تاريخچه كامپيوتر و كاربرد آن در پزشكي

دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تاريخچه كامپيوتر و كاربرد آن در پزشكي

كـــامپيـــوتر يا دستگــاهي كه بوسيله آن محـــاسبه عــددي را ميتوان انجــام داد براي دو هـــدف عمــده كاربرد پيـــدا كرده اســـت يـــكي به جهتانجـــام محـــاسبات پيچيــده بــا سهـــولــت و يكـــي جهت دستيابي و ارزيــابــياطـــلاعــات زيــاد و پيچـــيده . چينـــي ها ي قــديم چـــرتكــه را كـــه باحركت دادن دانــه هايي ( Beads ) در خطــوط ( ســـيم هاي ) موازي است درست كردند وبعــدها لغــت محاسبه كردن ( Calculte ) از لـــغت Calculi كـــه در واقـــع همــانلاتيـن لغت دانه ها يا Beads است بدست آمد .

در ســــال 1642 ،پـــاسكال رياضي دان طراحــي ماشينـــي را كـــرد كه بطور اتوماتيك با استفــــادهاز تعـــدادي چرخ كه در مكانهاي ده گانه ( ده مرحله اي ) قرار مي گيرند و موقـــعيتآنها در يك پنجره بعنوان عدد محاسبــه شده و نشان داده مي شد. ديگران بعـــدا” تغييراتـــي درايــن ماشيــن در جهت بكــار بــردن ضــرب و تقـــسيم ايجـاد كردند.
در 1801 ، Jacquard فرانسوي ماشين بافندگــي را طــراحي كــرد كه بـــااستفــاده از يكي ســـري كارد كه سوراخهايي با شكلهاي مختلف روي آن تعبيه شده بودمي توانست شكل و الگوي ( نقشه ) بافندگي را تعيين كند . در 20 سال بعد Charles Babbage انگليســـي از ايده كارت هاي سوراخ دار در ذخيره و ايجاد دستور العمل هايمربوط به ماشـــين حساب و محاسبه جداول كشتيراني استفـــاده كرد و در واقـــع اوبعنـــوان كســـي كه اســـاس كا مپيـــوتر را بـــرنامـــه ريزي كــرد شنـــاختــهمي شـــود.
در 1880 Census ، Herman Hollerith & و Powers امريكائي يكماشين شمارش و كـــا مپيــــوتري كه با كارت هاي ســـوراخ دار ( Punch Card ) كارميكرد را طراحي كردنــــد كـــه توســـط سيستمهاي كه از سوراخ ها عبـــور كـــردهوضـــمن تماس با جيـــوه و سپس ثبت اطلاعات رو ي صفحه نمايـــش را انجـام مي داد . Hollerith سپـس اختراع را ثبت و يك شـركت ( Computer Tabulating Recording Company ) را تشكيـــل داد كه در ســـال 1924 تغييــر نام داد وبـــه IBM مشهـــور شد. در 1944 ، IBM ، Marki ماشيـــن كامپيوتر الكترونيكي ( ENIAC ) كه سرعت بالا داشتساخته شد كــه محـــاسبات 20 ساعتـــي كامپيوتر هاي قـــبلي را كه براي محاسبات درزمان جنگ جهاني II ساختـــه شـــده بود در 30 ثانيه انجــام مي داد در اين راستا ،توليد كنندگان ENIAC كامپيوتر ديگري ساختند ( UNIVAC ) كه توان ذخيره دستور العملهاي خود را نيز داشت .( Universal Automatic Compution ) اين كامپيوترها از 18000تيوب خلاء كه بسيار بزرگ بود ساختـــه شـــده بـــود و در ضمن صرف برق زيــاد ،حـــرارت زيـــادي ايجاد و در نتيجه خيـــلي قــابل استفــاده نبـــود.
مـــشكل توسعــه كامپيوتر با اختراع ترانزيستور ( آمپلي فاير كـوچك نيمههادي Solid- State ) در سال 1974 حـل شد ايــــن اختراع باعــث ســاخت كامپيــوترديجيتال شد كه بطور ديــجيتال اطلاعــات و دستـــورالعمــل را ذخيره و استفـــادهكنـــند و تنهـــا مشكل آن تعداد زيـــاد تــرانزيستـــورها و مــداراتي بــود كهجـــهت ســـاخت كامپيـــوترلازم بود . با ساخت ( IC ) Integrated Circuit ، مشكلاندازه كامپيوترها به تدريج حل شد و ساخت كامـــپيوتر هاي ميني امكـــان پذير شـــدكه با رشد LSI ( 10 هزار تا 20 هزار ترانزيستور ) و VLSI ( Very LargeScale Integrated Circuit ) (تا يك ميليون ترانـــزيستور كــه تمام مدارك وترانزيستــورهاي ضروري در يك چيپ سيليكون كوچك قرار مي گرفت) ، در جهت ســـاخت Microcomputer و PC هاي معمولي بـــا CPU هاي كوچك گسترش يافت و اين در واقــع تااواخـــر دهه 1970 به حد قابل قـــبولي رسيد . تا سال 1970 استفاده كنندگانكامپيـــوتر مي بايست با زبان بــرنامه نـــويسي آشنايي داشته باشند تا از كامپيوتراستفـــاده كنــند و فقط سازمانهاي بزرگ حكـــومتي و بانكها امكان تهيه كامپيوتر راداشـــتند . در حالي كه تا سال 1980 كامپيوترهاي كوچك با قـــدرت بالا كه بسيارراحت قـــابل استفاده و بهره برداري بودند ســـاخته شــد و در واقـــع يك كامپيوترشخصي ( مكرو كامپيوتر ) كه ساخته شد دهها برابر مشخصات بهتـري نسبت به Mainframe هاي سالـــهاي قبـــل از آن داشت . آنچه از آن به بـــعد بدست آمد ، قدرت و سرعت وحافظه بالاتر بود كه با رشد سخت افزار و همچنين توسعه نــرم افـــزارهاي جديد ،كامپيوترهائي طراحي شــد كه امكان محاسبات ، آناليز اطلاعات ، ذخيره اطلاعات وانواع كارهاي گرافـــيكي و طـــراحي و بـــرنامه ريزي را فراهم آورد .بعنوان مقايسهاز اولين سري هايIBM ، (IBM 360) كه كوچكترين مدل آن مــدل 30 بــود حافظه ، غيرقابل توسعه 64k داشت كه با سرعتي برابر 100 هزار دستور العمل در ثانيه ، قيمتي حدود 200000 $ داشت و بــا چنـــد تن وزن تجهيزات اتاق كاملي با تهويه هـــواي خـــاصنياز داشت . در حالي كه فقط در سال 1986 IBM – PC با قيمتي كـــمتر از 1000 $ واندازه يك تلويزيون ، حافظه هاي 128k و قابل توسعه و سرعتـــي برابــر 300000دستـــورالعمل در ثانيه را داشــت و هم اكنــون PC هاي كوچـك با حـــافظه هايي بيشاز 64M مگابايت سرعتي بيشتر از چنـــد ميليـــون دستورالعمل در ثانيه را داراست . با توسعه كامپيوتر ، اين وسيله بطـــورمعجزه آســـا دربسيــــاري از امور زنــــدگيمورد استفـــاده قـــرار مي گيرد بعنــوان مثال در علوم ، كامپيوتر ، اندازه وآناليــز دقيــق پـــديـده ها را از قبيــل موقعيت و ســـرعت و جهت يك سفيـــنهفضايي را بعهده گــرفتــه و مشكلات رياضي پيچيده را حل مي كنــد . در بازرگاني ،ثبت و پردازش اطلاعات مــربــوط به خــريد ، پرداخت و هزينه ، بانك و صـــورتحساب ،و غيـــره را انجـــام مي دهد . در صنعت ، كنترل و نمايش فعاليت كارخانجـــات راانجام مي دهد . در امور حكومتــي ، آمار و آناليز اطلاعات اقتصادي را بعهده دارد ودر پزشكي كنترل و جمع آوري اطلاعــات كلينيكي از بدن بيمار توسط سنسورهاي مخصــوص ونمايش آنهـــا را انجام ميــدهد . در تشخيص پزشكي ، تصميم گيري تشخيص ، تصـــويربــرداري در پزشكــي ، انجـــام و آناليــــز روشهاي آزمايشگاهها ، درمـــان بااشعه و ليزر و پرتوهاي ديگر ، بازيابي و كنترل كاركرد بافتهاي مختلف بخصـــوص درافراد فلـــج و ناقـــص و بالاخره در تشخيـــص اتوماتيك و هوش مصنوعي و ديگــرزمينــه هايي كـــه بحـــث خواهــد شد نيــز بهـــر ه برداري مــي شــود.
كاربــرد كامپيــوتر در پزشكي با هدف اصلي پـــردازش و آناليـــز اطلاعاتپزشكي و ارتبـــاطات بيـــن اين اطلاعات و استفاده كننـــدگان مربوطه است كه ايناطلاعات بر اســـاس دانش و تجربه حاصل از عملكرد سيستم هاي مختلـــف در پــزشكي وبهداشت مي بـــاشد بطــور كلي ارتباط كامپيوتر با پزشكــي را ميتوان در 6 سطح و ياكاربرد مخـــتلف تقــــسيم بنـــدي كـــرد.
1-ثـــبت اطـــلاعات وارتبــاطات مربوط به آن ( Communication and Recording )
ايـــن كاربردشامل مواردي مثل گرفتن و نمـــايش علائـــم بيولژيك و حياتي روي مونيتــور يك بخشمراقبتهاي ويژه ، ارتبــاط بين ترمينــالهاي يك شبكه كامپيوتر در بيمـــارستان وانتقــال اطلاعات از مثلا” آزمايشگاه به بخش ويا فرستادن پيام هاي الكترونيكي بين بخشها و مراكز مختلف بيمــارستـــان اســـت .

