دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تاثیر دفاع مقدس بر سینما و تاتر
تئاتر هنري است والا و ارزشمند كه نقش مهم و ژرفي در فرهنگ بشري داشته است. هنرتئاتر از ديرباز بشر را تحت تاثير قرار داده است و اين تاثيرگذاري تا به امروزادامه دارد. تئاتر تعالي بخش فرهنگ و روح آدمي است و همين امر سبب شده استپيچيدهترين و مهمترين مسائل انساني در تئاتر مطرح شود. موضوعهايي چون حسادت،قساوت، جنايت، شهوت، خيانت، ثروت و… همواره دستمايه نمايشنامهنويسان جهان قرارگرفته است و افرادي را كه به تماشاي آن تئاترها نشستهاند، تحت تاثير قرار داده استاما تئاتر مقاومت به معناي واقعي آن متعلق به دوران جديد و پديدهاي متاخر است وشايد بيش از هر دوره ديگري به دوران جنگهي جهاني اول و دوم باز ميگردد وپيشينهاي طولاني در هنر تئاتر ندارد. به عبارت ديگر تئاتر مقاومت، پديدهاي مدرناست و همگام با تغيير و تحولات و عصر مدرن پيشرفته است. مقاومت و تئاتر منتسب به آنبر اثر هجوم كشورها و گروههاي متجاوز پديده آمده است و اگر مقاومتي شكل گرفته استناگزير هجوم و يا تجاوزي آن سوي ديگر وجود داشته است. به عبارت روشنتر هستههايمقاومت در جوامع و كشورهاي مختلف بيشتر در مقابل جنگهاي ناخواسته و تحميلي صورتگرفتهاند و از همين رو است كه مقاومت وتئاتر، مقاومت به لحاظ مفهومي و بارارزشي آنهمواره قابل توجه بوده است. اگر در يك سو جنگطلبي و تجاوزگري بوده در سوي ديگرمقاومت و طلحطلبي تجلي يافته است.
آنچه دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران رامنحصربه فرد كرده است جهان بيني و ايدئولوژي رزمندگان ايراني است. بنابراين جنگعراق با ايران را ميتوان جنگ ايدئولوژيها ناميد. نشانههاي اين جنگ ايدئولوژيك رادر گفتارها و رفتارهاي رهبر فقيد كشورمان امام خميني(ره) بيش از پيش ميتوان يافت. امام خميني(ره) جنگ ايران و عراق را جنگ اسلام و كفر ناميد و اگر چه مقامات عراقينظاميان خود را آزاد گذاشته بودند تا حتي به غير نظاميان كشورمان نيز وحشيانه حملهكنند وغير انسانيترين رفتارها را در جنگ نشان دادند، اما رهبر انقلاب، مسئولانكشورمان و رزمندگان ما همواره اخلاق جنگ را رعايت كردند و بر دفاعي بودن جنگمانتاكيد ميكردند.
تعريف دفاع مقدس
تئاتر دفاع مقدس گونه تئاتر در كشور ماستكه در آن ارزشهاي انساني رزمندگان يا خانوادههاي ايراني به شيوهاي دراماتيك ونمايشي به روي صحنه ميروند. بنابراين اين گونه نمايشي در درجه نخست بايد ويژگيهاو عناصر هنر در آن جاري و ساري باشد. شخصيتها و يا تيپهاي نمايشي اين گونهتئاترها غالباً انسانهايي هستند كه يا شروع كننده جنگ بودهاند و عراقي هستند و ياايرانياند و نقش دفاعي به خود گرفتهاند. در اين نمايشها گاهي خط مقدم و سنگرهايجبهه جنگ مكان وقوع اتفاقها هستند و يا آدمها و انسانهاي مرتبط با جنگ در پشتجبههها مورد توجه قرار گرفتهاند و اتفاقها كيلومترها دورتر از جبهه به وقوعميپيوندند. گاهي حملات و تجاوزهاي دشمن چنان محور اصلي نمايش را تشكيل دهند كهگويي همه جنگ در صورت و فيزيك جنگ خلاصه ميشود و گاهي چنان انتزاعي به آدمهاي جنگپرداخت ميشود كه گويي در جبهه تنها خلوت نشيني و مناجاتهاي شبانه اصل بوده و توپ وتفنگ و خمپاره و تانك و هواپيماي بمبافكن تنها قصه و خيال بوده است. همه ايننمايشها در رديف تئاتر مقاومت قرار ميگيرند و نميتوان گستره تعريف دفاع مقدس رابيدليل محدود كرد. بنابراين به تعداد نمايشنامهنويسان و كارگردانهايي كه درك ومعرفتي از جبهه و جنگ دارند ميتوان از تئاتر دفاع مقدس تعريف ارائه كرد.
