دانلود مقاله هال، کلارک لئونارد
هال، کلارک لئونارد (۱۹۵۲-۱۸۸۴)
در سال ۱۹۳۰ تقریباً شهرت و اهمیت کارثورندایک در مورد آزمایش و خطا روبه کاهش نهاد و در همین زمان کلارک هال [۱](۱۹۵۲-۱۸۴۴) ، دانشمند آمریکایی، با نظریه معروف خود به نام کاهش سابق [۲]بر بنیاد تقویت نخستین[۳] شهرت یافت.
هال مانند واتسن و اسکینر از جمله رفتارگرایان به شمار میآید. نظریه یادگیری او از ویژگهای مکانیستی[۴] برخوردار است و در موضع مخالف شعور و وجدان قرار دارد. به عقیده او رفتار پیچیده از رفتارهای ساده و به صورت گام به گام بر بنیاد شرطی شدن محرک ـ پاسخ به وجود میآید. وی بر خلاف واتسن قانونگیرایی ثورندایک را مورد توجه قرار میدهد و آن را در یادگیری با اهمیت میداند و مواردی مانند هدف و بینش را ، که در روانشناسی رفتارگرایی جای بحث آنها نیست، با دقت بررسی میکند.
–
نظریه کاهش سائق
کلارک لئونارد هال در آکران، یکی از شهرک های نیویورک، متولد شد. هال پژوهش های پردامنه ای در مورد آزمون استعدادها، تلقین پذیری، خواب مصنوعی و به ویژه یادگیری انجام داده است. کتابهای اساس رفتار (۱۹۵۱)، روانشناسی های متعارض یادگیری (۱۹۳۵) و اصول رفتاری (۱۹۴۳)، از جمله آثار او به شمار می روند.
هال از جمله رفتارگرایانی است که بنیاد رفتارها را نوعی شرطی شدن محرک- پاسخ می داند. آنچه نظریه او را نسبت به سایر رفتاگرایان متمایز کرده است، اهمیتی می باشد که برای عامل «نیاز» -در سازگاری با محیط- قائل شده است. او بر این باور بود که بقای موجود زنده به چگونگی میزان سازگاری او با محیط، بستگی دارد. یادگیری زمانی صورت می گیرد که فرد در جهت رفع نیاز، خود را به نوعی با محیط سازگار کند. در واقع یادگیری مبنایی برای بقاست. هال می گوید: «هر نوع پیشرفت در زندگی به یادگیری بستگی دارد و اگر خللی در یادگیری ایجاد شود، به نوعی تزلزل و یا اختلال در رفتار ظاهر می شود.»
هال عامل «تقویت» را وسیله ای برای ارتباط میان محرک و پاسخ و در نتیجه، ارضای نیاز می داند و آن را در هر دو جهت مثبت (به صورت پاداش) و منفی (به صورت محرومیت) موثر می شمارد. در همین زمینه نیز مسئله انگیزش در یادگیری را مطرح می کند و می گوید: «از طریق عامل تقویت –چه مثبت وچه منفی- و افزایش یا کاهش نیاز می توان انگیزش لازم برای یادگیری را به وجود آورد.» به نظر هال، یادگیری به طور مداوم به صورت تراکمی صورت می گیرد و همه نیازها، به طور پیوسته، انگیزش های لازم برای یادگیری را به وجود می آورند.
علاوه بر این، هال عقیده دارد که موجود زنده در دوره های زندگی خویش به یک محرک خاص، پاسخ های متفاوتی می دهد. تفاوت پاسخ ها به دلیل تقاوت نیازها و انگیزه هاست. فرد در هر دوره از زندگی خودمی تواند «الگوهای معینی» از پاسخ ها را شکل دهد. انسان می تواند آن نوع مهارت شناختی،د. «الگوهای معینی» از پاسخ ها را شکل می دهد. ، پاسخ های متفاوتی می دهد. دگیری را به وجود می آورند. هیجانی و حرکتی را بیاموزد که توانایی و آمادگی انجام دادن آن را داشته باشد. به علاوه هال نیز مانند پاولف تفاوتهای فردی در یادگیری مهم می داند و به عامل خستگی در یادگیری نیز توجه کرده است. به نظر او، عامل خستگی سبب بازداری از یادگیری می شود (فرخ لقا رئیس دانا، ۱۳۷۴).
