این پروپوزال در مورد اثر تعارض کار خانواده و حمایت سازمانی بر سلامت روان کارکنان (رشته روانشناسی) می باشد. پروپوزال کامل و آماده ، نگارش حرفه ای براساس اصول پروپوزال نویسی ، منبع نویسی داخل متن و پاورقی
مقدمه:
سلامت روانی، در واقع جنبه ای از مفهوم کلی سلامتی است و بر کلیه روش ها و تدابیری اطلاق می-شود که برای جلوگیری از ابتلا به بیماری های روانی، درمـان و تـوان بخـشی آن هـا به کار می-رود(هاشمی نظری،1384). در تعریف سلامت روانی مشکلی که وجود دارد این است که هنوز تعریف صحیح و قابل قبولی برای بهنجاری وجود ندارد(هاشمی نظری،1384).
سازمان جهانی بهداشت در تعریف سلامتی آن را حالت رفاه کامل جسمی، روانی و اجتماعی و نه فقط نبود بیماری می داند و بر این نکته تأکید دارد که هیچ یک از این ابعاد بر دیگری اولویت ندارد. در گـذشته در بسیاری از کشـورهای جهان، به دلیل توجه اصـلی به اولویت های بهداشتی همچون بیماری های عفونی و واگیردار، سلامت روان کمتر مورد توجه قرار گرفته است(گناوا،2001به نقل از هاشمی نظری).
امروزه در اکثر کشورهای جهان تلاش برای صنعتی شدن هر چه بیشتر از یک سو و از سویی دیگر رشد سریع جمعیت، شهرنشینی و مهاجرت به چشم می خورد. به دنبال این تغییرات بنیادین، روز به روز بر استرس ها و مشکلات روانی اجتماعی جوامع افزوده شـده و جهـان شـاهد تغییرات عمـده در اپیدمیولـوژی بیماری ها و نیازهـای بهـداشتی افراد خواهد بود. به گـونه ای که بیماری های روانی، در صدر عوامل ایجادکننده ناتوانی و مرگ های زودرس قرار می گیرند. شیوع بالای این بیماری ها و ناتوانی طولانی مدت و مزمن همراه آن ها، باعث شده تا این مشکلات در تمامی جوامع به عنوان یک اولویت بهداشتی مورد توجه قرار گیرد(گناوا،2001 به نقل از هاشمی نظری).
نگاهی به آمار و ارقام منتشر شده در زمینه شیوع اختلالات روانی در کشورهای مختلف جهان و ایران، اهمیت و ضرورت توجه به بهداشت روان را مشخص تر می نماید(هاشمی نظری،1384). طبق برآورد سازمان جهانی بهداشت در سال 2002 میلادی، حدود 500 میلیون نفر در دنیا مبتلا به یکی از اختلالات روانی هـستند که حدود نیمـی از آن ها را اختلالات خفیف روانی همچون افسردگی و اضطراب تشکیل می-دهند(گناوا،2001 به نقل از هاشمی نظری). مرور مطالعات انجام گرفته در زمینه وضعیت سلامت روان افراد 15 سال و بالاتر در ایـران، نشان دهـنده این است که به طور متوسط حدود 21 درصد افراد جامـعه از اختلالات روانی رنج می برند و زنان نسبت به مردان از آسیب پذیری بالاتری برخوردارند(نوربالا،1381). در بعضی از تعاریف ارائه شده در زمینه سلامت روانی، سازگاری با محیط اهمیت زیادی دارد.
طبق این تعریف، شخصی که بتواند با اعضای خانواده، همکاران، همسایگان و به طور کلی اجتماع پیرامون خود خوب سازگار شود از نظر بهداشت روانی بهنجار خواهد بود(هاشمی نظری ،1384). تعـارض ها و کشمـکش های درونی و بیرونی خود را حـل نمـوده و در مقابل ناکامی های اجتناب ناپذیر زندگی مقاومت خواهد داشت(هاشمی نظری،1384). اگر کسی توان انجام دادن این کارها را نداشته باشد و با محیط خود به شیوه نامناسب و دور از انتظار برخورد کند از سلامت روانی کمتری برخوردار خواهد بود. بنابراین شرط برخورداری از سلامت روانی در سطح عالی آن است که شخص بتواند در موقعیت های دشوار انعطاف پذیر بوده و توانایی این را داشته باشد که در هر موقعیتی تعادل روانی خود را به دست آورد(حسینی،1380به نقل از هاشمی نظری).
عوامل بسیاری باعث بر هم خوردن سلامت روانی می شودکه از جمله آن ها می توان به عدم رعایت عدالت اجتماعی، فراهم نبودن فرصت های شکوفایی برای افراد، وجود تبعیض های غیرمنطقی و عدم ایجاد امنیت اجتماعی اشاره نمود(پورافکاری1382). استرس های روانی عوامل دیگری هستند که می توانند سلامت روان افراد را به خطر اندازند. بررسی های گوناگون در جهان نشان داده اند استرس های روانی، برای هر فرد و سازمانی، هزینه و خسارات زیادی را به همراه دارند.
