این مقاله به بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیق اختلالات نارسایی توجه و بیش فعالی می پردازد، شامل تعاریف متنوع از منابع مختلف و نظریه های مربوط به علل زیستی، روانی، و اجتماعی این اختلالات. همچنین تأکید بر اهمیت فهم چند بعدی برای درمان های مؤثر ارائه شده است.
تعاریف بیش فعالی
اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی به شکل های مختلف و با نام های متفاوتی تعریف شده و تقریبا هیچ گاه توافقی در این زمینه وجود نداشته است . برخی از مؤلفان ، تعریف های ویژه ی خود را ارائه می کنند . و برخی دیگر از افراد یا برخی از انجمن ها ، معیارهای خاصی را برای تعریف این اختلال به صورت بالینی ، خود در نظرمی گیرند.
والدین و مربیان کودکان اغلب اصطلاح بیش فعال را جهت توصیف کودکانی به کارمی برند که سرزنده ، خستگی ناپذیر ، بسیار فعال و پرجنب وجوش هستند . این اختلال معمولا با ویژگی هایی چون بیش فعالی ، تکانشگری ، بی توجهی ، پرتحرک ، بی قرار ، پریشان و مانند اینها توصیف شده و اغلب این نگرش وجود داشته است که آن را ناشی از عوامل زیستی ، آسیب مغزی یادداشت بدانند.
در این میان ، درمانگران به تعریفی عملیاتی احتیاج دارند تا در کارهایشان به آن مراجعه کنند . زیرا بدون در اختیار داشتن تعریف عملیاتی مجبور می شوند براساس مفاهیم نه چندان مشخصی هم چون آسیب مغزی ، مشکل های عاطفی ، محرومیت های محیطی و توصیف های مقوله ای گوناگون کارکنند . معمولا تعریف های متعددی که ارایه شده هرکدام برجنبه ای تأکید داشته اند . برای مثال ، وری ( 1968 ) . در تعریف خود ، بر فعالیت حرکتی بیش از حد تأکید می کند : ( فعالیت حرکتی روزانه ، که به طور معناداری بیشتر ازحد عادی است ) .
گاهی براساس نیاز فردی که تعریفی از این اختلال عرضه می کند ، تعریف های متفاوتی از آن به عمل آمده است . برای مثال ، کنت ( 1994 ) . در واژه نامه ی ورزشی خود این اختلال را : ( فعالیت حرکتی بیش از حد ) تعریف می کند . بارکلی ( 1982 ) می نویسد اگرچه برسد نشانه ها و ویژگی های بیش فعالی معمولا اتفاق نظر وجود دارد ، ولی هنوز برسر تعریف آن ، چنین توفقی حاصل نشده است . برای مثال ، بسیاری از دانشمندان معتقدند که بیش فعالی فراگیر در تکانشگری بیش فعالی و بی توجهی است . بارکلی ( 1982 ) تعریف زیر را پیشنهاد می کند :
( بیش فعالی عبارتست از اختلال رشدی در توجه ، کنترل تکانش ، بی قراری و هدایت رفتار که بطور طبیعی ایجاد می شود و ناشی از اختلال های عصب شناختی بزرگ ، حسی ، حرکتی یا هیجانی نیست ) .
تیلور به این تعاریف اشاره کرده است
1- پرجنب وجوش عبارت است از فعالیت بدنی زیاد . کودک پرجنب وجوش بیش از کودک معمولی تحرک دارد . حرکاتش ناگهانی است و به دشواری می تواند مدتی سرجایش بنشیند . این کودکان با وجود آنکه پرتحرکند . ولی به هنگامی که توجهشان به چیزی جلب می شود می توانند حواسشان را متمرکز کنند . به طورکلی این گونه کودکان پرتوان و پرانرژی اند ، اما گاهی این فعالیت زیاد از اضطراب و عصبانیت ناشی می شود . معمولا این گونه کودکان را نافرمان می دانند چون وقتی به آنان می گویند سرجایشان بنشینند گوش نمی کنند . این رفتار از لحاظ کودکان مشکلی به حساب نمی آید هرچند که ممکن است والدین را خسته کند .
2- بی قراری یا اختلال در میزان دقت و توجه درکودکی دیده می شود که به دلیل داشتن آستانه دقت کوتاه مدت بیش از حد تحرک دارد و نامنظم و آشفته است .
3- تحرک یا فعالیت بیش از حد نشانة روانی درکودکانی است که بی قرارند و نمی توانند حواسشان را برچیزی متمرکز کنند .
همان گونه که اشاره کردیم تعریف مشخصی از بیش فعالی وجود ندارد که مورد پذیرش همگانی صاحب نظران باشد . بسیاری از پژوهشگران و درمانگران ترجیح می دهند تعریف و معیار تشخیصی وآماری اختلال های روانی ( 1994 ) . را مورد استفاده قرار می دهند که از پذیرش بسیاری برخوردار است .
نظریه ها و دیدگاهها
در پیشینة پژوهشی مربوط به سبب شناسی اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی دو الگو یا نظریه اصلی در این باره وجود دارد .
1- نظریه ی ساز و کار برانگیختگی
در این نظریه ادعا می شود که اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ناشی از نابهنجاری هایی در ساز وکارهای برانگیختگی مغز در افراد دارای این اختلال است . در این نظریه سعی می شود چگونگی پاسخ دهی مغز مطالعه می شود و مشخص شود که چه مشکلی در دستگاه عصبی این کودکان وجود دارد که در پاسخ دهی آنها به محرک های بیرونی و درونی ، مشکل ایجاد می کند .
در رویکرد برانگیختگی ، ساز وکارهای برانگیختگی از دو جنبه مورد پژوهش قرار می گیرند . جنبه اول ، بیش برانگیختگی و جنبه دوم کم برانگیختگی است ، و می توان رفتار کودکان با اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی را از هرکدام از این دو جنبه بررسی کرد . رویکرد بیش برانگیختگی بیانگر آن است که این اختلال درکودکان ناشی از این وضعیت است که فزون شلوغی داده ها ، امکان تصفیه و انتخاب محرک ها را نمی دهد.
در مقابل دیدگاه کم برانگیختگی معتقد است که میزان برانگیختگی پایین و ناکافی بودن میزان فعالیت ساز وکارهای کنترل بازداری باعث به وجود آمدن حواس پرتی و در نتیجه اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی می شود . مطالعه دقیق در سال های اخیر این یافته های شگفت آور را نشان می دهد که زمانی که کودکان دارای اختلال نارسایی توجه / بیش فعالی ، در معرض تحریک پذیری بالایی ، مثل موسیقی ، قرارمی گیرند ، عملکرد بهتری در ریاضیات از خود نشان می دهند.
این پژوهشگران معتقدند که تأثیر تسهیل گر تحریک پذیری شنیداری ، باعث عملکرد بهتر آنها در ریاضیات می شود . این یافته نشان می دهد که نظریه ی کم برانگیختگی می تواند به درک بهتری در سبب شناسی این اختلال کمک کند .
همراه با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی وفارسی دارد (به شیوه APA)
نوع فایل: ورد و قابل ویرایش با فرمت .docx
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 57
مطالب مرتبط