نظام هال بر حسب اصول موضوع و اصول تبعی مشخص و مفصل ارائه شده و به شکل کلامی و ریاضی بیان گردیده است. او در آخرین ارائه نظریه خود (۱۹۵۲)، هجده اصل موضوع و دوازده اصل تبعی را ارائه داده است (شولتز و شولتز، ۱۳۷۲، ص ۱۴۱).
طبق نظر هال، یک نیاز فیزیولوژیکی، از قبیل گرسنگی یا تشنگی، حالتی نامطلوب در بدن- انسان یا حیوان- به وجود می آورد و فرد بااین نیاز در حالتی از تنش قرارمیگیرد و برانگیخته می شود تا با ارضای نیاز خود، آن تنش را کاهش دهد. به عبارت دیگر هر انحراف از تعادل حیاتی یک نیاز به وجود می آورد و نیاز نیز به نوبه خود، سائق را به وجود می آورد. سائق حالتی فیزیولوژیکی است که به عنوان نیروی انگیزشی عمل می کند یا برانگیزنده عمل است. نیاز، سائقی را به وجود می آورد که در مورد محرومیت از غذا، گرسنگی خوانده می شود. سائق، موجود زنده را به جستجوی غذا برمیانگیزد. خوردن غذا باعث می گردد موجود زنده تعادل حیاتی خود را حفظ کند و این همان حالتی است که کلارک هال آن را «کاهش سائق» می خواند.
کاهش سائق یک حالت است و به آن دسته از تقویت کننده های مثبت (از قبیل غذا) مربوط می باشد که نیروی آنها احتمال یک پاسخ را در شرطی شدن عامل،افزایش می دهد. نیازها فقط در نتیجه فقدان چیزی به وجود نمی آیند؛ درد یا محرک نیرومندی که سبب انحراف از تعادل حیاتی می گردد نیز می تواند نیاز را به وجود آورد و در نتیجه، سائق به وجود می آید. (هیلگارد و دیگران، ۱۳۶۸، ص ۳۴۷)
نظریه های سائق، از جهت منبع حالت سائق- که مردم و حیوانات را به عمل وادار می کند- تفاوت دارند. بعضی از نظریه پردازان، از جمله فروید، تصورشان این بود که حالت سائق مادرزادی و غریزی است. سایر نظریه پردازان به نقش یادگیری در ایجاد سائق تاکید دارند. این قبیل سائق های آموخته شده از تربیت یا تجربه گذشته انسان و حیوان ناشی می شوند و از این رو نیروزایی آنها در افراد مختلف با هم تفاوت دارد.
–
کلارک لئونارد هال
کلارک لئونارد هال (۱۹۵۲-۱۸۸۴) درجه دکتری خود را در سال ۱۹۱۸ از دانشگاه ویسکانسین دریافت کرد و از ۱۹۱۶ تا ۱۹۲۹ در همین دانشگاه به تدریس پرداخت. در سال ۱۹۲۹ به دانشگاه ییل رفت و تا پایان عمر در آنجا ماند.
زندگی حرفه ای هال را می توان به سه بخش جداگانه تقسیم کرد. یکی از علاقه های اولیه او سنجش استعدادها بود. زمانی که در دانشگاه ویسکانسین به تدریس این موضوع اشتغال داشت، به جمع آوری مطالب درباره سنجش استعداد پرداخت و براساس مطالب جمع آوری شده در ۱۹۲۸ کتابی با عنوان سنجش استعداد انتشار داد. دومین علاقه مهم هال هیپنوتیسم بود. وی پس از یک مطالعه طولانی درباره فرایند هیپنوتیسم، کتابی نوشت به عنوان هیپنوتیسم و تلقین پذیری (b 1933). سومین علاقه او که منجر به شهرت فراوانش شد، مطالعه فرایند یادگیری بود. نخستین کتاب عمده هال درباره یادگیری، با عنوان اصول رفتار (۱۹۴۳)، مطالعات یادگیری را از بنیاد تغییر داد. آن اولین کوششی بود که نظریه جامع علمی را در مطالعه فرایندهای پیچیده روانشناختی به کار بست. اپینگهاوس اولین کسی بود که از آزمایش برای پژوهش درباره یادگیری استفاده کرد. اما هال اولین کسی بود که نظریه دقیق را برای مطالعه و تبیین یادگیری مورد استفاده قرارداد. نظریه هال، به نحوی که در ۱۹۴۳ ارائه شد، در ۱۹۵۲ در کتاب یک نظام رفتار گسترش یافت. او قصد داشت کتاب سومی درباره یادگیری بنویسد اما موفق به انجام این کار نشد.
