این تحقیق در مورد نقش گروه های سیاسی در پیروزی انقلاب اسلامی می باشد و به طور کامل ، گروه های سیاسی دوران انقلاب اسلامی را معرفی نموده و فعالیت های این گروه ها و نقش آن ها در پیروزی انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار می دهد.
مقدمه
احزاب، گروهها و دستههای سیاسی در هر جامعه از اجزای مهم اصول دموکراسی میباشند که در ثبات و تعادل نظامهای سیاسی نقشی سازنده دارند.
در واقع این نهادهای مدنی در صورت انجام کارکردهای مدنی و قانونی خود همانند شمشیر دولبه خواهند بود که یک لبه آن در صورت پاسخگویی نظام سیاسی به مطالبات مردم و محیط اطراف خود، به ثبات سیاسی میانجامد و لبه دیگر آن در صورت عدم کارایی رژیمهای سیاسی، تبدیل به منتقدان و مخالفان آن نظام خواهد شد.
احزاب و گروههای سیاسی به نوعی مکمل رژیمهای سیاسی هستند و این در صورتی است که مطالبات صنفی، گروهی و سیاسی اینگونه دستهها و گروههای سیاسی که اغلب مطابق خواستههای هواداران خود و در کل مردم میباشد، از سوی نظام سیاسی به درستی و بهموقع پاسخ داده شود؛ در غیر این صورت همین احزاب و گروههای سیاسی تبدیل به نوعی اپوزیسیون فعال علیه آن نظام خواهند شد.
بعضی از این گروهها همچون نهضت آزادی و جبهه ملی مبارزه در چارچوب قانون اساسی (یعنی پذیرش نظام شاهنشاهی) را هدف قرار داده بودند و برخی دیگر که مشی مسلحانه را به عنوان تنها راه براندازی رژیم پهلوی در پیش گرفته بودند، در عمل در برابر ساواک شکست خوردند و از دور مبارزات خارج شدند.
البته رژیمهای دیکتاتوری با تعدیل، حذف و انحلال احزاب مخالف و به وجود آوردن یک یا دو حزب واحد موافق، سعی در ارائه چهرهای دموکرات از خود دارند و این در سلطنت پهلوی دوم به وضوح آشکار بود. نیروهای سیاسی مخالف نیز به ناچار تبدیل به اپوزیسیونهای زیرزمینی شده که رهبری اکثریت مردم را به صورت مخفیانه به عهده میگیرند.
نقش احزاب و گروه های سیاسی قبل از پیروزی انقلاب
از زمان خلع پهلوی اول از سلطنت و متعاقب آن به قدرت رسیدن پهلوی دوم یعنی از سال 1320 که محمدرضا شاه، جوانی ناپخته به امور مملکتداری بود و قدرت تقریباً در دست نخستوزیران میچرخید، شاهد رشد و توسعه گروههای سیاسی مختلفی که در دوران رضاخان فرصت حضور نداشتند، بودیم و لذا در این برهه ما صدای آزادی و فرصت انتقاد و مخالفت را بیشتر میشنویم.
اما بعد از کودتای 1332، شاه که اکنون تجربه 12 سالهای از حکومتداری را با خود به یدک میکشید، بر ارکان دموکراسی بیش از پیش نظارت نمود و تقریباً با قلع و قمع احزاب مخالف، کشور و مردم را به سوی یک حزب یعنی حزب رستاخیز سوق داد. حزبی که اعضا و لیدرهای آن اکثراً از درباریان و دستگاه شاهنشاهی بودند.
در این میان اما احزاب مخالف تحت عنوان هیئتهای مؤتلفه که دارای شاخههای متعددی با دیدگاه اسلامگرایانه بودند به همراه احزاب و گروههای ملی همچون نهضت آزادی که ملیگرایان آن را هدایت مینمودند، مخالفتهای خود با رژیم شاهنشاهی و دستگاه ظلم و ستم آن را همچنان و اغلب به صورت نامحسوس و مخفیانه استمرار بخشیدند و برخی از آنها حتی با ایجاد شاخههای نظامی با ادعای اینکه کار سیاسی تنها فایده ندارد، روی به مبارزات مسلحانه و ترور سردمداران نظام شاهنشاهی آوردند.
شهیدان سید علی اندرزگو و نواب صفوی از پیشگامان نهضت مبارزه مسلحانه از هیئتهای مؤتلفه بودند که در کنار آنها مبارزات مدنی و سیاسی، ملیگرایان همچون بازرگان و سحابی را نیز وجود داشت، اما باید دانست که خط فکری و مشی نظری آنها تفاوتهای بعضاً ریشه ای با تفکرات امام (ره) داشت. در این خصوص مبارزات روحانیون مبارز از جمله مرحوم آیتا… کاشانی در زمره گروههای دینی و مذهبی را که هیئتهای مؤتلفه نیز وابستگی خود را به این نهاد میدانستند باعث گردید که شاه علیرغم تأسیس حزبی عریض و طویل به نام «رستاخیز» که بعدها حزب «ایران نوین» نیز به آن اضافه شد نتواند اوضاع کشور را آنگونه که خود میخواست تحت کنترل درآورد.
در واقع محمدرضا شاه بیتعادلی در جامعه و نظام سیاسی خود را که بعدها منجر به بیثباتی شد، به خوبی درک نکرد و پاسخ مناسبی به محیط سیاسی خود نداد و تنها زمانی این پدیدههای سیاسی را فهمید که دیگر دیر شده بود و لذا میبینیم قیامی که بنیان آن از سال 1342 گذاشته شد ظرف 15 سال و در سال 1357 نتیجه میدهد و رژیم شاهنشاهی به فروپاشی میرسد. در این فروپاشی و پیروزی انقلاب اسلامی، نقش هیئتهای مؤتلفه (حزب مؤتلفه)، ملی- مذهبیها بیش از سایر گروههای سیاسی بود و به طور اخص نیروهای مذهبی به رهبری روحانیت مبارز (آیتا… کاشانی) و افرادی چون شهید اندرزگو و شهیدان نواب صفوی، نیکنژاد، صفار هرندی، امانی و بخارایی، نقشی بیبدیل در پیروزی و به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی به عهده داشتند.
مبارزات مسلحانه از یکسو و راهنمایی و ارشاد مردم با استفاده از فرمایشات حضرت امام خمینی(ره) در قالب اعلامیههای معروف ایشان از سوی دیگر، نقش مؤتلفه را بیش از پیش در مبارزات ستمشاهی نمایان میکند.
فهرست مطالب
مقدمه
نقش احزاب و گروههای سیاسی قبل از پیروزی انقلاب
احزاب و جريانهاي سياسي
جبهه ملي
نهضت آزادي
مبارزات مسلحانه گروه های چپ
مبارزات سیاسی و نظامی شخصیت ها و گروه های مذهبی
کانون نویسندگان
روشنفکران و انقلاب اسلامی
جریان مارکسیستی
مواضع و راهبرد امام خميني(ره)
شكست سياسيكارتر
نتیجه گیری
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 24
مطالب مرتبط