دانلود مقاله بررسی اسطوره در اشعار فروع و شاملو
مقدمه :
انسان از بدو تولد و در طول دوران حیات خود برای پاسخگویی به حوادث و نیازهایی که در حوزه زندگی وی واقع می شدند و برای شناخت حوادث خارق العاده به جستجوی خصوصیات ایزدان ،مطلقها ، ابدیت ، لامکانی و لازمانی می پرداخت و باید چنین تفسیر و تعبیر نمود که اسطوره زاده ی باورها و تفکر خلاق انسان است.انسان در هر زمان و مکانی بی نیاز از اسطوره و کاربرد آن در زندگی نیستند و همین امر بررسی اسطوره را مهم و با اهمیت جلوه می دهد.اگر روند توجه به اساطیر را در زندگی روزمره مورد توجه قرار دهیم به این نتیجه خواهیم رسید که جامعه بدون وجود اساطیر جامعه ای فقیر محسوب می شوند.
«امروزه بحث اسطوره (Myth) یکی از مهمترین مباحثی است که در آراء نظریه پردازان علوم انسانی به طور گسترده به آن پرداخته شده است.از تاریخ اسطوره پژوهی بر می آید که در گذشته ، این بحث ، بطور جداگانه ،چندان مورد توجه نبوده و بیشتر در روایت تاریخ زندگی بشری و چگونگی تسلط او بر جهان ، در قالب افسانه یا حکایت بیان می شده ولی هنوز امروزه ، این بحث از جهان متعددی قابل تامل است و هرکدام ا زشاخه های علوم انسانی با توجه به عملکرد خود از بحث اساطیر بهره می گیرند.»([i])
«در طول تاریخ اسطوره ها به طور گسترده ادبیات را تغذیه نموده اند»([ii]) اگر اسطوره امروزه بعد مذهبی خود را از دست داده است اما توجه اسطوره شناسانی چون میرچا الیاده ،ارنست کاسیرر ، رولان بارت و همچنین روانشناسی چون فروید و یونگ و ساختار گرایانی چون لوی استروس را به خود جلب کرده است.
اسطوره و ادبیات به گونه ای به هم پیوسته اند تا آنجا که «نورتروپ فرای» در کتاب تحلیل نقد می نویسد : «اسطوره و ادبیات یکسان اند» به طور کلی می توان گفت که اسطوره از جمله مباحثی است که با علوم مختلف از جمله موسیقی ،هنرهای دیداری مانند معماری و مینیاتور و… ادبیات که از جمله هنرهای زیبا که زاده ی تخیل انسان است ارتباط دارد.«اسطوره شناسی (Mythologie) شاخه ای از مطالعات ادبیات تطبیقی تلقی می شود. در ادبیات مطالعه اسطوره از سه جهت اهمیت دارد:
الف) این نوع مطالعات به ما امکان می دهند تا ادبیات را تکیه گاه اسطوره ها قرار دهیم.
ب) این نوع مطالعات به ما امکان می دهند تا توانمندی خاص ادبیات را در پرداختن به اسطوره بررسی کنیم.
ج) همچنین به ما امکان می دهد تا به حد و مرزهای تفکر اسطوره ای پی ببریم».([iii])
کارکردن به طور تطبیقی در ادبیات از مباحث و محورهای اصلی آن به شمار می رود زیرا ادبیات (شعر و نثر) از جمله هنرهایی است که در دوره های مختلف با بیانها و شیوه های گوناگون پا به عرصه می گزارد.بنابراین تطبیق آن ها از جمله موارد است که در این زمینه مهم و با اهمیت می باشد.بنابراین در این جا سعی شده است که محورهای اسطوره ای را به صورت تطبیقی در شعر دو شاعر (شاملو وفروغ) معاصر بودند مورد بررسی قرار گیرد و نتایج آن در این زمینه مشخص گردد.
دانستن و شناخت اساطیر دوران جدید نیاز به پژوهش در آثار ادبی گذشته دارد.از آنجا که شاعران امروزی (مدرن) سعی در بیان اساطیر مدرن و جدید دارند لذا درک آنها مستلزم بررسی آثار و اساطیر جهان خواهد بود به گونه ای که «سلینگ» می نویسد : «اساطیر بر اساس حقیقت خود شناخته می شوند.بنابراین فقط هنگامی حقیقتاً شناخته می گردند که در فراگرد شناخته می شوند و فراگردی که به طریقی خاص در اساطیر تکرار می شوند همان فراگرد کلی است یعنی فراگرد امر مطلق است.از این رو علم حقیقی اساطیر علمی است فراگرد امر مطلق را در اساطیر آشکار کند.اما نشان دادن این فراگرد کار فلسفه است.بنابراین علم حقیقی اساطیر، فلسفه اسطوره شناسی است».([iv])
در پایان می توان به این نتیجه رسید که با بررسی محورهای اسطوره در شعر شاملو و فروغ اسطوره به طور کلی در ادبیات حضور دارد و می توان آن را لمس کرد چرا اسطوره های کهن و چه اسطوره های کهن و چه اسطوره های مدرن.