2-ذخيــره و بازيابياطلاعات در بانك اطلاعاتي( Storage & retrieval of data bases )
شــامل سيستـــم ثبـــت و ذخيــره اطلاعات بيمار و كامپيوتر ، امـــورمـــربـــوط بـــه پـــذيـــرش و تــرخيص و محاسبه مخارج پرونـــده بيمــار و حتيذخيره اطلاعات مربوط به آزمايشـــات راديوبيـولژي ، وضعـــيت بيمـار وگزارشـــات بيـــمار در        كا مپيــوتر مي بـاشـد
3-محــــاسبـــه وكنتـــرل اتـــــومــــاتيــــك(Computation & Automation )
در حـــالحـــاضر اكثـــر دستگاههاي پزشكي مثل ECG, EEG, NM, CT بــه كامپيوتر ياميكروپروســـسور وصـــل هستند كه در واقع كنتـــرل و كاركرد آنها را انجام داده وكنترل كيــــفي لازم در جهت بهبـــود كيفيت نتايج حـــاصــل را بطـــور اتوماتيك انجام داده و گـــزارش مـــي نمـــايــد .
4- شنــــاســـايـــــي وتشخـيـــص( Recognition & diagnosis )

ايــن كاربـــرد شـــامـــلمـــدلهـــاي تشخيصــي با استفـــاده از روشهاي مختلف تصميم گــيري تخميــــني وسيستـــم هاي Expert ميبــاشـــد . اين مدلـــها بر اســـاس دانـــش و تجـــربياتمخـــتلف از سيستـــم مورد نظـــر كـــه پيشـــاپيـــش ايـــن اطـــلاعــات بــهكامپيــوتر داده مي شود و مــدل يا سيستـــم مـــورد نظـــر با آن اطلاعات و يـــامــدل قبــلي مقـــايســه و ارزيــابي ميــگرد د و در نتيجــه تفـــاوت و يا تشخيصنــوع تغييــــرات حاصــل در مــدل مورد مطالعـــه را نسبـــت بــه مــدل طبيـــعي نشــان مــي دهـد.
مـــواردي مثل شنـــاسايــــي الگـــوهاي مختـــلف درتصـــاوير پزشكي ، تشخيص اتوماتيـــك بيمــاريـــها از روي سيگنــال ECG ، دستهبندي و شناخت سلول هاي مختلــف خـــونــي توســط كامپيـــوتــر از انــــواع ديگــرايـــن گــروه هستـــند .

