دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تحقیق در مورد تئاتر
نخستين خاستگاههاي تئاتر در تاريخ مفقود شده است . ما نخستين بار با شكلي نسبتا تكامل يافته از آن در حدود 540 سال پيش از ميلاد در يونان باستان روبرو مي شويم .
يك نظريه بر آن است كه خاستگاه تئاتر نوعي شعائر است . احتمالا مراسم مربوط به مراسم ديونوس ( خداي بار آمدي و شراب ) نخست شامل بازي سازي دوبار ه روي دادهاي گوناگون سرگذشت او بوده است .
نظريه ديگري است كه مي گويد تئاتر احتمالا به عنوان راهي بسيار مؤثر براي قصه گويي ولي نه الزاما در رابطه با خدايان پديد آمده است .
اگر چه متن نوشته شده لازمه يك نمايش نيست . ولي احتمالا نوعي متن همواره وجود داشته و لذا متن نمايش عنصر مهمي در زبان تئاتري است بديهي است كه كسي بايد بازيگران ( عنصر اصلي تئاتر ) متن نمايش ، فضاي تئاتر ي ( شامل دكور و آكساسوار ) و عناصر فني را گرد هم آورده و سازمان دهد تا اجراي كاملي ارائه شود ، امروز اين شخص كارگردان نام دارد عنصر ديگر زبان تئاتر فضاي بازيگر و تماشاگر – صحنه بازي ، محوطه نمايش ، ساختمان تئاتر است .
تعریف بازيگر در تئاتر :
تئاتر در ساده ترين حد آن عبارت است از الف : در نقش ب: درحالي كه ج: آنرا تماشا مي كند .
ماهيت بازيگري در تئاتر :
نمايش يا اجرا توسط عمل بويژه روي صحنه ، تظاهر كردن ، باز آفريدن ، تجسم بخشيدن ، بازي كردن ، نقش . مثلا در يك نمايش رفتار كردن به شيوه مناسب با رفتار كردن به شيوه اجراء بر روي صحنه ، وانمود كردن ، بازي كردن ، اجراي نقش مشخص .
در تئاتر معاصر :
ما معمولا به دنبال واقع گرايي و يكي پنداري بازيگر و تماشا گر هستيم . ما بازيگر را بزرگ ميكنيم تا اين يك پنداري را تشديد يعني كمك به ايجاد اين باور كند .
در تئاتر مشوق زمين بازيگران حتي سعي مي كنند طوري بازي كنند كه گويي زندگي واقعي را بازي مي نمايند . در تئاتر ژاپني نو بازيگر گامهاي خود را تدريجا با صدايي اوج گير و تصنعي هموار ساخته و با يك سلسله حركات و حالات تصنعي و قرار دادي كه هر يك معناي نهادين خاصي دارد حركت مي كند . در تئاتر كابكي بازي كمي زنده تر و پر تحرك تر ولي همچنان سخت تصنعي و رقص گونه است و گفتگو ها نيز به سبك تئاتري ساختگي است نقطه او ج يك بازيگر كابكي مي يا ژست ساكن و تنديس گونه است كه هر نمود آن را سنت تعيين و تجويز مي كند . در مي فقط معروف ترين و معتبر ترين بازيگران مي توانند با احتياط دست كاري كنند . مجموعه اي از اين ژستها هست مثل ژست سنگ اندازي ، ژست حلقه زدن دور يك ستون .
مي : حركاتي پر محتوا ولي خالي از ديالوگ
وظيفه بازيگر در تئاتر :
اشكال نمايش
هر نمايشنامه اي ، هر فيلم سينمايي يا هر نمايش تئاتر تلويزيوني ، بازتاب شيوه ي نگرشي به زندگي است هر هنر مندي ماده ي كار خود را از زندگي و از تجربه آدمي مي گير د و اين ماده را مطابق مجموعه اي قرار داد هنري شكل مي دهد .
مطالب مرتبط