روش تشخیص مزاج مغز
دلیل تشخیص مزاج مغز:
تشخیص مزاج مغز یکی از اصول اولیه درمان بیماریهای مغز و سردرد ها می باشد که طبیب برای دارو دادن به بیمار نیازمند تشخیص مزاج مغر است
اینک به انواع سوءمزاجهاى مغزى توجه فرمائید که مستقیما از کتاب قانون نوشته دانشمند شهیر جهان اسلام حضرت شیخ الرئیس بوعلى سینا نقل مى گردد:
۱- علامت سوء مزاج گرم مغز
سرعت رویش موى بچه در زهدان در حالت جنینى، یا در نخستین مرحله ولادت. موى از اوّل سیاه باشد یا بعد از زعفرانى بودن زود سیاه گردد. پیچش مو، زود طاس شدن، پیر شدن سر به سرعت، گرانى سر از سببهایى مانند بوى و همانند آن، آزار دیدن از بوى تند، کمخوابى و سبکخوابى، پیدایش رگهاى چشم، تا اندازهاى زرنگى نوزاد، زود تغییر دادن تدبیر و تصمیم که حال کودکان است و مىتوان از راه لمس کردن، سرخىرنگ، پختگى فضولات که ریزش مىکنند یا رانده مىشوند و اعتدال قوام شخص نسبت به خودش، دلایل گرمى مزاج مغز را بدست آورد.
۲٫ کسى که مغزش سردمزاج است
فضولات زیاد بیرون مىدهد، لیکن براى دلیل قرار دادن فضولات باید شرایطى را در نظر گرفت. صافى مو، کمسیاهى مو، زود سپید شدن مو، بسیار آسیبپذیرى از بلاها، جریان مواد آبکى از دماغ و نزول آنها در حد زیاد، از کمترین سببى به زکام مبتلا شدن، ناپیدایى رگهاى چشم، خواب زیاد، صورتش به خوابآلوده مىماند، پلکهایش به کندى مىجنبند، بر تصمیمات خود همانند پیران ثابت است. اینها همه از علامات سوء مزاج سرد مغز است.
۳٫ کسى که مزاج مغزش به خشکى روى آورده است
گدار فضولاتش پاکیزه، حواسش صاف، تاب بیدارى زیاد دارد، مویش نیرومند، در مرحله اوّلیه عمر” که دودىمزاج است” مویش به سرعت روید، زود طاس مىشود، موى پیچیده دارد.
۴٫ کسى که مغزش ترمزاج است
مویش صاف، به سرعت مىروید و دیر طاس مىشود، حواسش تیره است، زائدههایش زیاد، نزلههایش زیاد و خوابش گران است.
۵٫ کسى که مغزش مزاج گرم و خشک دارد
فضول ندارد، حواسش صاف است، در بیدار ماندن خوددار است، کمخواب است در اوایل عمرش، مویش به سرعت مىروید و موى قوى دارد و رنگ مویش سیاه و پرچین و شکن است و بسیار زود طاس مىشود. اگر سرش را لمس کنى گرم و خشک است و رنگ پوست سرش به سرخى مىزند، رنگ چشمش نیز به سرخىمایل است. در تصمیمگیرى دو دل است و در شروع کار شتابان است. زودفهم است و حافظهاى خوب دارد. کنشهاى روانىاش به سرعت انجام مىگیرد.
۶٫ کسى که مغزش مزاج گرم و تر دارد
به شرطى که گرم و ترى مزاج مغز بسیار بسیار از اعتدال دور نشده باشد، رنگ رخساره زیبا، رگها نمایان، فضولش زیاد و پخته، موى صاف و مایل به زعفرانى و دیر طاس مىشود. گرمى و ترى بر او زود روى آرند و اگر گرم و ترى مزاج مغزش بسیار از اعتدال دور شده باشد در معرض حمله بیمارىهاى متعدد قرار مىگیرد.
بیمارىهایى که گوهر گندیده دارند، زود بر او روى مىآورند. از گرما و سرما زود بیمار مىشود. حواسش گران و تیره است، دیدش ناتوان است و همواره مىخوابد و خوابهاى پریشان مىبیند.