اگرنويسنده متنهاي نمايشي و كارگردان در آثار خود ادارك و فهم بهتري از جنگ تحميليداشته باشند و به عبارتي فلسفه جنگ تحميلي را خوب بشناسند و به تحليل درستي برسند،در نتيجه آثار آنها نيز مخاطب جستجوگر و سختگير را ارضا، خواهد كرد و در غيراينصورت مخاطب آن نمايش را باور نخواهد كرد. اما بيدرنگ بايد يادآوري كرد و براين نكته پاي فشرد كه شناخت و تحليل درست موضوعي تاريخي، همانند جنگ ايران و عراقشرط لازم براي خلق اثري ماندگار است و نه شرط لازم و كافي. كوتاه سخن اينكه شناختفلسفه جنگ تحميلي 8 ساله عراق بر عليه ايران و نيز بازيابي اجزاء گوناگون چنين جنگيتنها نيمي از راهي است كه نمايشنامهنويس و كارگردان تئاتر بايد طي نمايند. مارتيناسلين در كتاب نمايش چيست؟ ميگويد:«قالب نمايشي تماشاگر را در درك و تفسير متنپوشيدهاي كه در پشت متن مشهود قرار گرفته است آزاد ميگذارد. به عبارت ديگر وي رادر موقعيت همان كاراكتري قرار ميدهد كه مورد خطاب واقع شده است. لذا تماشاگرميتواند به جاي آن كه صرفاً شرح وصف احساسي را بخواند يا بشنود آن احساس رامستقيماً تجربه كند. علاوه بر اين، ضرورت تفسير مستقل كنشها بر دلهره و انتظارتماشاگر در مسير داستان ميافزايد. به اين ترتيب تماشاگر در واقع داخل گود قرارگرفته و مستقيماً با رويدادها رودرو ميشود.»
تئاتر دفاع مقدس به دليل ويژگيهايخاص آن تاثيرات بسياري بر مخاطب خود خواهد گذاشت. زيرا اين گونهي تئاتري آميختهاست با موضوعهاي ديني، مذهبي، اعتقادي و فرهنگي جامعه ما. بنابراين ميتوان بر ايننظريه اسلين تاكيد كرد كه«امكانات نمايش بسيار بيشتر از يك افزار محض عمل ميكند وآن انتقال الگوهاي رفتاري جامعه به اعضاي آن است. نمايش همچنين ميتواند وسيلهايدر خدمت انديشه و روند شناختگر باشد. نمايش نه تنها ملموسترين ـ يعني غيرانتزاعيترين نوع تقليد هنري ازـ رفتار واقعي انسانهاست، بلكه ملموسترين قالبانديشه ورزي و تعمق در اطراف وضعيتهاي انساني نيز هست. هر چه سطح تجربه بالاترباشد. انديشه از واقعيت دورتر ميشود.»
نتيجه آن كه هرچه به آدمهاي جنگ واهداف، آرمانها و موقعيت آنها نزديكتر شويم ميتوان تعريف دقيقتر، جامعتر وواقع بينانهتري از جنگ ايران وعراق ارائه كرد.
