دانلود مقاله رمان به عنوان ادبیات غیردینی
مقدمه:
رمان نوعی هنر ادبی است که دین را به ندرت مضمون اصلی و آشکار خود قرار می دهد.
برخی از کتابها که شبیه رمان اند چنین می کنند ولی بهتر این است که آنها را از آثار ارشادی خواند، زیرا گرچه شاید از لطف اسلوب یا قوت ترغین بهره مند باشند، خاستگاهشان هنری نیست تبلیغی است.
رمان اصیل،حتی در ساده ترین گونه های آن می کوشد انسان را در جامعه نمایش دهد؛ هر آموزشی که محتملاً ملازم آن است ، یا هر نتیجه اخلاقی که محتملاً بدان اشارات دارد در مرتبتی فروتر ازاین سائقه هنری جای دارد.
رمان نویسان بزرگ چه بسا مضمون هایی اختیار می کنند که واجد مفاهیم ضمنی دینی اند، ولی این مفاهیم ضمنی پوشیده بیان می شوند و در عمل و تفکر «شخصیت های داستان» بروز می یابند نه در پند و اندرز مستقیم.
برای آنکه درک درستی از پیوند رمان ودین پیدا کنیم می بایست پیوست اثر هنری را بشکافیمو به مغز آن بنگریم، و نمی بایست انتظار همرأییِ تام و تمام رمان با هیچ صورتی از مذهب رسمی باشیم. نمی خواهیم که بگوییم که آب رمان و دین به یک جوی نمی رود.، اگر واژه دین را به این معنای آن بگیریم که مستلزم رعایت دقیق نیروها، قوانین، اندیشه ها و آرمانهایی است که چندان نیرومندند که حرمت و ایمان بر می انگیزند.
رمان می کوشد که نشان دهد که انسان، گیج و خطاکار، با پیچیدگی های زندگی روبرو می شود که در میان آنها شاید عناصری باشد که بتوان آنها را الهی خواند . اگر بپذیریم که انسان فطرتاً دینی است، رمان نمی تواند دین را نادیده بگیرد گرچه مضمون اصلی آن همچنان انسان باشد.
تاریخچه رمان
رمان به تقریب ۴۰۰سال پیش پدید آمد. این شکل داستانی را می توان خلف حماسه (epic) دانست که با انسان به مثابه وجودی قهرمانی سروکار داشت و خلف رمانس(romance) که فارغ از این بایستگی بوده که شخصیت هایش از قوانین احتمالات متابعت کنند یا علل معین پیامدهای معمولشان را سبب گردند.
رمان،که در نتیجه رنسانس به عالم ادبیات پا نهاد و از نهضت اصلاح دین (REFORMATION) قویاً تأثیر پذیرفت ، اقتضا می کند که داستان به طور کلی محتمل باشد و شخصیت هایش بر حسب تجربه متعارف باورکردنی جلوه کنند.
از رمان انتظار می رود که داستانی باشد درباره آنچه بیشتر خوانندگان زندگی واقعیش به حساب می آورند و چون اندیشه های مربوط به زندگی واقعی به نحو جدایی ناپذیری همبسته با چیزس است که بشر در هر دوره ای از تاریخ، معمولاً آن را بدون چندان تفکری می پذیرد.
رمان آیینه جامعه شد و به همین دلیل آیینه سرشت دورانی که رمان ناظر به آن بود گرچه رمان نمی کوشد از موضوع هایی که کاملاً دینی است دوری جوید ، کارمایه اصلی آن را در این قلمرو بهتر است اخلاقی خواند.
اخلاق از نظر رمان نویسان
اخلاقی را که رمان نویسان مطرح می سازند می توان در چند اصل اخلاقی کلی (یاموضوع کلی)خلاصه کرد:«خدا را نمی توان فریفت، زیرا هر کسی آن می درود که می کاردٍ»(عهد جدید،رساله پولس رسول به غلاطیان ، باب۶، آیه۷)؛«خداوند می گوید انتقام از آن من است، من مکافات خواهم داد»(همان،رساله به عبرانیان، باب۱۰، آیه۳۰)؛«سگ دیگر بار به قی خود باز گشته است و خنزیر شسته شده به کار غلطیدنش در گل»(همان، رساله دوم پولس رسول، باب۲، آیه۲۳)؛ «انسان هیچ است، و اگر گمان کند که چیزی است خود را فریب داده است»(همان، رساله پولس به غلاطیان،باب۶،آیه۳).
اینها برخی از اصول اخلاقی متنبه ساز کتاب مقدس است که خمیر مایه دهها رمان بوده است.
این واقعیت که مجری بودن این قوانین عام را در زندگی روزمره می توان به چشم دید، و نیز این امر که قوانین عام مزبور حقایق روان شناختی اند ، آنها را راهنمای رمان نویسان می سازد که لازم است، مثل هر هنرمند دیگری مشاهده تیزبین باشد. او ممکن است این حقایق تلخ را با شوخ طبعی بیان کند، و بعضی از رمان های به حق دینی به چشم جهانیان کتابهای با مزه ای جلوه کرده است ولی اخلاق موجود در زیر ساخت آنها فراتر از بامزگی و خنده است.
–
فهرست
عنوان صفحه
مقدمه——————————————– ۱
تاریخچه رمان————————————– ۲
اخلاق از نظر رمان نویسان—————————– ۳
دون کیشوت—————————————- ۳
نامه های پیگویک———————————— ۴
رمان هایی با مضمون کلیسایی————————– ۷
هدف عمده رمان نویس——————————– ۱۰
چکیده مطالب————————————— ۲۰
فهرست منابع و مآخذ——————————— ۲۱
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 28
مطالب مرتبط