دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تحقیق کامل در مورد شهر بلقیس
شهر بلقیس
شهر بلقیس یکی از بزرگترین بناهای خشتی و گلی ایران است که در ۳ کیلومتری جنوب غرب شهر کنونی اسفراین قرار گرفته است که بالغ بر ۱۸۰ هکتار وسعت میباشد که از یک مجموعه آثار شامل بقایای ارگ و خندق پیرامون آن، شارستان شامل: برج و بارو، مقبره شیخ آذری، ویرانههای معروف به منار تپه (مسجد جامع)، کوره سفالگری، آب انبار، بازار، کاروانسرا، بنای معروف به یخدانها و یک گورستان وسیع در نزدیک دروازه شرقی تشکیل شده است.
سالمترین و همچنین برجستهترین اثری که بر بقایای شهر بلقیس برجای مانده است ارگی است که دارای ۲۹ برج به ارتفاع حدود ۱۱ متر است و جزو بزرگترین قلعههای باستانی ایران می باشد که دارای سازه بزرگ خشتی و چينه اي است و دارای وسعتي حدود ۵۱ هزار مترمربع است و همچنین در اطراف ارگ يک خندق وسيع وجود دارد كه نفوذ ناپذيري قلعه را دشوارتر میساخته است[۱] از لحاظ قدمت استناد به متون تاریخی در قبل از اسلامآباد و شکوفا بوده و در سال ۳۱ هجری توسط مسلمانان فتح میشود و طبق یافتههای باستان شناختی قدیمی ترین استقرار در این شهر تاریخی که تاکنون شناسایی شده مربوط به اواخردوره ساسانی – صدر اسلام است و زندگی در آن تا پایان دوره صفوی به طور مداوم جریان داشته است و بالاخره این شهردر اواخر دوران طهماسب دوم و ابتدای حکومت نادر یعنی در سال ۱۱۳۱ هـ. ق توسط افاغنه کاملاًویران و در هم کوبیده شد. به نحوی که جایگاه پیشین خود را از دست داد از این زمان کمکم اسم افسانهای بلقیس بر روی خرابههای شهر قدیمی اسفراین گذاشته شد. به علت اهمیت ویژه باستانشناسی، شهر کهن و تاریخی بلقیس در سال ۱۳۸۸ به عنوان پایگاه میراث فرهنگی مورد تصویب قرار گرفت و با شماره ثبت ۴۴۹۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.[۱] [۲] ارگ بلقیس اسفراین را دومین بنای گلی ایران پس از ارگ بم میدانند که بر اساس اصول معماری ساسانی ساخته شده است و خشت و گل مهم ترین مصالح به کار رفته در آن میباشد.[۳]
موقعیت جغرافیایی
این اثر در ۳ کیلومتری جنوب غربی شهر جدید اسفراین، حاشیه شرقی روستای جوشقان- حوزه فرهنگی شمال شرق- کد GPS منطقه: َ۵۳ °۵۷ تا ۰۷َ °۵۸ طول جغرافیایی و ۳۱َ °۳۶ تا ۱۷َ °۳۷ عرض جغرافیایی- ارتفاع از سطح دریا ۱۲۰۲متر قرار دارد.
وجه تسمیه شهر بلقیس
مورخان و جغرافی دانان اسلامی از اسفندیار پسر گشتاسب به عنوان بنیان گذار این شهر نام بردهاند. الحاکم مؤلف تاریخ نیشابور از تعلق خاطر قباد (کواذ) ساسانی به آن یاد کرده و نوشته که قباد اسفراین را «مهرجان» خطاب می کرده است. بیهقی نیز نام اسفراین را «اسپرآئین» خوانده و آن را مرکب از «اسپر» به معنای سپر و «آئین» به معنای راه و روش دانسته است. نام این شهر به صورتهای سبراین (حدود العالم)، سفراین (تاریخ سیستان)، اسپراین (بیهقی)، اسپرایین (برهان قاطع)، و اسفرائین (ثعالبی، یتیمة الدهر، یاقوت و قزوینی) نیز آمده است. اما گویاترین و موثق ترین سند، که هیچگونه دخل و تصرفی در آن صورت نگرفته و زیر نظر حکومت مرکزی بوده و نام این شهر کهن را به مدت ۷۰۰ سال یعنی از زمان مغولان تا اواخر حکومت صفوی زنده داشته، سکه است.[۴][۵]
https://bits.wikimedia.org/static-1.24wmf2/skins/common/images/magnify-clip-rtl.png
این سکه مربوط به زمان فرمانروای قاان العادل از حاکمان ایلخانی است که در شهر اسفراین ضرب گردیده است.