خاستگاه تئاتر مقاومت
آنچهمشخص است اين است كه تئاتر دفاع مقدس در ايران هنري تحميلي نيست. چه بسا اگر اينگونه بود پس از نزديك به يك قرن كه از آغاز ايران و عراق ميگذرد ميبايست اثرياينگونه تئاتري وجود نميداشت. در هيچ كجاي دنيا نيز هنرهاي بخشنامهاي و دستوريپايدار و ما نبودهاندو در گذر زمان از بين رفتهاند. پديده جنگ ايران و عراق اگرچه از حيث پديدار شناسانهاش بررسي شود، موجودي واقعي است اما از نظر محتواييموجودي حقيقي است. كشوري با همه امكاناتش در برابر دشمن متجاوز ايستاد و هشت سالسختيها و مصائب را تحمل كرد و از اين آزمون مهم و طاقتفرسا انسانهايي سربرآورندكهگويي بر چشم برهم زدني طي طريق كردند و همچون سالكان ممتاز ره صدساله را در كوتاهزماني پيمودند. به عبارتي ديگر بسياري از رزمندگان ما جنگ را مسير دشوار و صعبيميدانستند كه گذر از آن روح و روان آدمي را صيقل ميدهد و او را به معرفتي يگانهميرساند. در واقع از نظر رزمندگان ايراني واقعه جنگ همچون دانشگاهي است كه مدركفارغ التحصيلي آن زماني اعطا ميشود كه روح و روان آدمي از كورههاي مذاب سختيگذركرده باشد و به تعلي و تكامل رسيده باشد. از اين رو انساني كه در جنگ شركت كردهاست زودتر به بلوغ فكري و معرفتي ميرسد. كساني در اين آزمون دشوار بهترين نمرههارا ميگيرند كه به وصال حق نائل آمده باشند. از سوي رزمنده ايراني كه تمام ايمان وباور ديني خود را پشتوانه روحي و دفاعي خود ميدانست، نميتوانست طرف مقابل را نيزحق بداند. بنابراين پديد آمدن عبارتهايي چون«جبهههاي جنگ عراق عليه باطل»،«جنگاسلام و كفر»، «اسلام ناب محمدي و اسلام آمريكايي» و… بيدليل نيست. زيرا طبيعياست كه ملتي كه در سال 1357 انقلابي بزرگ مرا به پيروزي رسانده و سمت و سوي آن دينيو اسلامي بوده است، اگر مورد حمله و تجاوز قرار گيرد، همانند آن خواهد بود كهمتجاوز نسبت به دين و ايمان آن ملت اعلان جنگ كرده است. از اين رو جنگ عراق عليهايران، جنگ كفر عليه السلام نام گرفت. در دوران جنگ و پس از آن صدها مقاله و كتابپيرامون جنگ ايران و عراق چاپ و منتشر شد و جوانب مختلف جنگ مورد تحليل، نقد وبررسي قرار گرفت و اين تحليل و نقد و بررسيها تنها به كتاب و مقاله پرداختند. درحوزه هنر ميتوان گفت كه هنرهايي چون تئاتر تاثير بيشتري از واقعه جنگ ايران و عراقپذيرفتند و آثار قابل توجهي در اين زمينه خلق شد. تئاتر دفاع مقدس اگر چه ابتدامتوليان مشخصي نداشت و حركتي خودجوشبود اما رفته شكل و محتوايي مشخص پيدا كرد. چونموضوع دفاع مقدس خاستگاهي ملي، ديني داشت ناگزير تئاتر متاثر از اين موضوع نيزخاستگاهي ملي و ديني يافت. به عبارت صريحتر تئاتر دفاع مقدس موضوعي روشنفكرانه ويا انتزاعي نبود تا در خيال و ذهن نمايشنامهنويس متولد شود و پرورش يابد. اينتئاتر از دل گروههايي برميخاست كه دفاع مقدس دغدغهشان بود و گريبان آنها را رهانميكرد. اين تئاتر از دل آئين و خون و شهادت وايثار برآمده بود و بي پي و ريشهنبود. نميخواهيم بگوييم تئاتر دفاع مقدس در كشور ما ايدهال و آرماني متولد شد وبه بلوغ رسيد. تنها ميخواهيم بگوييم تئاتر دفاع مقدس در كشور ما ايدهال و آرمانيمتولد شد و به بلوغ رسيد. تنها ميخواهيم يادآوري كنيم كه اين تئاتر از كدام تاريخو تمدن و با كدام پشتوانه فكري و انديشگي ريشه گسترانده است. اما بايد همواره بهاين سوال نيز پاسخي در خور داد كه وضعيت موجود ما تئاتر دفاع مقدس، چگونه است؟ كميتو كيفيت آن در چه سطحي است و آيا درك و شناخت درستي از وضعيت اكنون تئاتر دفاع مقدسوجود دارد؟
