تاريخچه شهر نشيني

دانلود تحقیق و مقاله رایگان با عنوان تاريخچه شهر نشيني

تاريخچه شهر نشيني
گسترش شهر نشيني و هجوم  مردم به طرف جوامع شهري در آسيا ، اروپا ، آمريكا ، آمريكاي لاتين و آفريقا گرايش افراد را  به كجروي افزايش داده است . در طول قرون متمادي در تاريخ بشر، تجمع افراد در مكانهاي مختلف به تدريج جوامع شهري را پديد آورده است. جمعيت جوامع شهري با سرعت روز افزون در حال افزايش است به طوري كه امروزه ميليونها نفر را در سراسر گيتي در درون خود جاي  داده است و به نوبه خود ويژگيهايي را پديد آورده است.
1- به پيدايش جامعه توده وار يا گسترده منتهي گرديده است
2-  به تفاوتهاي اجتماعي و اختلافات طبقاتي مردم افزوده است
3- برخورد و تضاد ميان هنجارها و نقشهاي اجتماعي افراد به وجود آورده است

4- به از هم پاشيدگي روابط متقابل شخصي افراد كمك كرده است ( فرجاد 1375 ص 187 تا ص 190 )

رابطه شهرنشيني با انحرافات اجتماعي

نويسندگان يونان و روم قديم در نوشته هاي خود از غير اخلاقي بودن و فساد شهرها سخن گفته و صداقت روستا نشينان را ستايش كرده اند.

ميزان ارتكاب جنايت ، مصرف غير قانوني مواد مخدر ، افراط در مصرف مشروبات الكلي و الكسيم ،  همچنين بي نظمي هايي در رفتار اصولا در شهر بيشتر از حوزه هاي روستايي است. چنانچه از انجام تحقيقات جنايي در آمريكا ، فرانسه ، بلژيك و ساير كشورهاي اروپايي بر مي آيد درصد ارتكاب جنايات به طور رسمي و شناخته شده در حوزه هاي روستايي در مقايسه با شهرها بسيار پايين است . تحقيقات جنايي وسيعي كه در ژاپن صورت گرفته نشان داده است كه درصد جنايات در حوزه هاي شهري بيش از حوزه هاي روستايي بوده است و ميزان جنايت در شهرهاي بزرگ نسبت به شهرهاي كوچك در حال افزايش است. كليه جوامع در حال توسعه و پيشرفت با اين واقعيت مواجه اند كه صنعتي شدن جامعه و تجمع افراد در شهرها كه ناشي از هجوم جمعيت روستايي به شهرهاست ، به افزايش سريع و هر چند بيشتر جنايت كمك كرده است. در جوامع توسعه نيافته جنايات اغلب در شهرها به ويژه شهرهاي بزرگ اتفاق مي افتد. در اينجا تذكر اين نكته ضروري است كه در روستا ارتكاب برخي از جنايات پوشيده و ناشناخته باقي مي ماند و در آمارهاي رسمي ذكري از آن به ميان نمي آيد اگر چه امكانات بيشتري براي ارتكاب به جنايات در شهرها وجود دارد. فقط تا حدودي اختلافاتي را كه در نسبت ارتـكاب جنـايات در شـهرها و روستاها وجود دارد در بر مي گيرد. مدرك كافي در دست نيست تا بتوان ثابت كرد و به طـور قاطع گفـت كه معـمولاً شـهـرها كـجروان را بيـش تر از روسـتاها به خـود جلـب و جذب مي نمايد. ( فرجاد 1375 ص 195 تا ص 196 )

ستيزه هاي اجتماعي و هنجارها

يكي از مشخصات اصلي شهرگرايي تضاد منافع افرادي است كه با سوابق مختلف در جوار هم به طور اجتماعي زندگي مي كنند. افراد اجتماعات شهري در گروههاي مختلف سني ، نژادي و شغلي به سر مي برند و داراي سوابق اخلاقي ، ارزشها و گرايشها و منافع مختلفي هستند. اختلافات طبقاتي در جوامع شهري به وضوح به چشم مي خورد. شيوه توزيع و قدرت يكسان نيست و هر يك از طبقات اجتماعي ساخت ويژه اي دارند. شهرهاي بزرگ مجموعه شهرهايي است كه در دل شهرهاي ديگر است. اين خرده شهرهـا هر يـك خرده فرهنگ ها ، گرايشهاي ديني ، مشخصات نژادي ، سنت ها و زبان هاي مختلفي دارند. ستيز هنجارها و نقشها و تفاوت هنجارها و استانداردهاي رفتاري و وضعي را به وجود مي آورد كه تنها يك معيار قابل قبول نيست و انحراف و عدم توجه به معيارها هم به مجازات و تنبيه منجر مي شود. ( فرجاد 1375 ص 204 تا ص 305 )

