این پروپوزال در مورد ارتباط بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده دختران چاق و غیر چاق (رشته تربیت بدنی – رفتار حرکتی) می باشد. پروپوزال کامل و آماده ، نگارش حرفه ای براساس اصول پروپوزال نویسی ، منبع نویسی داخل متن و پاورقی
مقدمه:
انسان به عنوان موجودی با شعور همواره در پی شناخت شخصیت، خویشتن و حفظ سازمان جسمی و روانی خویش بوده است. هر فرد درک خاصی از واژه “خویشتن ” دارد. خودپنداره عموما به عنوان آگاهی فرد از ویژگی ها، صفات و محدودیت های شخصی تلقی شده و در واقع به چگونگی نگریستن فرد به خود بدون داشتن قضاوت شخصی یا هرگونه مقایسه ای با افراد دیگر گفته می شود(گالاهو و ازمون،2008). بر طبق نتایج مطالعات شرایط زیستی و کیفیت زندگی و نوع تجربیات فرد به تدریج خود پنداره را شکل می دهد.
بنابراین دوره کودکی و نوجوانی مهمترین دوره رشد خود پنداره و توسعه دیدگاه مثبت نسبت به خویشتن است(اسلامی نسب ،1373). از دیدگاه هارتر (1981) خودپنداره در دو بعد نمود پیدا می کند: خودپنداره تحصیلی و خود پنداره غیر تحصیلی. خودپنداره تحصیلی مربوط به مباحث درسی مانند ریاضی و زبان انگلیسی است. خود پنداره غیر تحصیلی نیز مربوط به سطوح اجتماعی ، عاطفی و بدنی تقسیم می شود.
هرکدام از این سطوح نیز به نوبه خود دارای زیر مجموعه هایی می باشند. مثلا خود پنداره بدنی شامل ظاهر و توانایی هایی جسمانی و حرکتی است(مارش،1997) و به نگرش فرد نسبت به بدن خود اطلاق می شود (بهرام و شفیع زاده ،1383). بنابراین سطح تبحر کودک در مهارت های حرکتی و توانایی های جسمانی در بازی ها بر کیفیت رشد خود پنداره او بسیار اثر گذار است. بر طبق مدل رشد حرکتی گالاهو ، مهارت های حرکتی بنیادی که در دوره کودکی از دو تا هفت سالگی قابلیت کامل شدن را دارند، زیربنای موفقیت کودک در بازی ها و مهارت های ورزشی هستند.
این مهارت ها که به عنوان مهارت های حرکتی درشت یعنی مهارت هایی که مستلزم عمل عضلات بزرگ بدن می باشند نیز شناخته می شوند و شامل مهارت های حرکتی جا به جایی مثل دویدن و انواع پریدن و مهارت های حرکتی کنترل شی مثل پرتاب و گرفتن توپ هستند (گالاهو،2006). مطالعات نشان می دهد کودکانی که در این مهارت ها تبحر دارند، بیشتر از بازی و فعالیت جسمانی لذت می برند؛ بنابراین تحرک بیشتری هم دارند.
به عبارت بهتر کودکی که خود را در انجام مهارت های حرکتی و ورزشی توانا احساس می کند، انگیزه بیشتری نیز برای مشارکت در بازی ها و رقابت های ورزشی دارد(مارش،2005). از نظر تئوری انگیزشی هارتر احساس فرد نسبت به توانایی های خود که به عنوان شایستگی درک شده مطرح می شود از متغیرهای زیر بنایی انگیزش و رشد خودپنداره و عزت نفس است، از این رو درک فرد از توانایی های جسمانی و حرکتی خود یا شایستگی حرکتی درک شده می تواند نقش تعیین کننده ای در انتخاب سبک زندگی فعال و غیر فعال داشته باشد(گالاهو و ازمون،2008).
امروزه چاقی از جمله بیماری های قرن شناخته شده و همین معضل در چند دهه اخیر گریبان گیر کودکان و نوجوانان نیز شده است که تهدید کننده سلامت جسمانی و روانی جوامع آتی است (مولوانی، 2007). با توجه به اینکه یکی از دلایل چاقی بی تحرکی است و بر اساس آنچه که در بالا گفته شد می توان پیش بینی کرد که آموزش و رشد مهارت های حرکتی بنیادی می تواند از جمله راهکارهای پیشگیری و مقابله با چاقی در اثر افزایش انگیزه برای تحرک جسمانی باشد، با این حال برای درک بهتر از عوامل اثر گذار بر چاقی و ارتباط بین تبحر حرکتی، شایستگی حرکتی درک شده وچاقی نیاز به انجام تحقیقاتی در این حوزه در جامعه ما احساس می شود. به همین دلیل هدف این تحقیق ارزیابی رابطه بین رشد مهارت های حرکتی بنیادی و شایستگی حرکتی درک شده در دختران چاق و غیر چاق می باشد.
فهرست مطالب:
مقدمه
بیان مسئله
پیشینه تحقیق کامل: خارجی و داخلی
ضرورت و اهمیت موضوع
اهداف تحقیق: اهدف اصلی و فرعی
سوالات تحقیق: سوالات اصلی و فرعی
فرضیات تحقیق: فرضیات اصلی و فرعی
روش تحقیق
جدول زمانبندی شده انجام پایان نامه
منابع فارسی کامل
منابع انگلیسی کامل
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 20
مطالب مرتبط