اسطوره چیست؟
«واژه “اسطوره” در زبان فارسی وامواژهای است برگرفته از زبان عربی». “اسطوره” و “الاسطیره” در زبان عربی به معنای هدایت و حدیثی است که اصلی ندارد.
اما این واژه عربی خود وامواژهای است از اصل یونانی historia به معنای استفسار، تحقیق، اطلاع، شرح و تاریخ؛ و از دو جزء ترکیب یافته است: «یکی واژه history یا history- به معنای داور و دیگری پسوند ia- .»(۱) البته در باب اشتقاق اسطوره نظریات متفاوتی است که این یکی از آنها می باشد.
« در فرهنگهای فارسی که اسطوره «اسطوره، (اسطوره، اسطاره) را معرب historia ( البته نه به معنای تاریخ و سرگذشت، بلکه به معنای دوم لغت که قصه و یاوه و … اباطیل و ترهّات است) میدانند، اسطوره طبیعتاً «افسانه و قصه و سخن پریشان و بیهوده و باطل» تعریف شده است.»(۲)
«در فرهنگ انگلیسی آکسفورد (The oxford English Dictionary) یا آکسفورد بزرگ، چاپ بریتانیا، در زیر مدخل myth گذشته از سوابق تاریخی کلمه و شواهد مثال، دو تعریف دارد، به قرار زیر:
«روایت ساختگی محض که معمولاً حاوی اشخاص یا اعمال یا وقایع فوق طبیعی است و نوعی تصور رایج را درباره پدیدههای طبیعی تا تاریخی دربردارد.
«شخص یا شیء ساختگی یا خیالی.»(۳)
«اسطوره و به زبان یونانی (Muthos) عموماً، داستانی است که حقیقی نیست و به طور معمول با هستیهای فوق طبیعی یا مخلوقات فوق انسانی درگیر میشود. اسطوره اغلب با آفرینش ارتباط مییابد و توضیح میدهد که چگونه چیزی به وجود میآید. اسطوره بیانگر یک احساس یا ایده است…»(۴)
اسطوره واقعیت فرهنگی به غایت پیچیدهایست که از دیدگاههای مختلف و مکمل یکدیگر ممکن است مورد بررسی و تفسیر قرار گیرد: تعریفی که به نظر الیاده از دیگر تعریفها کمتر نقص دارد، زیرا گستردهتر از بقیه آنهاست این است: «اسطوره نقلکننده سرگذشتی قدسی و مینوی است، راوی واقعهایست که در زمان اولین، زمان شگرد بدایت همه چیز رخ داده است… اساطیر ورود و دخولهای گوناگون ناگهانی و گاه فاجعهآمیز عنصر مینوی (یا فوق طبیعی) را در عالم وصف میکند.»(۵)
به عقیده رولان بارت «اسطوره یک گفتار است». او میگوید:« از آنجا که اسطوره یک گفتار است هر چه که به کمک شیوه بیان آن پیام مشخص میشود. برای اسطوره حدود صوری وجود دارد ولی در مورد آن عناصر ذاتی مطرح نیست. پس آیا هر چیزی میتواند اسطوره باشد؟ به نظر رولان بارت بله. زیرا جهان بیاندازه الهامبخش است. هر موضوعی در دنیا میتواند از موجودیتی بسته و خاموش به وضعیتی گویا و گشوده به تعلق اجتماعی، گذر کند.(۶)
«اسطورهها آینههایی هستند که تصویرهایی را از ورای هزارهها منعکس میکنند و آنجا که تاریخ و باستانشناسی خاموش میمانند اسطورهها به سخن درمیآیند و فرهنگ آدمیان را از دوردستها به زمان ما میآورند و افکار بلند و منطق گسترده مردمانی ناشناخته ولی اندیشمند را در دسترس ما میگذارند.»(۷)
«اسطوره به لحاظ روایت عبارت است از تقلید اعمالی که نزدیک به آرزو یا در محدودههای به تصور آمده آرزو قرار دارد… عرصه عمل اسطوره در بالاترین مرتبه آرزوی انسانی به این معنی نیست که دنیای آن الزاماً به نحوی عرضه میشود که انسانها بتوانند بر آن دست یابند یا آن را قابل دسترسی بدانند. اسطوره به لحاظ معنی همان دنیایی است که عرصه یا میدان فعالیت است البته با در نظر گرفتن این اصل که معنا یا الگوی شعر عبارت از ساختار تصاویری است که دلالتهای مفهومی دارد.»(۸)
«به عقیده ماکس مولر اسطوره نه تبدیل شکل تاریخ به صورت یک داستان افسانهای است و افسانهای است که به عنوان تاریخ پذیرفته شده باشد… آنچه را که ما اسطوره میخوانیم برای او چیزی است موکول و مشروط به وساطت زبان» (۹)
به عقیده دکتر عبدالحسین زرینکوب «اسطوره قصهگونهای است که طی توالی نسلهای انسانی در افواه نقل میشود، منشأ پدیدههای طبیعت و همچنین آیینها و عقاید موروث را به نحوی غالباً ساده لوحانه تبیین میکند، دخالت قوای مافوق طبیعت را در امور طبیعی و انسانی همراه با اسباب پیدایش دگرگونیهایی که بر اثر دخالتها در احوال عالم حاصل میآید به بیان میآورد.»(۱۰)
در پایان میتوان گفت با توجه به تعاریف و نظریاتی که در باب اسطوره بررسی شد تعاریف الیاده مبنی بر اینکه «اسطوره نقل کننده سرگذشتی قدسی و مینوی است…» و رولان بارت که میگوید:« اسطوره یک گفتار است» از تعاریف دیگر کاملتر و در عین حال قاطعتر به نظر میآید. زیرا اساطیر بررسی شده در اشعار دو شاعر معاصر (احمد شاملو و فروغ فرخزاد) مصداق کامل این دو تعریف میباشد.
