مقاله استاد شهریار شاعر افسانه ای
شرح مختصر احوال و زندگانی شاعران او سید محمد حسین بهجت تبریزی فرزند حاج میر آقا خشکنابی مقارن انقلاب مشروطیت و بین سالهای ۱۲۸۳-۱۲۸۵ شمسی در روستای خشکناب نزدیک بخش قده چمن متولد گردید پدرش که در آغاز طلبه بود بعد مجتهد و سپس از وکلای برجسته و اول آذربایجان مددی بود فاضل خوشنویس، کریم الطبح و با ایمان در سال ۱۳۱۳ شمسی مرحوم و در قم مدفون شد.
محمد حسین تحصیل را در مکتب خانه قریه زادگاهش با گلستان سعدی، نصاب، قرآن و حافظ آغاز کرد و نخستین مربی او ابتدا والد ماجدش و بعد مرحوم امیر خیری بود. تحصیلات ابتدائی در مدرسههای متحده و فیوضات و متوسطه را در تبریز و دارالفنون تهران بپایان رساند.
در سال ۱۳۰۳ شمسی وارد مدرسه (طب دانشکده پزشکی امروز) شد. تا آخرین سال پزشکی را با هر مشتقی که داشت پسری و در بیمارستان مراتب انترنی را می گذراند که سبب پیشامدهای عاطفی و عشقی، از ادامه تحصیل منصرف شد و کمی قبل از اخذ مدرک دکتری پزشکی را رها کرد و به خدمات دولتی پرداخت. بقول خود شهریار، این شکست و ناکامی عشق موهبت الهی بود که از عشق مجازی به عشق حقیقی و معنوی رسید.
در اوایل جوانی و آغاز شاعری «بهجت» و پس از سال ۱۳۰۰ که به تهران رفت شیوا تخلص میکرد ولی به انگیزه ارادت قلبی و ایمانی که از همان کودکی و نوجوانی به خواجه شیراز داشت. برای یافتن تخلص بهتری وضو گرفت نیت کرد و دو بار از دیوان حافظ تفال زد که هر دو بار کلمه «شهریار» آمد و چه تناسبی داشت با غریبی او و نیت تقاضای تخلص از خواجه:
غم غریبی و محنت و بر نمی تابم روم به شهر خود و شهریار خود باشم
دوام عمر و ملک او بخواه از لطف حق حافظ که چرخ این سکه دولت به نام شهریاران زد
هر چند خود نیتی درویشان کرده بود و تخلصی «خاکسارانه» می خواست ولی به احترام حافظ تخلص «شهریار» را پذیرفت.
شهریار شاعری مومن و مسلمان بود. عمق اعتقادات قلبی او از خلال بسیاری از اشعارش بخوبی پیداست.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 13
مطالب مرتبط