مقاله درباره اساطیر دانلود مقاله اساطیر و فرهنگ ایران مقاله فرهنگ ایران تحقیق مقاله مقاله فرهنگ ایرانی مقاله فرهنگ مردم ایران مقاله در مورد فرهنگ ایران مقاله هنر قدسی در فرهنگ ایران مقالات فرهنگی ایران مقاله درباره فرهنگ ایران باستان مقاله فرهنگ سازمانی مقاله فرهنگ و تمدن اسلامی
–
–
اساطیر، فرهنگ ایران در نوشته های پهلوی
فهرست مطالب
پیشگفتار:.. ۱
پیشینه تاریخ سرزمین ایران:.. ۳
دانش نزد ایرانیان:.. ۳
واژه اساطیر در فرهنگها و نظرات دانشمندان:.. ۷
چگونگی زبان پهلوی و تحول آن:.. ۱۰
چگونگی زبان پارسی دری.. ۱۱
اورمزد و گرشاسپ.. ۱۲
زردشت و گشتاسب.. ۱۷
کنگ دژ.. ۱۸
راستی ورادی.. ۲۰
آفرین پیامبر زردشت.. ۲۱
ستایش سی روزه.. ۲۳
خورشید نیایش.. ۲۴
پیمان کدخدائی.. ۲۵
آبان.. ۲۶
آتش.. ۲۷
آتش اورمزد.. ۲۸
آتش بهرام، ورهران، ورهرام.. ۲۹
آتورپاتکان.. ۲۹
آذر.. ۳۰
آسمان.. ۳۱
آفرینش.. ۳۱
اردیبهشت.. ۳۱
اروند اسب.. ۳۲
اسر تاریکی.. ۳۳
اسر روشنی.. ۳۳
اسفندیار.. ۳۳
امرداد.. ۳۵
اندر ماه.. ۳۷
ََ۱- ستایش اورمزد.. ۳۷
۲- ستایش بهمن.. ۳۷
۳- ستایش اردیبهشت.. ۳۸
۴-ستایش شهریور.. ۳۹
۵- ستایم و پرستم دادار اورمزد رایمند فرهمندف وامهرسپندان (را).. ۴۰
۶- ستایش خرداد.. ۴۱
۷- ستایش امرداد.. ۴۲
۸-ستایش دادار.. ۴۳
۹-ستایش آذر.. ۴۴
۱۰-ستایش آبان.. ۴۴
۱۱-ستایش خورشید.. ۴۵
۱۲-ستایش ماه.. ۴۶
۱۳- ستایش تشتر.. ۴۷
۱۴-ستایش گوشورون.. ۴۸
۱۵-ستایش دادار.. ۴۹
۱۶-ستایش مهر.. ۵۰
۱۷-ستایش سروش.. ۵۲
۱۸-ستایش رشن.. ۵۳
منبع:.. ۵۳
پیشگفتار:
«همه عالم تن است و ایران دل نیست گوینده زین قیاس خجل ز آنکه ایران دل زمین باشد دل ز تن به بود یقین باشد» نظامی گنجوی
پیشینه تاریخ سرزمین ایران:
پیشینه تاریخ و تمدن سرزمین ایران بزرگ به هزاران سال پیش و از فرهنگ و زبان مردم این مرز و بوم آباد و پر نعمت کم و بیش در آثار بجا مانده، آگاهیها در دست است. در نامه تنسر، از منزلت سرزمین ایران سخن رفته و چنین آمده است که: زمین چهار قسمت دارد، یک، جزء زمین ترک میان مغارب هند تا مشارق روم، و جزء دوم میان روم و قبط و بربرء و جزء سوم سیاهان از بربر تا هند، و جزء چهارم این زمین که منسوب است به پارس، و لقب و –بلادالخاضعین- میان جوی بلخ تا آخر بلاد آذربایگان و ارمینیه فارس (=ارمنستان ایران) و فرات و خاک عرب تا عمان و مکران و از آنجا تا کابل و تخارستان و این جزء چهارم برگزیده زمین است و از دیگر زمینها به منزلت سر و ناف و کوهان و شکم
دانش نزد ایرانیان:
