این تحقیق در مورد معرفت شناسی می باشد و به بیان تاریخچه و معرفی کامل این موضوع می پردازد. این تحقیق برای استفاده ی دانشجویان رشته های روانشناسی ، علوم اجتماعی و … بسیار مناسب می باشد.
مقدمه
معرفت شناسی یکی از شاخه های فلسفه است که دست کم ، به دو معنای عام و خاص به کار می رود . معرفت شناسی در معنای عام ، یکی از شاخه های فلسفه است که طی آن مباحثی همچون ماهیت، دامنه، محدودیت، منابع و … علم / معرفت مورد تحقیق قرار می گیرند . برای مثال ، به یکی از مباحث معرفت شناسی، یعنی منابع معرفت ، اشاره کوتاهی می کنیم .
منابع مورد وفاق همه معرفت شناسان عبارتند از :
1- حس ظاهر:
یعنی مواجه شدن با عالم واقع ازطریق حواس .( قدما به پنج حس ظاهر، یعنی : بینایی، شنوایی، چشایی، لامسه، و بویایی اعتقاد داشتند و معتقد بودند که به وسیله این حواس ما با عالم واقع آشنا می شویم . امروزه روانشناسان معتقدند که حواس ظاهری ما بیش از پنج حس نامبرده شده است . روانشناسان معتقدند ما بیست و دو حس داریم و پنج عضو).
2- حافظه :
حافظه ، با شرایطی که معرفتشناسان بیان می کنند جزو منابع معرفتی به شمار می رود . ابتدا باید میان حافظه ظاهری و حافظه واقعی ، و سپس میان حافظه واقعی فردی و حافظه واقعی جمعی تفکیک قائل شد . آن چه که مورد وفاق معرفتشناسان است حافظه واقعی جمعی است .
3- دروننگری/ درون بینی ( حس باطن) :
آن چه که آدمی از خود می داند مانند گرسنگی، تشنگی، شادی، غم، امید، آرزو، و … .
4- شهود دکارتی :
یعنی وقتی گزاره ای به ذهن عرضه می شود، نتوانید آن را تصدیق نکنید . این گزاره ها از راه شهود دکارتی حاصل می شود مانند این گزاره که : « هر چیزی که داری رنگ است ، دارای شکل است » .
5- گواهی/ شهادت :
ممکن است شما پاریس را خود ندیده باشید ، یعنی به پاریس مسافرت نکرده باشید اما، از راه گواهی و شهادت کسانی که به پاریس رفته اند به وجود پاریس معرفت حاصل کنید .
6 عقل :
منظور از عقل در این جا، عقلی است که قدما از آن به عقل جزئی – در مقابل عقل کلی- تعبیر می کردند ، و کار آن این است که از مقدماتی که از دیگر منابع معرفتی بدست آمده با استفاده از روشها و قواعد منطقی استنتاجی معتبر حاصل آورد .
همه معرفت شناسان در این شش منبع معرفتی با یکدیگر توافق دارند . معرفت شناسان درباره دیگر منابع معرفتی مانند : تله پاتی، علم غیب، پیش آگاهی، وحی، وعقل کلی توافقی ندارند .
معرفت شناسی در معنای خاص ، به دانشی اطلاق می شود که یکی از علوم ( تجربی طبیعی / تجربی انسانی ) را مورد مطالعه قرار می دهد . این دانش نسبت به علم مورد مطالعه ، درجه دوم محسوب می شود . از این دانش در کشور ما با نام های علم شناسی فلسفی ، و فلسفه علم یاد می شود . البته در این میان دانش های دیگری نیز همچون جامعه شناسی معرفت، روانشناسی معرفت ، تاریخ معرفت ، و … وجود دارند که متاسفانه در کشور ما کمتر بدان پرداخته می شود .
فهرست مطالب
مقدمه
منابع مورد وفاق همه معرفت شناسان
انگیزه معرفتشناسی
امکان معرفت
درونیگرایی و برونیگرایی
مبناگرایی و انسجامگرایی
تاریخچه معرفتشناسی
دوره یونان باستان
دوره قرون وسطی
دوره جدید
دوره معاصر
در فلسفه اسلامی
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 20
مطالب مرتبط