دانلود تحقیق و مقالات رشته اقتصاد و حسابداری با عنوان دانلود مقاله بررسی آثار مثبت و منفی جهانی شدن اقتصاد در قالب ورد و قابل ویرایش و در ۲۳ صفحه گرد آوری شده است. در زیر به مختصری از آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است.
اشاره:
در ادامه مباحثی که تاکنون خبرنامه رویدادها و تحولات سازمان جهانی تجارت برای شناخت جوانب مختلف پدیده جهانی شدن منتشر کرده اکنون مقاله زیر تحت عنوان «جهانی شدن اقتصاد جهانی: منافع و هزینههای بالقوه و ارزیابی آن» را که توسط «مایکل دی. اینتری لیگیتور» استاد اقتصاد، علوم سیاسی و مطالعات سیاسی و مدیر مرکز روابط بینالملل دانشگاهکالیفرنیا به رشته تحریر در آمده منتشر میکند. بخش اول این مقاله که ابتدا به صورت سخنرانی در مرکز مطالعات جهانی شدن دانشگاه «یوسی ال ای» ارائه شده در زیر از نظرتان میگذرد.
۱- مقدمه و هدف
جهانی شدن یکی از جنبههای واقعی و برجسته نظام جهانی جدید و یکی از مؤثرترین نیروهای تعیین کننده مسیر آینده دنیا است. این پدیده ابعاد بسیاری دارد: اقتصادی، سیاسی اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی، امنیتی و غیره. در اینجا، ما روی مفهوم «جهانی شدن» در عرصه اقتصاد جهانی تکیه میکنیم. این مفهوم برای افراد مختلف معانی مختلفی دارد و تا حدودی به همین دلیل است که «جهانی شدن» با واکنشهای بسیار متفاوتی روبرو شده است: عدهای آن را خطری جدی برای نظام اقتصادی جهان تلقی میکنند و عدهای دیگر آن را موتوری برای پیشرفت اقتصاد جهانی.
این مقاله سه هدف را دنبال میکند. اول، سعی میشود که مفهوم «جهانی شدن» در عرصه اقتصاد جهانی روشن شود. دوم، میکوشیم تا منافع و هزینههای بالقوه جهانی شدن را ارزیابی کنیم. سوم، به بررسی این امر میپردازیم که هزینهها یا خطرات ناشی از جهانی شدن را چگونه میتوان با همکاری بینالمللی گستردهتر و ایجاد نهادهای جهانی جدید مهار کرد .
جهانی شدن هم آثار مثبت و هم آثار منفی در بردارد و برخی از آثار مثبت آن از رقابت ناشی از آن سر چشمه میگیرد و برخی از آثار منفی آن را که میتواند به بروز کشمکش بینجامد، میتوان با همکاریهای بینالمللی یا جهانی از طریق انعقاد موافقتنامههایی در باره سیاستگذاری یا از طریق ایجاد نهادهای بینالمللی جدید خنثی کرد. بنابر این، جهانی شدن در حالی که میتواند به بروز کشمشهای بینالمللی بینجامد، میتواند به مهار و تعدیل این کشمکشها به وسیله آثار مثبت رقابت و همکاری جهانی برای رفع تهدیدهای اقتصادی و سایر تهدیدهای رویاروی دنیای ما نیز کمک کند.
۲- جهانی شدن اقتصاد: یک برداشت
برداشت ما از «جهانی شدن» در اینجا عبارت است از افزایش چشمگیر تجارت و مبادلات جهانی در یک نظام اقتصادی بینالمللی که دایماً بازتر و یکپارچهتر میشود. تجارت و مبادلات بینالمللی نه تنها در شکل سنتی آن در زمینه تجارت کالا و خدمات بلکه در اشکال جدیدی مثل مبادله ارزها، جابجایی سرمایه، انتقال تکنولوژی، جابجایی افراد از طریق سفرها و مهاجرتهای بینالمللی، و حرکت بینالمللی اطلاعات و اندیشهها رشد قابل ملاحظهای داشته است. یکی از معیارهای سنجش درجه جهانی شدن، حجم معاملات مالی بینالمللی است: اکنون روزانه حدود ۲/۱ تریلیون دلار در بازارهای ارزی نیویورک مبادله میشود و حجم روزانه مبادله بینالمللی سهام از این رقم نیز فراتر میرود.
جهانی شدن با آزادسازی بیشتر اقتصاد بینالملل، یکپارچگی بازارها در مقیاسی جهانی، و حرکت به سوی جهانی بدون مرز همراه بوده است که همه اینها به افزایش مبادلات و مراودات جهانی منجر شده است. در چند دهه اخیر، جهانی شدن از عوامل مختلفی سرچشمه گرفته است. یکی از این عوامل، پیشرفتهای تکنولوژیک بوده است که هزینههای حمل و نقل و ارتباطات و هزینههای پرداخت، انباشت و باز یافت اطلاعات را بشدت کاهش داده است. کاهش هزینههای دوم معلول تحولات الکترونیک بویژه انقلاب ریز تراشهها در چند دهه اخیر بوده است. برخی جلوههای این تکنولوژی جدید عبارتند از پست الکترونیک و اینترنت. اکنون رایانههای قابل حمل ۲۰۰۰ دلاری به مراتب قویتر از رایانههای ۱۰ میلیون دلاری ۲۰ سال قبل است.