هال برای کوشش های خود در سال ۱۹۴۵ از جامعه روانشناسی آزمایشی نشان وارن را دریافت کرد. در حکم این نشان آمده است:
تقدیم به کلارک ال.هال برای دقتش در ایجاد یک نظریه نظامدار از رفتار. این نظریه پژوهش های زیادی را ترغیب کرده و به شکلی دقیق و کمی تدوین شده است که امکان پیش بینی هایی را که قابلیت وارسی تجربی دارند، فراهم آورده است. بنابراین، نظریه او هسته های تایید یاعدم تایید نهایی را در خود دارد. یک دستاورد حقیقاً بی همتا در تاریخ روانشناسی تا به امروز.
هال اکثر ایام زندگی اش فلج بود . فلج او بر اثر بیماری فلج اطفال که در کودکی به آن مبتلا شده بود، دامن گیرش شد. در سال ۱۹۴۸، دچار حمله قلبی شد و چهار سال بعد درگذشت. او در آخرین کتابش (یک نظام رفتار) اظهار تاسف کرده که سومین کتابی که قصد نوشتنش را داشته هرگز نوشته نخواهدشد.
اگرچه هال احساس می کرد که نظریه اش ناکامل است،نظریه او بر سایر نظریه های یادگیری در سراسر جهان تاثیر عمیقی به جای نهاد . کنت اسپنس (۱۹۵۲)، یکی از دانشجویان مشهورهال، می گوید ۴۰ درصد تمامی آزمایش های منتشرشده در مجله روانشناسی آزمایشی و مجله روانشناسی تطبیقی و فیزیولوژیکی در فاصله سالهای بین ۱۹۴۱ و ۱۹۵۰ به جنبه ای از کارهای هال اشاره کرده اند، و اگر تنها زمینه های یادگیری و انگیزش را در نظر بگیریم این رقم به ۷۰درصد افزایش می یابد. روجا (۱۹۵۶) گزارش می کند که در مجله روانشناسی نابهنجار و اجتماعی در بین سالهای ۱۹۴۹ و ۱۹۵۲ ، ۱۰۵ بار مراجعه به کتاب اصول رفتار هال وجود دارد. در حالی که به مشهورترین نظریه پرداز بعد از هال تنها ۲۵ بار مراجعه شده است. در واقع، هنوز هم برای دانشجوی یادگیری امری کاملاً معمول است که هنگام مطالعه مجله های روانشناسی به مراجعات مکرر به کارهای هال برخورد نماید. با هر مقیاسی، سهم بزرگی از دانش ما از فرایند یادگیری مدیون کلارک هال است.
هال مانند اکثر نظریه پردازان یادگیری کارکرد گرا، به مقدار زیاد متاثر از نوشته های داروین بود. هدف نظریه هال تبیین رفتار انطباقی و فهم متغیرهای تاثیرگذار بر آن بود. در واقع می توان گفت هال به ایجاد نظریه ای که تبیین کند چگونه نیازهای جسمی ، محیط و رفتار برای افزایش احتمال بقای ارگانیسم با هم به کنش متقابل می پردازند، علاقه مند بود.
