دانلود تحقیق و مقاله با عنوان دانلود تحقیق رژیم صهیونیستی در قالب ورد و قابل ویرایش و در ۳۰ صفحه گرد آوری شده است. در زیر به مختصری از آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است.
موضوع مقاله : صهیونیسم (پیدایش، گسترش، ساختار)
صهیونیسم نام یک جنبش فعال سیاسی در سده اخیر میباشد و خاستگاه اصلی آن در اروپا میباشد. با توجه به عدم آشنایی افکار عمومی با ماهیت این جریان سیاسی این مقاله بر آن است که تا حد امکان یک معرفی اجمالی و گذرا از صهیونیسم ارائه نماید.
مقدمه
تاریخچه ورود یهودیان به اروپا بدین ترتیب است که پس از ظهور حضرت عیسی علیهالسلام و اهانت قوم یهود به ایشان، قیصر روم به فلسطین حمله کرد و در حمله به این شهر(بیتالمقدس) بسیاری از مردم و از جمله یهودیان را به قتل رساند و تعدادی از آنها را اسیر و به روم برد؛ همین مسئله باعث بازشدن پای یهودیان به اروپا شد.
ازدیاد نسل و جابجایی در بین سرزمینهای مختلف، منجر به پراکندگی قوم یهود در سطح قاره اروپا شد. در قرن ۸ میلادی نیز عده زیادی از مردم نواحی بین دریای خزر و دریای سیاه به یهودیت گرویدند که به “خزرهای ترک” معروف شدند و در حال حاضر ۹% از یهودیان اروپا و آمریکا و بخش قابل ملاحظهای از جمعیت یهودی سرزمینهای اشغالی از نسل همین گروه هستند.
یهودیان در کشورهای اروپایی و به طور کلی در محیطهای محل سکونت خود، همواره یک نوع زندگی درونگرا و بستهای داشتهاند و بزرگان این قوم ایشان را از اختلاط و آمیزش با ملتهای دیگر منع مینمودند.
ملتهای اروپایی هیچگاه دید مثبتی به یهودیان نداشتند و همین امر باعث شد که قوم یهود همواره در انزوا و حاشیه به سر برد. یکی از مهمترین دلایلی که در تقویت این دیدگاه موثر بوده است، اعتقادات مذهبی مسیحیان میباشد که یهودیان را به عنوان قومی که پیامبر ایشان حضرت مسیح را به صلیب کشیده است و به ساحت این پیامبر الهی اهانت نمود، قومی خائن و گناهکار میدانند، از سوی دیگر وجود دیدگاههایی در بین خود یهودیان مانند برگزیده بودن از جانب خدا، پست شمردن ملل غیر یهودی، فساد، مخفی کاری، خیانت، رباخواری و زراندوزی باعث به وجود آمدن دیدگاهی منفی از یهودیان در بین مسیحیان شده بود.
در کنار دیدگاه منفی مسیحیان نسبت به یهودیان، دیدگاه مشابهی از جانب یهودیان نسبت به مسیحیان به وجود آمد و این مسئله کم کم تبدیل به ایجاد تنش میان ایشان شد. برخی از دولتهای اروپایی از قرن سیزدهم میلادی یهودیان را وادار به نصب علائمی بر روی لباس خود مینمودند تا از غیریهودیان باز شناخته شوند. در طول سالهای مختلف به کرات تعرضاتی به جان یهودیان صورت میگرفت. برخی از این درگیریها از جانب مردم و برخی توسط حکومتها و در واکنش به خلاف کاریهای ایشان صورت میگرفت. (از موارد مخالفت حکومتها با یهودیان میتوان به انگلستان اشاره نمود که در اواخر قرن سیزده میلادی و در روزهای پایان جنگهای صلیبی، به دنبال بالا گرفتن احساسات ضدیهودی، همه یهودیان از این کشور اخراج شدند.)
