این تحقیق در مورد فقه الحدیث می باشد و پیشینه این مبحث را به طور مفصل مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق به عنوان کار تحقیقی برای کلیه رشته های معارف، حقوق و همچنین جهت دروس معارف به کلیه رشته ها پیشنهاد می گردد.
مقدمه
حدیث پژوهان از دیرباز، اصطلاح فقه الحدیث را برای فهم حدیث به کار برده اند. فقه الحدیث ترکیبی از معنای لغوی فقه و معنای اصطلاحی حدیث است. فقه در لغت به معنای فهم عمیق و دقیق است و حدیث در اصطلاح، به سخن، رفتار و تقریر معصوم و یا حکایت این امور گفته می شود و منظور از ترکیب این دو، فهم درست و ژرف از گفتار و کردار معصومان است. به سخن دیگر فقه الحدیث به احادیث فقهی اختصاص ندارد و معنای اصطلاحی فقه در اینجا مقصود نیست. فقیهان معاصر شیعه و بسیاری از عالمان اهل سنت این ترکیب را به کار برده اند.
با توجه به آنچه گفته شد و در احادیث بدان راهنمایی شده است، می توان فقه الحدیث را چنین تعریف کرد: «دانشی که به بررسی متن حدیث می پردازد و با ارائه مبانی و سیر منطقی فهم آن، ما را به مقصود اصلی گوینده حدیث نزدیک می گرداند.»
درک معنای حدیث و پی بردن به رموز و اسرار نهفته در آن، و استنباط احکام و استخراج معارف بلند از آن، غیر از نقل و روایت آن می باشد، و افقی وسیعتر دارد، زیرا که استعدادها مختلف و ذوقها متفاوت است، و مردم از جهت علم و هوش و دقت نظر یکسان نیستند، چنان که در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است: «رب حامل فقه الی من هو افقه منه» یعنی درک مقصود و دست یافتن به هدف اصلی و مقصد نهائی گوینده، گاهی نیازمند علوم و آشنائیهایی است که هر کسی از آنها برخوردار نیست، چه بسا حدیثی از باب تقیه صدور یافته یا به کنایه گفته شده است، لذا هر کسی را توان رد یا قبول حدیث نبوده، و هر محدث و ناقل و راوی حدیث را فقیه و اهل شناخت و درک حدیث نمی توان گفت.
چیستی فقه الحدیث
فقه به معنای فهم، یا فهم از روی تأمّل و دقّت و فقه الحدیث به معنای فهم حدیث است. اصطلاح فقه الحدیث در کنار اصطلاح مصطلح الحدیث و رجال الحدیث، اصطلاح شناخته شده ای است که به یکی از دانش های مهم حدیث ناظر است. احتمال می رود این اصطلاح از روایت مشهور نبوی برداشت شده باشد، آنجا که پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: نضّر الله عبداً سمع مقالتی فوعاها و بلغها من لم یسمعها فربّ حامل فقه الی من هو افقه منه، ربّ حامل فقه الی غیر فقیه ؛ خداوند شاد گرداند بنده ای را که گفتارم را شنیده و بفهمد و به کسی که آن را نشنیده برساند، که چه بسیار است کسی که فهم (و دانشی) را به کسی می رساند که از خود او فهیم تر است و چه بسیار کسی که فهم (و دانشی) را به کسی که فهیم نیست می رساند.
چه در این روایت افزون بر شنیدن روایت از دریافت و فهم آن سخن به میان آمده و حامل حدیث به حامل فقه و فهم آن تعبیر شده است.
فقه الحدیث در حقیقت به معنای تفسیر حدیث است. و همان گونه که درباره قرآن می گوییم که وجود ابهاماتی در آیات، تفسیر قرآن را ضروری می سازد، درباره حدیث نیز چنین است ؛ یعنی به خاطر وجود ابهامات و مشکلاتی در به دست دادن مدالیل حدیث، تفسیر آن ضروری می باشد.
بر این اساس تاریخ و مصطلحات حدیث همسان با علوم قرآنی و فقه الحدیث همسان با تفسیر قرآن است. و دانش رجال الحدیث که مختص به حدیث است به خاطر وجود پدیده سند در روایات است که این پدیده در قرآن وجود ندارد. در مجموع می توان فقه الحدیث را این چنین تعریف کرد: مبانی و ضوابطی که در فهم متون و مدالیل روایات مورد استفاده قرار می گیرد و تفسیر و تبیینی که بر اساس این مبانی از احادیث ارائه می گردد. با این تعریف فقه الحدیث افزون بر مبانی فهم، شرح و تفسیر روایات را نیز شامل می گردد.
چنانکه آشکار است، اصطلاح « فقه الحدیث » ترکیبی است از یک مضاف و مضاف الیه که در آن واژه « فقه »، در معنای لغویِ خود به کار گرفته شده و هیچ گونه ارتباط مستقیم با « فقه » به مثابه یک علم ساخت یافته ندارد. این در حالی است که واژه « حدیث » به عنوان مضاف الیهِ این ترکیب، دقیقاً در معنای اصطلاحی به کار برده شده و از معنای لغوی خود، دور گشته است.
به نظر می رسد پیش از ورود به بحث درباره هر یک از واژگان « فقه » و « حدیث » نیاز باشد اندکی درباره رابطه میان « فقه الحدیث » با برخی دیگر از علوم حدیث همچون « رجال » و « درایه » سخن گفته شود. اساساً « علوم حدیث » با این هدف بنا نهاده شده اند که بتوانند پژوهشگرانِ عرصه « حدیث » را جهت مواجهه با ابعاد گوناگون « حدیث » به شکل علمی و روشمند توانمند سازند.
در همین راستا بود که حدیث پژوهان از دیر باز دریافتند که بایستی به دو بُعد و جنبه مهم در حدیث که همانا « صورت » و « محتوا » باشد، توجه نمایند و متناسب با آن به پایه ریزی علوم حدیث مبادرت ورزند.
نتیجه این تلاشها آن بود که برخی علوم همچون « درایه » و « رجال »، عهده دار بحث درباره صورت یا شکل حدیث گشته، بر آن بودند تا حدیث پژوه را در راستای مطالعه دقیق در جنبه های شکلیِ حدیث یاری رسانند.این درحالی بود که علمی همچون « فقه الحدیث » جهت مواجهه علمی با « محتوا » و« مضمون » حدیث پایه گذاری گردید. نتیجه آن بود که هر یک از علومی که در حوزه حدیث پژوهی شکل گرفتند، به نوعی مکمّل دیگر علوم حدیث بوده و سعی داشته اند تا از ابعاد گوناگون، خلأ دانشی در حوزه حدیث پژوهی را رفع نمایند.
فهرست مطالب
مقدمه
چیستی فقه الحدیث
شکل گیری ترکیب فقه الحدیث
اصطلاح فقه الحدیث در خلال قرون
مفاهیم واژه ها
توجه به ریشه واژه ها
توجه به گوهر معنایی
توجه به مفاهیم واژه ها در عصر صدور
توجه به اصطلاحات خاص روایات
بررسی ساختار جملات
توجه به زبان روایات
نقش سیاق در معنا رسانی
توجه به قرائن خارجی
طلیعه های دانش فهم حدیث
روش فقها در فقه الحدیث
قه الحدیث و اختلاف الحدیث
ظرفیت های بسط موضوعی در فقه الحدیث
نتیجه گیری
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 58
مطالب مرتبط