5-درمان و كنترل( Therapy & Control )
كنترل ميزان مايعات و مواد خوني در يك بخش مراقبتهاي ويژه كه توسطكامپيوتر بطور اتوماتيك انجام شود اين امكان را فراهم مي سازد تا مواد خوني به طوردائم تست و تزريق مداوم دارو در جهت كنترل سطح لازم آنها صورت گيرد .

6-تحقيقات و مدلسازي ( Research & modelling )
دراين راستا ، انواع پديده هاي فيزيولژيك بدن انسان و يا كاركرد بافتهاي مختلف و ياعملكرد دستگاههاي مختلف در رابطه ب بدن انسان و در نتيجه بررسي عوامل مختلف فيزيكيبر آنها بصورت مدلهاي كامپيوتري ( رياضي ، گرافيك ، مكانيكي ) در مي آيد . به عنوانمثال فيزيولژيكي سيستم قلبي وعروقي و عوامل مكانيكي مثل فشار ، جريان خون ، حجم وعوامل الكتريكي مثل سيگنالهاي ECG بصورت يك مدل بازسازي مي شود .
در بهداشتنيز مدلهايي جهت بررسي بيماريها و اثرات متقابل عوامل گوناگون و رفتار عواملبيماريزا طراحي مي شود . در راديوتراپي پديده تششعات سرطان كش وبرخورد آن باسلولهاي سرطاني و عوامل مختلف فيزيكي مؤثر در آن نيز بصورت مدلي شبيه سازي مي شودتا اثرات عوامل مختلف را قبل از اعمال روي بيماري بررسي و تست كنند
تماماستفاده هاي فوق با كمك روشهاي مختلف كامپيوتر و ارتباطات مربوط به آن شامل گرفتن وثبت اطلاعات ، ذخيره آن ، بازيابي آن ، پردازش و آناليز اطلاعات ، انتقال اطلاعات و در انتها نمايش اطلاعات بدست مي آيد .
منبع :
https://www.iamp.hbi.ir/khabarnameh/khabar- 4/computer.htm
می پسندم 0 نمی پسندم 0

این مطلب در تاریخ: جمعه 31 مرداد 1393 ساعت: 18:44 منتشر شده است
برچسب ها : تاريخچه كامپيوتر و كاربرد آن در پزشكي,
نویسنده:سایت علمی و پژوهشی آسمان
نظرات(0)
تاریخچه صنعت کاشی
بازدید: 103
دسته بندی: تحقیق و مقاله رایگان,مقاله و تحقیق رایگان,دانش آموزی,تحقیق دانشجویی,

تاریخچه صنعت کاشی
شرکت  صنايع  کاشي  اصفهان  در  سال  1353 در  زميني  به  وسعت 280,000  متر مربع در کيلومتر 18 جاده اصفهان – نجف آباد برايتوليد انواع کاشي ديواري با ظرفيت سالانه 3 ميليون متر مربع تاسيسگرديد
واحد 2 کارخانه نيز درسال 1368 باظرفيت 3 ميليون متر مربع در سال گشايش يافت . با انگيزه افزايش توانتوليد در پاسخ به بازارهاي داخل و خارج کشور طرح توسعه  و  ايجاد واحد 3 و نيزبهينه سازي واحدهاي 1و2 با هدف ارتقاء کيفيت و افزايش کاريايي در دستور کار قرارگرفت که با نصب ماشين آلات و تجهيزات پيشرفته و مدرن روز, کار بهره برداري از ماشينآلات در اوايل سال 1381 شروع شد
حجم توليد اينک به بيشاز9 ميليون متردر سالافزايشيافته و امکان ساخت کاشي در تمام ابعاد با کيفيت برتر فراهم گرديده است

مشخصات فيزيکياستاندارد کاشي اصفهاناستاندارد ايرانEN 159Norm
سختي لعاب>3 MohsMin 3 MohsMin 3 Mohs for Wall TilesEN 101
مقاومت در برابر ضربه حرارتيResistRequiredRequiredEN 104
مقاومت ترک خوردگي لعابResistRequiredRequiredEN 105
مقاومت در برابر مواد شيمياييClass AMin Class BMin Class BEN 122
مقاومت در برابر رنگ پذيريClass 1Min Class 2Min Class 2 
مستطيل بودن±0.4%±0.5%±0.5%EN 98
ضريب انبساط طولي در صد درجه7.8E10-6 K-19E10-6 K-19E10-6 K-1EN 103
مسطح بودن<±0.3% <±0.5%<±0.3% <±0.5%<±0.3% <±0.5%EN 98
گونيا بودن±0.3%±0.3%±0.3%EN 98
ضخامت<=250 CM2 ±0.25
>250 to 500 ±0.3
>500 to 1000 ±0.35
>1000 CM2 ±0.4
<=250 CM2 ±0.5
>250 to 500 ±0.6
>500 to 1000 ±0.7
>1000 CM2 ±0.8
<=250 CM2±0.5
>250 to 500 ±0.6
>500 to 1000 ±0.7
>1000 CM2 ±0.8
EN 98
تغييرات ابعادي+0.6 if x±0.25
W
-0.3
+0.6 if x±0.25
W
-0.3
±0.5%EN 98
جذب آب12%<=W.A<=18%10%<=W.A<=20%W.A>10%EN 99
مقاومت خمشيAverage>17.5 N/mm213 N/mm2Thickness>=7.5 mm 12 N/mm2
Thickness<=7.5 mm 15 N/mm2
EN 100