–
فهرست
هال، کلارک لئونارد (۱۹۵۲-۱۸۸۴) ۱
نظریه کاهش سائق ۱
کلارک لئونارد هال ۵
رویکرد هال به نظریه پردازی ۷
مفاهیم نظری عمده ۱۰
اصل موضوع ۱: حس کردن محیط بیرونی و رد محرک ۱۰
اصل موضوع ۲: کنش متقابل تکانه های حسی ۱۱
اصل موضوع ۳: رفتار ناآموخته ۱۱
اصل موضوع ۴: مجاروت و کاهش سائق به عنوان شرایط لازم برای یادگیری ۱۳
اصل موضوع ۵: تعمیم محرک ۱۵
اصل موضوع ۶: محرک های وابسته به سائق ۱۵
اصل موضوع ۷: توان واکنش به عنوان تابعی از سائق و نیرومندی عادت ۱۶
اصل موضوع ۸: پاسخ دادن منجر به خستگی می شود که برخلاف پاسخ شرطی عمل می کند. ۱۷
اصل موضوع ۹: پاسخ یادگرفته شده پاسخ ندادن ۱۸
اصل موضوع ۱۰: عواملی که پاسخ یادگرفته شده را بازداری می کنند از لحظه ای به لحظه دیگر تغییر می یابند. ۱۹
اصل موضوع ۱۱: توان واکنش موثر لحظه ای باید از مقدار معینی فراتر برود تا یک پاسخ یادگرفته شده بتواند ظاهر گردد. ۲۰
اصل موضوع ۱۲: احتمال انجام یک پاسخ یادگرفته شده تابع ترکیبی از و sOR و SLR است ۲۰
اصل موضوع ۱۳: هر چه مقدار بزرگتر باشد، دوره نهفتگی بین R,S کوتاهتر است ۲۱
اصل موضوع ۱۴: مقدار تعیین کننده مقاومت در برابر خاموشی است ۲۱
اصل موضوع ۱۵ : دامنه یا مقدار یک پاسخ شرطی به طور مستقیم با تغییر می کند ۲۲
اصل موضوع ۱۶: وقتی که احتمال وقوع دو یا چند پاسخ ناهمساز در یک موقعیت وجود داشته باشد، پاسخی که بیشترین را دارد به وقوع خواهد پیوست. ۲۲
یادگیری برای بقاء ۲۲
مفهوم نیاز ۲۳
تقویت و سایق نخستین ۲۴
تقویت ثانوی ۲۶
سایق ثانوی ۲۷
فرضیه تداوم ۲۸
بازداری واکنشی ۲۹
خلاصه علائم مورد استفاده در نظریه هال: ۳۰
تفاوت های عمده بین نظریه های ۱۹۴۳ و ۱۹۵۲ هال ۳۱
انگیزش تشویقی ۳۱
پویایی شدت محرک ۳۲
تغییر از کاهش سائق به کاهش محرک سائق ۳۳
خرده پاسخ انتظاری هدف ۳۴
سلسله مراتب عادتهای هم خانواده ۴۱
فرضیههای دیگر هال ۴۳
دور و نزدیکی هدف ۴۳
پیش پاسخ پارهای ۴۴
سلسله مراتب گروه عادتها ۴۵
خلاصه نظام نهایی هال ۴۸
ارزشیابی از نظریه هال ۴۹
خدمتها ۴۹
انتقادها ۵۱
اُ. هوبارت ماورر ۵۴
مسئله شرطی سازی اجتنابی ۵۵
نظریه یادگیری دو عاملی ماورر ۵۶
تقویت کاهشی و افزایشی ۵۸
تمام یادگیری ها یادگیری علامت اند ۵۹
کنت دبلیو. اسپنس ۶۱
یادگیری تمیزدادن ۶۲
انگیزش تشویقی ۶۷
تغییری در معادله اصلی هال ۶۹
نظریه خاموشی ناکامی- رقابت ۷۱
ابرام امسل ۷۴
نیل ای. میلر، شرطی کردن احشایی و بازخورد زیستی ۸۲
کاربرد فرضیههای هال در تدریس ۸۸
فرضیه تداوم ۸۸
سلسله مراتب گروه عادتها ۸۹
دور و نزدیکی هدف یا یادگیری وارونه ۹۴
بازداری واکنشی ۹۶
نتیجه کلی ۹۸
منابع : ۹۹
فرمت فایل: word
تعداد صفحات: 105
مطالب مرتبط