مقاله اندازه گیری یون کروم (III) به روش سینتیکی اسپکتروفوتومتری در پساب رنگی
مقدمه :
کرم اولین نوع فلز سنگین در پساب است.
یونهای کروم (III) و کروم (VI) برای محیط زیست و هستی بشر مضر هستند.
بر طبق استاندارد موجود مقدار کروم باقیمانده در پساب باید mg/l 5/1 باشد. در کنار شکل ساده یونهای کروم (III) و کروم (VI)، کمپلکس هماهنگ کروم (III)یا کروم (VI)، با پیوندهای ملکولی آلی و غیرآلی وجود دارد.
به طور مثال کمپلکس کروم در رنگها به طور کامل در صنعت نساجی از طریق واکنش شیمیایی بین Cr2O3 و یک نوع از ترکیبات آزو آلی استفاده میشود. ساختار هماهنگ کمپلکس کروم قبل از تخریب بسیار پایدار و سخت است. این دسته از ترکیبهای کروم حد بالایی ازغلظت کروم را در پسابهای صنعتی ایجادمینمایند.
اگر کروم موجود در پساب مستقیماً در محیط آزاد شود به صورت یک عامل واکنش دهنده در محیط عمل نموده و از فعالیت باکتریها به صورت آشکار جلوگیری میکند. بنابراین بازده عملیات موجودات بسیار کم میشود. بنابراین سمیت کروم بسیار زیاد میباشد. بنابراین اندازهگیری آن در گونههای مختلف به ویژه پسابهای صنعتی همواره مورد توجه پژوهشگران بوده و تاکنون مقالات متعددی در این زمینه در مجلات مختلف علمی ارائه شده است.
رسوب دادن شکل مؤثری از فرآیند برداشتن یون کمپلکس کروم است اما قابل اجرا نمیباشد، با استفاده از روشهای مبادله یون میتوان به طور مؤثرغلطت یون کروم را کاهش داد ولی این کار خیلی عملی نیست. از مهمترین عیبهای این روش بالا بودن هزینه تولید مواده مبادله کننده یونی و بهرهبرداری آن است به علاوه در تعویض یون تنها میتوان از محدوده کمی از درجه pH استفاده کرد.
جذب روشی شناخته شده و مؤثر برای انتقال فلز آلوده کننده سنگین میباشد، اما ظرفیت جذب باید با جاذب شیمیایی مناسب تقویت و یا تغییر داده شود.
مقادیر کم کروم (تا ۵/۰ درصد) را میتوان به روش رنگ سنجی در محلول قلیایی به صورت کرومات اندازه گرفت؛ اورانیم و سدیم مزاحماند ولی وانادیم اثری ندارد. عبور محلول در ۳۶۵ تا ۳۷۰ نانومتر یا با استفاده از یک صافی که عبور ماکسیمم آن در قسمت بنفش طیف قرار دارد، اندازه گیری میشود.
خصلت قلیایی محلول استاندارد به کار گرفته شده برای تهیه منحنی مرجع باید همانند محلول نمونه باشد و ترجیهاً غلظت نمکهای خارجی در دو محلول باید یکی باشد محلولهای استاندارد را میتوان از پتاسیم کرومات با خلوص تجزیهای تهیه نمود.
هزاران نمونه از کمپلکسهای کروم (III) وجود دارند که به جز چند مورد بقیه شش کوئوردیناسیونی هستند. مشخصه اصلی این ترکیبات بی اثر بودن سنجش آنها از نظر سینتیکی در محلول آبی است و به خاطر همین بی اثر بودن است که این همه نمونههای کمپلکس از کروم میتوان جدا کرد و به همین دلیل است که قسمت عمده شیمی کلاسیک مربوط به کمپلکسها که توسط پژوهشگران اولیه به خصوص یورگنسن و ورنر مطالعه و بررسی شد، کروم را در بر میگرفت. این کمپلکسها حتی درمواردی که از نظر ترمودینامیکی ناپایدارند، در محلول دوام میآورند.