در مورد وجه تسمیه بلقیس و اسفراین بری اولین بار کلنل ییت در سفرنامه خود ازشهر بلقیس یاد کرده و مینویسد:‹‹… اینکه چطور نام شهر بلقیس که شنیدم به آن شهر سبا هم می¬گفتند به این محوطه اطلاق شده را نمیدانم. من هرگز نشنیدهام که بگویند ملکه سبا از خراسان آمده باشد. باوجود این، در بین ملت¬هایی که می¬شناسم ایرانیان زنده¬ترین تخیلات را دارند و حتی ممکن است این هم از خیالپردازیهای آنها باشد.»[۶] پی ام. سایکس یکی از افسران انگلیس در سال ۱۸۹۳ از منطقه اسفراین دیدن کرده، او اولین شخصی است که از شهربلقیس نقشه برداری کرده است او نیز در مورد نامگذاری شهر بلقیس چنین مینویسد: «شهر بلقیس نسبتاً نام جدیدی است که همواره به شهر اسفراین داده شده است و از آن در سفرنامههای اعراب هیچ یاد نشده است. این مکان با یافتههای از سفالهای قرون میانه و تعدادی سکه تولید شده شناخته شده است».[۷]اما دلیل دیگرنسبت دادن بلقیس به قلعه اسفراین که تا حدودی منطقی تر به نظر میرسد این است که این نام را جویندگان و قاچاقچیان عتیقه و اشیا تاریخی به دلیل گنجینهها و دفینههای فراوانی که از این محل به دست آمده به آن دادهاند.[۸] به نظر میرسد این اسم گذاریها در دوره قاجار در سراسر ایران رواج داشته و نامهایی مانند تخت کیکاووس، تخت سلیمان ، شهر دقیانوس، نقش رستم و… نمونهای از این نام گذاریها میباشد.
تاریخچه
در قرون سوم هم زمان با حکومت سامانیان با استناد به کتاب حدودالعالم من المشرق الی المغرب اسفراین یک شهری آباد و با نعمت بوده است[۹]و مقدسی در کتاب احسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم دراواخر قرن سوم عامل اصلی رونق وشکوفایی اسفراین را وجود بازارهای تجارتی و رجال مذهبی –سیاسی ذکرکرده است[۱۰]در سالهای پایانی حکومت سامانیان با هرج مرجهای داخلی و درگیریهای بین مدعیان جانشینی صورت میگرفت. اسفراین در این روزگار دست به دست و غارت میشد درسال ۳۸۵ ﮬ. ق ابوعلی سیمجور براسفراین چنگ انداخت ودر سال ۳۸۷ ﮬ. ق لشکریان بکتوزون این شهر را غارت کرد.[۱۱]
· شرف الدین یزدی حملات تیمورلنگ به منطقه اسفراین را در کتاب ظفرنامه چنین گزارش داده است: «…. و صاحب قران (تیمورلنگ) ازآنجا{نیشابور} به سعات اقبال سوار شده و به جانب اسفراین که گماشتگان امیر ولی داشتند روان شد و مقارن وصول که مردم هنوز به تعیین یورت و مقام و اندیشه نزول و ضرب خیام مشغول بودند، حکم جهان مطاع پنفاذ پیوست کار شهر بسازد عساکر نصرت به شعار بی توقف چپرها و سپرها گرفته روی به حصار نهادند و رسیدند و فتح کردن یکی بود حصار را رخنهها کرده در امدند و بسیاری به قتل آوردند عمارات مطلقاً از حصار و خانه و مسکن و کاشانه با زمین هموار گشت.