وضعيت موجود تئاتر دفاع مقدس
اگر به تاريخچه تئاتر دفاع مقدسنظري بيافكنيم با انبوهي از نمايشنامههاي چاپ شده و چاپ نشده مواجه خواهيم شد. تعداد زيادي از آنها فرصت يافتهاند كه به صورت صحنهاي، تلويزيوني، راديويي،خياباني و عروسكي اجرا شوند و تعداد قابل توجه ديگري از نمايشنامهها به دلايلگوناگون حتي فرصت انتشار نيز نيافتهاند چه رسد به اينكه تماشاگر آنها را روي صحنهتماشا كند. به طور كلي ميتوان نمايشهاي تئاتر دفاع مقدس را به دو گروه تقسيم بنديكرد:
1-دوران 8 ساله دفاع مقدس(1359تا1367)
2-دوران پس از جنگ(1367تاكنون(
دوران 8 ساله دفاع مقدس
همچنان كه شرح داديم كشور و ملت ايران دچارجنگي ناخواسته شد و براي دفاع از خود ناگزير بود سلاح بردوش گيرد و دشمن را برسرجاي خود بنشاند. در دوران جنگ طبيعي است كه بيشترين توجهات مسئولان و مردم هركشور به موضوع تهييج و ترغيب افراد براي حضور در جبهه معطوف ميشود. از اين رو دردوران جنگ ايران و عراق نيز بسياري از آثار هنري و از جمله آثار تئاتري هدفشانتبليغ و زنده نگاه داشتن موضوع در اذهان افراد جامعه بود. اين تئاترها بيشتر حماسيبودند و سعي ميكردند جامعه را بيش از پيش با موضوع جنگ آشنا سازند و نسل جوان وفعال جامعه را به سوي رفتن به جبهه ترغيب كنند. در چنين بستري غير طبيعي نمود كهنمايشنامهنويس از جنگ و آدمهاي جنگ فاصله بگيرد و به نقد موضوع بپردازد. آنچهاهميت داشت نقل موضوع و تحريك احساسات و عوامل انساني بود. بنابراين در ايننمايشها دو هدف اساسي و عمده مورد نظر بود. يكي ايجاد انگيزه براي كساني كه توان واستعداد و نبرد با دشمن را داشتند و ديگري تقويت روحيه رزمندگان ايراني اما شاخصهاصلي نمايشهاي دوران جنگ اين بود كه اين نمايشها غالبا تبليغي بودند. يعني همهعناصر و اجزا نمايش در خدمت هدفي مشخص بود و آن هدف تبليغ براي مشاركت بيشتر مردمدر مبارزه با تجاوزگر بود. البته در چنين شرايط و در دوراني چنين نظر گاهي طبيعياست.
دوران پس از جنگ
با پذيرش قطعنامه 598 در 27 تيرماه سال 1367 نقطهعطفي در تاريخ ايران و عراق رخ داد و بابهاي تازهاي را در حوزههاي فرهنگي و هنريگشود. اكنون كه آرام آرام جنگ به نقطه پاياني خود ميرسيد نگاههاي تازهاي به اينپديده جهاني و تاريخي بوجود ميآمد. حال نمايشنامهنويسان و گروههاي تئاتريميتوانستند از آن دوران و آدمهاي جنگ فاصله بگيرند و نگاه منتقدانهاي به پديدهجنگ و دفاع مقدس داشته باشند اكنون تئاترهاي دفاع مقدس بر آن نبودند كه نقل جنگكنند. آنها در پي نقد جنگ بودند. تبليغ از اين تئاترها رخت بر بسته بود و جامهتحليل بر قامت تئاترهاي دفاع مقدس خودنمايي ميكرد. البته اين روند به ضرورت شرايطزماني پيش آمده بود و گاهي غير منصفانه و بيمحابا تا آنجا پيش ميرفت كه نقشآفرينان دفاع مقدس در جايگاه متهمي مينشستند.