۷٫ کسى که مزاج مغزش سرد و خشک است
در لمس کردن سر سرد است، رنگش متغیر و رگهاى سر و چشمانش ناپیداست. مویش به کندى روید، رنگ مویش سرخ مایل به سپیدى و نازک است، دیر طاس مىشود و به ویژه اگر خشکى بر سردى چیره نباشد از سردىآورها زیان بیند. بنابه شروطى که ذکر شد، تا جوان است حواسش صاف است و اگر پیر شد به زودى حواسش ناتوان مىشود، خرف مىشود و پیرامونهاى سرش ترنجیدگى و خشکشدگى و گندیدگى روى مىدهد. زود پیرى به سراغش مىآید، صحبتش در هم برهم است. گاهى سرش سبک و مجراهاى سر بازند و گاهى سرگران و مجراها بند آمدهاند.
۸- کسى که مزاج مغزش سرد و تر است
بسیار مىخوابد و خوابش گران است. حواسش پرت است، تنبل و گرانخیز است، زوائد زیاد از سرش سرازیر است، دیر طاس مىشود و زود به نزله مبتلا مى گردد.
علل به وجود آمدن سرطان در مغز :
در تنظیم داروهاى علاج تومور براى ورود به نحوه معالجه تومورهاى مغز شناخت مزاج مغز بیمار ضرورى است. چه تومور از جاى دیگر به مغز سرایت کرده باشد و یا از خود مغز باشد، در آن حالت علامتهایى از مغز صادر مىشود که سوء مزاج را از آن مىتوان شناخت. براى فهم بهتر معنى سوء مزاجها باید به چند نکته توجه نمود:
براى خلق بیمارى در بدن انسان دو عامل ضرورى است:
۱) یکى بستر یا زمینه بیمارى که عبارت از خلط حاکم بر بدن انسان و عضو مورد نظر است که از تبادل مزاجها و خلط حاصل از هضم غذا در بدن در تبادل با مزاج غالب ایجاد و بر بدن در تمامى عروق، بافتها و آوندها و لنفها چیره مىشود. ممکن است علاوه بر خلط حاکم بر کل بدن، خلط خاصى بر عضو آسیب دیده غالب شود که با آن خلط کلى غالب بر تمام بدن تفاوت داشته باشد.
۲) عامل غیر خلطى بیگانه
این عامل یا ویروس و میکروب و یا تومور و غده و یا انسدادى از مواد رسوبى ناشناخته است که در عروق و راههاى ارتباطى عضو آسیبزده وارد شده و با عملکرد خود در سیستم طبیعى عضو مربوطه اختلال ایجاد نماید. بیمارىهاى تفرق اتصال نیز از جمله عوامل بیمارىزا هستند که به عنوان عامل غیر بستر یعنى عامل دوم بیمارىزایى مطرح مىباشند که از بحث این کتاب خارج است.
جمع این دو عامل در بدن براى خلق بیمارى لازم و ملزوم یکدیگر است. توجه به این دو عامل براى پزشک حائز اهمیت فراوان است چرا که تجویز دارو بدون شناخت این دو عامل بدرستى امکانپذیر نمىباشد. بستر بیمارى تحت عنوان سوء مزاج مورد بررسى قرار مىگیرد. مبحث فعلى که بیمارى تومورهاى مغزى است ما را بر آن مىدارد که علامتهاى سوء مزاج مغز را بشناسیم. تاکنون انواع تومورهاى بیمارىزا در مغز و عملکرد آن را با استناد به تحقیقات دانشمندان شهیر علم سرطانشناسى بررسى کردیم
تا اینجا علامتهاى سوء مزاج را که همراه با ماده خلطى باشد بررسى کردیم، حال به علامتهاى سوء مزاج مغز که بدون ماده خلطى باشد مىپردازیم. گواینکه در شناخت تومورهاى مغزى و حالات مغز در تقابل با تومورها همواره در اکثر انواع تومورها سوء مزاج همراه با ماده خلطى است، لیکن در مواردى برخى از تومورهاى مغز بدون ماده خلطى در سر رشد مىکنند که اغلب نسبت به تومورهاى داراى ماده خلطى یا تومورهایى که در بستر سوء مزاج داراى ماده خلطى سر ایجاد مىشوند، کم خطرتر و خوشخیم ترند. در علاج این تومورها پخته شدن تومور لازم است تا با داروهاى مناسب پاره پاره شده و به نسوج مرده یا خیلى ضعیف تبدیل شوند و از راههاى خروجى مانند بینى و مسامات پوست سر خارج شوند و مغز از وجود آنها خلاصى یابد.
مطالب مرتبط