محله هاي شلوغ و پر جمعيت و واكنش هاي اجتماعي

هيچ كس به مردم محله هاي شلوغ و پر جمعيت با ديد خوشبينانه اي نمي نگرد. بيشتر مردم جهان سرمايه دار به غلط آنان را كثيف و شرور مي دانند و در تقسيم بندي ذهني خود را از آنان مجزا و برتر مي پندارند. در واقع با توجه به لفظ لاتين آن (SIUM )  كه به معني در خواب بودن زندگي ، زندگي را به خواب گذراندن و يا چرت زدن گرفته شده است ، شايد به اين دليل است كه اكثر مردم اينگونه جاها را نقاطي مي دانند ناشناخته، كه در كوچه ها و خيابانهاي جنوب و پايين شهر واقع است . مردم آن را كساني تشكيل مي دهند كه ساكت در خوابند. امروزه گرايشهاي عاطفي در مورد محله هاي پرجمعيت بيشتر شده و بازتاب افكار ناخوشايند عمومي نسبت به اين محله هاي شلوغ اينطور شناخته شده اند كه برخي مردمان شرور ، خشن و كثيف و در شرايط بد اقتصادي در آن زندگي مي كنند. بايد دانست كه شرارت در خون اين مردم نيست . به عبارت ديگر آنها افرادي ذاتا شرور متولد نشده اند بلكه شرايط بد آموزشي ، اقتصادي و فقر است كه از افراد اين محله ها مردماني شرور، خطرناك و جاني پرورش داده است . محله شلوغ را به كوچه و خيابان ، ميدان و مكاني اطلاق مي شود كه در يكي از نواحي پرجمعيت يك شهر ( شهر كوچك ) و يا شهر بزرگ شكل گرفته است و در مجموعه اي از اين خيابانها و ميادين و كوچه ها افراد به طور بسيار فشرده در همسايگي يكديگر زندگي مي كنند. از ديدگاه هانتر همانگونه كه در شهرهاي بزرگ افراد فقير و محله هاي فقير نشين وجود دارد در شهرهاي كوچك يا روستاها نيز افرادي وجود دارند كه در شرايط بد اقتصادي به سر مي برند. بنابراين نمي توان فقير و فقر را مربوط به محله هاي پايين در شهرها داشت اما در مناطق روستايي فقر به پايداري واقعيتهاي زندگي سنتي كمك مي كند.

در جوامع پيشرفته شهري جايي كه صنعت به پيشرفته ترين حد ممكـن رسيده است ، همبستگي گروههاي اوليه و سنتي رو به ضعف نهاده است و عدم وجود قدرت ، ويژگيهاي ديگر ، مشخصات و پايگاه اقتصادي و اجتماعي افرادي كه در محـله هـاي شـلوغ در شرايط بد اقتصادي زندگي مي كنند خود به پيچيدگي بيشتر زندگي آنها كمك مي كند. (فرجاد- 1375- ص 216 تا ص 218)

گمنام زيستن

يكي ديگر از خصوصيات محلات پرجمعيت ، ايجاد موقعيتهاي ويژه اي است كه براي گمنام زيستن بسيار مناسب است . يعني كساني كه مي خواهند گمنام زندگي كنند و از شهرت كاذب بيزارند بهترين محل براي زندگي آنها اينگونه مناطق است . چون كسي به اينگونه مكان ها توجهي ندارند و محلات پرجمعيت مملو از مطروديني است كه امكان زندگي كردن در مناطق و محلات ديگر براي آنان ميسر نيست.

پاره اي از كج رويهاي اجتماعي كه در محلات پرجمعيت رواج دارد ريشه خارجي داشته و يا به عبارت ديگر از ساير محلات سرچشمه مي گيرند. بسياري از كساني كه در زندگي خصوصي خود شكست خورده و به آرزو و آمال خود دست نمي يافتند به زندگي در محله هاي فقير نشين جوامع بزرگ شهري كه دائم در حال تغيير و كاهش است معهذا اين محلات براي مخفي شدن و گمنام زيستن برخي افراد تحت هر شرايطي بسيار مساعد است با وجود اين بيشتر ساكنان اين محلات را كارگران مهاجر ، معتادين و الكسيتها و يا كساني كه فعاليتهاي غير قانوني مي كنند ، تشكيل مي دهند.