کاشيکاري، آجرکاري، گچبري
هنرهاي وابسته به معماري که در کرمان قدمتي بسيار طولاني دارد، بصورت خرده کاشي لعابدار همراه با آجرکاري نمونه هاي بسيار خوبي از دوران سلجوقي، تيموري و آل مظفر در کرمان موجود است از جمله مقبره خواجه اتابک ( متعلق به دوران سلجوقي ) مسجد جامع و مسجد پامنار. قديمي ترين نمونه کاشي معرق کرمان در «قبه سبز» واقع در «محله خواجه خضر» است. دکتر پير نيا عقيده داشتند اين کاشي قديمي ترين نمونه کاشي معرق ايران است و متعلق به دوران قراختاييان ( قبل از دوران تيموري ) است. اما با توجه به پختگي و تکامل کاشي موجود به نظر نمي رسد اين کاشي اولين کاشي معرق ايران باشد، احتمالاً زمينة طولاني تري دارد و تجربيات قبلي اي در اين زمينه شده است.
قديمي ترين نمونه گچبري مربوط به دوران سلجوقي در مسجد ملک موجود است. محراب اين مسجد داراي گچبريهاي بسيار زيبا و بي نظير است. گچبريهاي آرامگاه خواجه اتابک نيز به صورت کتيبه و به خط ثلث و کوفي از دوران سلجوقي باقي است.
قطعات گچبري به همراه آجرتراشي از دوران صفويه و قاجاريه در مجموعه گنجعليخان موجود است.
کرمان هم اکنون نيز از هنرمندان خبره اي در اين زمينه برخوردار است که عدة زيادي از آنها در حال مرمت و احياء بناهاي قديم هستند و در مقاله هاي حفظ و احياء ميراث فرهنگي همکاري دارند. از جمله کارهاي اين گروه، مرمت کاشيکاري، گچبري، مقرنس، آجرکاري و کاربندي مجموعه گنجعليخان ( حمام، کاروانسرا و … )، بناي شاه نعمت الله ولي، مسجد پامنار، بادگير حاج آقاعلي، مجموعه ابراهيم خان، مسجد جامع، مسجد ملک، تکيه مدير الملک، موزه سکه، سر در مشتاقيه، سر در مدرسه معصوميه، گنبد جبليه و … است.
علاوه بر کارگاه ميراث فرهنگي، کارگاه کاشي تراشي «کاشي تراش» به توليد کاشي هاي معرق، معقلي و مقرنس کاشيکاري مي پردازد.

كارخانه كاشي‌سازي ” بروجن” دراستان چهارمحال وبختياريبه‌بهره‌برداري رسيد
شهركرد، خبرگزاري جمهورياسلامي ‪۸۴/۰۲/۱۳
داخلي. اقتصادي. صنعت.
كارخانه كاشي‌سازي “بروجن ” دراستان چهارمحال و بختياري روز سه‌شنبه با حضوروزير صنايع و معادن به بهره برداري رسيد.
رييس سازمان صنايع و معادن استان چهارمحال وبختياري،سرمايه‌گذاري انجام شده دراين كارخانه را ‪۶۵ميليارد ريال ذكر كرد.
“محمود فرهادي” افزود: اين كارخانه ساليانه دو ميليون و ۶۰۰هزار متر مربعكاشي توليد مي‌كند.
وي ، وسعت زمين اين كارخانه را بيش از ۱۰هكتار ذكر كرد و گفت: با راه- اندازياين طرح، براي ۱۰۳نفر اشتغال پايدار ايجاد شده است.
به گفته وي، صادرات كاشي توليدي اين كارخانه به برخي از كشورهاي خارجي نيز دردستور كار قرار دارد.
همچنين ، “اسحاق جهانگيري” وزير صنايع و معادن در ادامه سفر يكروزه خود به استانچهارمحال و بختياري ، از طرحهاي فولاد فرخشهر و طرحهاي در دست احداث فولاد و سيماناستان بازديد كرد.
رييس سازمان صنايع و معادن استان چهارمحال و بختياري ، سرمايه پيش بيني شده براياجراي طرح فولاد قلع اندود فرخشهر را  ۴۰۰ميليارد ريال ذكر كرد.
فرهادي افزود: با راه اندازي اين طرح تا پايان امسال ساليانه  ۱۵۰هزار تن ورققلع اندود توليد مي‌شود.
وي ،ظرفيت اشتغال اين طرح را نيز  ۲۵نفر ذكر كرد و گفت: مجموع وسعت اين طرحنيز  ۵۰هكتار است.
رييس سازمان صنايع و معادن استان به پيشرفت طرح فولاد استان اشاره كرد و گفت : ظرفيت توليد اين كارخانه در صورت راه اندازي  ۳۰۰هزار تن ورق مورد استفاده درصنايع خودروسازي است.
فرهادي افزود: اين طرح تاكنون بيش از  ۲۰درصد پيشرفت فيزيكي داشته و برايتكميل اين طرح به  ۱۸۰ميليارد ريال اعتبار نياز است.
به گفته وي ، طرح سيمان استان نيز تاكنون بيش از  ۴۵درصدپيشرفت فيزيكي داشتهاست.
فرهادي افزود: براي ساخت و راه اندازي اين طرح ‪۸۸ميليارد ريال سرمايه پيشبيني شده است.
به گفته وي ، ظرفيت توليد سالانه اين طرح در صورت بهره‌برداري در سال آينده، بيشاز سه هزار تن سيمان خواهد بود.
به گزارش ايرنا ، هم اكنون بيش از ‪۶۰۰طرح صنعتي در استان چهارمحال و بختياريفعال است.
ارسال خبر: ۱۶:۴۴ ‪سه‌شنبه، ۱۳ ارديبهشت ۱۳۸۴نسخهقابل چاپ
مختصري از تاريخچه کارگاههاي کاشي سنتي گوهرشاد
مسجد گوهر شاد يکي از مسا جد ديرينه اسلامي که قريب به شش قرن قدمت دارد ودر کنار مرقد مطهر اما م هشتم ثا من الائمه با عظمتو شکوه خا صي به همت با نوي نيکوکا ر گوهر شاد آغا ، همسر ميرزا تيمور گورکاني بنا ، و از همان ابتدابا کا شي کاري معرق ، هفت رنگ و معقلي مزين گرديد و هنوز اين کا شيها از کيفيت مطلوب خاصي بر خوردار مي باشد .
مقاله برگزيده خارجي
گلها، واژه ها، و اشکال: هنر اسلامي
نويسنده: مونيکا فلورز(Monica Flores)

