مقاله بررسی عوامل تهاجم فرهنگی از نظر دانشجویان دختر

دانلود مقاله بررسی عوامل تهاجم فرهنگی از نظر دانشجویان دختر

مفهوم و ویژگیهای فرهنگ :

فرهنگ (Culture) فقط مجموعه‌ای انباشته از آداب و رسوم و شیوه‌های مختلف زندگی نیست بلکه نظامی سازمان‌یافته از رفتارها و یا شیوه عمومی زندگی گروه یا گروه‌هایی از مردم است . عناصر فرهنگی از قبیل عادات ، سنت‌ها و ارزشها انسانها را به یکدیگر پیوند می‌دهد و هویت اجتماعی بوجود می‌آورد .

از دیدگاه تیلور ، فرهنگ عبارتست از مجموعه پیچیده‌ای از علوم ، دانش‌ها ، افکار ،اعتقادات ، آداب و رسوم و بطور خلاصه کلیه آموخته ها و عاداتی که یک انسان به عنوان عضو جامعه اخذ می‌کند .

برخی از ویژگیها و کارکردهای مختلف :

فرهنگ چیزی است که :                                  فرهنگ دارای این کارکردها است:

–          از نسلی به نسل دیگر انتقال می‌یابد               – اجتماعی کردن افراد

–          حالت انباشته دارد                                     – آموزش و پرورش

–          از محلی به محل دیگر می‌رود                       – ارزش‌ها : درست و غلط

–          ماهیتی پیچیده دارد                                    – اعتقادات و باورداشت‌ها

–          نظام زندگی خانوادگی

فرهنگ از طریق دیگر انسانها آموخته می‌شود و آموزش آن بر اثر روابط متقابل میان انسانها صورت می‌گیرد . فرهنگ از طریق توارث منتقل نمی‌شود و یک تولید اجتماعی است . فرهنگ محصول میراث اجتماعی است و در شکل‌گیری آن عواملی مانند اطلاعات و دانش‌های موجود در جامعه ، تحولات و تغییرات اجتماعی ، روابط و وسایل ارتباط جمعی مداخله دارد .

فرهنگ مجموعه‌ای است که : نسل به نسل انتقال می‌یابد ، عناصر آن بر روی هم انباشته می‌شود ، از محلی به محل دیگر نشر می‌یابد و دست به گزینش می‌زند .

کلمه جامعه ، مبین وجود وحدت میان عده‌ای از افراد است و فرهنگ نیز بازگوکننده الگوهای رفتاری آموخته شده و مشترک اعضای یک جامعه است .

تفاوتهای فرهنگی :

با اینکه نیازمندیهای انسان عموماً در ۳ جهت روانی ، اجتماعی و زیستی قرار دارد، در جهت ارضاء این حوائج ، اقوام مختلف ذخائر فرهنگی خاصی تهیه می‌بیند . آنچه که فرق میکند چگونگی مقابله انسان با این نیازمندیهاست که تحت تاثیر عوامل بیشماری قرار دارد و اختلافات فرهنگی هم از همین جا ناشی می‌شود . هر جامعه از طریق فرهنگ خاص خود ، به افراد رنگ مشخص می‌بخشد و رفتار آنان را در قالب الگوهایی درمی‌آورد .

بسیاری از مردم‌شناسان عقیده دارند که اقوام مختلف در هر درجه از پیشرفت که باشند دارای یک سری مشترکات فرهنگی هستند که در اجتماعات مختلف بصور گوناگون انجام می‌شود و اغلب این خصوصیات مشترک ، منبعث از ویژگیهای جسمی ، روانی و اجتماعی انسان است .

از میان مشترکات یک فرهنگ می‌توان به تهیه و مصرف غذا ، ساخت آلات و ادوات، زبان ، بازی و تفریح ، آموزش ، تربیت ، ازدواج را نام برد و این اشتراکات در جوامع به دلیل داشتن برخی جهات مشخص واحد در جوامع می‌باشد اما به علت نحوه عمل است که تفاوتهای فرهنگی ظاهر می شود و تنوع به چشم می‌خورد.

