مقاله آسیب شناسی علم جغرافیا در ایران – مطالعه موردی: گروه جغرافیای دانشگاه فردوسی در قالب ورد و قابل ویرایش و در ۴۶ صفحه گرد آوری شده است. در زیر به مختصری از عناوین و چکیده آنچه شما در این فایل دریافت می کنید اشاره شده است.
مقاله آسیب شناسی علم جغرافیا در ایران
چکیده
رجعتعلمبهبنیان سازی نظریدرپیرامون مفاهیموالا،گذرا از مطلق انگاری و گام نهادن در عرصه نسبی گرایی،پایانی برتمایزهابه معنای علمیو غیر علمی،توجه به اصالت وجود جسمانی و روحانی فرد یا هویت فردی و گذراازمنطق دودویی و تفکر ارسطویی ازجمله تغییرات هستی شناختی علم درعصر پسامدرن بودند که هر یک تحولات خاصی رارقمزدهاست .
در این میان نه تنها وضعیت علم در عصر حاضر وضرورتهایآندر عرصهعلم جغرافیا درک نشدهاست بلکه مشکل جدی در جامعه ما خصوصاً در عرصه علوم انسانی و به طوراخصدرقلمروجغرافیااین است کهکانون نظری خلاقی که ریشه در بنیان های معرفتی بومی وزمینههای فرهنگی اسلامی ـ ایرانی داشته باشد وجود ندارد و نظام آموزش موجود، برای شکل دادن به این کانونها مدیریتی ندارد.
براین مبنا در این مقاله در وهله اول بانظریهپردازی،لایههای شکل دهنده علم جغرافیا در ایران و وضعیتآندرحالتکلیبررسی شوددروهلهدوم با توجه به مطالعه موردی این علم درجهت کنش پذیری بینامتنیگروهجغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد به مانند یک متن مورد واسازی قرار گرفته تا آسیب شناسی گردد در این بین با بررسی های انجام گرفته در زمینه مطالعه موردی آسیب شناسی علم جغرافیابرایتبیینآنچه «فئودالیسم جغرافیایی»نامیده میشودبهعنوان بزرگترین آسیبی کهاین علمراتهدید میکند،انجام گرفتهوراهکارهای تجدید ساختار بهینه علمجغرافیادرایران بیان گردیدهاست.
واژگان کلیدی: علومانسانی،فئودالیسمجغرافیایی،واسازی،نگرش متنی، علم جغرافیا، آسیب شناسی.
مقدمه
تحولات ناشیاز دیگر بودگی های وضیعت پسامدرن درمقیاسجهانی، زایش و گسترش مفاهیم وبرداشتهای تازهوجدیدرا پیرامون زیستن ـ در ـ جهان سبب گردید. این مفاهیموبرداشت ها،بهخودیخودتغییر رادرذات خود به ارمغان آورده و تحولات بنیادی رادر پیرامون هستی شناختی علم شکل دادهاست.
همچنین مواردی همچون غایتنگریوعدمالتزامعلّیّتدرنظریهسیستمها، مردود دانستن منطق علمی درتبیین بسیاریازپدیدههای چند ارزشی در منطق فازی و پیروی نکردن بسیاری از رفتارها و رخدادها از نظرعلمی درنظریهکیاس و نظیر اینها، واقعیتی را برملا کرد کهنشانازعدمکارایی معرفت شناسی علمی در تحلیل رفتار و ساز و کارهمه پدیدههادارد(رامشت،۱۳،۱۳۸۲).
در هنگامه عصر پسامدرن پرسش از جایگاه دست نیافتنیعقلانیت، عینیت و پیشرفت گرایی سبب آن گردید که اسطوره علم به عنوان یگانهراه پیشرفت و سعادت بشر زوال یابدوفلسفهعلمباورودبه چهارمین دوره خود بعد از پوزیتیویسم، پوزیتیویسممنطقی و عقلانیت انتقادی شود.دورهای کهسیطره علم مدرن را به پرسش می گیرد «اینعقیدهنادرستکهفقطآنچهبهطریقعلمیاثبات شوددانش مستحکم نوع بشر را تشکیل میدهد نتایج مصیبت بار دارد، این عقیده «روشنگری علمی» تازه به دوران رسیده راترویج میکندواز گنجینه بیکران معرفت و حکمت موجود در سنّت های تمام فرهنگ هایقدیموتعلیمات بزرگ ادیان جهانی دست می شوید»(فایرآبند،۲۱۷،۱۳۷۵).