الله، الله، الله،اين کلمه به معني خدا و چيزي که در سرتاسر مساجد وحياط ها در ايران نقش بسته وحک شده است .آنرابه صورت يک ديوارنوشته يانوشته بدشکل نمي نويسند
درعوض درانحناي خطوطي دلپذيرپنهان مي شود وباطراحي سراسري با زيبايي خطاطي عربي در ساختمان ممزوج مي شود. يکي از جنبه هاي هنر اسلامي اين است که در آن صورت وشکل انسان به چشم نمي خورد، در عوض هنر به صورت غير تجسمي است:
نمادها وسبکهاباسايه هايي ازآبي،زردکبود،فيروزه اي وطلايي برروي هم چرخ مي خورند.
کتابهاي راهنما به اين نکته اشاره مي کنند که هنر اسلامي به طور کل وهنرايراني به طور خاص،از الگوها واشکال هندسي همچون درختان انگور وديگر الگوهاي گلدار که اغلب بسيارپيچيده اندوياموجوداتي واقعي يا تخيلي که به سبک بسيارخاصي به تصويرکشيده
شده اند مانند: شير،فيل، طاووس،ققنوس وشيردال(هيولايي که بدن شيروسروپنجه عقاب داشت)، استفاده فراوان برده است ونوعي تمايل به چنين کاربردي نيز وجود دارد.

بالاي سردر مسجدي در قزوين يکي از اين شيرها را به علاوه تصويري بر روي کاشي
مشاهده کرديم. در نگاهي به سرتاسرحياط وداخل مسجد نمونه هاي مختلفي از اشکال گلدار وديوارهاي کاشيکاري شده قابل مشاهده بود.
درهاي مشبک ،طاقهاي قوسي با کاشيکاري سراسري، و اشکالي از حيوانات و گلها، تعداد اندکي از عناصر هنري کليدي هستند که به نظر مي رسد در معماري در سرتاسر ايران تکرار مي شوند.
کو شيدم که از اين طراحي پيچيده سر در آورم اما بقدري زيبا و پيچيده بود که تنها مي توانستم اشکال و رنگها را از هم تميز دهم وسر تاسر وجودم را ترس و هيبتي آميخته با احترام فرا گرفت. توجهي که به جزئيات شده،حيرت آور است.
علي ميري
alimiri57@yahoo.com
سالها بود که در آرزوي يک سفر به اصفهان بودم .امّا موقعيتش فراهم نمي شد. تا اينکه چند وقت پيش يک سفر کاري به اصفهان به پستم خورد. البته خيلي وقت گشتن نداشتم : دو تا نصفه روز! اما سعي کردم نهايت استفاده رو بکنم. بازم بدشانسي آوردم و حافظه ي دوربين ديجيتالم پر شد و خيلي جاها موندند که من نتونستم هيچ عکسي ازشون بگيرم. با ديدن آثار تاريخي زيباي اصفهان ، هم بسيار از هنر و نبوغ گذشتگان لذت بردم ، هم چيزايي ديدم که خيلي حالمو گرفت. بدجوري . به طوري که تا چند روز پس از برگشتن از اصفهان، شديداً به هم ريخته بودم. ميگين چي ديدم؟ اينارو:
نگهداري از آثار تاريخي مسلمانها، صفر. در تمام مکانهايي که من رفتم، نه نگهباني وجود داشت و تابلويي که حداقل خواهش کنه از مردم که مراقب اين آثار با ارزش باشند. مردم هم که فرهنگشون اونقدر بالا بود که … اگر شما هم اون صحنه رو مي ديدين. ايکاش مي‌تونستم عکسشو بهتون نشون بدم . کساني که منارجنبان رفتن مي دونن که يک منارها بر روي يک ساختمان کوچک بنا شده که در واقع مقبره يکي بزرگان در آن واقع است. ديوارهاي ساختمان پر از دست نوشته هايي بودند که به نظر نمي آمدند خيلي قديمي باشند. ما به نوشته ها مي گيم: ” يادگاري “ملت بزرگوار تا جايي که دست مي رسيد و جان در بدن داشتند بر روي ديوارها حکاکي کرده بودند. منظره ي وحشتناکي بود! در عوض کليساي وانک. هرجا يک مامور. عکاسي مطلقا ممنوع. راستش از اينش شاکي شدم. از يکي از مسئولين اونجا پرسيدم . گفت نور فلاش براي نقاشي ها مضر است و چون مردم رعايت نمي کنند کلاً ممنوع شده. جلوي نقاشي هاي داخل کليسا که در دست رس بودهم شيشه گذاشته بودند. البته در مکانهاي مربوط به مسلمانها هم محافظت هايي شده بود. اما با داربست! فکرشو بکنيد آثار به اون زيبايي و ظرافت و داربست هاي زنگ زده. به اين ميگن آخر هارموني!!!!
گوشه گوشه ي بناهاي تاريخي ماجراها دارند. اما افسوس که ديوارها خاموشند . هيچ جايي را نديدم که يک راهنماي حسابي داشته باشد. نمي دونم ما چجوري انتظار داريم که توريست بياد تو کشورمون. فکر نمي کنم از اصفهان جايي تاريخي تر تو ايران باشه. مسجد شاه با اون عظمتش نه تنها تابلو هاي راهنما به چند زبون نداشت بلکه راهنماش هم يک پيرمرد بود که به نظر نمي اومد سواد درست حسابي هم داشته باشه! جالب اينجا بود که داشت براي چند تا عرب توضيح مي داد البته به زبان فارسي!!! اما در کليسا همون عرب هارو ديدم که بازم يک پيرمرد ارمني براشون به انگليسي توضيح مي داد و اونها هم خيلي راحت مي فهميدند. در موزه ي کليسا هم کنار هر شيئ تاريخي يک تکه کاغذ گذاشته بودند و به سه زبان فارسي ارمني انگليسي توضيح داده بودند.
جهانگرد ها لطفاً فارسي ياد بگيرند! به نظر شما شهر توريستي نبايد تابلوهاي داخل شهرش به زبان انگليسي هم باشه؟؟؟ ما که ايراني بوديم و( همراه من که تا حالا چند دفعه اومده بود اصفهان و خيلي هم ادعا داشت که همه جاشو) بلده همش گم مي شديم. ديگه خارجي ها که جاي خود دارند. البته شايد اين هم از زرنگي اصفهانيهاست . شايد مي خوان خارجي هارو مجبور کنند که راهنما بگيرند و يه چيزي هم تو جيب اونا بره. خوب اينم يک راه اشتغال زايي هست!
عمارت عالي قاپو
من از بيرون عالي قاپو عکس زياد ديدم. اما از داخلش هيچي. هيچ تصوري هم نداشتم از توش . به محض ورود چشمم که کاشي کاري ها و معماري ورودي افتاد يکم خشکم زد.