طبقه‌بندی فرهنگ :

از آنجا که فرهنگ در جوامع مختلف ویژگیهای متفاوتی دارد بسیاری از جامعه‌شناسان و یا مردم‌شناسان سعی در طبقه‌بندی فرهنگ به چند نوع و ارائه مشخصات هر یک از این انواع کرده‌اند آنچه که به طور کلی میان این افراد شدیداً متفاوت است ملاکی است که برای طبقه‌بندی خود تعیین کرده‌اند .

اگر مختصری در زمینه « فرهنگ کلی » به عنوان فرهنگی که در جامعه معینی موجودیت دارد تامل کنیم بدیهی است به تعداد جوامع ، فرهنگ خواهیم داشت .

از دیدگاه « رات بن دیکت » فرهنگ را می‌توان به دو نوع تقسیم کرد :

۱-نوع فلسفی (دارای افراد آرام ، متعادل و علاقمند به زندگی اشتراکی)

۲-نوع پهلوانی (دارای افراد با عواطف شدید ، جاه طلب ، استقلال طلب و دارای خصایص رقابت جویی) بسیاری از جامعه‌شناسان فرهنگ را به ۲ نوع مادی و غیرمادی تقسیم می‌کنند :

فرهنگ مادی شامل اشیاء قابل لمس است مثل مسکن ، لباس ، وسایل زندگی و …

فرهنگ غیرمادی یا معنوی شامل افکار و عقاید مربوط به اشیاء ، نحوه تفکر و استدلال ، مذهب ، زبان ، ادبیات و قوانینی است که مستقیماً فاقد تظاهر مادی هستند .

در ضمن لازم به یادآوری است که فرهنگهای مادی و غیرمادی در یکدیگر تاثیر متقابل دارند .

در سالهای اخیر دو اصطلاح « فرهنگ جمعی » و « فرهنگ برگزیدگان » بویژه از طرف جامعه‌شناسانی که به تحقیق در وسایل ارتباط جمعی دست زده‌اند مکرر مورد استفاده قرار می‌گیرد .

در این اصطلاح فرهنگ جمعی عبارت از آن فرهنگی است که عملا توده مردم را در بر می‌گیرد و حال آنکه فرهنگ برگزیده را در میان قشر خاصی از جامعه که روشنفکران باشند می‌توان سراغ گرفت .

تکنولوژی و استحاله فرهنگی :

تغییر اجتماعی :

رفتن از حالتی به حالت دیگر تغییر خوانده می‌شود و نتیجه تغییر شکلی است که دیده می‌شود . تغییر اجتماعی و فرهنگی اصطلاحی است که بسیار رایج است و در عین حال مبهم و چند پهلوست . این اصطلاح بطور کلی بیشتر  سیر گذر جامعه سنتی به طرف جامعه صنعتی را در برمی گیرد .

این تغییرات ممکن است در سطوح بسیار گوناگونی مطرح باشد مثلاً :

–          در زمینه‌های پدیده‌های مورفولوژیک

–          در سطح نهادها و ساخت‌ها

–          در سطح سازمانهای اجتماعی

–          در سطح قشر ، طبقه و یا پایگاه اجتماعی

–          در زمینه رفتارها و اخلاقیات

–          در زمینه فرهنگ و الگوهای فرهنگی

تغییر و استحاله فرهنگی ممکن است بازگوکننده پیشرفت و پسرفت باشد ، خودبخودی یا دستوری باشد ، موقتی یا ماندنی باشد و بالاخره مثبت و یا منفی و نامطلوب باشد . و حتی ممکن است تغییرات فرهنگی جزئی یا بسیار کلی و پردامنه باشد که در زمان مشخص می‌توان آن را تشخیص داد و کم و بیش دارای نوعی استمرار است .