توجه به علم و دانش نزد ایرانیان از زمانهای پیش مورد نظر بوده و نویسندگان یونانی و در دورههای بعد مورخین اسلامی درباره اهمیت دانش در نزد ایرانیان سخنها گفته اند: ازجمله ابن خلدون در کتاب العلوم العقلیه و اصنافها مینویسد: بدانکه مابین اممی که اخبار و تواریخ احول ایشان به ما رسیده است اقوام که از همه بیشتر به علوم عقلیه توجه نمودهاند همانا دو قوم بزرگ قبل از اسلام یعنی ایرانیان و یونانیان بوده اند. اما اهمیت این علوم عقلیه نزد ایرانیان به غایت عظیم و دامنه آن به غایت وسیع بوده است، و گویند اسکندر پس از استیلا بر ایران کتب و علوم را که از حد وحصر بیرون بود به یونان منتقل نمود. همین نویسنده یاد آور میشود که پیشگامی ایرانیان در کسب علم و دانش و فرهنگ از همان قرنهای نخستین اسلام، در جامعه شناخته شده تمدن اسلام گردید. و نظامی گنجوی در شرفنامه در تاریخ اسکندر یاد آور خردنامهها را ز لفظ دری- بیونان زبان کرد کسوت گری. جاحظ در کتاب البیان و التبیین از فصاحت و بلاغت ایرانیان سخن داشته و خطبیب ترین مردم جهان را ایرانیان و مردم پارس ذکر میکند و یاد آور میشود: هر که بخواهد به کنه فن بلاغت برسد و بلغات و غریب پی برد، و به مراتب علم واقف شود، و عبرتها و امثال و کلمات گرانبها و معانی عالی بداند، کتاب سیرالملوک را برخواند، و سپس میافزاید. ….ولی شما تازیان، اشتربانان و گوسفند چرانان بوده اید، و از آن روی که شما دیرگاه با اشتران هم زبان بوده اید، بدان خو گرفته و زبانتان زشتی پذیرفته و مخارج صوتتان غلیظ گشته است تا بدانجا که چون با همنشینان سخن سر کنید از نعره و فریاد چنان باشد که کسی با مردم کر سخن کند. یاد آوری میشود که اساسا در میان اعراب جاهلی، اهل سواد بسیار کم بوده است، و باسودان هم محترم نبوده اند، و نوشتن را ننگ میشمردند چنانکه مروخ معروف عرب الوقدی مینویسد: در اوایل اسلام از تمام قبیله قریش فقط ۱۷ تن نوشتن را بلد بودند و آخرین شاعر بدوی عرب ذوالرمه باسواد بودن خود را پنهان میکرد. و میگفت قدرت نوشتن در میان ما بی ادبی شمرده میشود، و جاحظ در کتاب البیان و التبیین نقل میکند.: روزی یکی از امرای قریش کودکی را دید که به مطالعه کتاب سیبویه مشغول است، فریاد برآورد.: شرم بر تو باد این شغل آموزگاران و گدایانست. در آن روزگار آموزگاری یعنی تعلیم اطفال در میان اعراب بسیار خوار بود، زیرا حقوق آنان ۶۰ درهم بیش نبود واین مزد در نظر ایشان بسیار ناچیز بود.
استاد دکتر محمد محمدی در کتاب فرهنگ ایرانی پیش از اسلام مینویسند: اعراب در جاهلیت آثاری که بتوان نام علم بر آن اطلاق کرد نداشتند، بلکه فن نوشتن و سواد خواندن نیز در میان ایشان بسیار محدود بوده است.، به هر حال چیزی بنام کتاب یا ادبیات و تاریخ مدون نداشتهاند ودر دوره اسلام هم تا عصر این مقفع هنوز تالیف و تدوین در زبان عربی آن اندازه پیشرفت خاصل نکرده بود که در انواع علوم و اقسام ادب و اخلاق کتابهایی به عربی تالیف یافته و آثار مهمی به وجود آمده باشد
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 80
مطالب مرتبط