تحقیق خانه کودکان بی سرپرست با رویکر آرامش روانس
۱-۱- بیان مسأله اساسی تحقیق
کودکان بیسرپرست، دوران کودکی خود را جدای از جامعه سپری میکنند و زمانی پا به عرصه جامعه میگذارند که مفهوم جدای از جامعه بودن ،در ذهن آنها شکلگرفته است. درواقع نیاز به درک متقابل جامعه نسبت به این کودکان به جامعه حس میشود؛ متأسفانه در جوامع مدرن شهری توجه به این مسائل آنچنان کم شده است که نه تنها باعث ایجاد مشکلاتی برای این کودکان که حتی منجر به ایجاد مشکلاتی عمیق در جوامع اجتماعی مردمان امروزی گردیده است. برخورد اقشار گوناگون با این کودکان و لمس احساس پاک کودکانه آنها حسی بیانتها را القا میکند که امروزه در دید برخی افراد کمرنگ شده و حتی از بین رفته است. پس میتوان گفت برخورد مستقیم افراد با این کودکان علاوه بر رفع برخی از مشکلات کودکان، به گروههای مختلف مردم نیز کمک خواهد. بنابراین اولین قدم، انتخاب سایت مناسبی، برای قرارگیری مرکز نگهداری کودکان بیسرپرست است تا ارتباط لازم را با جامعه برقرار کند.(اجلی، ۱۳۸۱)
یکی از دغدغههای امروزی جوامع، مسئله کودکان آسیبدیده وبی سرپرست و همچنین پیامدهای تأثیرگذار آن در جوامع است و عدم فضایی مناسب با روح و روان کودکان بی سرپرست و مشکلاتی که در فضاهای آرامش و بازی . یا تفریح دارند که با توجه به سن کودکان فضایی با شرایط مناسب آنها ساخته شود و اکثر فضاهایی که به این عرصه اختصاص داده شده بدون در نظر گرفتن شرایط و سلامت روانی و روحی می باشد. دو مشکل اصلی کودکان بیسرپرست با آن دست و پنجه نرم می کنند عبارتنداز:
۱. مشکل اجتماعی:علت آن دور بودن از مردم و جامعه و زیستن در فضاهای قلعه ماننداست.
۲. مشکل هویتی و شخصیتی:علت اصلی آن دور بودن از نظام عادی زندگی اتخاذ بعضی نظامهای غلط درون شبانهروزیهاست. (اصلی پور،۱۳۸۰)
در این تحقیق تلاش شده است که با رویکردی متفاوت با این مسئله و پیامدهای آن برخورد شود و به دنبال آن راهحلی برای حل مسئله مطرح گردد و بدین منظور موارد زیر موردبررسی قرارمی گیرد.
همچنان باید توجه داشت که کودکان پس از جدایی از بستر خانواده و قرارگیری در سازمانهایی از قبیل بهزیستی به محیطی با استانداردهای تعریفشده دست نمییابند. با توجه به ایجاد مطالب ذکرشده ، در این مرکز با طراحی فضاهای تعریفشده با استانداردهای فضاهای مسکونی و ایجاد کانون خانواده میتوان به این هدف دستیافت تا بتوان فضایی آرام، چون خانه و داشتن خانواده را برای کودکان تعریف نمود.( غفوری ، ۱۳۸۷)
به سبب حل این مشکل میتوان با در نظر گرفتن فضای سبز و بازی و تلفیق آن با مکان زندگی کودکان، امکان ایجاد شرایط عادی برای این کودکان را ایجاد نماییم. علاوه بر این وجود فضای سبز تلفیقشده با روش بازیدرمانی، روشی تأثیرگذار در حل ناهنجاریهای اجتماعی مردم بهخصوص این کودکان میگردد.( منصوری، ۱۳۷۶)
قرارگیری مرکز کودکان بی سرپرست در همسایگی محله به دلیل تعاملات اجتماعی که دریک محله صورت میپذیرد و آشنا شدن کودک با هنجارهای اجتماعی ، پیشنهاد میشود. اما باید توجه داشت که ارتباط بهیکباره دو گروه با یکدیگر سبب ایجاد برخی مشکلات میگردد و باعث دشواری ارتباط دو گروه میشود و حتی منجر به صدمه دیدن گروهی از این کودکان میگردد وچه بسا بی تمایلی اقشار مختلف را به دنبال داشته باشد؛ در همین راستا برخورد این دو گروه به گونهای ناخواسته شاید بتواند به حل این مسئله کمک کند. بهگونهای که با در نظر گرفتن فضای سبز تفریحی و فضاهای ورزشی مورداستفاده اقشار مختلف که بهطور روزمره از آن استفاده میکنند امکان برخورد این گروهها بدون پیشداوری را با یکدیگر ایجاد میکند.(کرونر، ۱۳۸۲)
یکی دیگر از مشکلات شاخص در زندگی این افراد این است که عدم توانایی درونی و محیطی کودکان در ورود به دنیای اجتماعی و فضاهای تفریحی در سنین کم، سبب میشود تا در سنینی که نیاز به داشتن دوران کودکی و اوقات خوش،بازی وبیان هیجانات کودکی احساس میشود از آن محروم شوند.(آذر، ۱۳۸۳)
میتوان با ساختن کالبدی شایستهی کودک،با توجه به خصوصیات جسمانی و روحی او وسعی در فراهم آوردن امکان ارتباط کودکان بیسرپرست با سایر کودکان عادی شهر شد. درنتیجه خانه کودک را در محلی مینشاند که واجد محیط صمیمانهای است و با ایجاد مراکز ورزشی – فرهنگی – آموزشی که در سطح منطقه عمل میکنند سعی بر آن دارد که کودکان دیگر را به دل مجموعه بیاورد تا کودکان بیسرپرست خود را جدا از جامعه محیط احساس ننمایند. (آذر، ۱۳۸۳)
آنچه در این پژوهش برای شکلگیری و ایجاد مقولهای بنام « طراحی خانه کودکان بیسرپرست با رویکرد ارتقاء آرامش روانی» صورت گرفته است ترکیب فضای معماری در جهت ارتقاء سلامت روان کودکان بی سرپرست می باشد که با راهکارهای معماری و روانشناسی محیط و روانشناسی بالینی می توان به فضای معماری مناسب کودکان بی سرپرست که ایجاد حس آرامش و تعلق مکان را تداعی می کند رسید.
فضای معماری به عنوان متغیر مستقل در جهت ارتقاء سلامت روان کودکان بی سرپرست با اصول طراحی معماری برای کودکان و استانداردها و ضوابط مرتبط با آن می باشد و راهکارهای روانشناسی محیط و بالینی که شاخه ای از علم روان شناسی می باشد با توجه به اصول موثر در رفتار کودک و محیط و محرک های کودکان به ویژه کودکان بی سرپرست که متغیر وابسطه این پژوهش می باشد. هدف از طراحی خانه کودکان بی سرپرست از طریق طراحی معماری که در آن تمام توجه به خلق فضایی پایدار برای کودکان با استفاده از راهکارهای روانشناسی که می تواند فضایی که آرامش بخش و ارتقاء دهنده سلامت روان کودک می باشد بوجود می آید.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 10
مطالب مرتبط