تغییر فرهنگ که منجر به تغییر اجتماع می‌شود جریان تاریخی جامعه را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد و حالت محسوس دارد .

مدتی است که جامعه‌شناسان توجیه ساده‌نگرانه این موضوع که تنها یک علت ، سبب تغییرات فرهنگی جامعه است را کنار گذاشته‌اند . به اعتقاد بسیاری ، عوامل گوناگون غالب در رویداد تغییرات اجتماعی وفرهنگی در طول تاریخ عبارت بوده‌اند از :

۱-محیط طبیعی ۲-رشد تکنولوژی ۳-شرایط جامعه از نظر آگاهیها ، اعتقادات مذهبی و … ۴-عوامل جمعیتی ۵-تضادها و تناقضات

عوامل مقاوم در برابر تغییر :

از آنجا که تغییر پدیده‌ای است عمومی باید به خاطر آوریم که جوامع و فرهنگها بطور کلی دائم و پایدار هستند .و از نظر روند هدایت و جریان تغییر از همدیگر متفاوت هستند . مساله در این است که شرایط چه نحوی داشته باشند و تا چه حد با تغییر سازگار و موافق باشند ؟ کارکردها و ساخت‌های اجتماعی و فرهنگی در فاصله از صبح تا شب تغییر نمی‌کنند حتی در میان پرتحرک‌ترین جمعیت‌ها برخی از عوامل مقاوم در مقابل تغییر ، جنبه نهادی دارند .

از شواهد بسیار روشن این مقاومت در برابر تغییر ، مقایسه‌ای است که می‌توان میان آداب و رسوم و عادات انجام داد . اخلاقیات درون یک جامعه دارای دوام هستند چرا که درجه بیشتری از همسازان را دارند و از ارزشهای متعالی محسوب می شوند . در نتیجه بالاترین میزان مقاومت را در برابر تغییر بعهده دارند و به همین ترتیب نهادهای اصلی اجتماعی نیز مقاوم‌ترین پدیده‌ها در مقابل تغییر می‌باشند .

پاره فرهنگ

در هر جامعه ، فرد با فرهنگهای ویژه گروه‌های خاصی که با آنها زندگی می‌کند در رابطه است و در درون یک جامعه بزرگ از برخی جهات گروه‌های فرعی محلی، طبقاتی ، ملی ، قومی و نژادی شواهدی از تنوع فرهنگی را نشان می‌دهد . تفاوت این گروه‌ها تنها از لحاظ یک یا دو خصلت خاص نیست بلکه از خیلی جهات نظام‌های فرهنگی ویژه‌ای را می‌سازند. این پاره‌فرهنگها (Subculture) در حقیقت دنیاهایی در چارچوب فرهنگ ملی هستند . هر پاره‌فرهنگ دارای واژه هایی خاص است که نقش آن تحکیم دنیای خصوصی آنان در مقابل بیگانگان است .

با توجه به مفهوم پاره فرهنگ انواع اصلی آن به شرح زیر است :

–          پاره فرهنگ منطقه‌ای

–          پاره‌فرهنگ روستایی و شهری

–          پاره‌فرهنگ انحرافی

–          پاره‌فرهنگ مبتنی بر طبقات اجتماعی

–          پاره‌فرهنگ ملی و قومی

–          پاره‌فرهنگ مذهبی

پاره‌فرهنگ شغلی و گروهی

–  ضد فرهنگ : پاره‌فرهنگهایی که در مقام مخالفت فعال با فرهنگ مسلط هستند ضد فرهنگ (Conteraculture) نامیده می‌شوند . بعنوان مثال گروهی خاص از بزهکاران که حالتی بر خلاف ارزشهای فرهنگ مسلط را به خود می‌گیرند . لازم به یادآوری است که یک ضد فرهنگ معمولا « برخی » و نه « همه »  هنجارهای فرهنگ مسلط را طرد می‌کند .