تعریف چرم:
چرم مهمترین فراوردهای است که در فرآیند پوست پیرایی از تأثیر برخی مواد شیمیایی بر پوست به دست میآید. چرم در برابر هوا و آب نفوذپذیر بوده و در مقابل باکتری ها و عاملهای فیزیکی و شیمیایی محیط مقاومت مینماید. چرم برای تهیه بسیاری از لوازم مورد نیاز زندگی مناسب است و کاربردهای گوناگونی در زمینههای مختلف زندگی دارد. با توجه به پوست پیرایی دو نوع چرم ساخته شده و به بازار عرضه میشود:
الف) چرمهای گیاهی: برای ساخت این نوع چرم از مواد دباغی گیاهی استفاده میشود.
ب) چرمهای شیمیایی: که برای ساخت آنها از مواد شیمیایی در پوست پیرایی استفاده میشود این نوع چرم دارای ضخامت کمتری است.
لزوم پوست پیرایی:
پوست پیرایی فرآیندی فیزیکو شیمیایی برای تبدیل پوست به چرم است، که کالایی با ارزش اما فاسد شدنی را به کالایی فاسد نشدنی تبدیل میکند. پوست از نظر شیمیایی پلیمری از آمینواسیدها است در واقع از رشتههای پروتئینی تشکیل شده است. این رشتهها به وسیله عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط تجزیه میشوند. در این صورت زنجیرههای پروتین تشکیل دهنده بافت پوست گسسته میشوند و پوست کیفیت طبیعی خود را از دست میدهد.
برای جلوگیری از خرابی پوست میبایست تغییرات به گونهای اعمال شوند که به ماهیت اصلی و ساختار پوست لطمه وارد نسازند. به این تغییرات دباغی پوست (پوست پیرایی) میگویند.
پوست پیرایی با نمکهای کروم (دباغی کرومی):
امروزه بیشتر مواد معدنی که در پوست پیرایی به کار میرود، از نمکهای کروم (III) و به ویژه سولفات کروم (III) تهیه میشوند. در روش پوست پیرایی با نمکهای کروم، این نمکها با الیاف پوست واکنش میدهند و پایداری بسیار زیادی به الیاف پوست میبخشند که آن را در برابر دمای بالا مقاوم میسازند.
چرمی که به این روش ساخته میشود بسیاری از ویژگیهای مطلوب را ندارد و به وسیله رنگرزی و پوست پیرایی دوباره با مواد گیاهی ویژگیهای یک چرم خوب را پیدا مینماید.
ویژگی مهم پوست پیرایی کرومی سرعت عمل و راندمان بالای آن است. به همین دلیل این روش پس از کشف آن در زمان کوتاهی رونق زیادی پیدا نمود. به نحوی که در بعضی کشورها تنها برای این ماده برای پوست پیرایی استفاده میشود.
تاریخچه پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
نخستین بار در سال ۱۸۵۸ فریدیش ناب روش پوست پیرایی با نمکهایی که کاتیون آنها هیدرولیز میشوند، همانند نمکهای آهن (III)، آلومینیم و کروم (III) را ارائه داد این روش از آغاز قرن بیستم به طور روز افزون توسعه یافته است.
بر اثر این کشف بود که چرم سازی از یک کاردستی به صنعت تبدیل شد. نخستین فرآوردههای تجاری چرم کرومی، به آگوست شوتز در سال ۱۸۸۴ نسبت داده شده است. در روش شولتز پوست پیرایی با نمکهای کروم در دو مرحله انجام میگرفت.
در مرحله اول پوست با یک محلول اسیدی از پتاسیم دیکرومات (K2CrO7) آغشته شده و در مرحله دوم پتاسیم دیکرومات در مجاورت یک ماده کاهنده مانند گلوگز به نمک کروم (III) سبز رنگ بر روی سطح پوست تبدیل میشود.
معادله واکنش با گاز گوگرد دی اکسید:
این روش دو مرحلهای با این که دارای نقصهایی است اما به چرم تولید شده کیفیت ویژه و مطلوبی میدهد.
روش دیگری از پوست پیرایی با نمکهای کروم روش یک مرحلهای است در این روش از یک نمک کروم (III) که به آسانی آبکافت میشود مانند کروم (III) کلرید و یا سولفات استفاده میشود.
برای نمونه واکنشهای کروم (III) کلرید و سولفات به صورت زیر میباشند.
در این روش پوست با یک نمک کروم (III) مانند محلول بازی کروم (III) واکنش میدهد. در این روش قبل از اضافه کردن نمک کروم (III) محیط را اسیدی میکنند و سپس پوست را در آن قرار میدهند. در این شرایط توانایی ترکیب شدن نمک کروم با پروتئین پوست کاهش مییابد و در نتیجه نمک کروم امکان نفوذ کردن به درون پوست را پیدا میکند. پس از اینکه به درون لیف نفوذ کرد pH را بالا میبرند. در نتیجه این تغییرات نمک کروم با پوست واکنش میدهد.
