دانلود مقاله در مورد ابلاغ رای داور
ابلاغ رای داور
آنچه در این مقاله می آید، مربوط به یک قسمت از تسایس داوری یعنی ابلاغ رای داور است ، ابلاغی که هم پایان مهلت اعتراض به رای داور را معین می کند، وهم در صورت عدماعتراض به رای ، اجرای آن را ممکن می سازد و لذا می تواند خالی از اهمیت نباشد.
طرح موضوع مقاله از جهت دیگر هم ممکن است مفید باشد و آن اینکه چون مسایل مربوط به داروی ، بخصوص در موضوع این نوشته ، خیلی دقیق و روشن نیست ، یعنی نه مقرارت قانونی در این مورد کامل است ونه رویه قضائی ثابتی در مورد آن وجود دارد. با روشن شدن این گوشه از مبحث داروی ، احتمالا\” از یک طرف وظیفه داوربهتر معلوم می شود و از طرف دیگر برخورد دادگاهها با پرونده های داوری یکنواخت می گردد و بالاخره ، از جانب سوم اصحاب دعوی یا اختلاف بهتر می توانند از تاسیس داوری که نقش کمک را برای عدلیه بازی میکند، استفاده کنند.
در موضوع مورد بحث ما مطالبی که از نظر خواننده محترم می گذرند، به ترتیب زیر خواهند بود:
شرایط ابلاغ رای داور، نحوه ابلاغ رای داور و آثار ابلاغ رای داور.
قبل از ورود به بحث اصل یجا دارد که مسئله ابلاغ ،ادخواست و اوراق قضائی در مرحله رسیدگی داور مطرح ومورد بررسی قرار گیرد. زیرا نحوه ابلاغ اوراق ضائی به اصحاب دعوی در جریان داوری ، در امر ابلاغ رای داور از طرف دادگاه ، خالی از تاثیر نیست. خاصه در مواردی که خوانده دعوی در مرحله داوری حضور نیافته یا دفاعی از خود نکرده باشد.
در مورد ابلاغ اوراق قضائی در مرحله داور ، دو مسئله مطرح می گردد: یکی اینکه داور اوراق قضائی را به چه نحو به طرفین دعوی ابلاغ می کند؟ و به طور کلی در مرحله انجام داوری ، داور چگونه با اصحاب دعوی تماس می گیرد تا بتواند به مدارک و دلایلشان رسیدگی کند و توضیحات آنان را بشنود؟ دیگر اینکه اگر داور موفق به ابلاغ اوراق قضائی ، به نحو مطمئن ، به یکی از طرفین (معمولا\” خوانده ) نشود و به صورت دیگر هم مدافعات خوانده را نتواند بشنود، آیا باید از صدور رای خودداری کند؟ یا اینکه در هر حال باید وظیفه خود را که رسیدگی به پرونده و صدور رای است ، انجام دهد؟ مسائل مزبور بشرح زیر بررسی می شوند.
۱- نحوه ابلاغ اوراق قضائی در جریان داوری : در این مورد هم باید بین دو صورت قضیه فرق قایل شد: اول ، مورد یکه داور ازطرف دادگاه ماموریت انجام داوری را پیدا می کند، و دوم موردی که داوری خارج از دادگاه تعویض وعملی می گردد. در صورت اول یعنی موردیکه داور در تعقیب قرار صادره از طرف دادگاه ونسبت به پرونده مطروحه در دادگستری مامور رسیدگی و صدور رای می شود، ابلاغ اوراق قضائی به اصحاب دعوی با اشکال زیادی مواجه نمی شود. زیرا نشانی طرفین دعوی و سابقه ابلاغ به آنان ، در پرونده موجود است و داور با مراجعه به پرونده و اطلاع از نشانی طرفین ، و با استفاده از کوتاهترین طریق ممکن برای تماس با اصحاب دعوی ، می تواند آنان را برای ادای توضیحات و رسیدگی به پرونده دعوت کند و چون فرض بر این است که طرفین در دادگاه به اختیارنسبت به داوری و احتمالا\” تعیین شخص داور توافق کرد اند، بعید است آنان به دعوت داور، به هر شکلی که صورت بگیرد، ترتیب اثر ندهند و در فرض عدم ترتیب اثر نیز، چون داور ابلاغ به آنان را با اطمنیان از مشخصات و نشانی آنان ( که در پرونده دادگا موجود است ) انجام می دهد و پرونده دعوی نیز برای مطالعه داوردردادگاه موجود است ، به هر تقدیر رسیدگی به پرونده و صدور رای ، حتی در غییاب یک طرف یا طرفین دعوی ، بااشکال عمده ای مواجه نمی شود. و….
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 18
مطالب مرتبط