انتقال و اشاعه فرهنگی :

فرهنگ از طریق زبان و سایر نمادها انتقال می‌یابد . بر لیکن اصوات دارای نقش موثری در انتقال فرهنگی نیستند . به هنگامی که یک نوآوری توسط اعضای جامعه دیگری پذیرفته و آموخته می‌شود با امر اشاعه یا انتقال مظاهر فرهنگی روبرو هستیم .

فرهنگ همواره در حال تغییر است حتی در جوامع راکد و ایستا نیز فرهنگ تغییر می‌کند اما با روند کندتری و از آنجا که الگوهای فرهنگی یک جامعه منسجم است ، تغییر در بخشی از فرهنگ (اختراع ، رشد جمعیت یا پیدایش هر چیز نو) سبب ایجاد تغییرات در سایر قسمت‌های فرهنگ خواهد گردید .

در ایران مسائل خاص بحران فرهنگی از مدت‌ها پیش به صور گوناگون تحت عناوین « بحران هویت » و یا « غرب زدگی » مطرح گردیده است . در شرایط استعماری ، فرهنگ‌پذیری در خیلی از موارد ، حالتی آسیب‌شناختی به خود می‌گیرد . « ویلیام ریورس » محقق انگلیسی اعتقاد داشت که بر اثر نتایج تضاد میان فرهنگ غربی و فرهنگ بومی در بعضی از قبایل بدوی لذت زندگی از میان رفته است به این اعتبار « فرهنگزدایی» که بر اثر آن فرد فاقد هنجارهای قابل استناد برای رفتار خویش می‌گردد منجر به بروز برخی دشواریهای اجتماعی خواهد شد .

جهانی شدن و فرهنگ :

با توجه به اینکه جهانی شدن به معنی برقراری پیوندها و ارتباطات متقابل میان جوامع است فرهنگ از بسیاری جهات مستقیم‌ترین ، بدیهی‌ترین و قابل رؤیت‌ترین عنصری است که از طریق آن ، این پیوندها در زندگی روزمره تجربه می‌شود .

فرهنگ بدون تردید ، مهمترین جزء جهانی شدن است چرا که از طریق فرهنگ است که تفاهم مشترک توسعه می‌یابد .

در میان فعالیت‌های روزمره مظاهر زیادی وجود دارد که از طریق آنها ویژگیها ، رفتارها و کالاهایی که از طریق آنها مفاهیم و ادراکاتی که بیش از پیش ، جهانی هستند شکل می‌گیرد .

جهانی شدن در همه حوزه‌ها ، موضوعی کاملا روشن و مشخص نیست . به نظر می‌رسد ما در جهانی زندگی می‌کنیم که بیش از پیش با عدم اطمینان و دگرگونی مواجه است ، شرایطی که « گیدنز» آن را دنیای از هم گسیخته نامیده است .

علیرغم پذیرش گسترده مفهوم جهانی شدن و ایمان‌فراگیر به این امر که در پرتو جهانی شدن دنیایی که ما در آن زندگی می‌کنیم در حال تغییر اساسی است ، نفس وجود و مفهوم آن همچنان موضوع بحث‌های بنیادی علمای اجتماعی است .

محصولات فرهنگی به گونه‌ای دارای ماهیت متقاعد کننده هستند و متضمن نتیجه‌گیریهایی در حوزه باورها ، اعتقادات . متقاعد شدن الزاماً نتیجه یک مبادله تعاملی رویاروی و یا انتشار از طریق رادیو و تلویزیون نیست .

نوشتار و به خصوص چاپ سبب به وجود آمدن یک وسیله انتقال فراجامعه‌ای و فرااجتماعی یعنی بین‌المللی تمدنی گردید ، یعنی وسیله‌ای در مقیاس جهانی برای انتقال و اشاعه عقاید و اندیشه‌های دینی فلسفی و اطلاعات و اخبار .

جهانی شدن از برخی جهات نوعی انقلاب ارتباطی است ، انقلابی در نقل و انتقالات پیام‌ها . برخی از جامعه‌شناسان امروزه پیش‌بینی می‌کنند که جهان در حال حرکت سریع به سوی یک فرهنگ جهانی(Global culture) است . جهانی خالی از           تنوع فرهنگی.

