دانلود مقاله رابطه پرخاشگری با جرم
رابطه پرخاشگری با جرم
روانکاوى خشونت در ایران
یافته هاى یک مرکز معتبر پژوهشى از پرونده هاى مختومه در دادگاههاى کیفرى نشان مى دهد میزان جرایم ناشى از خشونت در کشور پس از انقلاب چند برابر افزایش پیدا کرده است. در کنار سنگینى حجم این آمار، آنچه مهم تر مى نماید خشونت پنهان در دل این جرایم است. خشونتى که همزمان با تحولات اجتماعى، چهره اى جدید و به زعم برخى «عمیق» به خود گرفته است، آنچنان که در زمان اندکى ایران را از جایگاه خود در انتهاى جدول خشونت در جهان، به میانه جدول رانده است. خشونت و دلایل عمیق شدن آن در جامعه موضوع گفت وگوى ما با دکتر فربد فدایى، روانپزشک و استاد دانشگاه است که در پى مى خوانید.
رابطه بین خشونت و جرم چیست؟
دلیل بسیارى از بزهکارى ها را خشونت و پرخاشگرى تشکیل مى دهد. در واقع خشونت و پرخاشگرى عبارت است از کاربرد زور براى رسیدن به هدف که گاهى با نیت اعمال جرم همراه نیست، به عنوان مثال فردى براى رسیدن به پول ممکن است باعث قتل چند نفر شود، بدون اینکه قصد اولیه اش کشتن دیگران باشد. خشونت و پرخاشگرى به اشکال مختلفى دیده مى شود از جمله پرخاشگرى شکارى که در قالب قتل و کشتار نمود پیدا مى کند، پرخاشگرى ضد شکارى، رقابتى، تعیین سلسله مراتب یا خشونت و پرخاشگرى ناشى از ترس از همین مقوله است.
به نظر شما کدامیک از انواع این خشونت ها در جامعه ما زیاد شده است؟ و چرا؟
پرخاشگرى رقابتى و پرخاشگرى مربوط به سلطه و تعیین سلسله مراتب در جامعه ما افزایش پیدا کرده است. در جوامع پیشرفته، ضوابطى براى پیشرفت افراد وجود دارد که برحسب توانمندى هاى جسمى، ذهنى، علمى، فرهنگى و… است و اما در جامعه ما به نظر مى رسد ضوابط مشخصى براى بالا رفتن در هرم اجتماعى نیست بنابراین افراد به خود اجازه مى دهند که از هر راهى براى رسیدن به ثروت، قدرت و مقامات بالا استفاده کرده و در این مسیر دست به خشونت و پرخاشگرى هم بزنند. انواع خاصى از خشونت که با جرم و جنایت ارتباط پیدا مى کند در جوامع مختلف متفاوت است و ایالت متحده آمریکا، کشورى است که از این حیث در رأس قرار دارد. میزان قتل هاى عمد در آمریکا ۴۰ برابر آلمان و ۶۰ برابر اتریش است. ایران تقریباً در وسط جدول خشونت قرار دارد. میزان خشونت هاى مرتبط با جرم و جنایت در ایران و قتل هاى عمد نسبت به پیش از انقلاب در حدود ۱۰ برابر افزایش پیدا کرده است.