چون قهر سپاهش در آمد دست همه خلق شد کشته شهر پست حصار و بیوت و مساکن نماند و جزنامی از اسفراین نماند»
پیشینه مطالعات باستان شناسی و مرمتی
فعالیتهای پژوهشی و باستانشناختی در مناطق مختلف میتواند به کشف حقایق و روند تاریخی و فرایندهای فرهنگی کمک شایانی نماید، حال این فعالیتها اگر هدفمند و با برنامه و مدیریت صحیح و توانمندی همراه گردد میتواند نتایج بسیار ارزندهای داشته باشد. کاوش باستانشناسانه به مثابه آزمایشهایی بر روی بدن انسان میماند که برای شناخت بیمار نیاز به این آزمایشها داشته و این عمل میتواند به شناخت از بیمار و در نهایت به نجات جان او ختم گردد. کاوش باستانشناختی نیز میتواند نتایج مثبت و ارزندهای داشته باشد، اگر این فعالیت همراه با ایدههای و توانمندیهای نو ارائه نگردد میتواند بسیار خطرناک و مضر باشد و به نابودی لایههای باستانی منجر گردد. اشمیت اولین باستانشناسی است که مستقیماً این شهر را دیده و عکسهایی هوایی خوبی را نیز در ۱۱می سال ۱۹۳۷م تهیه کرده است. وی در مورد این سفر مینویسد: «بعد از عبور از سبزوار و بخشهای تابعه سر را به طرف شمال به سوی دشتهای میان سلسله کوههای البرز و شهر بلقیس که در ویرانههای روی نقشه “سیری در هند” معلوم است برگرداندیم. در مسیر چرخش، از گذرگاههای روی انتهای شرقی کوههای جغتای و درههای جوین و صفی آباد گذشتیم، علیرغم مارپیچی رفتن ما فقط کمی بیش از نیم ساعت فاصله بین سبزوار تا شهر بلقیس (شهر ملکه سبا) طول کشید. پژوهندگان تاریخ معتقدند که شهر بلقیس در دشت اسفراین بقایای شهر قرون وسطاییاسفراین (که سابقاً مهرجان خوانده می شده) میباشد که بسیار پرجمعیت و دارای بازارهای پررونق است. به هرحال گرچه با پرسپکتیو «دید پرنده» به وضوح خطوط مرئی خانههای بی شمار آن و دیوارهای برج دار شهر را می دیدیم، در حال حاضر شهر مردهای است و قدمتش به هفتصد سال میرسد. گر چه آسمان ابری و روز نیز به پایان رسیده بود، دوربین عالی زایس ما مرتباً عکسهای عمودی و مایل از شهر ملکه سبا را ثبت میکرد. دیوار تدافعی مستطیل نامنظم و ناهموار آن چندین بنای غیرمعمول را به اضافه بقایای محلههای شخصی را که کمتر جلوه دارد در میان دارد، یک قلعه چهارگوش ناهموار با برجهای متعدد به شهر پیوسته است»[۱۳]اما کاوش در این شهر دوران اسلامی برای نخستین بار در سال ۱۳۵۲ هـ. ش و در پی اخبار وفور حفریات غیر مجاز باستان¬شناختی در محلی به نام شهر خرابه بلقیس اسفراین گروهی از باستان شناسان به سرپرستی مشیری، ازسوی دفتر فنی سازمان ملی حفاظت آثار باستانی خراسان مأمور گمانه¬زنی در این محوطه باستانی شدند که گزارش مختصری از آن در بایگانی مرکز اسناد سازمان میراث فرهنگی کشور در دست است.[۱۴] در این محوطه شروع به گمانه¬زنی برای تعیین حریم این شهر و همچنین مشخص کردن مسیر عبور لوله های آبرسانی اراضی کرد و حریم این شهر باستانی را مشخص و علامت گذاری نمود. [۱۵]. پس از این به تدریج با ارائه گزارش گمانه¬زنی و چاپ مقالاتی در باره تاریخ باستان¬شناسانۀ این شهر کهن، توجهات به سوی این مجموعه جلب شد و در سال ۱۳۸۸ مجموعه شهر بلقیس به عنوان پایگاه میراث فرهنگی مصوب شد و فصل دوم کاوش و گمانه¬زنی¬های باستانی نیز در همین سال با دست یافتن به این نتیجه که سازه بزرگ خشتی شهر کهن اسفراین یا ارگ متعلق به پیش از حمله مغول و شاید قرون ششم و هفتم هـ.ق باشد و طی دوره¬های سربداران و صفویه چندین بار مرمت شده و علاوه بر آن به این نتیجه دست یافت. [۱۶]فصل سوم اين كاوش¬ها در تابستان سال ۱۳۸۹ با هدف شناخت فضاها و كاركرد بناها در محدوده تپه منار و بخش¬هايي كه فعاليت¬هاي ژئومغناطيس صورت گرفته بود، به انجام رسيد. اين فصل از كاوش ها در سه بخش پي كاوي و آواربرداري، لايه نگاري و همچنين كاوش افقي انجام شد كه شناسايي فضاهاي مهم¬ترين دوره استقراري شهر تاريخي بلقيس – ايلخاني- يكي از اين اهداف بود. علاوه بر اين، در اين فصل از كاوش¬ها به شناسايي بخش هاي صنعتي شهر بلقيس در شمال ارگ و همچنين شناخت فضاهاي معماري قرون چهارم و پنجم هجري قمري در قسمت هاي جنوبي تپه منار شد. [۱۷]. فصل چهارم اين كاوش¬ها در تابستان سال ۱۳۹۰و به همت پايگاه ميراث فرهنگي شهر تاريخي بلقيس اسفراين با دو هدف عمده پی کاوی دیوار شارستان و شناخت فضاها در محدوده ارگ بلقیس و شارستان با تاکید بر تپه منار صورت گرفت [۱۸]فصل پنجم کاوش شهر تاریخی بلقیس اسفراین در بهار و تابستان سال ۱۳۹۱و به همت پايگاه ميراث فرهنگي شهر تاريخي بلقيس اسفراين به سرپرستی احمد نیک گفتار با هدف شناخت ساختارشهر در بخش شارستان به انجام رسید. [۱۹] [۲۰].