علاوه بر دلایلی که در ابتدا در رابطه با علل بروز تفکر و اقدامات ضدیهودی عنوان شد، خود اندیشمندان یهود نیز بارها بر نقش یهودیان در ایجاد و یا دامن زدن به احساسات ضدیهودی تاکید دارند. “برنارد لازار” یکی از برجستهترین اندیشمندان یهودی(که امروزه انجمنی یهودی در فرانسه به نام وی فعالیت سیاسی و اجتماعی دارد) در مورد دلیل وجود تفکر ضدیهودی چنین میگوید:
«دلیل تفکر ضدیهودی در تاریخ از ابتدا تا به امروز این بود که یهودی موجودی غیراجتماعی بوده است. بروز تفکر یهودستیزی علل مذهبی، ملی و اقتصادی دارد. یهودیان در همه جا و همیشه خود را قومی برگزیده و بالاتر از اقوام دیگر میدانستند.»
هرچند یهودیان در حال حاضر در صدد جبران و تغییر این دیدگاه هستند لکن با وجود گذشت قرنها، هنوز هم این دیدگاه در بین اروپائیان وجود دارد و به خاطر حمایت بسیاری از یهودیان از رژیمی که هر روز به جنایت تازهای در سرزمینهای اشغالی دست میزند، افزایش نیز مییابد.
زمینههای شکلگیری تفکر صهیونیسم
با ذکر این جمله بنگوربون از فعالان سازمان جهانی صهیونیسم و اولین نخستوزیر اسرائیل در خصوص ماهیت صهیونیسم، به زمینههای مختلف شکلگیری تفکر صهیونیسم میپردازیم:
«سازمان صهیونیسم قادر است چیزی را که ماورای قدرت و صلاحیت اسرائیل است، به دست آورد و این نکته مزیتی است که سازمان صهیونیسم نسبت به این کشور دارد.»
هرچند زعما و بزرگان یهود، همواره لزوم بازگشت یهودیان به فلسطین (سرزمین موعود) را در میان جوامع خود تبلیغ و یادآوری میکردند، لکن تا قرن ۱۷ میلادی تلاش مشخص و بارزی همراه با فعالیت منسجم برای تحقق آن دیده نمیشود. از اوایل قرن ۱۸ میلادی و به دنبال فراهم شدن توجیهات لازم برای طرح تشکیل دولت یهودی، به طور پراکنده زمزمههایی در این زمینه شنیده میشد. شاید بتوان برپایی سازمانی به نام “شورای عالی یهود” در فرانسه را (که ناپلئون بناپارت در سال ۱۸۰۷ میلادی دستور آن را صادر نمود) اولین تشکل سازمان یافته یهودیان اروپا در قرون اخیر دانست. این سازمان که نمودی از شورای عالی یهودیان در زمان حضور در فلسطین موسوم به سهندرین بود؛ از سازماندهی و چارت مشخصی برخوردار بود و رسماً نمایندگی یهودیان فرانسه را برعهده گرفت.
پس از این که دکتر “لئوپینکسر”از اندیشمندان فعال یهودی برای اولین بار مشخصاً به واژه صهیونیسم اشاره و اعلام کرد که یهودیان نباید برای عزیمت به فلسطین دست رو دست گذاشته و منتظر مسیح شوند و برای رهایی از گرفتاریها باید خود دست به کار شوند، گروههایی با هدف تلاش برای تحقق آرمانهای یهودیان و اسکان در یک سرزمین واحد تشکیل شدند. جنبش «هیبات زبون» یا «عاشقان صهیون» یکی از اولین و مشهورترین آنها میباشد که با شعار به سوی صهیون، در کشورهای روسیه، فرانسه و انگلیس و ۰۰۰ فعالیت میکرد.