اكنون پس از گذشت16 سال از زمانپايان جنگ تئاتر دفاع مقدس بيشتر در قالب جشنوارهها مطرح ميشود. جشنوارههايمنطقهاي و جشنوارههاي سراسري تئاتر دفاع مقدس هر سال برگزار ميشود نمايش متعدديبا اين مضمون حداقل براي يك يا دو بار به روي صحنه ميروند. اگر چه جشنواره تئاتردفاع مقدس كه امسال يازدهمين دوره آن را پشت سر ميگذارد ميتوانست آغاز زودترداشته باشد و تجربيات بيشتري در اين زمينه كسب شود. اما امروزه تئاتر دفاع مقدستنها در جشنواره خلاصه شده و همين جشنواره نيز از سوي مسئولان تئاتر كشور جدي تلقينميشود. بنابراين تعجبي ندارد كه برخي از سالها به علت نبود بودجه لازم يا نبودهماهنگي ميان نهادها و سازمانهاي حامي اين گونهي تئاتري، جشنواره برگزار نشودگويا جشنواره تئاتر دفاع مقدس چندان اثري بر كميت و كيفيت اين نوع تئاترها ندارد.
جدا از وضعيت جشنوارهها و به ويژه جشنواره تئاتر دفاع مقدس ـ كه وضعيت دلپسندينيست ـ نكته مهمي در اين زمينه وجود دارد كه بايد به آن توجه كرد. واقعيت اين استكه متاسفانه بيشتر تئاترهاي كشورـ با ژانرهاي مختلف ـ مولود و فرزند جشنوارههاهستند و اين در حالي است كه منطقي آن است كه ابتدا توليد و اجراي تئاتر در سالنهاوجود داشته باشد. و بعد جشنوارهها متولد شوند و به ارزيابي آن آثار بپردازند. ازسوي ديگر گويا تئاتر دفاع مقدس به تئاتر صحنهاي ختم شده است و رسانهاي مانندراديو و تلويزيون در اين زمينه وظيفه و تعهدي ندارد. نمايش راديويي و تئاترتلويزيوني يا تله تئاتر وضعيت بغرنجي در سالهاي اخير پيدا كردهاند و در ميان معدودآثاري كه از راديو و تلويزيون پخش شدهاند، نمايشهاي دفاع مقدس كمترين نمايشهايراديويي و تلويزيوني را تشكيل ميدهند. اين در حالي است زبان هنر ميتواند هرموضوعي را ماندگار كند. در چنين روزگاري كساني هم كه در زمينه تئاتر دفاع مقدسفعاليت ميكنند محك جدي نخوردهاند و در بيرونقي بازار، كالاي خود را عرضهكردهاند. برخي از نمايشنامه نويسان را تعهدشان ملزم كرده است تا دست به قلم ببرندو با چنين نگاهي بديهي است كه در بسياري موارد فرم و شكل فداي محتوا ميشود. صداقتو راستي در قلمشان هست اما تكنيك و اصول نمايشنامهنويسي چندان جدي گرفته نشده است. حال آن كه به قول استانيسلاوسكي اين درست است كه هر كس بايد روش خاص خود رابيافريند اما يك انديشه خوب، اگر بد عرضه شود تا مدتها مرد همي ماند. در واقع ضعفبرخي نمايشنامه نويسان ما در زمينه دفاع مقدس همان موضوع«انديشه خوب و عرضه بد» است.
حال سوال اصلي اين است كه آيا وضعيت كنوني تئاتر دفاع مقدس ايدهال وآرماني است؟ در پاسخ بايد گفت اگر چه هيچ گاه انسان از جايگاه و موقعيتي كه در آنقرار دارد، راضي نيست اما اين فزون خواهي و آرمان طلبي به معناي اين نيست كه تئاتردفاع مقدس در موقعيت مطلوب و آرماني قرار گرفته است.
وضعيت آرماني
بررسي وتحليل وضعيت مطلوب امري پيچيده و تامل برانگيز است. رسيدن به چنين نقطهاي ازانديشهاي پيچيده نشات ميگيرد و نميتوان با سادهانگاري به نقطه مطلوب رسيد. اماانديشه پيچيده چيست و واجد چه ويژگيهايي است. ادگارمورن انديشمند فرانسوي در موردانديشهي پيچيده نظريات جالبي دارد. او ميگويد:«انديشهي پيچيده انديشهاي است كهعدم قطعيت را در خود دارد و قادر به فهم سازمان نيز هست. انديشه پيچيده ميتواندارتباط و پيوند دهد. هم بافت و فراگير و جهاني كند و در عين حال ويژگي و تشخيص وعينيت را بپذيرد.»