شیمی نمکهای کروم (III):
نمکهای کروم (III) در اسیدهای قوی حل میشود اما در pH بالاتر از ۴ به صورت کروم (III) هیدروکسید رسوب میکند. این نمکها میتوانند با تعدادی از مواد آلی واکنش دهند. در pHهای بالا محلول این نمکها رنگیاند.
شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
در محلول کروم (III) نیترات، یون نیترات به صورت و یون کروم (III) وجود دارد و تغییری که در این یون کمپلکس به وجود میآید اساس شیمی پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) را تشکیل میدهد.
واکنشهایی که در محلول این یون روی میدهد اساساً دو نوع است:
آزاد شدن یون هیدرونیوم بر اثر آبکافت کاتیون کمپلکس و تولید یک نمک بازی براساس معادله شیمیایی زیر:
به هیمن دلیل محلول نمکهای کروم (III) خاصیت اسیدی دارند. انجام این واکنش که در آن یون تولید میشود، دلیل روشنی بر وجود مولکولهای آب به صورت لیگاند در کاتیون کمپلکس کروم (III) در محلول نمکهای آن است.
ب) جانشینی شدن آنیون ها به عنوان لیگاند به جای مولکولهای آب در کاتیون کمپلکس در یک واکنش تعادلی در غلظت و دمای معین که معادله شیمایی آن به صورت زیر است:
در مجاورت نمکهای خنثی مانند KCl احتمال ندارد که کمپلکسهای آنیونی نیز به وجود آید. یون دیاکوآتتراکلروکرومات (III)
یونهای کلرید موجود در این کملکس با نقره نیترات رسوب نمیدهند.
عامل های بازدارنده (کند کننده):
این عاملها آنیونی هستند و با اتم فلز در یون کمپلکس پیوند تشکیل میدهند. این پدیده به یون پوشاندن اتم مرکزی هم معروف است و در بررسی مکانیسم فرآیند پوست پیرایی با نمکهای کروم نیر مفید میباشد.
از این رو، محلولهایی که دارای لیگاندهای قویتر هستند به محلولهای کندکننده معروفند.
مفهوم قدرت بازی:
کروم میل شدیدی برای جذب یونهای هیدروکسید در محلول دارد. واکنش کروم با این یون را میتوان به صورت واکنش سه مرحلهای با نخستین، دومین و سپس سومین یون هیدروکسید نوشت. تمایل نمکهای کروم در نخستین مرحله واکنش بسیار زیاد است و حتی در pH=2 که غلظت یون برابر ۱۲-۱۰ مول بر لیتر می باشد، واکنش انجام میپذیرد.
با افزایش pH محلول در حدود ۳ تا ۴ دومین یون نیز وارد واکنش میشود. با افزایش بیشتر pH سومین یون نیز وارد واکنش میگردد.
(قدرت بازی %۳۳)
(قدرت بازی %۶۶)
(قدرت بازی %۱۰۰)
نمکهای کروم (III) مورد استفاده در پوست دارای قدرت بازی ۳۳ تا ۴۵ درصد میباشد. همانطور که قدرت بازی به معنی یونهای با کروم (III) است قدرت اسیدی به بخش اسیدی نمک نسبت داده میشود. بنابراین مجموع قدرت اسیدی و بازی محلول نمک برابر صد است.
نقش عاملهای کندکننده در پوست پیرایی با نمکهای کروم (III):
یون کلرید () میتواند در ساختار یون کمپلکس وارد شود یا در محلول آزاد بماند. این یون تمایل کمی برای ورود به ساختار کمپلکس کروم (III) دارد. اما یونهای دیگر ممکن است تمایل بیشتری برای ورود به ساختار کمپلکس داشته باشد.
برای مثال یون سولفات درنقش یک لیگاند دو دندانهایی تمایل زیادی به وارد شدن به ساختار کمپلکس دار می باشد و دو محل کوئوردیناسیون در کمپلکس های کروم (III) را اشغال مینماید.