رجعت علم به بنیانسازی نظری پیرامون مفاهیم والا، گذر از مطلق انگاری و گام نهادن در عرصه نسبیگرایی،پایانیبرتمایزهابهمعنایعلمیوغیرعلمی،توجه به اصالت وجود جسمانی وروحانی فرد یا هویتفردیوگذر ازمنطق دودویی و تفکر ارسطویی ازجمله تغییرات هستی شناختی علم درعصر پسامدرن بودند که هر یک تحولات خاصی رارقمزدهاست.
علاوه بر آن پیشرفت های خیره کننده در زمینهدانشونوآوریهای علمی در قرن بیستویکمامیدهاونگرانی هایی راباتوجهبه تحولات علمی شکل داده است؛ زیرا این تحولات علاوه برپدیدآوردنتوسعه علمی، در زمینه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی نیز تاثیرهایی اساسی ایجادخواهندنمود(مکنون،۲۹،۱۳۷۸).برای دانشمندان و پژوهشگران ازهماکنون سوالاتیهمچون دانشمنددرخدمت چه کسانی قرار دارد؟ نوآوریهاوفعالیت های علمی دراقتصادواجتماعوفرهنگچه تأثیری می گذارند؟ در اینمیانتکلیففرهنگهاوزبانبومیچیست؟کشورهای کمتر توسعه یافته چگونه می توانند در جهانآیندهازپدیدههای علمیبهره گیری کنند؟ و نظیر این سوالات مطرحاست.سوالاتیکهپاسخ آنهاریشهدرعلومانسانیدارد و در برگیرنده کنشگری علمی در متن علومانسانیاست.براین مبنا توسعه علوم انسانی راهبردی در توسعه دانش و فناوری به طورکلی می یابدو همین نکته، ضرورت جست و جوازعوامل تسهیل کننده و موانع بازدارنده رشد و بالندگی علوم انسانی را خردپذیر می نماید(قراملکی،۱۰۳،۱۳۸۳) علاوه بر آن توسعهعلمی در هیچ جامعه و در هیچ فرهنگ و تمدن بدون لحاظ نحوهنگرش آن جامعه و فرهنگ به هستی و انسان وبهطورکلیتوسعه علومانسانی رخ نمیدهد. در این راستا توسعه علوم انسانی در جامعه امروزلازم و ضروری است.
درحالیکهتوسعهعلومانسانیدرکشورماباموانعمتعددیدرابعادهستی شناختی، معرفت شناختی و روششناختیروبرواست.بهگونهایکهفاقدرویکرد به نظریهپردازی بوده و بیشتر مصرف کننده نظریات غربی بوده که ریشه در سرمایهداری دارند. پسلازممیآیدبرایتوسعهعلوم انسانی موانعتوسعهایندستهاز علوم در جامعه بازشناخته شودوباآسیب شناسی علومانسانی و شناخت نقاط ضعف و موانع موجود و رفع آنهابستریبرایشکل گیری جنبش نرم افزاری و به خصوص نظریه پردازی وبومی کردن علومانسانی فراهمآید. بر این مبنا این مقاله به آسیب شناسیعلمجغرافیادرایران به عنوان یکی ازعلوم انسانی موجود میپردازد. با توجه به رویکرد به امر محلی در زمینه آسیب شناسی، سعی برآن است تا با انجام یک مطالعه موردی با عبورازکلی گویی،بررسی دقیق و موشکافانه انجام دهد.
این مقاله در چارچوب مقاله ای علمی به نگارش در آمدهاستو بایاری گرفتن از بی پروایی آنارشی(سقایی،۱۳۸۳)،واینامر که «هرچهمحقق به دیدگاه افراد نزدیکتر بوده و یا در زمینه مطالعات موردی دربطئن قضایا باشد به همان اندازه درک موضوع بهتر و ژرف ترخواهد بود و نتایج بهدست آمده عینیتر میباشند» (Quinn,2002,74) سعی برآن دارد تا به نقد گروهی دانشگاهی بپردازد که خود مشغول بهتحصیلدرآناست. نگارندهبراین باوراست تنها با آغاز نقد خودمیتوان بستری برای مبارزه با فئودالیسم جغرافیایی فراهمآورد.