تازماني كه به طور كامل انديشهي پيچيده در جامعه تئاتري مانهادينه شود به طور اجمال به موضوعاتي اشاره ميكنيم كه تفكر و تامل در آنهاميتواند ما را در رسيدن به نقطه مطلوب ياري نمايد.
1-وضعيت توليد نمايشنامه وتئاتري صحنهاي، عروسكي، خياباني و نيز نمايشهاي تلويزيوني و راديوي از منطق درستيپيروي نميكند.
2-در وضعيت مطلوب جشنوارههاي تئاتر دفاع مقدس از نظر كيفيداراي ارزشهاي علمي و نمايشي بالايي هستند.
3-اجراي عمومي تئاتر دفاع مقدس دروضعيت مطلوب رونق يافته است و اجراي اين گونه تئاترها در طول سال و در شهرهاي مختلفكشور مشاهده ميشود و جشنواره مكاني براي اجراي مجدد و با انگيزه داوري شدن آثار برپا ميشود.
4-در وضعيت آرماني نمايشنامهها، مقالات و نقدهاي تئاتر دفاع مقدس بهطور مستمر چاپ و منتشر ميشوند و در دسترس علاقمندان قرار ميگيرند.
5-تماشاگران و مردم علاقمند به تئاتر داوران بيغرض و منصفي هستند.
6-پديدههاي فرهنگي يا اجتماعي در بستر زمان دچار آفت فراموشي و يا انحرافميشوند.
7-از آنجا كه تئاتر دفاع مقدس ميتواند وسيلهاي براي انتقال فرهنگ مليو ديني مردم ايران زمين باشد، بديهي است حضور گروههاي تئاتر دفاع مقدس در سايركشورها و اجراهاي متناوب آنها در خارج از كشور ضروري مينمايد.
8-اگر اعتقادداريم كه رونق تئاتر دفاع مقدس به دلايل مختلف، مهم و حياتي است و ميتواند جهان رانيز متاثر كند، در وضعيت آرماني گروههاي تئاتري ساير كشورها نيز دركنار گروههايتئاتري دفاع مقدس به اجرا ميپردازند.
9-در وضعيت مطلوب سمينارها و نشستهايمحلي، ملي و بين المللي در زمينه تئاتر مقاومت رونق دارد و اين گونه نشستهاي علميو پژوهشي ميتواند فقرر تئوريك تئاتر دفاع مقدس را از بين ببرد و بر غنا و اعتباراين گونهي تئاتري بيفزايد.
10- تئاتر دفاع مقدس تنها به نمايشهاي صحنهايمنحصر و محدود نميشود.
11-دفاع مقدس از حيث شكل و محتوا پديدهاي ملي است وتئاتر دفاع مقدس نيز زائيده آن پديده ملي است. از اين رو تئاتر دفاع مقدس نياز بهپژوهشها و بررسيهاي علمي دائمي دارد.
12-اگر چه تئاترهاي مقاومت و تئاتر دفاعمقدس وجهي ايدئولوژيك دارند و نميتوان هر نمايشي را اجازه داد تا اجراي عموميداشته باشد اما نبايد فراموش كرد كه آزمون و خطا لازمه رشد و استحكام هر موضوعتجربي است.
13-در وضعيت مطلوب و نقطه آرماني تئاتر دفاع مقدس سطح اطلاعات ودانش هنرمندان و فعالان عرصه تئاتر دفاع مقدس افزايش يافته است. انتشار مداوم ومستمر نشريه خبري- تحليلي تئاتر دفاع مقدس چنين كاركرد مهمي را ميتواند به عهدهگيرد.
مشكلات پيشرو
تئاتر دفاع مقدس با مشكلات گوناگوني روبروست اما مهمترينآنها را ميتوان به اختصار اين گونه برشمرد:
1-سياستگذاري و برنامهريزي مدون ومشخصي در زمينه تئاتر دفاع مقدس وجود ندارد و متناسب با سليقه و ذوق مسئولان اينسياستها متغير و حتي متضادند.
2-تئاتر دفاع مقدس متولي مشخصي ندارد و نهادها وسازمانهاي مختلف بخشي است از اين وظايف و مسئوليتها را انجام ميدهد.