تغيير شيوه زندگي در محلات پرجمعيت فقير نشين

برنامه هايي كه جهت بهبود وضع اين محلات صورت پذيرفته نه تنها كاركرد مثبتي نداشته بلكه مشكلات ناشي از شيوه زندگي خاص اين محلات را افزايش داده است. بسياري از صاحبنظران براي دگرگون ساختن اين محلات مي بايد شرايط زير را ايجاد كنند :

ايجاد نظام پرداخت دستمزد كافي

تخصيص و ايجاد حداقل در آمد لازم براي كليه ساكنين

ايجاد خط مشـي هـاي استخدامي صحيح جهت آموزش و پرورش يا دوباره آموزي نوجوانان و جوانان

ايجاد امنيت اجتماعي كافي و همچنين افزايش پرداختهايي كه دولت براي كمك به ساكنان محلات انجام مي دهد. پاره اي ديگر از صاحبنظران معتقدند اين تغييرات براي محلات كثيف اگر چه لازم است ولي كافي نيست. بايد شيوه زندگي آنان را نيز دگرگون ساخت و در اين راه كليه ساكنان اين محلات نيز با كوششهاي هماهنگ و يكپارچه خود بايد به اين تحول كمك كنند. (فرجاد 1375 ص 269 تا ص 270 )

عوامل محيطي جرم

عوامل به وجود آورنده جرم در نقاط مختلف يكسان نيست و مناطق از نظر نوع جرم ، شدت و ضعف ، تعداد و نيز از نظر عوامل اثر بخش با يكديگر متفاوتند . اين تفاوتها و اختلافها را مي توان در شهر ها و روستاها و حتي محله هاي مختلف يك شهر هم مشاهده كرد. بر هر محيطي يك سلسله عوامل مختلفي چون : شرايط جغرافيايي و اقليمي ، وضعيت اقتصادي و اجتماعي ، شرايط و موقعيت خانوادگي ، تربيتي و شغلي و طرز فكر و نگرش خاصي حاكم است كه مسلما هر يك از اينها در حسن رفتار يا بد رفتاري افراد بي اثر نيست. از اين رو محيط اجتماعي تاثير فراواني در ارتكاب جرم دارد.

عوامل محيطي موثر در ازدياد يا تقليل ميزان جرايم را مي توان به شرح زير گروه بندي كرد : (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

شهر نشيني و جرم :

دشواريهاي شهر نشيني از نظر آسيب شناسي اجتماعي چه در كشورهاي در حال توسعه و چه در كشورهاي توسعه يافته طبقه بندي خاص خو را دارد. به همان اندازه كه در كشورهاي در حال توسعه مسايلي مانند از هم گسيختگي روابط اجتماعي ، ناسالم بودن فعاليتهاي اقتصادي ، عدم تعادل و توزيع در آمدها ، فقدان امكانات رفاهي براي اكثر مردم و عدم تامين اجتماعي و مخاطرات رواني متعدد دارد در كشورهاي پيشرفته صنعتي هم بر اثر وجود ماشين و تكنولوژي و روابط ناشي از آن ، مسايل خاص خود را به وجود آورده است. شهرنشيني نابهنجار گسترش حاشيه هاي فقر ، اتلاف منابع و انرژي را در پي دارد. ترافيك ، آلودگي هوا ، شهرنشينان را تهديد مي كند . شهرها با تخريب جنگلها و فضاي سبز و شدت گرفتن اختلالات عصبي و آسيبهاي اجتماعي مختلف مواجه اند كه به برخي از آنها اشاره مي شود :

1- در شهرهاي بزرگ به دليل افزايش بي حد جمعيت ، هيجان ، آشفتگي ، نگراني ، ترس و تشويش و اضطراب در بين شهرنشينان رو به فزوني است . به طوري كه اغلب شهروندان به كشمكش و فشارهاي رواني تهديد مي شوند.

2- رشد بي رويه جمعيت در شهرها ، بسياري از شهروندان را با دشواريهايي چون ضعف ، بي حالي ، خواب آلودگي ، نگراني ، عدم تعادل جسمي و رواني مواجه مي كند و بي ميلي نسبت به كار و فعاليت را در آنها فزوني مي بخشد.

3- آمارهاي مربوط به جرايم و بزهكاري در شهرها ، به خصوص شهرهاي بزرگ ، نشانگر فزوني اين پديده ها در دهه هاي اخير است كه به نوبه خود از گسترش شهرنشيني ريشه گرفته است.

4- انحرافات جنسي ، انواع مختلف اعتياد به مواد مخدر ، مصرف مشروبات الكلي و نيز روحيه سودجويي و سوداگري و روابط ناسالم و غلط اقتصادي در شهرها رونق بيشتري دارد.