طرح مسئله
آموزش جغرافیا بهعنوان یکی ازرشتههای علوم انسانیاز۷۰سال پیش (ازسال ۱۳۰۷ هـ.ش ) با تأسیسدارالمعلمین عالی درتهران آغاز گردید (گنجی،۳۲، ۱۳۸۰) و تااکنون آموزش جغرافیا در دانشگاههای مختلف گسترش یافته است. به گونهای که در یک توسعه کمی امروزه جغرافیادر۵۴ مرکزآموزش عالی درسطح کارشناسی تدریس می شود، در۱۷ دانشگاه برنامه کارشناسی ارشد اجرا شده و در۸ دانشگاه امکانات تحصیل تادکتریفراهماست(گنجی،۵،۱۳۸۲).
آموزش جغرافیاازمنظرکیفی و بنیانهاینظریـفلسفیدربارهتحولات آن در جهان تا اکنون فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کرده است. امادر کشور مابرخلاف کشورهای پیشرفتهدرقلمرو جغرافیا کانون نظری خلاقی که ریشه در بنیان های معرفتی بومی و زمینههای فرهنگی اسلامی ـ ایرانیداشتهباشدشکل نگرفته و بهطورکلی وجود ندارد، علاوه برآن نظام آموزش موجود،برای شکل دادن به این کانونها مدیریتی ندارد.
اینامرخودسبب آن شدهاست که جغرافیای امروز ایران دچار یکسو گمکردگی هستیشناختی شدهوبهعبارتی «جغرافیایایراندر وادی سرگردانی،بدون هویت خاص نهگرایش به شرق و نهغربو نه هویت اسلامیدارد و برای معدودی ماهیانه چندین میلیون تومان پول و برای هزاران جوانآینده نامعلوم وبرای کشور هزینهای غیر معقول را بههمراه دارد.» (پاپلییزدی، ۳۲،۱۳۸۲). با توجه به این امر، آسیبشناسیعلم جغرافیامیتواندبستری برای شناسایی عواملی که سببچنینفرجامی برای علم جغرافیادرایران گردیدهفراهم آورد.
در این باره نگارنده، معتقداست نقدبنیادی جغرافیا در ایران در برگیرنده یک آسیب آموزشی وپژوهشیاست کهنگارنده از آنباعنوان« فئودالیسم جغرافیایی» یاد می کند. ازاین رو برای تبیین چنین آسیب شناسی در علم جغرافیا، دراین مقاله ابتدا چارچوبهای نظری فئودالیسم جغرافیایی بهعنوان یکآسیب علمی بیان گردیده و در ادامه با توجه به چارچوب هاینظری،در مطالعه موردیمتن انتخاب شده، فئودالیسم جغرافیایی دربعدعینی واسازی و بررسی میشود.
چارچوب نظری
۱٫جغرافیای پسا دانشگاهی
دردهههای پایانی هزاره، بحرانیچالش برانگیزوتااندازهای در حجم گسترده در علم ظهور کرد.مبناواساس این بحراناوضاعی بودکه در عصرپسامدرندرزندگی انسانها شکل گرفت.پسامدرن صرفاًزمینه لازمرابرای روشن نمودن کمبودهای علم مدرن،آشکارساخت.ازاین رو رجعت بهبنیان سازینظریو مباحث فلسفی از اهمیت دو چندان در زمینه مسائل علمی در عصر پسا مدرن برخوردار است. بهگونهای «در دو دهه گذشته، همه آثار بزرگ جغرافیایی کهدرسطح جهان پذیرش عام یافتهاستبربنیانفلسفهسیاسی ،اقتصادی،سیاسیونظریه اجتماعی استوار بوده است. بدینسان که هدایت و رسالتاندیشههایجغرافیایی ، بیشتر از اندیشههای فلسفی تاثیر پذیرفتهاست»(شکویی،۱۳۸۲، ۹ ).
از دهه ۱۹۷۰ میلادی بدین سو، بهدلایلیچندازجملهبحرانهای سیاسی واقتصادی و نیز به سبب متزلزل شدن شالوده علمی آموزه های نیوتنیـدکارتی و نقدهای سنگینی کهاز شیوه تفکر پوزیتیویستی بهعمل آمد(ارشاد،۱۱۳،۱۳۸۵) بحرانهای گستردهای درعلم وبهخصوص علم جغرافیاشکلگرفت ودلیلی شد که علم جغرافیا برای گذار ازاین بحران در عصر پسامدرن تحولات بسیاری را تجربه کند. این تحولاتبهشکل گیری جغرافیای پسادانشگاهی منتهی گردیدکه همگام با فرایندجهانیشدندرعصر پسامدرن از حصار تنگ علم دانشگاهی ملیکهتعلقبه مدرنیته داشت بااهرمهای تفکر جهانیخارج شود. شعار«جهانی فکر کردن و منطقهای عمل نمودن» در سرلوحه کار قرار گرفت. این جغرافیای پسادانشگاهی که به بیانسوجا «جغرافیاهایپسامدرن» نام گرفت(Soja,1988) بر فضامندی و عوامل موثر بر آنتاکید فراوان نموده (نوروزی،۵۶،۱۳۸۱) و مهم ترازآنتعهدبه عدالت اجتماعیرابهرکناساسیجغرافیا بدل کرد(هاروی،۱۳۷۶).در اینبارهطرح وابستگی میان برابرهای اجتماعی و ساختار فضای جغرافیاییدرراسجغرافیای جدید قرار گرفت (شکویی،۱۳۸،۱۳۷۸). در شکل۱و۲ علم جغرافیا در جهان امروز ویژگیهایجغرافیاهایپسامدرن بهاختصار بیان شدهاست.