3-سختگيريها و محدوديتهايي در اجراي تئاتر دفاع مقدس اعمال ميشود و ازهمين رو جسارت و نوآوري و خلاقيت در اين گونه تئاتري جلوهاي ندارد.
4-تئاتردفاع مقدس داراي بودجه مشخصي نيست و هر سال متناسب با اوضاع و شرايط جامعه تغييرمييابد.
5-كمتر صاحب نظري است كه درباره نمايشهاي دفاع مقدس اظهار نظر كردهباشد و به ضعف نمايشنامهنويسي و كارگرداني در اين زمينه اشارهاي نكرده باشد.
6-جشنوارههاي تئاتر دفاع مقدس نتوانسته است آن چنان كه بايد و شايد جايگاهواقعي خود را در ميان جشنوارههاي تئاتر بيابد. اين جشنواره دچار روزمرگي و دور وتسلسل شده است و هر سال برگزار ميشود بيآنكه گشايش يا پيشرفت قابل توجهي در نحوهبرگزاري و كيفيت نمايشها ايجاد شود.
7-تئاتر دفاع مقدس در سالهاي اخير دچارركود و سكون شده است.
8-اجراي عمومي نمايشهاي دفاع مقدس اندك است و همين امرسبب شده تا رونقي در گونهي نمايشي وجود نداشته باشد.
9-متاسفانه اطلاع رسانيبسيار ضعيفي در مورد تئاتر دفاع مقدس صورت نميگيرد بسياري از نمايشنامهنويسانبراي يافتن منابع و ماخذ مورد نياز خود با مشكل بسياري روبرو هستند.
10-گروههايي كه در زمينه تئاتر دفاع مقدس فعاليت ميكنند با يكديگر هيچگونهارتباط و تعاملي با يكديگر ندارند و متاسفانه اين از هم گسيختگي گروهها تنها بهگروههاي داخل كشورمان منحصر نميشود بلكه اين گروهها با گروههاي نمايشي ساير كشورهانيز ارتباطي ندارند.
دكتر منوچهر محسني در كتاب جامعهشناسي جامعه اطلاعاتميگويد:« واقعيت آن است كه در زير بناي اصلي شبكههاي اطلاعاتي در مقياس جهانيزبان انگليسي داراي نقش بسيار اساسي است. و اين حداقل از دو جهت است. يكي اينكهاساساً فرمانها عليرغم تبديل چهره مبادلهاي برنامهها كه ميتواند به زبان محليبشد به زبان انگليسي است و دانستن حداقلي از آن تا حدودي ضروري است و اما علت اصليو بسيار مهم اين است كه بالاترين حجم اطلاعات عرضه شده در سطح جهاني به زبانانگليسي است زيرا هم پوشش اجتماعي بيشتري دارد و هم توليد كنندگان عمده انگليسيزبان هستند.»
راهكارهاي برون رفت از وضعيت فعلي
وضعيت فعلي تئاتر دفاع مقدسمطلوب نيست و با مشكلات زيادي روبروست. بيشتر كساني كه چنين عقيدهاي دارند صرفاًبه ابزار عقيده بسنده ميكنند و راهكاري ارائه نميدهند. برخي از اين راهكارها نيزغير منسجم و غير عملي است. مانند آن كه بگوييم براي رونق اين تئاترها هنرمندانتئاتر را بايد مجبور كرد تا براي اجراي تئاترهاي دلخواه خود حداقل يك يا دو سالي يكبار تئاتري با موضوع دفاع مقدس اجرا كنند. اين پيشنهاد و پيشنهادهايي از اين دستناگفته پيدا است كه به كدام سرنوشت و نتيجهاي محكوم خواهند شد. بنابراين در ارائهراهكارهاي برون رفت از اين وضعيت بايد جامعه ايراني را شناخت و راهكارهايي بومي ومتناوب با وضعيت فرهنگي و هنري كشور ارائه داد. برخي از اين راهكارها ميتواند بهگشايشي در وضعيت كنوني تئاتر دفاع مقدس منجر شود و به طور اجمال بدين شرح بيانميشود:
1-تاسيس پژوهشكده تئاتر دفاع مقدس ميتواند نقطه عطفي در ساختار تئاتردفاع مقدس ايجاد كند.