5- فردگرايي و تكروي در بيشتر فعاليتها به چشم مي خورد ، روابط صميمانه و چهره به چهره در بين شهروندان كمتر است و احساس انزوا شدت بيشتري دارد. (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

حاشيه نشيني و جرم :

حاشيه نشيني و زاغه نشيني اصطلاحي است كه به محله هاي مسكوني غير متعارف و متداول شهري اطلاق مي شود.چارلز آبرامز از مفهوم زاغه ها و مناطق زاغه نشين تعبيري به اين شهر ارايه مي دهد:

ساختمان يا بخشي از شهر كه در آن ويراني ، نارسايي عرضه خدمات درماني ، تراكم زاد جمعيت و واحدهاي مسكوني ، فقدان آسايش لازم و خطرات ناشي از عوامل طبيعي نظير سيل ديده مي شود ، مي تواند به عنوان زاغه يا منطـقه زاغـه نشيـن معـرفي گردد . از اين رو مي توان محله هاي فاقد تجهيزات شهري (آب و برق ، مدرسه ، درمانگاه ، نارسايي وسايل حمل و نقل عمومي و مانند آن ) را در رديف مناطق زاغه نشين طبقه بندي كرد.

حاشيه نشيني در شهرهايي كه پذيراي جمعيت اضافـي در بافـت اصـلي خود نيستند رشد مي كند و عده كثيري از مهاجران با سكونت در زاغه هاي اطراف شهرها به كارهاي غير توليدي كشانده مي شوند . بي شك نشانه اساسي اين اشتغال كاذب ، عدم تخصص يا تخصص اندك آنهاست.

زاغه نشينان داراي ويژگيهاي مخصوص به خود هستند كه مي توان رخي از آنها را به شرح زير طبقه بندي كرد:

1- واحدهاي مسكوني رو به ويراني ، فرسوده با تجهزات ناقص يا تقريبا هيچ

2- تسلط فرهنگ فقر و انعكاس آن در رفتارهاي اجتماعي مردم

3- فقر اقتصادي

4-   گوشه گيري مردم از اكثر جريان هاي شهري

5- ايجاد مرزهايي در اطراف محله و جدايي از ساير طبقات شهري

6- عدم توجه و بي اعتنايي سازمانهاي مسئول به احتياجات محله

حاشيه نشيني با جرم رابطه مستقيم و نزديك دارد . تنوع ، تجمل و اختلاف فاحش و چشمگير طبقات اجتماعي ساكن شهرهاي بزرگ ، گراني و سنگيني هزينه هاي جاري زندگي موجب مي شود تا مهاجران غير متخصص كه در آمد آنها كفاف مخارجشان را نمي دهد جهت بر آوردن نيازهاي خود دست به هر كاري ولو غير قانوني بزنند . در چنين مناطقي به لحاظ از بين رفتن ارزشهاي انساني ، كج رويهاي اجتماعي سريعا رشد مي كند. (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

مهاجرتهاي بي رويه روستاييان به شهرها

در كشورهاي در حال توسعه مهاجرت روستاييان به جوامع شهري در حقيقت انتقال فقر روستاها به شهرهاست.

افزايش جمعيت ، مهاجرتهاي بي رويه روستاييان را در پي دارد. اين مهاجرتها مسايل و دشواريهاي ي را به بار مي آورد كه به برخي از آنها ذيلا اشاره مي شود :

1- شغلهاي كاذب و فريبندگي و جاذبه هاي كاذب شهرها موجب فزوني مهاجرتهاي بي رويه روستاييان به شهرهاي بزرگ به خصوص شهرهاي مركزي استانها يا مركز كشور مي شود.

2- مهاجران و روستاييان كه بدون برنامه ريزي قبلي به شهرها هجوم مي آورند با بيكاري نامحدود مواجه شده ، ناچار به كارهاي غير قانوني و ضد اجتماعي چون : خريد و فروش مواد مخدر ، واسطه گري و دلالي و امثال آن تن در مي دهند و در نتيـجه موجـب اشاعه اعتياد و توزيع مواد مخدر مي گردند.

3- روستايياني كه به فرهنگ و زندگي ساده خود پشت پا زده ، به نقاط شهري روي مي آورند به خاطر نامتجانس بودن با شيوه زندگي شهري هويت خود را كم و بيش از دست مي دهند و در محيط هاي نا مانوس شهري مرتكب جرم مي شود. (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)

فقر و بيكاري :

از ديگر عوامل محيطي جرم مي توان فقر ، بيكاري ، بيسـوادي ، نادانـي و شرايـط بد اقتـصادي را نام برد . در بسياري از فرهنگها فقر را به معناي عدم تكـافوي ضروريات زندگي تعـريف كـرده اند . چنين تعريفي به طور كلي دقيق و جامع نيست ، زيرا ضروريات زندگي هر جامعه در طول زمان و مكان ابعاد و اشكال گوناگوني دارد و از جامـعه اي به جامـعه ديگر دگـرگـون مي شود. (هدايت الله ستوده- چاپ 1371)



مطالب مرتبط