مجموعه بناهای شهر بلقیس
ارگ تاریخی بلقیس
ارگ بلقیس که برجسته ترین اثر این محوطه است که مساحتی بالغ بر ۵/۵۱۷۱۲ متر مربع را در بر گرفته و ۳۰ برج در اندازه های مختلف در گرداگرد آن تعبیه شده و از هر سو با خندق احاطه شده است. مصالح اصلی به کار رفته در ساخت قلعه گل/چینه است که در بخشهای مختلف از خشت، آجر و چوب برای استحکام بیشتر استفاده شده است. دروازه ورودی اصلی آن درضلع شمالی با یک پیشامدگی به داخل شارستان مشخص است که که امروزه بیشتر بخشهای آن تخریب و به صورت تلی از خاک در آمده است. فضای داخلی قلعه با حفاری¬های قاچاق به کلی مضطرب شده و فقط از این ارگ بزرگ که زمانی دارای سه طبقه فضای معماری بوده تنها یک پوسته گلی باقیمانده است. با توجه به شواهد ارگ بلقیس برخلاف برخی قلعهها بر روی سطح هموار دشت ایجاد شده و در اطراف آن خندقی را ایجاد کردهاند. اولین دوره استقرار در ارگ طبق اشارات متون تاریخی و یافتههای باستان شناسی به دوره سلجوقیان برمی گردد[۲۱] و بعد از این زمان چندبار در ارگ فعالیتهای مرمتی و ساخت و ساز در پیکره آن دیده میشود. ارگ آخرین بار توسط افغانها به تصرف درآمد و به طور کامل تخریب شد اما با این وجود خانوادههایی به طور مستقل تا اواخر قاجار نیز در این مکان زندگی می کردهاند.[۲۲]
مجموعه آثار شارستان (محدوده عمومی شهر[
این بخش شامل محلات مختلف شهر میشود که با یک دیوار خشت و گلی/چینهای بزرگ احاطه شده است. در محدوده شارستان بخشهای مختلفی قرار گرفته که عبارتند از تپه منار (مسجد و درالحکومه؟)، بازار، محدوده صنعتی و کارگاهی، قبرستان و…. با توجه به شواهد و کاوشهای باستانشناختی صورت گرفته در بخش شارستان، قدیم ترین بقایای سکونت طبق سکه مکشوفه که مستندترین داده باستان شناسی است به سال ۱۹۱ ه. ق تعلق دارد. امااشاره متون تاریخی قدمت آن را به دوره ساسانی نسبت میدهد.[۲۳]
تپه منار (مسجد )
تپه منار مهم ترین قسمت شارستان شهر بلقیس به حساب میآید که کتب جغرافیایی و سفرنامهها به وجود مسجد و مناره در این محل صحه گذاردهاند.[۲۴]
کوره سفالگری
یکی از مهمترین نتایج سومین فصل کاوش در شارستان شهر بلقیس کشف یک کوره سفالگری متعلق به نیمه دوم قرن ششم هـ. ق است که دارای بخشهای مختلفی چون، آتشدان در بخش تحتانی، تاقچهها به منظور گذاشتن سفال، سکوی پخت به منظور آمادهسازی و چیدن سفال برای پخت و گنبد که بر روی تمامی این سازههای ایجاد می گردیده است. این کوره سفالگری اولین کوره سفالپزی به دست آمده از شهر تاریخی بلقیس و محدوده خراسان شمالی است که از آن به منظور پخت سفالهای لعاب دار با لعاب فیروزهای مورد استفاده قرار می گرفته است.[۲۵]
آب انبار