بطور کلی در عرصه جهانی شدن فرهنگ برخی از تحولات قابل تشخیص هستند و آنها عبارتند از :

۱-میان کشورهای مختلف حجم و سرعت نقل و انتقالات اطلاعات فرهنگی رو به افزایش بوده است .

۲-مالکیت تلویزیون و رادیو در سراسر جهان افزایش یافته است .

۳-همه ایستگاه‌های رادیویی و تلویزیونی ملی در معرض کاهش تعداد مخاطبین قرار دارد .

۴-میزان مالکیت تلویزیونهای ماهواره‌ای و کابلی رو به افزایش است .

اما علیرغم آنکه در دنیای کنونی شاهد این واقعیت هستیم که بسیاری از جنبه‌های فرهنگ ، جهانی شده است از سوی دیگر مشاهده می‌کنیم که اجتماعات و فرهنگهای محلی ثبات خود را حفظ کرده‌اند و در بسیاری از موارد با شور و حرارت بسیار و حتی گاهی مبارزه ، تلاش در حفظ آن دارند.

فهرست مطالب

فصل اول : طرح تحقیق
مقدمه     ۲
بیان مساله     ۴
اهمیت واهداف تحقیق     ۶
هدف عمده تحقیق     ۷
اهداف ویژه     ۷
سوالهای تحقیق     ۷
تعاریف مفاهیم و اصطلاحات بصورت عملیاتی     ۸
تجزیه و تحلیل داده‌ها     ۱۱
فصل دوم : تاریخچه و پیشینه تحقیق
مفهوم و ویژگیهای فرهنگ     ۲۱
تفاوت‌های فرهنگی     ۲۲
طبقه بندی فرهنگ     ۲۳
عوامل مقاوم در برابر تغییر    ۲۶
پاره فرهنگ     ۲۷
انتقال و اشاعه فرهنگی     ۲۸
جهانی شدن و فرهنگ     ۲۹
بحث واردات     ۳۲
تکنولوژی و استحاله فرهنگی     ۳۳
فرهنگ بومی و سنتی و چگونگی حفظ آن در برابر پدیده جهانی شدن     ۳۵
دیرینه تمدن شرقی    ۳۷
تفاوت مقابله فرهنگی با تبادل فرهنگی     ۳۹
پیشینه تحقیق (تحقیقات انجام شده)    ۴۰
فصل سوم : روش تحقیق
مقدمه     ۴۴
روش تحقیق (جامعه و نمونه)    ۴۴
روشها و ابزار جمع آوری اطلاعات     ۴۶
روش تجزیه و تحلیل داد‌ه‌ها     ۴۷
فصل چهارم : یافته‌های پژوهش ، تجزیه و تحلیل داده‌ها
یافته‌های پژوهش     ۷۲-۴۹
فصل پنجم : خلاصه تحقیق
بحث و خلاصه /نتیجه‌گیری     ۷۴
خلاصه پژوهش     ۷۴
بحث درباره یافته‌ها و سوالها     ۷۷
کاربرد پژوهش     ۸۳
محدودیت‌ها     ۸۶
پیشنهادات     ۸۷
منابع و مآخذ     ۸۸
پرسشنامه (نمونه‌ای از آن )     ۹۰


فرمت فایل دانلود فرمت فایل: word

تعداد صفحات تعداد صفحات: 100

پس از ثبت دکمه خرید و تکمیل فرم خرید به درگاه بانکی متصل خواهید شد که پس از پرداخت موفق بانکی و بازگشت به همین صفحه می توانید فایل مورد نظر خورد را دانلود کنید. در ضمن لینک فایل خریداری شده به ایمیل شما نیز ارسال خواهد شد. لینک دانلود فایل به مدت 48 ساعت فعال خواهد بود.


مطالب مرتبط