دانلود مقاله مدیریت تنبیه و تشویق
اصل تشویق و تنبیه در مدیریت علوی
مکانیزم ساختاری که هر سازمانی برای برانگیختن یا قدردانی از کارکنانش ایجاد مینماید ، سیستم پاداش (Reward System ) نامیده میشود . در این سیستم که در اکثر سازمانهای بزرگ امروزی وجود دارد ، عملکرد هر فرد مشخص گردیده و مورد ارزیابی دقیق قرار میگیرد و سپس در صورت رشد و پیشرفت مورد تشویق و تقدیر قرار میگیرد . پاداشهای عمده در بیشتر سازمانها ، جبران خدمات ، ترفیع ، ارتقاء ، مزایا ، پاداش مالی و یا گرفتن پست و مقام میباشد که هر یک از این پاداشها ، میتواند بر روی نگرشها ، رفتارها و انگیزههای افراد تأثیر بگذارد . اصولاً اگر مدیر بخواهد بر مبنای اصل انصاف و عدالت حرکت کند ، نمیتواند به عملکرد همه کارکنان به طور یکسان بنگرد و تلاشها و کوششهای برخی کارکنان مبدع و خلاق و احیاناً سستیها و کمکاریهای برخی دیگر را نادیده بگیرد .
خداوند متعال نیز در کتاب ارزشمند قران ، بارها به این نکته اشاره فرموده است که خوب و بد یکسان نیستند و باید بین آنها تفاوت قائل شد . از جمله در آیات زیر :
ـ بگو ای پیامبر ، آیا کور و بینا با هم مساویند ؟
ـ بگو ای محمد ، پلید و پاکیزه یکسان نیستند ؟
ـ اصحاب جهنم و اصحاب بهشت یکسان نیستند ؟
ـ خداوند مجاهدان را بر نشستگان برتری داده است .
ـ آیا تاریکیها و روشنایی را مساوی میدانی ؟
ـ آیا کسانی که میدانند با کسانی که نمیدانند ، برابرند؟
چنانچه ملاحظه میشود ، خداوند در این آیات ،یک نوع مرز بندی بین افراد شایسته و افراد ناشایست ایجاد نموده است و آنان را از یکدیگر متمایز ساخته است .
امام علی (ع) نیز این نکته دقیق مدیریتی و تربیتی را در دستورالعمل معروف خود به مالک اشتر گنجانده و میفرماید : « ای مالک ، هرگز نباید نیکوکار و بدکار در نزد تو یکسان باشند که همانا چنین حرکتی ، نیکوکاران را در نیکی کردن ، بی رغبت و تبهکاران را به بدکاری وا میدارد . بلکه با هر کدام از آنان ، متناسب با آنچه انجام دادهاند ، برخورد نما »
از این رهنمود ارزشمند امام ، چند نکته مهم مدیریتی به دست میآید :
۱- تشویق و تنبیه ، لازمه مدیریت و زمامداری است .
۲- تفاوت گذاشتن در مدیریت اصل است اما تبعیض قائل شدن ممنوع .
۳- ترک تشویق و تنبیه سبب بی رغبتی نیکوکاران(کارکنان کوشا و مُجِدّ) و جسور شدن بدکاران(کارکنان سست و کم کار)میگردد .
۴- در اثر ترک تنبیه و تشویق ، کارکنان به سستی و کاهلی گرایش مییابند .
۵- تشویق و تنبیه باید متناسب با عمل انجام شده باشد .
در این مورد ، حضرت در جای دیگری میفرمایند: « خطاکار را متناسب با جرمی که انجام داده ، مجازات کن نه آن سان که از حد بگذرد».
از سوی دیگر ، انسان فطرتاً طالب جلب توجه و احترام است و نیاز به قدرشناسی از سوی دیگران دارد و این اصل طلایی مدیریت که :
« هر رفتاری تشویق و پاداش به دنبال داشته باشد ، تثبیت میگردد » نیز ناظر به همین ویژگی انسان است . لذا خداوند پیامبران را با سلاح تبشیر و انذار برانگیخت و خود نیز در آیات متعددی در قران به توصیف نعمتهای معنوی و مادی بهشت و مجازاتها و عذابهای جهنم پرداخته است تا تشویقی باشد برای حرکت انسانها به سوی نیکیها و اعمال صالح و پرهیز و دوری از بدیها و زشتیها .
ائمه معصومین سلام ا… علیهم اجمعین نیز همواره در اداره جامعه از این دو اصل مهم بهره بردهاند و از سلاح تبشیر و انذار به خوبی استفاده نمودهاند که نمونه بارز آن را میتوان در دستورات و فرامین امام علی (ع) به والیان و فرمانروایان بلاد اسلامی جستجو کرد .
امام علی (ع) به مالک توصیه میکند : « با تشویق و قدرشناسی ، خود را با افراد درستکار مرتبط کن خدمات صادقانه آنها را به ربان بیاور و صریحاً قدردانی نما ، زیرا تحسین و حقشناسی ، افراد شجاع را در نیکوکاری برمیانگیزد و افراد تنبل را به خواست خداوند به تحرک وا میدارد ».
در جای دیگر در همین نامه خطاب به مالک میفرماید : « و اگر یکی از کارگزارانت ، دست به خیانت آلود و گزارش بازرسان تو نیز آن را تأیید کرد ، بدان اکتفا کن و بی درنگ خیانتکار را کیفر ده و از کارش بازخواست کن ، سپس او را به خواری کشان و داغ خیانت بر پیشانی او زن وحلقه ننگ و بد نامی بر گردنش آویز».
چنانچه ملاحظه میگردد ، امام همانگونه که به تشویق کارگزاران و عوامل ساعی توجه و عنایت دارد به توبیخ و تنبیه عوامل خاطی و خائن نیز مُصّر است و آن را به شدت تأکید میکند .
روزی به امام خبر دادند که شریح قاضی ، خانهای به هشتاد دینار خریده است . امام به سرعت او را احضار نموده و خطاب به وی فرمود: « به من خبر دادند که خانهای به هشتاد دینار خریدهای سندی برای آن نوشتهای و گواهانی آن را امضاء کردهاند . ای شریح ، به زودی کسی به سراغت میآید که به نوشتهات نگاه نمیکند و از گواهانت نمیپرسد تا تو را از آن خانه بیرون کرده و تنها به قبر بسپارد . ای شریح، اندیشه کن که آن خانه را با مال دیگران یا پول حرام نخریده باشی که آن گاه خانه دنیا و آخرت را از دست دادهای.اما اگر هنگام خرید خانه ، نزد من آمده بودی ، برای تو سندی مینوشتم که دیگر برای خرید آن به درهمی یا بیشتر ، رغبت نمیکردی . آن سند را چنین مینوشتم : این خانهای است که بندهای خوار آن را از مردهای آماده کوچ خریده است ، خانهای از سرای غرور که در محله نابود شوندگان و کوچه هلاک شدگان قرار دارد ».
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 28
مطالب مرتبط