این تحقیق در مورد زندگینامه یکی از شعرای بزرگ ایران ، مولانا (مولوی) می باشد. در این تحقیق به شرح زندگی ، آثار ، سبک شعری و ویژگی های اشعار این شاعر بزرگ می پردازد.
مقدمه
جلال الدین مولوی ،از بزرگترین شخصیت های معنوی اسلام ،در غرب شهرت بسیار دارد. مولوی شعر و فلسفه و حتی عرفان نیست،بلکه روزنه ای پر روشناست که به هستی گشوده شده است. پنجره این روزنه بی بدیل ،از محلی اعلا به روی حقایق بازمی شود ؛جایی که به آسمان و زمین اشراف دارد. او از ترکیب این دو امر ،ادبی ابدی آفریده است.بی شک ،جلال الدین محمد مولوی پیشتاز آن دسته از پیشتازانی است که از «ادب»به «ابد» رهسپار شده اند.
به نظر می رسد ،او قافله سالار آن گروه از نوابغ بشری است که هستی با موجودیت و عظمت و پیدا و پنهان و خوب وبد خویش ،تنها یک عنصر از عناصر گفتار و بیان آنهاست. برگزیدگان ،کسانی که اگر ادعا کنیم زمین در گردش خود و خورشید در تابش خویش ،نظر به آنها دارد و گام هایی که روی سنگ بر می دارند، سخن به گزاف نگفته ایم.
سخن از پیشتازان بی همالی است که نه تنها به هستی گوش می سپارند، بلکه به زبان هستی هستند. نه تنها بر پشت خاک گام می گذارند ، بلکه پای زمین اند. در رهسپاری قافله خاک به سمت افلاک آنان با که در است و شوری که در لب و نوری که در سینه دارند،بی گمان ترجمان خداوند هستند و یک انسان در امتداد تفکری که با مشعل داری مولوی آغاز شده و قرن در قرن به سینه های بزرگ و قلم های حقیقت یاب منتقل شده است ،اینک با خطّیبه رنگ بلور نوشته شده است «انسان ،راه خداست» این خط ماندگار وابدی،قابل پاک شدن نیست.
عالم از ما هست شد،نی ما ازاو
باده از ما مست شد،نی ما از او
ای همه دریا! چه خواهی کردنَم ؟
وی همه هستی ! چه می جویی عدم؟
مولانا جلال الدین رومی شاعر و عارف عالی مقام ایرانی
جلال الدین مولوی تنظیم کننده بی همتای موسیقی افلاک و بیان کننده اسرار الهی به زبان فرشتگان در ۳۰ سپتامبر ۱۲۰۷ میلادی مطابق با ۶ ربیع الاول سال ۶۰۴ هجری قمری در بلخ زاده شد.شاگردانش او را سّرالله الاعظم می خوانند و در دنیای فارسی زبان معمولاً از او با نام مولانا یاد می کنند در غرب که شهرت او از قرن نوزدهم به سرعت فزونی گرفت معمولاً او را رومی ( Rumi ) می نامند و مقصود از روم آسیای صغیر است که مولوی بخش بیشتر زندگی اش را در آنجا سپری کرد.
جلال الدین در بلخ که یکی از مراکز عمده فرهنگ ایرانی بود زاده شد او ثمره آن فرهنگ ایرانی اسلامی یی است که در قرن هفتم هجری در سر تا سر شرق سرزمین های اسلامی غالب بود و امروزه ایرانیان و نیز ترک ها و افغان ها و مسلمانان آسیای مرکزی و مسلمانان شبه قاره هند و پاکستان وارثان آن هستند. و درست در این سرزمین هاست که خورشید میراث معنوی او طی هفت سده گذشته درخشش داشته است.
پدر جلال الدین ،محمدبن حسین خطیبی معروف به بها الدین ولد و ملقب سلطان العلماء یک صوفی و عارف برجسته در بلخ بود و نسبت معنوی اش به نجم الدین کبری می رسد. او نویسنده معروف معارف است،شاهکاری در تصّوف که تأثیری انکار ناپذیر بر مثنوی داشته است. زمانی که جلال الدین ۱۲،۱۳ ساله بود بهاء ولد به همراه خانواده اش بلخ را ترک کرد و رهسپار غرب شد . به قطع و یقین معلوم نیست که بهاءولد چرا بلخ را ترک کرد.
برخی از مورخان این نظر را مطرح کرده اند که محمد خوارزمشاه حاکم وقت قدرتمند بلخ و سایر نواحی خراسان ،با طریقت کبر و یه که بهاء ولد به آن تعلق داشت مخالف بود و متکلم معروف،فخررازی که می دانیم صوفیان ترغیب می کرد. مورّخینی هم دلیل مهاجرت بهاءولد را حمله قریب الوقوع مغول ها دانسته اند. هر چه بود ،مشیّت الهی بر آن قرار گرفته بود که جلال الدین از ویرانی سهمگینی که کمی بعد گریبانگیر بلخ و سایر شهرهای خراسان شد نجات پیدا کند.
فهرست مطالب
مقدمه
مولانا جلال الدین رومی شاعر و عارف عالی مقام ایرانی
دوران کودکی در سایه پدر
دوران جوانی
اخلاق و افکار مولانا
آثار مولانا
مقام مولوی
مولانا و شعر فارسی
مولوی پیوند دهنده ملت ها
افسانه هایی در مورددیدار مولانا و شمس تبریزی
عوامل جاذبیت گفته های مولانا
راز جذابیت سخنان مولانا
تأثیر پذیری مولانا از قصه های قرآنی
نردبان روحانی
از مقامات تبتل نافنا
پایان زندگی مولانا
منابع
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 22
مطالب مرتبط