واکنش تعداد زیادی از مواد آلی با کروم (III) در محلول و تشکیل کمپلکسهای پایدار مورد بررسی فراوان قرار گرفته است. از این مواد آلی به عنوان عوامل کندکننده در فرآیند پوست پیرایی با نمک های کروم (III) استفاده میشود.
فهرست مطالب
چکیده
فصل اول : کروم
مقدمه ۲
۱-۱- تعریف چرم ۴
۱-۲- لزوم پوست پیرایی ۴
۱-۳- پوست پیرایی با نمک های کروم (دباغی کرومی) ۵
۱-۴- تاریخچه پوست پیرایی با نمکهای کروم (III) ۵
۱-۵- معادله واکنش با گاز گوگرد دی اکسید¬ ۶
۱-۶- شیمی نمکهای کروم (III) ۶
۱-۷- شیمی پوست پیرایی با نمک¬های کروم (III) ۷
۱-۸- عامل های بازدارنده (کند کننده) ۸
۱-۹- مفهوم قدرت بازی ۸
۱-۱۰- نقش عامل های کندکننده در پوست پیرایی با نمک های کروم (III) ۹
۱-۱۱- عامل¬های مؤثر بر پوست پیرایی کرومی ۱۰
۱-۱۲- رنگ آمیزی چرم ۱۰
۱-۱۳- نظریه تثبیت رنگینه ها ۱۱
۱-۱۴- صنعت چرم سازی و آلودگی محیط زیست ۱۱
۱-۱۵- منبع¬ها و منشأهای پساب کارخانه¬های چرم سازی ۱۲
فصل دوم : اسپکتروفوتومتری
۲-۱- اساس اسپکتروفوتومتری جذبی ۱۴
۲-۲- جذب تابش ۱۵
۲-۳- تکنیک¬ها و ابزار برای اندازه¬گیری جذب تابش ماوراء بنفش و مرئی ۱۵
۲-۴- جنبه¬های کمی اندازه¬گیریهای جذبی ۱۶
۲-۵- قانون بیر- لامبرت (Beer – Lamberts Law) ۱۷
۲-۶- اجزاء دستگاهها برای اندازه¬گیری جذبی ۲۱
فصل سوم : کاربرد روشهای سینتیکی در اندازه¬گیری
۳-۱- مقدمه ۲۳
۳-۲- طبقه¬بندی روشهای سینتیکی ۲۵
۳-۳- روشهای علمی مطالعه سینتیک واکنشهای شیمیایی ۲۷
۳-۴- غلظت و سرعت واکنشهای شیمیایی ۲۸
۳-۵- تاثیر قدرت یونی ۲۸
۳-۶- تاثیر دما ۲۹
۳-۷- باز دارنده¬ها ۳۰
۳-۸- روشهای سینتیکی ۳۰
۳-۸-۱- روشهای دیفرانسیلی ۳۱
۳-۸-۱-۱- روش سرعت اولیه ۳۱
۳-۸-۱-۲- روش زمان ثابت ۳۳
۳-۸-۱-۳- روش زمان متغیر ۳۴
۳-۸-۲- روشهای انتگرالی ۳۵
۳-۸-۲-۱- روش تانژانت ۳۶
۳-۸-۲-۲- روش زمان ثابت ۳۶
۳-۸-۲-۳- روش زمان متغیر ۳۷
۳-۹- صحت دقت و حساسیت روشهای سینتیکی ۳۸
فصل چهارم : بخش تجربی
۴-۱- مواد شیمیایی مورد استفاده ۴۰
۴-۲- تهیه محلول¬های مورد استفاده ۴۰
۴-۳- دستگاه های مورد استفاده ۴۱
۴-۴- طیف جذبی ۴۲
۴-۵- نحوه انجام کار ۴۳
۴-۶- بررسی پارامترها و بهینه کردن شرایط واکنش ۴۴
۴-۷- اثر قدرت یونی ۴۵
۴-۸- اثر زمان ۴۷
۴-۹- شرایط بهینه ۴۹
۴-۱۰- روش پیشنهادی برای اندازه گیری کروم ۴۹
۴-۱۱- منحنی کالیبراسیون ۵۰
۴-۱۲- حد تشخیص ۵۳
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
۵-۱- مقدمه ۵۵
۵-۲ – بهینه نمودن شرایط ۵۶
۵-۳- منحنی کالیبراسیون ۵۶
منابع ومآخذ ۵۷
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 68
مطالب مرتبط