دانلود مقاله رابطه روانشناسی و دین رابطه روانشناسی و دین مقاله تحقیق رابطه روانشناسی با دین رابطه دین و روانشناسی از نظر احادیث رابطه دین و روانشناسی از دیدگاه دانشمندان اسلامی رابطه ی دین و روانشناسی
دانلود مقاله رابطه روانشناسی و دین (مقاله)
فهرست مطالب
تعریف دین
بررسی تئوریهای روانشناسانه دین
تئوری تحولی پیاژه
تئوری اریکسون
آلپورت
یونگ
دیوید هیوم
فروید
علل گرایش به دین
پیامدهای گرایش به دین
ویلیام جیمز
تجربه دینی
تعارض علم و دین
کثرت گرایی دینی
تعریف تجربه دینی
پیشینه تاریخی تجربه دینی
اقسام تجربه دینی
دیدگاه های مختلف در مورد انواع تجربه های دینی
تجربه دینی نوعی احساس است
تجربه دینی نوعی تجربه مبتنی بر ادراک حسی است
تجربه دینی ارائه نوعی تبیین مافوق طبیعی است
نمونههای تجربه دینی
آیا تجربههای دینی هسته مشترکی دارند ؟
تجربههای عرفانی
آیا تجارب عرفانی معرفتزا است ؟
آیا تجربه دینی میتواند اعتقاد دینی را توجیه کند ؟
نگاهی نقّادانه به موضوع
تقدم شرک بر یکتا پرستی
موهوم پنداری باورهای دینی
گناه نخستین
خدای پدرگونه
مفهوم جنسیت
تعمیم ناروا
خاتمه
فهرست منابع و مآخذ
رابطه روانشناسی و دین
تولد روانشناسی دین به ابتدای قرن حاضر باز میگردد . این گستره در آغاز قرن حاضر توجه بسیاری از محققین روانشناسی را به خود جلب کرده ، چنانکه پیش از آن کانت تجربه یا احکام دینی را با تحلیل حیات اخلاقی تبیین نمود و دین را بر مقتضیات قانون اخلاق بنا نهاد ، و یا دکارت که همه چیز از جمله دین را با زبان ریاضی تبین نمود . اما در آستانه قرن نوزدهم دیگر این بحثهای ذهنشناسی ، توانایی پاسخگویی به سؤالات اساسی طرح شده را نداشت . و از آنجائیکه علم روانشناسی دین را یک مقوله انسانی میدانست لذا سعی کرد با تحلیل روانی انسان، ریشه پیدایش دین را مورد مطالعه قرار دهد.
به گفته یونگ :“ پدیده دین نمودگاری بشری است که روانشناسی نمیتواند و نباید نادیدهاش بگیرد ”. یونگ میگوید :“ روح یا جان آدمی فطرتاً دارای کارکرد دینی است … اما اگر این واقعیت تجربی وجود نداشت که در روح آدمی ارزشهای والایی نهفته است به روانشناسی کوچکترین علاقهای نمیداشتم ، چرا که در آن حال روح و جان آدمی جز نجاری ناچیز و بیاهمیت نمیبود . حال آنکه از صدها آزمون و تجربه علمی دریافتهام که اصلاً چنین نیست و برعکس جان آدمی حاوی همه آن چیزهایی است که در احکام و دُگمهای دینی آمده است و چه بسا بیش از آن نیز … من به روح کارکرد دینی نسبت ندادهام ، بل فقط واقعیاتی را برشمردهام که ثابت میکند روح دارای طبیعت دینی است یعنی صاحب کارکرد دینی است ”. “در واقع کلمه روانشناسی خود دلالت بر بعضی روابط با بعضی از ابعاد تجربه انسانی دارد که از دیرباز، آن را ‘دینی’ نامیده اند. وقتی که در طی قرن هیجدهم، این واژه رواج یافت، به عنوان بخشی از سنت فلسفی که با نظریه های ادراک مربوط است، مطرح گردید و با الهیات یا دین ربطی مهجور داشت . رفته رفته که مطالعه ادراکات ، هرچه بیشتر از رهیافت پیشینی (ماقبل تجربی) معرفت شناسی متعالی فاصله گرفت و جای خود را به روانشناسی ‘علمی’تر که مبتنی بر روشهای زیستشناسی و فیزیک بود داد ، پیوندهای بین روانشناسی و دین باز هم ضعیفتر شد . بنابراین راه روانشناسی و دین ، راهی هموار و آشنا و روشن ، چنان که امروزه تصور می شود ، نبود .”
فرمت فایل: WORD
تعداد صفحات: 187
مطالب مرتبط