هنگام پیگردی جهت روشن کردن وضعیت پی و مصالح به کار رفته درساختار دیوار شارستان شهر بلقیس برای مرمت اضطرای در سال ۱۳۹۰ در ضلع جنوبی شارستان شهر بخش کوچکی از یک سازه آجری شامل سردر ورودی و تعدادی پله کشف گردید که احتمال می¬رفت این سازه بقایای یک آب انبار است طی کاوش فصل پنجم شهر تاریخی بلقیس جهت روشن شدن وضعیت این ساختار یک ترانشه در ادامه سازه¬های قبل ایجاد گردید که مدتی پس از کاوش منجر به نمایان شدن بخش عظیمی از مخزن گردید، این قسمت از بنا به شکل یک دایره به قطر ۲۵/۴ و عمق ۵ متر در دل زمین با شفته اهک و آجر ایجاد گردیده است و قسمت داخلی آن بدون اندود بوده و تنها درنزدیک کف سازه حدود ۱ متر دارای یک اندود نازک آهک است.[۲۶][۲۷] و[۲۸]
مقبره شیخ آذری
شیخفخرالدین حَمزه (فرزند علی ملک) طوسی اسفراینی بیهقی متخلّص به ”آذری“ از مشایخ و شعرای مشهور قرن هشتم هجری است که بخشی از روزگار خود را در هند و بیشتر را در ایران سپری کرد. پدرش علی ملک (و در بعضی مآخذ: علیمالک، عبدالملک) از اعیان اسفراین و از رجال سربداران بیهق بود و چون به سال ۷۸۴ در اسفراین ولادت یافت و چندگاهی در طوس اقامت گزیده بود و به طوسی و اسفراینی اشتهار یافت و بدان سبب که در ماه آذر زاده شده بود خود را آذری نامید. آذری بعد از طی مراحل سلوک و پس از دومین زیارت کعبه و اقامت در مکّه و بازگشتش از آن دیار، به هندوستان رفت و ملازم سطاناحمدشاه بهمنی گردید و عنوان ملکالشعرائی او را یافت و وی را مدح گفت و به دستور آن شهریار نظم بهمننامه را آغاز کرد و هنگام تقدیم نسخهٔ ناتمام آن به احمدشاه اجازه بازگشت به وطن خود را خواست امّا مقبول نیفتاد تا آنکه بعد از چندی به وساطت شاهزاده علاءالدین پسر احمد شاه اجازه مراجعت یافت به شرط آنکه نظم بهمننامه را در خراسان دنبل کند و البته آذری وعدهٔ خود را به انجام رسانید. وفاتش در هشتاد و دو سالگی به سال ۸۶۶ در اسفراین اتفاق افتاد و در همانجا به خاک سپرده شد و آرامگاهش هنوز زیارتگاه مردم است.
توصیف بقعه شیخ آذری:
بقعه حمزةبن علی ملک آذری از بناهایی است که در محدوده شهر تاریخی بلقیس اسفراین قرار گرفته و با شماره ۴۴۹۷ به عنوان بخشی از مجموعه شهر تاریخی بلقیس اسفراین در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است. این بنا از دو فضای معماری در ابعاد متفاوت تشکیل شده که بخش جنوبی بنا به عنوان نمازخانه مطرح است و بخش شمالی آن مدفن و آرامگاه شیخ شناخته میشود. این بنا باتوجه به تخریبهای که صورت گرفته در سال ۱۳۹۰ از سوی پایگاه شهر بلقیس مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت .
منابع :
«شهر تاریخی بلقیس، ایرانگردی تیشینه».
«اداره کل میراث فرهنگی خراسان شمالی، شهرستان اسفراين».
«آشنایی با شهر تاریخی بلقیس اسفراین، خبرگزاری مهر».
نیک گفتار، احمد، بررسی باستان شناختی پهنه فرهنگی شهر تاریخی اسفراین،۱۳۸۷، ص ۳۵۶
نیک گفتار، احمد، محمد حسن بهنامفر، معرفی و شناسایی سکههای ضرب شده در شهر اسفراین، انتشارات راهیان سبز ،۱۳۸۷.
مطالب مرتبط