راستش با بيرونش خيلي فرق داره.هر چند که از بيرون هم زيباست. خوشبختانه کاشي خيلي مقاوم هست و پس از گذشت سالها کاشيکاريهاي داخل خيلي خوب مونده بودند. اما نقاشي هاي روي ديوارها اکثرا از بين رفته بود. يکي از هنرمندان ميراث فرهنگي مشغول بازسازي نقوش تزئيني روي ديوار بود. خيلي دوست دارم ببينم اون ابتدا چه جوري بوده. حتماً فوق العاده زيبا بوده. رضا عباسي واقعاً هنرمند بي نظيري بوده.
عالي قاپو شش طبقه هست. ولي از هر طرف يه جور نشون مي ده. راه پله ها خيلي باريک هستند. پله ها با کاشي هاي زيبا پوشانده شده بودند و ديوارها هم داراي نقوش بسيار زيبا بودند.

داخل هر اتاق يک( به قول امروزي ها) شومينه قرار داشت که به نظر من خيلي زيبا بود.

هر چه بالا تر مي رفتي بر زيبايي اتاقها افزوده مي شد. تالار موسيقي در طبقات آخرين بود و فوق العاده زيبا. تزئينات سقفش که تا بالاي ستونها هم آمده بود بي نهايت زيبا بود و من مبهوت زيبايي و خلاقيتي که درش به کار رفته بود شدم. بيشترين نقشي که درش بکار رفته بود يه چيزي شبيه جام بود.

اون طبقه معماريش و تزئيناتش شاهکار بود. تا اونجايي که يادم هست طبقه ي بالاش مي‌شد ايوان که در اون يک حوض مسي بود. يکي از شاهکار هاي اين ساختمان در اين است که اين آب بدون پمپ تا اون ارتفاع که حوض قرار داشت مي رفته. متاسفانه نتوانستم از حوض عکسي بگيرم. چون دور تا دورش رو داربست زده بودند. فکرش رو بکنيد در زماني که ازش استفاده مي شده چقدر زيبا بوده. آب، داخل يک حوض مسي سفيد شده، چه تلالويي داشته! يک نکته ي جالب ديگر اين بود که در آن زمان ساختن يک حوض در طبقه چندم يک ساختمان و عايق بندي اون شاهکار بوده. در آن طبقه يک تالار هم بود. ورودي آن بسيار زيبا بود و از بيرون نشون مي داد که داخلش بايد خيلي قشنگ باشه.

و همين طور هم بود! کاشيکاري سقف و ديوارها شاهکار بودند.

سقف هم بسيار بلند بود. من که دوست نداشتم از اونجا بيام بيرون. درآن زمان آنجا تالار پذيرايي بوده. خوش به حال مهمانها!
مواد اوليه از معادن داخلي درست برداشت نمي شوند
مدير بازرگاني يک شرکت توليدکننده کاشي و سراميک گفت : مهم ترين مشکل در بخش توليد کاشي و سراميک بهره برداري و برداشت نادرست مواد اوليه از معادن داخلي است.
به گزارش خبرگزاري “مهر” ، امير بيگي در حاشيه چهارمين نمايشگاهبين المللي ساختمان و تاسيسات ساختمان گفت : از آنجائي که شيوه معدن يابي در کشورما مناسب نيست ، لذا حمل و نقل مواد اوليه ازمکان هاي دورهزينه هاي توليدي راافزايش مي دهد به طوري که ارزش کالاي توليدي گاه حتي از ارزش خاک استحصال شده بيشترمي شود .
وي تاسيس واحدهاي جديد را از ديگر مشکلات صنعت توليد کاشي وسراميک کشور دانست و اظهار کرد : اين واحدها بدون بررسي بر روي بازارهاي داخلي وخارجي تاسيس مي شوند و مشکلات زيادي را براي ساير توليد کنندگان به وجود ميآورند.
بيگي خاطر نشان کرد: اکثر کارخانجات ايران در زمينه توليد کاشي و سراميکنوسازي شده و داراي ماشين آلات و فناوري پيشرفته هستند که اين امر سبب شده محصولاتتوليدي ما با توليدات خارجي تفاوت محسوسي نداشته باشد.
وي تصريح کرد: عدم توجهبه استفاده مناسب و صحيح از اين تجهيزات سبب شده که در بازارهاي خارجي سطح قابلقبولي براي محصولات توليدي ما وجود نداشته باشد.

نمونه اي از کار معرق ( مسجد گوهر شا د )

نمونه اي از يکعدد گل معرق ساختهشده

نمونه هايي از کاشي نره و معرق توليدي شرکت که به طرز بي نظيري ساخته شده است .

نمونه اي از کار معرق در مسجد امام علي (ع) هامبورگ کشور آلمان که تابلوي آن به خطوط مختلف نوشته شده است .

نمونه اي از معرق ( سردرب مسجد امام خميني مشهد)

نمايي از گنبد و گلدسته مسجد جامع گوهر شاد مشهد . کار نره کاري و کاشي کاري گلدسته ها توسط کارگاههاي کاشي سنتي گوهر شاد انجام شده است .

نمونه اي از کار معرق باخطوط وطرحهاي مختلف ايوانمقصوره مسجد جامع گوهرشاد

نمونه هايي از کار مقرنس و کاشي کاري محراب ( ايوان مقصوره مسجد جامع گوهر شاد )

نمونه هايي از  کارهاي گره ، معرق و معقلي ( ايوان غربي مسجد جامع گوهر شاد)

نمايي از مجموعه تجاري و اداري بازار گوهر شاد که تابلوهاي معرق آن توسط شرکت انجام شده است .

