مقاله نقش رسانه ها در پیشگیری از جرم به بررسی تأثیر تلویزیون در کاهش وقوع جرم می پردازد. در این مقاله با تأکید بر اهمیت امنیت به عنوان پایه استقلال و حقوق شهروندی، نقش تلویزیون در فراهم کردن ابزارها و روش های پیشگیری اجتماعی از جرم تشریح شده است. همچنین مقاله بر اهمیت استفاده از تدابیر فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به جای روش های سرکوبگرانه تأکید می کند و نقش تلویزیون به عنوان رسانهای تصویری در ایران را مورد بررسی قرار می دهد. این مقاله نشان میدهد که تلویزیون با ارائه الگوهای مثبت و برنامههای آموزشی میتواند در بهبود بهداشت زندگی خانوادگی، آموزش، مسکن و فرصتهای شغلی مؤثر باشد و به پیشگیری از جرم کمک کند.
مقدمه :
امنیت مبنای نظم و استقلال و حاکمیت همه کشور هاست و از جمله بنیادی ترین اموری است که حکومتها مکلف به برقراری آن در سطح جامعه هستند ، بدون وجود امنیت در جامعه سخن گفتن از استقلال و آزادی و حقوق شهروندی بی معناست .
اگر چه ناهنجاریها به بی عدالتیها ، بی نظمی ها ، تبعیض و اعتیاد ، خشونت ، عدم رعایت حقوق شهروندی ، رفتارهای غیر اخلاقی ، بی توجهی به ارزشها ی حاکم بر جامعه و تجاوز بر حقوق افراد و …. زمینه ها و علل و عوامل آشکار پدیده های ناراضی و از جمله بزهکاری را در جامعه فراهم می آورند ، ا ما در این میان بزهکاری از جمله منابع عمده شناخته شده ناراضی در جوامع بشری است. این امر در حالیست که از سوی دیگر دولتها سعی نموده اند در مقابل اقتدار و حاکمیتی که بر اساس قرارداد اجنماعی بدست آورده اند ، امنیت عمومی و آسایش شهروندان را تامین کنند و در جهت نیل به این هدف ابزار ها و روش های گو ناگون به خدمت گرفته شده است.
در جوامع اولیه با واکنش شدید و مجازاتهای سنگینبزهکاری را سرکوب میکردند . نخستین نسل از این تدابیر و روشها توسل بر اعمال سرکوبگرانه و اعمال مجازاتها ی سنگین بوده اما با توجه به غیر موثر بودن آن ، امروزه لحاظ تدابیر فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی و اعمال پیشگیری غیر کیفری ، به منظور کاهش نرخ جرم و بر قراری نظم و امنیت نسبی مورد امعان نظر جوامع قرار گرفته است .در واقع توجه ویژه به «حقوق بشر» در دوران کنونی کاربرد نسل نوینی ازتدابیر پیشگیرنده غیر کیفری و پیشگیرنده کیفری را امکانپذیر نموده که ارزیابی نتایج حاصله در جوامع پیشرفته از کاهش نرخجرایم و برقراری نظم و امنیت نسبی حکایت میکند.
لذا همانطور که لواسور معتقد است امروزه پیشگیری و سرکوبی را نمیتوان از همجداکرد. حتی کسانی که طرفدار قلمرو محدود سیاست جنایی هستند به طور غیر مستقیم این موضوع را میپذیرند؛ زیرا برای آنانسرکوبی، زمانی داخل در موضوع سیاست جنایی میگردد که در جهت پیشگیری از تکرار جرم باشد. بدون تردید در گذشته اشتباهاین بوده است که سیاست جنایی را در سطح کیفرشناسی پائین آوردهاند و با این عمل، مفهوم سیاست جنایی به طور واقعی تحریفشده است. باین ترتیب واکنش علیه بزهکاری چون گذشته، نباید به صورت برخورد سرکوبگرانه علیه جرم متجلی گردد و محدودهسیاست جنایی منحصر به واکنش کیفری علیه بزهکاری باشد. از این رو است که کلیه تدابیر پیشگیری که برای جلوگیری از ارتکاببزه یا جلوگیری از تکرار جرم صورت میگیرد، باید به عنوان سیاست جنایی یک دولت مطرح گردد زیرا « پیشگیری همیشه کمهزینهتر و آسانتر از مداواست.»