برخی از برجستگان یهودی در قوام اندیشه صهیونیسم، نقش غیرقابل انکاری داشتند. بنیامین دیزرائیلی، نخست وزیر انگلیس در اواسط قرن نوزدهم یکی از این افراد است. او در اصل یک یهودیتبار بود که در کودکی به خاطر تغییر مذهب پدرش، به دین مسیحیت درآمد لکن تا پایان عمر در راه پرورش اندیشه صهیونیسم کوشید. وی اذهان سیاستمداران انگلیسی را برای حمایت از اندیشههای نوین یهودیان آماده ساخت. در شناخت شخصیت وی اشاره به این جمله وی حائز اهمیت است که میگوید: نیرنگ، دروغ و خیانت در راه پیروزی، گناه نیست.
مجموعه عواملی که در شکلگیری و تقویت اندیشه صهیونیستی موثر بود عبارت است از:
۱- تبلیغات دائمی بزرگان یهود مبنی بر تعلق داشتن فلسطین به یهودیان
۲- وجود دیدگاههایی در فرهنگ یهود که ایشان را قومی برجسته، لایق و مستحق حکومت بر دیگران معرفی میکند.
۳- بروز حملاتی علیه یهودیان در کشورهای اروپایی و در نتیجه کشته یا آواره شدن آنها
۴- تبلیغ بر روی مسئله مظلومیت و بیپناهی قوم یهود از سوی برخی نظریهپردازان صهیونیست در قرون ۱۸ و ۱۹ میلادی و تاکید بر لزوم سازماندهی و فعالیت در راستای تحقق آرمانهای یهود.
۵- شروع فعالیت دستجات منظم یهودی با کارکرد سیاسی و ایجاد آبادیهای یهودی نشین در فلسطین
۶- لابی برخی از متنفذین یهودی با دربارهای اروپایی به ویژه انگلیس و مجاب نمودن ایشان برای حمایت از ایجاد دولت یهودی
مجموع این عوامل در سالهای پایانی سده نوزدهم میلادی، منجر به ایجاد سازمان صهیونیسم شد. در این سالها پتانسیل لازم برای سازماندهی و فعالیت جدی در زمینه عملی نمودن اندیشههای صهیونیستی فراهم شده بود و فقط به یک چهره کاریزماتیک و فعال برای سازماندهی این جریان نیاز بود.
تئودور هرتصل که یک روزنامه نگار در اتریش بود این نقش را عهدهدار شد. وی که دکترای اقتصاد سیاسی داشت اعتقاد داشت یهودیان در هر کجای دنیا که هستند همگی به یک قوم تعلق دارند و غیرقابل جذب در ملتهای دیگر هستند. هرتصل رهبری دیدگاه سیاسی صهیونیسم را بر عهده داشت. وی در اوت ۱۸۹۷ توانست ۲۰۴ نفر از برجستگان یهودی از ۱۷ کشور جهان را در شهر بازل سوئیس گرد هم آورد و اولین کنگره بینالمللی صهیونیست را تشکیل دهد.
در این کنفرانس هرتصل بر لزوم فعالیت جدی در زمینه ایجاد سرزمین و دولتی یهودی تاکید کرد و هدف صهیونیسم را ایجاد موطنی برای یهودیان در فلسطین و تضمین آن توسط قواعد بینالمللی عنوان کرد.
هرتصل در دوران ریاست هشت سالهاش بر سازمان و در خلال برگزاری کنگرهها به لابی نمودن با سران و متنفذین سیاسی اروپا برای کمک به اجرای مصوبات کنفرانس بازل ادامه داد. از جمله دولتمردانی که هرتصل در راستای اهداف سازمان صهیونیسم با ایشان ملاقات و گفتگو میکرد میتوان به عبدالحمید (سلطان عثمانی)، ژوزف چمبرلین انگلیسی و ویلهلم دوم قیصر آلمان اشاره نمود.
هرتصل در سال ۱۹۰۴ درگذشت ولی نتیجه مذاکرات وی و دوستانش با مقامات سیاسی و ذینفوذ، به جلب موافقت انگلیس برای حمایت از سازمان صهیونیسم و اعلام بیانیه بالفور در ۱۹۱۷ انجامید که از تاسیس یک دولت یهودی در فلسطین حمایت مینمود.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 30
مطالب مرتبط