يه مدت کوتاهي ابر و باد و مه و خورشيد و فلک در کار شدن تا من نتونم به اين وبلاگ سر بزنم حالا کدوم خورشيد و فلک خدا ميدونه ! عوض اش تا دلتون بخواد سوژه براي نوشتن دارم اول که خبر دادن رهبر مملکت داره مياد اينطرفا همه افتاده بودن تو خودشون بگير و ببند و بنداز و ببر که آقا تميز کنين رهبر مياد از اينور رد ميشه ميبينه وضع فجيع مثلا اين اداره اين سازمان يا اين تيکه از شهر رو تا جاييکه که ميتونستن ماست ماليش کردن رفت يه چند روز مونده به روز موعود خيابان اصلي شهر که در واقع کل شهر کرمان رو دو تيکه ميکنه از فرودگاه تا نزديکي مصلا رو نرده کشيده بودن تا مثلا مردم نريزين تو خيابان و نظم رعايت شه من بيچاره از همه جا بيخبر طبق معمول صبحانه نخورده پاشنه هاي کفشم رو بالا کشيدم تا سر ساعت برسم محل کارم نرسيده به اولين خيابان ديدم رانندهه نگه داشت و کل مسافرهام پياده شدن منم هاج و واج که آقا چي شد ؟ گفت هيچي بقيه اش رو بايد پياده گز کنين بالاخره با هر بدبختي که بود از بين جمعيت مشتاق که کله سحر کل پياده رو رو تسخير کرده بودن گذشتم و رسيدم نزديکيه سر منزل مقصود ولي زرشک که حق نداشتم از اينطرف خيابان برم آنطرف هر يه وجب يه سرباز وايساده بود جالب اينکه همشون شکل کدو بودن :)) هرچي ميگم آقاي عزيز من کار دارم بيکار نيستم که وايسم اينجا بذار برم اون طرف به خرجش نميرفت که نميرفت فکر کنين همينجور الکي الکي دو ساعت تموم حيرون وايساده بودم تا هر وقت که کار تموم شه برم اون طرف خيابان مسخره است نه ؟
يک خر تو خري بود که بيا و ببين خواهران و برادران ديني همه در آغوش هم بسر ميبردن بسکه جاشون تو پياده رو تنگ بود اينقدر اين آقايون تا رهبر برسه فيض بردن که نگو فکر نکنم تو عمر پر برکتشون اينهمه ثواب کرده باشن منکه از ترس همين برادران ديني يه گوشه عينهو اعلاميه چسبيده بودم به ديوار!  همينجوري وايساده بودم و خدا خدا ميکردم که زودتر هواپيما بشينه تا به کار و زندگيم برسم ديدم يه دختره چادري که يه نقاب سياه به صورتش  اين عکس رو ببينيد احتمالن مال همين رزمايش اخيره که وصفش رفت  سرباز هم سربازهاي قديم (منظور از قديم سه دهه قبل تره ها !)  بقيه عکس ها رو هم ببينيد جالبه مخصوصا توضيح هر عکس 2 نوشته شده در  جمعه 1384/02/30ساعت   توسط سعيده
جاتون خالي رفته بودم همدان البته با دوس جون از طرف دانشگاه مسافرت خوبي بود خيلي خوش گذشت پر بود از تجربه هاي نو پر از درس مخصوصن اينکه يه مسافرت گروهي بود و يه تجربه نو براي من بعد از هر سفر طبيعتا آدم باتجربه تر ميشه به قول قديميا بسيار سفر بايد تا پخته شود خامي. دلم نميخواست اين سفر رو از دست بدم چون تا بحال به طرف غرب نرفته بودم علي الخصوص يه جايي مثل همدان که ممکنه با خانواده و دسته جمعي نشه حالا حالاها رفت به هر حال مسافت خيلي مهمه براي انتخاب يه مسافرت خانوادگي با يه فرصت کوتاه از يه طرف ديگه هم دلم ضعف ميرفت براي سفر واقعا که احتياج داشتم به اين مسافرت خيلي به موقع بود . ايکاش يه خورده قبلش برنامه ريزي کرده بودم و يه خورده هم تحقيق راجع به همدان اينجوري خيلي بيشتر بهم خوش ميگذشت و خيلي هم بيشتر مي شد استفاده کنم ولي حيف که فرصت نشد.
رفتن از دل کوير داغ به کوهستان ميتونست جالب باشه هرچند کرمان هم شهرستان هاي کوهستاني داره اما من تا بحال اون طرفها نرفتم ! حوالي يزد که رسيديم دم دم هاي غروب شده بود نميدونين چه منظره اي بود صحراي بي آب و علف که غروب خورشيد با آن رنگ هاي جادويي اش باعث شده بود تا يه مدت طولاني به بيرون زل بزنم و همينجوري آه بکشم که چرا دوربينم رو گذاشتم تو ساک پايين 🙁 خيلي خشکل بود وقتي از ساوه رد شديم حوالي همدان زمين سبزتر مي شد دقيقا همونجوري که من دوست دارم تا چشم کار ميکرد تپه هاي سرسبز بود و زمين هاي کشاورزي طرفاي صبح رسيديم همدان . هنوز به دروازه شهر نرسيده يه اتفاق هيجان انگيز افتاد با ترمز يه وانت بار جلوي اتوبوس متوقف شديم و با کمال تعجب ديدم که آقايي با لباس شخصي از يه ماشين سي ال او پياده شد و با سختي زياد يه اسلحه رو بالا آورد و رو به سرنشين هاي وانت بار شروع کرد به تيراندازي با يه سري بد و بيراه که بنظر تهديد مي آمد ! هنوز صداي آن تيرهايي که آقاهه به طرف وانت باره شليک ميکرد تو گوشمه آخرش هم نفهميديم جريان چي بود ولي آن حرکات خيلي مسخره بود چون اصلن نميتونست حتي اسلحه اش رو نگه داره چه برسه به شليک و جالب تر اينکه راننده وانت بار هم از جاش تکون نميخورد صحنه اش عين اين فيلم هاي آبکي خودمون بود کلي خنديدم :)) اين هم اولين خاطره از شهر همدان.