مشخصات نویسندگان مقاله آسیب شناسی علم جغرافیا در ایران
مهدی سقایی – دانشجوی دکتری جغرافیا – دانشگاه فردوسی مشهد
نحوه استناد به مقاله:
در صورتی که می خواهید در اثر پژوهشی خود به این مقاله ارجاع دهید، به سادگی می توانید از عبارت زیر در بخش منابع و مراجع استفاده نمایید:
سقایی, مهدی، ۱۳۸۵، آسیب شناسی علم جغرافیادرایران (مطالعه موردی:گروه جغرافیای دانشگاه فردوسی)، کنگره ملی علوم انسانی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی،
در داخل متن نیز هر جا که به عبارت و یا دستاوردی از این مقاله اشاره شود پس از ذکر مطلب، در داخل پارانتز، مشخصات زیر نوشته می شود.
برای بار اول: (سقایی, مهدی، ۱۳۸۵)
برای بار دوم به بعد: (سقایی، ۱۳۸۵)
برای آشنایی کامل با نحوه مرجع نویسی لطفا بخش راهنمای سیویلیکا (مرجع دهی) را ملاحظه نمایید.
منابع
ارشاد،فرهنگ.۱۳۸۴٫سدهبیست و یکم وآیندهعلوماجتماعی.مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی.شماره ۲۲۲ ـ ۲۲۱
برنامهواحدهایدرسی گروهآموزشی جغرافیای دانشگاه فردوسی مشهد. سال تحصیلی ۸۳ ـ ۱۳۸۴ و ۸۴ ـ ۱۳۸۵
بودریار،ژان.۱۳۷۸٫مدرنیته،ترجمهترانهیلدا،در:سرگشتگی نشانهها.گزینش و ویرایش مانی حقیقی.نشر مرکز.تهران.چاپ اول
پاپلی یزدی،محمدحسین.۱۳۸۲٫ایدئولوژیهایحاکمبرجغرافیایی ایران. فصلنامه تحقیقات جغرافیایی.شماره ۷۱
پاپلی یزدی،محمد حسین.۱۳۸۳٫ارزیابی کمیوکیفی گروههای جغرافیای کشور. فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره ۷۲
پاپلی یزدی،محمدحسین.۱۳۸۳٫نهضت برایارتقاءکیفی جغرافیا در ایران.فصلنامه تحقیقات جغرافیایی.شماره ۷۳
پاپلی یزدی،محمدحسین .۱۳۸۳٫نهضت برای ارتقاءکیفی جغرافیا در ایران، فصلنامه تحقیقات جغرافیایی،شماره ۷۴
تافلر،آلوین.۱۳۷۷٫جابهجایی در قدرت،ترجمه شهیندخت خوارزمی،نشر سیمرغ، تهران، چاپ اول
جانستون،رونالدجان .۱۳۷۹٫ مسئله جاومکان در جغرافیای انسانی،ترجمهجلال تبریزی، دفتر مطالعات سیاسی و بین الملی،تهران، چاپ اول
حسین،شکویی.۱۳۷۷٫فلسفه های سیاسی،جغرافیا و برنامه ریزی، مجلهدانشگاه و انقلاب (ویژه بررسی علم جغرافیادرایران)، شماره ۱۱۱
رامشت،محمدحسین۱۳۸۲٫ نظریه کیاس درژئومورفولوژی،مجله جغرافیا و توسعه، شماره۱
رضوانی،علیاصغر.۱۳۷۷٫آموزش جغرافیادردانشگاههای کشور، مجله دانشگاه و انقلاب (ویژه بررسی علم جغرافیا درایران)، شماره ۱۱۱
سقایی،مهدی.۱۳۸۳٫آنارشیسم و تفکرات جغرافیایی،مجله رشد و آموزش جغرافیا، شماره ۶۲
شکویی، حسین.۱۳۶۵٫ جغرافیدانان ایران و مسائل مهم ما، مجموعه مقالات سمینار جغرافیایی،جلداول،به کوشش محمد حسین پاپلی یزدی
شکویی، حسین.۱۳۸۱٫جغرافیاوپست مدرنیسم،فصلنامه تحقیقات جغرافیایی، شماره ۶۴ ـ ۶۳