در محیط های کاری استرس موجب کاهش کارآیی، غیبت و جابجایی کارگران را موجب می گردد و آموزش نیروی جایگزین به جای کارگرانی که به علت ابتلا به بیمـاری روانی کار خود را از دست می دهـند، هزینه هـای سنگینی را بر سـازمان و مـؤسسه تـحمیل می کنند(هاشمی نظری،1384). تاکنون مطالعات متعددی در زمینه بررسی وضعیت سلامت روان در موقعیت های مختلف انجام گرفته است. نتایج این بررسی ها همگی مؤید این مطلب می باشنـد که مطالعه وضعیت سلامت روان افـراد می تـواند اطلاعـات ارزشمنـدی را در زمینه برنامه ریزی های آموزشی، درمان و پیشگیری از بروز اختلالات روانی در اختیار مسئولان، برنامه-ریزان و مدیران سازمان ها و مراکز ارایه دهنده خدمات قرار دهد(هاشمی نظری،1384).
جامعه شناسان بر این باورند که سلامتی و بیماری روانی، صرفاً واقعیاتی زیست شناختی و یا روانشناختی نیستند، بلکه به طور هم زمان، دارای ابعاد و ماهیت اجتماعی نیز می باشند. عوامل اجتماعی، همان گونه که می توانند نقش مهمی در ایجاد، حفظ و ارتقاء سلامتی ایفا نمایند؛ در بروز، شیوع و تداوم بیماری نیز دارای سهمی اساسی اند.
به دیگر سخن، گرچه تردیدی نیست که افراد در میزان آسیب پذیری نسبت به بیماری های روانی با یکدیگر تفاوت های زیستی و فردی دارند، اما مسئله این است که میزان این تفاوت ها تحت تأثیر مـوقعیت اجتمـاعی و حـتی مـهم تر از آن، بـرداشتی که افـراد از آن مـوقعیت دارنـد به مـراتب بیش تر می شود(کوکرین، 1376). از این رو، توجه به عـوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت روان اهمیت بسیار می یابد که یـکی از مـهم ترین این عـوامل، مـیزان حـمایت اجتماعـی ادراک و یا دریـافـت شـده تـوسـط افـراد می باشد(ریاحی1389).
اکثر پژوهش های انجام شده به بررسی ارتباط حمایت اجتماعی با سلامت روان پرداخته و تأثیرآشکار حمایت اجتماعی ادراک شده بر سلامتی و آسایش روانی را تأیید نموده اند(کورنمان و همکاران، 2003 ). بخش اعظم این تلاش های پژوهشی، بر این فرض متمرکز شده اند که سطح پایین تر حمایت اجتماعی، خطر ابتلا به نشانه های افسردگی را افزایش می دهد(ریاحی1389). هندرسون(1992) با انجام یک فراتحلیل، به این نتیجه رسید که علیرغم به کارگیری مقیاس های متفاوت برای سنجش میزان حمایت اجتماعی و افسردگی، در تمام پژوهش های انجام شده، نتایج ثابتی راجع به اثرات مثبت حمایت اجتماعی در کاهش ابتلای به افسردگی، مشاهده شده است(ترونر ترونر،306:1999 به نقل از ریاحی1389).
نتایج پژوهش ها نشان می دهند که سطوح بالاتر حمایت اجتماعی با سطوح پایین تر افسردگی و اضطراب، مرتبط است و تصور می شـود که حـمایت اجتمـاعی، به عنوان سپری ضربه گیر در مقابل استرس عمل می کند(لاندمن پیترز و همکاران، 2005 ). همچنین، بین میزان افسردگی با منابع ساختاری حمایت اجتماعی (عضویت گروهی، اندازة شبکه و پیوند قوی) رابطة معناداری وجود داشته و میزان افسردگی در گروه های کوچک تر، شبکه های بزرگ تر و در بین متأهلین، کم تر بوده است(قدسی،1382).
عدم هماهنگی و سازگاری نقش های زندگی و کار که پیامد اصلی آن تجربه تعارض کار-خانواده است، تعادل زیستی و روانی بدن را بر هم خواهد زد. فرون (2000) بیان می کند که هم تعارض کار-خانواده و هم تعارض خانواده-کار، هر دو با بیماری های اضطرابی و بیماری های خلقی رابطه ی مثبت دارد(به نقل از ابای، کاسپر، لاک وود، بوردوکس، و برینلی ، 2005) مطابق با مفهوم همئوستازی که توسط والتر کانن (1935) ارائه گردید، سیستم بدنی انسان در خروج از تعادل واکنش نشان می-دهد و به منظور پاسخ به این شرایط، دچار فشار روانی می گردد(بذرافکن1390).
فهرست مطالب:
مقدمه
بیان مسئله
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
ضرورت و اهمیت موضوع
اهداف تحقیق: اهدف اصلی و فرعی
سوالات تحقیق: سوالات اصلی و فرعی
فرضیات تحقیق: فرضیات اصلی و فرعی
روش تحقیق
جامعه، نمونه ی آماری
روش تجزیه و تحلیل داده ها
جدول زمانبندی شده انجام پایان نامه
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 24
مطالب مرتبط