تعریف پیشگیری :
پیشگیری در لغت به معنای (( جلوگیری کردن ، مانع شدن ، جلو بستن و نیز اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از رخدادهای بد و ناخواسته )) آمده است .
در جرم شناسی ، پیشگیری عبارتست از “به جلوی تبهکاری رفتن ” یا استفاده از تکنیکهای گوناگون مداخله به منظور ممانعت از وقوع بزهکاری .
از نقطه نظر علمی ، پیشگیری اگر در مفهوم موسع کلمه به کار برده شود طیف وسیعی از اقدامات کیفری و غیر کیفری را در جهت خنثی کردن عوامل ارتکاب جرم و کاهش بزهکاری در بر میگیرد . اما اگر در مفهوم مضیق کلمه به کار برده شود فقط تدابیر غیر کیفری را در بر می گیرد .
بنا به تعریف آقای گسن ، پیشگیری ، مجموعه اقداماتی است به جز اقدامات کیفری ، که هدف غایی آن منحصرا یا به صورت جزئی محدود کردن کردن دامنه ارتکاب جرم ، غیر ممکن کردن ، مشکل کردن ، کم کردن احتمال وقوع جرم باشد . بنا به تعریف کوسن ، نیز پیشگیری مجموعه اقدام ها و تدابیر غیر قهر آمیز است که با هدف خاص مهار بزهکاری ، کا هش احتما ل جرم ، کاهش وخامت جرم ، پیرامون علل جرایم اتخاذ می شود . در این تعریف اقدام پیشگیرانه ، اقدام غیر قهر آمیزی است که بر عوامل جرم زا اعمال می گردد .
انواع پیشگیری :
انواع پیشگیری عبارتست از پیشگیری ابتدایی، ثانویه و پیگیری نوع سوم.
در این مدل، پیشگیری ابتدایی، شامل سیاستها و طرحهایی برای پیشگیری از شرایط جرمزا طراحی شده است. راهکارهایی که ازطریق زمینههای اجتماعی و اقتصادی و سیاست عمومی تلاش میکند که بر علل ریشهای ارتکاب جرم تأثیر بگذارد. در حقیقت دراین نوع پیشگیری ، هدف اصلی ایجاد امیدوار کنندهترین شرایط برای جامعه پذیری موفقیتآمیز تمامی اعضاء جامعه استنمونههایی از زمینههای مربوط به دخالت در مرحلة قبل از ارتکاب جرم شامل خانواده، آموزش و پرورش، مسکن، اشتغال وتفریحات میشود.
پیشگیری ثانویه به طور خاص گروههای در معرض خطر بزهکاری را مورد توجه قرار میدهد و تدابیری ویژه برای این گروهها میاندیشد، مانند تدابیر حمایتی از کودکان بی سرپرست یا بدسرپرست، کودکان خیابانی و…. این تدابیر در مورد گروههایاجتماعی محلی و محدود صورت میگیرد، مانند قانونگذاری برای فرزند خواندگی. و پیشگیری نوع سوم، معطوف به پیشگیری از تکرار جرم، در خلال اقدامات فردی برای سازگاری مجدد اجتماعی یا خنثی نمودنبزهکاران پیشن است مانند پیشگیری از تکرار جرم با استفاده از نیروی پلیس یا تدابیر مربوط به ضمانت اجراهایقضایی رسمی یا راهکارهایی برای اجتناب از تماس غیر ضروری با نظام رسمی قضایی.
این ترتیب تنها به پیشگیری ابتدایی و ثانوی «جرمشناسی پیشگیری » مربوط میشود و پیشگیری نوع سوم، پیشگیری کیفری استکه جرائمی را که قبلاً واقع شده کیفر میدهد و هم تمهیدی برای پیشگیری از تکرار جرم محسوب میشود. این در حالی است که اینشکل از پیشگیری مورد اعتراض فراوان دانشمندان قرار گرفته است. از اینرو مفاهیم جدیدی برای پیشگیری قائل شدهاند. باینترتیب که پیشگیری غیر کیفری را در یک دسته بندی کلاسیک و رایج به پیشگیری اجتماعی که بیشتر با تأمین حقوق اجتماعی،اقتصادی و فرهنگی مردم در سطح جامعه محقق میشود و پیشگیری وضعی که باید با رعایت حقوق و آزادیهای مدنی و سیاسیمردم به اجرا گذاشته شود، تقسیم کردهاند.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 18
مطالب مرتبط