شکویی،حسین.۱۳۸۲٫فلسفههای محیطی و مکتبهای جغرافیایی، انتشارات گیتاشناسی، تهران،چاپ اول
شمس، ناصروکامراناحمدگلی.۱۳۸۵٫تجاریشدنآموزش عالی، مجلهاصلاعات سیاسی واقتصادی،شماره ۲۱۴ ـ۲۱۳ ، صص ۱۲۵ ـ ۱۲۲
فایرآبند، پل.۱۳۷۵٫ بر ضد روش، ترجمه مهدی قوام صفری، انتشارات فکر روز، تهران، چاپ اول
قانعیراد، محمدامین.۱۳۸۱٫شیوه جدید تولید دانش (ایدئولوژی و واقعیت ). مجله جامعه شناسی ایران،دوره چهارم،شماره ۳
قراملکی، احد فرامرز.۱۳۸۳٫موانع روششناختیتوسعهعلومانسانی، مجله قبسات، سال نهم
گزارشدرخواستایجادقطبعلمیجغرافیا.گروهجغرافیایدانشگاه فردوسی مشهد. ۱۳۸۳
گنجی، محمدحسن.۱۳۸۰٫جغرافیادرایران (از دارالفنونتاانقلاب اسلامی).انتشارات آستان قدس رضوی،مشهد.چاپ دوم
گنجی، محمدحسن.۱۳۸۲٫ جغرافیا علم برنامهریزی و توسعه. مجله جغرافیا و توسعه. شماره۱
مکنون،رضاوفتح ا… مظفر زاده.۱۳۷۸٫ علم برای قرن بیست ویکم (تعهدی جدید)، مجله رهیافت، شماره ۲۱
مجله جغرافیا و توسعه ناحیهای،شماره های ۱ تا ۵
لیست حق التدریسان گروه جغرافیا،۱۳۸۵ ـ ۱۳۸۲
لیوتار،ژان فرانسوا.۱۳۸۰٫وضعیت پست مدرن (گزارشی درباره دانش)،ترجمه حسینعلی نوذری،انتشارات گام نو،تهران، چاپ اول
نوروزی،پرویز.۱۳۸۱٫تحولاتمعرفتشناختیدرجغرافیا، مجله اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره ۱۷۸ ـ ۱۷۷
نیچه،فردریش.۱۳۸۰٫فلسفه،معرفتوحقیقت،ترجمهمرادفرهادپور،انتشارات هرمس، تهران،چاپ اول
هاروی،دیوید.۱۳۷۶٫عدالتاجتماعیوشهر،ترجمهفرخحسامیانو همکاران،شرکت نشروپردازش برنامه ریزی شهری، تهران، چاپ اول
هاروی،دیوید.۱۳۸۲٫جغرافیای قدرت طبقاتی، در: مانیفست پس از ۱۵۰ سال، ترجمه حسن مرتضوی، انتشارات آگاه، تهران
– Gregory, Derek .1989. The Crisis of Modernity? Human Geography and Critical Social Theory, in: New Models in Geography, Unwin Hyman.
– Harvey, David .1989. The condition of post modernity, oxford.
– Lefebvre, Henri .1991. The Production of Space, Blackwell
– Neuman, Lawrence .2000. Social Research Methods, Boston, Allyn and Bacon.
– Quinn, Michael Patton .2002. Qualitative Research and Evaluation Methods, Thousand Oaks, Calif, Sage.
– Soja, Edward .1988. Postmodern Geographies, Verso
– Soja, Edward .2002. Post metropolitan, in: Postmodern Geography ,Routledge
مقاله آسیب شناسی علم جغرافیا در ایران به صورت فایل دانلودی می باشد شما بعد از پرداخت مبلغ مورد نظر می توانید در همان لحظه فایل را دریافت نمایید. در صورتی که به هر دلیلی موفق به پرداخت و یا دانلود نشدید از قسمت تماس با ما سایت، به ما اطلاع دهید تا در کمترین زمان ممکن به مشکلات شما رسیدگی کنیم.
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 46
مطالب مرتبط