همدان شهر کوچيکي بنظر مياد و بيشتر از نظر تاريخي مورد توجهه . اولين جايي که رفتيم آرامگاه باباطاهر بود تو يکي از ميدون هاي شهر به همين اسم (اگه اشتباه نکنم ) باباطاهر همداني از شعراي قرن پنجم بوده که دو بيتي هاي معروفي داره بابا لقبي بوده که تو آن دوران به عارفان وارسته ميدادن البته من بابا طاهر عريان بيشتر شنيدم بعد از فاتحه اي که خونديم يکي از مريدان باباطاهر برامون چند تا دو بيتي خوند به يه جاهايي از شعر که ميرسيد گريه ميکرد برامون توضيح داد که عريان يعني بريدن از تعلقات دنيوي . روي سنگ هاي اطراف مقبره دو بيتي هاي باباطاهر حک شده بود
تو که ناخوانده اي علم سماوات                        تو که نابرده اي ره در خرابات
تو که سود و زيان خود نداني                     به ياران کي رسي هيهات هيهات
کاشي کاري سقف مقبره برام جالب بود

اگه درست يادم مونده باشه دومين جايي که رفتيم تپه هگمتانه بود . بدليل اينکه خوابگاه پسر ها همون حوالي بود آنها قبل از اينکه ما سر برسيم يه نيم نگاهي انداخته بودن وقتي هم که ما رفتيم موزه داشت تعطيل مي شد و وقت نکرديم که از موزه ديدن کنيم بعدا هر چي اعتراض کردم که بابا من مي خوام برم اين موزه رو از نزديک سياحت کنم هيچکي تحويلم نگرفت آقايون که هيچي چون قبلا ديده بودن و نمي خواستن وقتشون رو بيخود تلف کنن از خانمها هم کسي اعتراضي نداشت پس من تقصيري ندارم اگه نميشه چيزي راجع به موزه بنويسم. دقيقا جلوي در موزه يه گودال بزرگ بود به اسم گودال فرانسويها که ظاهرا بعد از اکتشافاتي که يه گروه فرانسوي داشتن باقي مونده تپه هگماته که از اسم قبلي همدان گرفته شده يه تپه سرسبزه و در مرکز شهر همدان قرار گرفته مساحتي حدود ۱۴هزارمتر داره تو دل اين تپه يه شهرک مخروبه است که قديمي ترين بناها رو داره اطراف اين شهرک رو حصار کشي کردن و پل زدن تا بشه از بالا ديدن کرد نکنه به اين دليل پل زدن که مردم خيلي با فرهنگ نتونن بهشون دست بزنن و خرابشون کنن؟! پلي که از بالاي شهر رد ميشد خيلي شل و ول بود يه چند تا تير و تخته کهنه که اگه يه نفر مثل استاد همراهون که اضافه وزن داره چند دفعه از روش رد شه احتمال اينکه تخته ها بشکنه و طرف بره جزو آثار باستاني خيلي زياده :))
حفاري هاي تپه برميگرده به سال ۱۹۱۳ ميلادي که يه هيات فرانسوي از طرف موزه لور پاريس با سرپرستيه شارل فورسي اين آثار رو کشف کردن والا لابد الان روي اين تپه آپارتمان هاي دو خوابه دانشجويي ساخته ميشد و يه همچين تپه اي هم وجود نداشت. خانه ها تماماْ با آجر و خاک (گِل) ساخته شده بود تا جايي که من ديدم نه از سنگ استفاده شده نه از چوب ممکنه سنگ بوده منتها خيلي کم ! هر خانه يه حياط داشت با اتاقهايي که گرداگرد اين حياط قرار گرفته بودن اکثر اتاق ها طاقچه داشتن و يه جور پله که انگار ميخورد به پشت بوم .

جايي که براي استراحت در نظر گرفته بودن يکي از خوابگاه هاي دانشکده هنر بود با يه وضع افتضاح نه از نظر نظافت تعريفي داشت نه از نظر امکانات ما که چند روز بيشتر آنجا نبوديم ولي بيچاره آن دانشجوهايي که مجبورن از يه همچين محيطي به عنوان خوابگاه و محل استراحت استفاده کنن 🙁
همدان شهر کوچيکيه که امکانات آنچناني هم نداره درسته که يه زماني پايتخت قوم آريا بوده و مادها آنجا زندگي ميکردن ولي الآن چي؟ خيلي ناراحت کننده است که ۹۰٪ معتادين به هرويين ايران همداني هستن !! دليل اش چيه؟ خدا ميدونه … مسئولش کيه؟ همه ميدونن … هان ؟ آهان !!
2 نوشته شده در  جمعه 1384/02/02ساعت   توسط سعيده  |
نظر دوستان در مورد مطلب «خشونت مردانه» و البته جواب من :
يرقان: چيزه.خوب طبيعيه ديگه.ادم اگه زنشو نتونه بزنه سياهو کبود بکنه پس چکار کنه؟
سعيده : چيزه ؟ کجا طبيعيه ؟! بلانسبت شما خيلي بيجا ميکنه که ميخواد زنشو بزنه سياه و کبود کنه ! اين زن همونيه که قرار بوده يه زماني شريک زندگيش باشه شريک غم و غصه هاش نه اينکه کيسه بکس حضرت آقا ! يرقان عزيز ميخواي بدوني بره چيکار کنه اگه خيلي دلش دعوا ميخواد و کتک کاري بره با يکي هم قد خودش کتک کاري کنه نه يه خانم ظريف و دل شيشه اي … والا :))

منابع
https://www.irna.ir/fa/news/view/line-8/8402131043164414.htm
https://www.aineh.com/art/00008.htm
https://www.cappuccinomag.com/panorama/print/000869.html
https://www.gtt-co.com/Products.htm
https://www.mehrnews.com/fa/NewsDetail.aspx?NewsID=134947