–
فهرست
فصل اول ۲
کلیات طرح ۲
بیان مسأله : ۲
۱-۲ هدفهای تحقیق : ۳
۱-۳ اهمیت موضوع تحقیق و انگیزش انتخاب آن ۳
۱-۴ سوالات و فرضیه های تحقیق ۴
– سوالات تحقیق ۴
– فرضیه های تحقیق: ۵
۱-۵ روش تحقیق ۵
۱-۶ پیشینه ی تحقیق ۶
فصل دوم ۸
مطالعات نظری ۸
مقدمه : ۸
پانوشت های مقدمه: ۱۲
۲-۱ اسطوره چیست؟ ۱۳
۲-۲ اسطوره و تاریخ: ۱۶
۲-۳ اسطوره و قصه: ۱۹
۲-۴ اسطوره و دین: ۲۱
۲-۵ اسطوره و هنر ۲۴
۲-۵-۱ اسطوره و موسیقی: ۲۴
۲-۵-۲ اسطوره و هنرهای دیداری ۲۵
۲-۵-۳ اسطوره و ادبیات ۲۶
۲-۶ اسطوره از دیدگاههای گوناگون ۲۹
۲-۶-۱ اسطوره از دیدگاه زبانشناسی ۲۹
۲-۶-۲ اسطوره از دیدگاه ساختارگرایی ۳۰
۲-۶-۳ اسطوره از دیدگاه پدیدار شناختی ۳۳
۲-۶-۴ اسطوره از دیدگاه روانشناختی (روانکاوی) ۳۷
۲-۶-۵ اسطوره از دیدگاه فلسفی ۴۱
۲-۷ زمان و مکان در اسطوره ۴۳
۲-۸ نگرشی بر ساختار و کارکردهای اسطوره ۴۵
۲-۹ اسطوره سازی و اسطورهشکنی (اسطورهزدایی) ۴۷
پانوشتهای فصل دوم: ۵۰
فصل سوم ۵۸
محورهای کاربردی اسطوره ۵۸
۳-۱ مباحث زیباییشناسی: ۵۸
۳-۱-۱ تعریف زیبایی شناسی ۵۸
۳-۱-۲زیباییشناسی از دیدگاههای گوناگون: ۵۹
۳-۱-۳ زیبایی شناسی کلاسیک و نوین: ۶۴
۳-۲ محورهای کاربردهای اسطوره ۶۶
۳-۲-۱ آنیمیسم(Animism): ۶۶
۱) تعریف آنیمیسم : ۶۶
۲)تفاوت «آنیمیسم» با «شخصیتبخشی»: ۶۹
۳) کارکرد آنیمیسم در شعر احمد شاملو ۷۰
۳-۲-۲ تلمیح ۱۹۸
۳-۲-۳ تلمیحات اسطورهای در شعر شاملو و فروغ فرخزاد ۲۰۵
۳-۲-۴ کـهـن الـگــو : ۲۸۹
۳-۲-۵ کارکرد آنیمیسم در حوزه زیباییشناسی: ۴۳۹
پانوشتهای فصل سوم: ۴۴۲
فصل چهارم ۴۵۷
اسطوره زدایی و اسطوره آفرینی در شعر شاملو و فروغ ۴۵۷
۴-۱ اسطورهزدایی و اسطوره آفرینی در شعر احمد شاملو: ۴۵۷
۴-۲ اسطورهزدایی و اسطوره آفرینی در شعر فروغ فرخزاد: ۴۶۵
پانوشتهای فصل چهارم: ۴۷۰
فصل پنجم ۴۷۳
نتیجه گیری ۴۷۳
۵-۱ مقایسه و تطبیق محورهای کاربردی اسطوره در شعر احمد شاملو و فروغ فرخزاد: ۴۷۳
پانوشتهای فصل پنجم: ۴۸۳
منابع و مآخذ ۴۸۵
مقالات ۴۹۲
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 496
مطالب مرتبط