره بود که کیفیت اتومبیلهای امریکایی داشت به نحوی هشدار دهنده، پایین می آمد ومصرف کنندگان از خرید اتومبیل هوندای ساخت امریکا ابراز نگرانی می کردند. پیامی که در سراسر بخش گسترده ای از شکور به گوش می رسید، این بود که: کارگر امریکایی قابلیبت ساخت اتومبیلهایی با کیفیت ژاپنی را ندارد. بسیاری می گفتند تنها هوندای ساخت ژاپن را می خرند. حتی نمایندگان فروش، شکوه می نمودند که کیفیت پایین تر وقابل انتظار کار در کارخانه تازه، کسب وکارشان رابه یاد می دهد. علی رغم این اعتراض ها ، کارخانه تازه با استفاده ازوجود گروهی کارگر از جوامع کوچک وروستایی مرکز اوهایو، تولید خود را آغاز کرد. بیشتر این کارگران، پیشینه کشاورزی داشتند، تنها شمار اندکی از آنان در کارخانه ها کارکرده بودند. هنگامی که با امضای نخستین قراردادها خط مونتاژ به راه افتاد، تحلیلگران صنعتی مشتاقانه گرد آمدند تااین نخستین مدلها را بررسی کنند. همه یک صدا براین باور بودند که اتومبیلهایی دارند که در ژاپن تولید می شوند. امروزه کیفیت کار در تولید اتومبیلهای هوندای ساخت امریکا، نمونه ای از برتری تلقی می شود. مجتمع شرکت صنعتی هوندای امریکا {ایچ ای ام}، برای تمام شرکتهای صنعتی امریکایی به صورت یک ویترین در آمده است ووجود این کارخانه امروز گواه آن است که کارگران امریکایی کاملا شایستگی ارائه کار خوب وبرجسته را دارند. برخلاف انتظار بسیاری کسان، که از کارخانه شرکت صنعتی هوندای امریکا دیدن کرده اند، سطح خودکاری وتکنولوژی دراین کارخانه با آنچه در سایر کارخانه های خودکار مدرن وجود دارد، چندان متفاوت نیست. این ماشین آلات نیست، بلکه انسان است که در کیفیت وبهره وری تفاوت بوجود می آورد. عملکرد این کارخانه، یادآور این نکته است که نیروی کار امریکایی توانایی پیش گرفتن ازرقبا رادر بازارهای جهانی دارد. صاحبان صنایع امریکا غالبا در نسبت دادن موفقیت دیگران، به ویژه موفقیت شرکتهای ژاپنی، به دخالت غیر منصفانه دولتی یا رویه های ناعادلانه کار، زود داوری می کنند بااین وجود نوآوریهای هوندا در عرصه مدیریت بود که گروهی از مردم منطقه مرکزی اوهایو رابه یک نیروی کار بسیار باانگیزه وامیداوار تبدیل کرد. این نوآوریها منجر به پدید آمدن یک رفتار سازمانی می شود که با ضربه طبالی دیگر هم جریان می یابد. این شیوه نامدون مدیریت، تااندازه ای معروف به راه هونداست- فلسفه ای که علت وجودی یک فرهنگ سازمانی است که به شدت برفعالیتهای روزانه وبلند مدت شرکت تاثیر می گذارد. این راه هونداست که محیط کارکردن به وجود آورده است، محیطی که در آن، اشخاص به مشاغل خود مباهات می کنند. میان مدیریت وکارگران هیچ گونه رابطه خصومت آمیز ما – آنها وجود ندارد. در عوض، جوی وجود دارد که در آن کارکنان سرگرم کار خود، و کامیابیهای ناشی از کارگروهی می شوند. کارکنان، پروای خیر شرکت را دارند، چراکه می دانند شرکت هم به آنان توجه دارد. دستاورد هوندا در واقع گزارشی از کامیابی امریکایی است. گزارشی از این که چگونه امریکاییان می توانند فرآورده ای مرغوب بسازندودر امریکا به فروش برسانند. پیام روشن است: نیروی کار ایالات متحده می تواند به نحوی مطلوب در بازار جهانی رقابت کند. لیکن اگربناباشد ایالات متحده به عنوان رهبر بزرگ اقتصاد جهانی، وارد قرن بیستم ویکم شود باید سبک وشیوه مدیریت درآن کشور تغییر یابد. اگر در مقابل تغییر، مقاومت نماید، باید خودرا تسلیم این واقعیت کند که به یک کشور صنعتی درجه دوم تبدیل می شود. آنچه که صنعت امریکا باید برای بازپس گرفتن نفوذی که در میدان رقابت داشت انجام دهد، نه به صورت قانون می توان آن را………
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 71
مطالب مرتبط