عوامل افزایش جرایم ناشى از خشونت چه بوده است؟
بخشى از آن مربوط به افزایش جمعیت است که البته جمعیت بیش از دو برابر نشده است. بخش دیگر مربوط به جوانى جمعیت کشور است و بیشترین موارد پرخاشگرى و خشونت نیز در بین رده سنى ۱۵ تا ۲۵ سال مشاهده شده است و تا وقتى که هرم سنى در جامعه ایران متعادل نشود با این مشکل و افزایش خشونت و پرخاشگرى روبرو خواهیم بود. چون نوجوانان کنترل کافى بر انگیزه هاى خود نداشته و در عین حال از وسایل لازم براى رسیدن به خواسته هاى خود برخوردار نیستند، احتمال بسیارى وجود دارد که براى رسیدن به نیازهایشان دست به پرخاشگرى بزنند. جنگ یکى دیگر از مهم ترین علل است. در واقع دیده شده است در کشورهایى که درگیر جنگ بودند پس از پایان جنگ، میزان پرخاشگرى و خشونت و جرایم ناشى از آن افزایش چشمگیر پیدا کرده است. کشور ما نیز هشت سال درگیر یک جنگ بسیار خشونت آمیز بوده و طبعاً به خاطر دفاع از خود، روحیه جنگ آورى هم در مردم تقویت شده ست. از سوى دیگر کشور ما با بحران هاى اجتماعى و اقتصادى بسیارى روبرو بوده است. پس از انقلاب در کشور ما ارزش ها به طور ناگهانى تغییر کرد و تغییرات متعددى هم به طور نسبى پس از آن سال ها ایجاد شد. فقر و اعتیاد نیز از جمله عوامل مرتبط با این موضوع است. براساس آمارهایى که ارائه شده در طول چند دهه گذشته به طور نسبى مردم ایران فقیرتر شده اند و در جامعه فقرزده میزان جرم و جنایت نیز بالا است. از عوامل دیگر افزایش زندانیان در کشور ماست. ایران جزو کشورهایى است که بالاترین میزان زندانیان را نسبت به کل جمعیت دارد. طبعاً خانواده هاى این زندانیان بدون سرپرست باقى مى مانند و امکان زیادى وجود دارد که به علت فقر، خشم و کینه جویى نسبت به سیستم، وارد چرخه بزهکارى شوند.
به نظر مى رسد همانقدر که میزان جرم و جنایت افزایش پیدا کرده است، خشونت هاى منتهى به جرم نیز در این زمینه عمیق تر شده است.
بله، در سال هاى اخیر با خشونت هایى روبرو مى شویم که پیش از این در کشور ما سابقه نداشته است مانند قتل هاى زنجیره اى. تنها نمونه اى از این نوع خشونت ها که براى ده ها سال پیش وجود داشت افرادى به نام اصغر قاتل و سیف القلم شیرازى بودند. اما ملاحظه مى کنید که در چند سال اخیر ما در هر سال با چند مورد قتل زنجیره اى روبرو بودیم که نشان مى دهد چنین رفتارهایى متأسفانه در جامعه ما شدت و شیوع چشمگیرى پیدا کرده است و علت آن نابسامانى هاى اجتماعى است که به شکل این آسیب ها خود را نشان مى دهد. تلویزیون ما متأسفانه مروج خشونت و پرخاشگرى است و به علت محدودیت هایى که در نمایش فیلم و سریال هاى تلویزیونى وجود دارد، به خاطر برانگیختن توجه مردم تنها راه چاره را در پرداختن به پرخاشگرى و خشونت دیده اند و برخلاف نیت خوب مسؤولان، نتایج نامطلوبى به دست آمده است.
در واقع معتقدید خشونت هاى عمیق فرا گرفته شده اند و رسانه اى مانند تلویزیون، این نوع خشونت را ترویج مى کند؟
بله، البته این عمدى نیست، ضمن این که بر حسب بررسى هاى علمى به نظر نمى آید که افراد صرفاً برحسب آموزش هاى بد اقدام به پرخاشگرى و خشونت کنند بلکه باید یک زمینه وجود داشته باشد. به طورى کلى اکثر افراد بزهکار و پرخاشگر را گروهى تشکیل مى دهند که ما عنوان مبتلایان به اختلال شخصیت ضد اجتماعى را به آن ها مى دهیم. پرخاشگرى هم یکى از وجوه تشخیصى این اختلال شخصیتى است اما این اختلال شخصیتى مى تواند نمود خفیفى داشته باشد و بالعکس اگر راه هایى براى پرخاش و خشونت به این افراد آموخته شود بدیهى است این افراد پرخاشگرى هاى شدیدترى انجام دهند. سریال هاى تلویزیونى که در آن انواع و اقسام قتل ها و جنایت ها به صورت هاى مهیج و جذاب به نمایش گذاشته مى شود اذهان خام مبتلایان به اختلال سلوک در کودک و نوجوان و اختلال شخصیت ضد اجتماعى در بزرگسالان را مسموم کرده و آنها به دنبال انجام روش هاى مشابه مى روند.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 38
مطالب مرتبط