2-چارهاي نيست جز آن كه اهميت تئاتر دفاع مقدس را پيش دريابيم و حمايتهاي مادي و معنوي از گونه تئاتري را معطوف به زمان مكان خاص نكنيم.
3-افزايش كمي اجراهاي عمومي تئاتر دفاع مقدس سبب ميشود تا از دل آن كيفيتمطلوب پديد آيد.
4-اجازه دهيم آزمون و خطاي بيشتري براي نمايشنامهنويسان وكارگردانهاي تئاتر دفاع مقدس به وجود آيد و آنان با تجربه كردن بيشتر رشد و تعالييابند.
5-بايد تلاش كينم كه گروههاي حرفهاي تئاتر در زمينه دفاع مقدس به وجودآيند و در طول سال به شكلي فعال به تمرين، اجرا و آموزش هنر تئاتربپردازند.
6-تئاتر دانشجويي ظرفيت ناشناخته و بالقوه بسياري دارد. شناساييگروههاي تئاتري در دانشگاهها و سرمايهگذاري بر روي آنها بهترين و كم هزينهترينشيوه سرمايهگذاري است كه نتايج بسياري به همراه خواهد آورد.
7-بايد زمينهآشنايي و ارتباط گروههاي تئاتري را با آدمهايي كه در جنگ شركت داشتهاند و يا بهخوبي با جنبههاي آن آشنايي دارند، ايجاد كرد.
سخن پاياني
جنگ تحميلي عراقعليه ايران و مقاومت شگرف مردم در مقابل تجاوزگران به عنوان پديدهاي ارزشمند درتاريخ اين مرز و بوم ثبت و ضبط خواهد شد و آيا خلق اثري ماندگار با توجه به اينقطعه از تاريخ معاصر كشورمان با زباني تاثيرگذار از زبان هنر ميسر است؟ هنر است كهپديده و موضوعي را ماندگار و جاودان ميكند. ارتقاء بخشيدن به تئاتر دفاع مقدسهمانند انجام دفاع مقدس نياز به عزم ملي دارد و نميتوان باري به هر جهت آن را بهسر منزل مقصود رساند. هر چه قدر تئاتر دفاع مقدس بالندهتر و پوياتر باشد، هم موضوعدفاع مقدس در جامعه زنده خواهد ماند و هم جامعه تئاتري در كشور به تحرك و شادابيبيشتري خواهد رسيد.
چكيده پژوهش:
در مقاله آسيب شناسي تئاتر مقاومت در ايرانتلاش شده است تا تعريف جامعي از تئاتر مقاومت در ايران ارائه شود و خاستگاه آن راروشن سازد. اين پژوهش برآن است تا وضعيت موجود تئاتر دفاع مقدس را تبيين كند و برضعفها و مشكلات آن انگشت بنهد. در پي آن است كه بگويد كدام مشكلات پيش روي پيشرفتاين گونهي تئاتري قرار گرفته است و فاصله ما با آن وضعيت را نمايان ساخته است و درپايان نيز راهكارهاي برون رفت از وضعيت فعلي و چگونگي حل بحرانهاي احتمالي را برشمرده است و نتيجهگيري كرده است.
روش تحقيق:روش تحقيق اين مقاله كتابخانهاي،ميداني و تحليلي بوده است.
منابع:
1-مقدمهاي بر تئاتر، اورلي هولتن، ترجمهمحبوبه مهاجر، انتشارات سروش، 1376
2-تئاتر تجربي، جميزروزـ اونز، ترجمه مصطفياسلاميه، انتشارات سروش،1376
3-نمايش چيست؟ مارتين اسلين
4-جامعه شناسي جامعهاطلاعاتي، دكتر منوچهر محسني، نشر ديدار،1380
5-چالش در پرده(گزيده مقالات تئاتردفاع مقدس)، جلد يكم، به كوشش هسته پژوهش نمايش، انجمن تئاتر انقلاب و دفاع مقدس، 1382
6-درآمدي بر انديشه پيچيده، ادگار مورن، ترجمه افشين جهانديده، نشرني،1379
7-تئاتر معاصر اروپا، ناصر حسيني، جلد اول، انتشارات نمايش،1377
مطالب مرتبط