دانلود مقاله نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی
مقدمه
نظارت و کنترل یکی از ارکان مدیریت به شمار می آید و مدیر به عنوان یکی از وظایف اصلی خود باید شیوه ها و امکانات و عملیات گوناگون تشکیلات را زیر پوشش نظارتی قرار دهد تا حرکت دستگاهها به انحراف و امکانات موجود به هدر نرود.
مدیر در حیطه نظارت، کلیه فعالیتها را با برنامه می سنجد و در صورت تطابق شیوه ها و مقدار و نوع فعالیتها با برنامه و هدفهای تعیین شده، سلامت دستگاه مربوط را اعلام می کند ولی در صورت تطابق نداشتن عملیات واحدها و افراد با هدفها و برنامه ها مدیر باید از اصل هدایت استفاده کند و با هدایتها و راهنماییهای مناسب انحراف را اصلاح و خسارتها را جبران نماید. به کمک کنترل است که مدیریت نسبت به نحوه تحقق هدفها و انجام عملیات آگاهی یافته و قدرت پیگیری ایجاد می شود و زمان مناسب برای سنجش و اصلاح آنها را پیدا می کند. کنترل ابزار کار مدیران در رده های مختلف سازمان از مراتب عالی تا رده های سرپرستی است و لزوم آن را در سطوح مختلف بسادگی می توان احساس کرد. سازمان بدون وجود یک سیستم کنترل در تحقق هدفهای خود موفق نبوده و نمی تواند از منابع خود بدرستی استفاده کند.
در اسلام ارزشیابی، حسابرسی و سایر اصطلاحاتی که در حقیقت برای بیان نظارت و کنترل مورد استفاده قرار گرفته، فراوان بحث شده است. در حقیقت سه مرجع بر کارگران و مدیران حکومت اسلامی نظارت دارند و یا به بیان دیگر، کارگزاران حکومت اسلامی در مقابل سه مرجع یعنی خدا، امام و مردم مسئولند.
در اسلام نظارت تنها در چارچوب وظایف دولت و حکومت خلاصه نمی شود، بلکه کلیه افراد جامعه موظفند بر اساس یک تکلیف شرعی همچون نماز و روزه بر امور اجتماعی و رفتار افراد و اطرافیان نظارت همگانی و عمومی داشته باشند. نظارت عمومی که به آن امر به معروف و نهی از منکر می گویند دارای مراحل و درجات مختلفی است و برحسب اینکه شخص چگونه مرتکب گناه شود، از تکلیف خود سرباز زند، نحوه برخورد با او و دادن تذکر تفاوت دارد. مسلمان معتقدند خداوند را همواره حاضر و ناظر بر امور می داند.
بنابراین چه کنترل باشد و چه نباشد احساس می کند که باید بر نفس خود مسلط باشد
و از جاده صحت و درستی منحرف نگردد. انسان متقی در اسلام، انسانی است که مجهز به یک دستگاه کنترل متشکل از اصول اعتقادی، عقل، فطرت، وجدان و ضمیر روشن می باشد. او خدا ترس است. چنین فردی قطعاً خود کنترل خواهد بود. التفات و توجه به مسائل حرام و حلال، پرهیز از گناهان و انجام کارهای صواب همه شیوه هایی هستند که فرد مسلمان را خود کنترل می سازد، بنابراین با انجام یک سلسله برنامه های فرهنگی و ارشادی می توان در چنین زمینه مساعدی بذر خود کنترلی را در سازمان پراکند و بارور ساخت.
هر رشته ای از رشته های گوناگون علوم را پایه ها و ارکانی است که مسائل مربوط در حوزه آن علم بر محور آن اصول می چرخند. و در ارتباط با آن اصول معنا می دهند، و آنگاه که یکی از ارکان مربوط متزلزل شود مجموعه آن سازمان فکری و علمی متزلزل خواهد شد.
مدیریت نیز همانند دیگر رشته های علوم از این قاعده مستثنی نیست و به عنوان یکی از رشته های علوم انسانی دارای ارکان و اصولی است که شامل برنامه ریزی، سازماندهی، هماهنگی، نظارت و کنترل می باشد. بنابراین نظارت و کنترل یکی از اجزای اصلی مدیریت به شمار می رود به گونه ای که بدون توجه به این جزء سایر اجزای مدیریت مثل برنامه ریزی، سازماندهی و هدایت نیز ناقص بوده و تضمینی برای انجام درست آنها وجود ندارد. در واقع زمانی که یک برنامه تهیه شد و برای اجرای آن سازماندهی صورت گرفت و رهبری و هدایت آن مشخص شد، انتظار این است که هدفهای برنامه تحقق پیدا کند و در اجرای برنامه، اطمینان وجود داشته باشد که روند حرکت دقیقاً به سوی هدفهای تعیین شده است.
بنابراین مدیر به عنوان یکی از وظایف اصلی خود باید شیوه ها، امکانات و عملیات گوناگون تشکیلات را زیر پوشش نظارتی قرار دهد تا حرکت دستگاهها به انحراف و امکانات موجود به هدر نرود.
–
فهرست
مقدمه. ۱
ضرورت مدیریت در اسلام. ۴
تعاریف کنترل و نظارت.. ۶
نظارت و کنترل در مدیریت اسلامی.. ۸
طراحی سیستم کنترل و نظارت در مدیریت اسلامی.. ۱۷
نتیجه. ۲۰
منابع. ۲۲
فرمت فایل: Word
تعداد صفحات: 25
مطالب مرتبط