دومین عامل و سرچشمه جهانی شدن، آزادسازی تجاری و اشکال دیگر آزادسازی اقتصادی بوده است که باعث کاهش حمایتهای تجاری و بازتر شدن نظام تجاری جهانی شده است. این فرایند در قرن گذشته شروع شد ولی بروز دو جنگ جهانی و« رکود بزرگ» باعث وقفه در آن شد. این فرایند پس از جنگ جهانی دوم به وسیله کاربرد اصل دولت کاملهالوداد در روابط تجاری در قالب موافقتنامه عمومی تعرفه و تجارت (گات)در ۱۹۴۷ و سپس سازمان جهانی تجارت دوباره اعاده شد. در اثر این امر، تعرفهها و سایر موانع تجارت کالا و خدمات بسیار کاهش یافته است. ابعاد دیگر جهانی شدن باعث افزایش جابجایی سرمایه و سایر عوامل تولید شده است. عدهای معتقدند که جهانی شدن تقریباً به مثابه بازگشت به اقتصاد جهانی اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم است، یعنی زمانی که مرزها نسبتا ًباز بود، شاهد سطح بالایی از جابجایی سرمایه و مهاجرت افراد در عرصه بینالمللی بودیم، و کشورهای مهم اروپایی وابستگی زیادی به تجارت بینالملل داشتند. این برداشت بویژه به برخی از محققان انگلیسی تعلق دارد که دوران سلطه استعماری بریتانیا بر اقتصاد جهانی را در ذهن دارند. هرچند میان دوره حاضر و یک قرن قبل از این شباهتهایی از نظر جریان تجارت و سرمایه وجود دارد، ولی در یک قرن پیش از این، از برخی نوآوریهای تکنولوژیک عمده که به ظهور اقتصاد جهانی یکپارچه کنونی با ماهیتی متفاوت با اقتصاد بینالمللی قرن گذشته انجامیده است،خبری نبود.
سومین عامل یا ریشه جهانی شدن، تحولات نهادی بوده است: اکنون تا حدودی به دلیل تحولات تکنولوژیک و توسعه دید مدیران بهرهمند از پیشرفتهای ارتباطی، سازمانها عرصه فعالیت وسیعتری دارند. بدین ترتیب، شرکتهایی که عمدتاً روی بازار محلی تکیه میکردند، اکنون دامنه فعالیت خود را از نظر بازار و تسهیلات تولید به سطح ملی، چندملیتی، بینالمللی یا حتی جهانی گسترش دادهاند. این تحولات ساختار صنعتی باعث افزایش قدرت، عواید و بهرهوری شرکتهایی شده است که میتوانند مواد، تسهیلات تولیدی و بازارهای مورد نیاز خود را در کشورهای زیادی یافته و بسرعت خود را با شرایط متحول بازار سازگار سازند. عملاً هر شرکت ملی یا بینالمللی مهمی از چنین ساختاری برخودار بوده یا برای دستیابی به درجه مطلوبی از نفوذ و انعطاف، روی شرکتهای وابسته یا اتحادهای استراتژیک تکیه میکند . برای نشان دادن دامنه فعالیت این شرکتها میتوان گفت که اکنون تقریباً یک سوم کل تجارت بینالملل فقط در درون این شرکتهای چند ملیتی انجام میگیرد. با ظهور این شرکتهای جهانی، کشمشهای بینالمللی تا حدودی از کشورها به شرکتها منتقل شده و دیگر به جای اینکه کشورها بر سر سرزمین با یکدیگر بجنگند، شرکتها برای تصاحب سهم بیشتری از بازارهای جهانی به منازعه با یکدیگر میپردازند. عدهای این شرکتهای جهانی را تهدیدی برای استقلال عمل و دامنه فعالیت دولتهای ملی میدانند، ولی اگر چه این شرکتها نیرومند هستند، دولتهای ملی هنوز نقش سنتی و مسلط خود را در نظام اقتصادی و سیاسی جهان حفظ کردهاند.
سازمانهای غیر دولتی هم نگرشی به مراتب وسیعتر یافته و مثل شرکتهای جهانی اغلب خصلتی چند ملیتی یا جهانی دارند. حتی سازمانهای بینالمللی مانند سازمان مللمتحد، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و سازمانهای جدیدی مثل سازمان جهانی تجارت نقشهای جهانی جدیدی به عهده گرفتهاند. به طور کلی، شرکتهای چند ملیتی و سایر سازمانهای مشابه اعم از خصوصی و دولتی به کارگزاران اصلی اقتصاد جهانی جدید تبدیل شدهاند.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 23
مطالب مرتبط